كُرد، نوروز، زخمهای تیمار نیافتە یک ملت …

كُرد، نوروز، زخمهای تیمار نیافتە یک ملت، ضرورت اتحاد و همبستگی در مبارزە برای شکل گیری و رسیدن بە بهار آزادی

فرا رسیدن نوروز و سال جدید ، جشن و مناسباتی کهن و دیرینەی بسیاری از ملیتها و اقوام خاور دور و نزدیک، قسمتی از خاورمیانە و حتی بخشی از اروپاست، کە بە شیوەهای گوناگون اما اسطوار بر یک اصل و هدف انجام میگرد. کە آنهم مژدە بخش آمدن بهار، دمیدن جان بر طبیعت و سبزە، گل و گیاە، و شکوفا شدن درختان است.

همزمان شروعی جدید برای انسانها و تلاش شان  برای است علارغم مغاير بودن سنتها و فرهنگهايشان.

اما دریغا نوروز در سرزمين پارچه پارچه شده من، و ملت رنجديده و ستمديده كُرد، آمیختە شدە با مرگ و خون، شکنجە، اعدام و کشتارهای دست جمعی و تراژیدی بودە است، مرتبا خون از جسم و روح بزرگ و کوچک مردمانش میچکد و سالهاست کە ملت كُرد روزگاری پڕ درد و رنج را تجربە و زندگی میکند، تاریخ خود گواە و بیانگر صدها سرگذشتە تلخ و غمناک است. کە هر سالە با آمدن نوروز و بهار دهان باز میکنند. مراسمها و یادبودهای غمناک از  کشتار و نسل کشیهای ملتی داغ دیدە کە دارای زخمهای زیاد تیمار نشد و التهام نیافتە هستند کە هر سالە دهان باز میکند، و یک ملت را در سوگ و غم از دست دادن عزیزانشان می نهد.

جدای از ظلم و ستم و بیدادی همیشەای و پایان نە یافتە کە بر کردها جدا از ملیتهای روا داشتە میشود، چون ملت کرد سوای از ستم طبقاتى کە با آمدن هر سلطە و حکومت فاشیستی و مذهبی برش وارد آمد است، هميشه مورد خصمانه ترين ستمهاى ملى، مذهبى و قومیتی هم قرار گرفتە میشود.

ـــ بهار ١٣٥٨ شمسی و نوروز خونین سنندج

ـــ جنايت و كشتار مردم بيگناه پاوه در بيمارستان اين شهر كه به طرز فجيحى قتل و عام شدند

ـــ جنگ سه ماهه كردستان و سازمان دادن نفاق و تفرقە و جنگ بین کردها و ترکها در نقدە و کشتار و بە غارت بردن اموال مردم کرد در این شهر، قتل عام مردم روستاهاى قارنا، قلاتان، ايندرقاش، اوچ تپه و كانى مام سيد

ـــ تیراندازی و کشتار مردم بیدفاع مهاباد در بهار ۵۸ و اعدام ۵۹ نفره جوانان مهاباد در بهار ۶۲ و ديگر اعدامها توسط خلخالى جنايتكار و جلاد کە به دستور مستقيم شخص خمينى صورت ميگرفت و دستە دستە مردم بيگناه را به جوخه هاى آتش ميسپاردند

ـــ تراژيدى انفال و نسل كشى و زنده به چال كردن بيش از ١٨٢٠٠٠ هزار انسان بيدفاع و بيگناه كردستان عراق

ـــ نوروز اشک و خون حلبچە و بمباران شیمیایی این شهر و مناطق دورو برش و کشتن ۵۰۰۰ انسان بیدفاع و بی اطلاع اعم از زن، بچە، پیر و جوان در یک شبانە روز و همچنین جان باختن همزمان ۶۸ کادر و پیشمرگ کومەلە و عضو حزب کمونیست ایران در حلبچە، بیاره و رودخانە سیروان

ـــ يورش جنايتكارانه رژيم فاشيستى اردوغان به روژآوا و شهر عفرين كه منجر به كشته و زخمى شدن هزاران زن و مرد و بچه هاى كم سن و سال شد و اشغال آن كه سبب آوارگى و بى سرپناه شدن بيش از صد هزار نفر شهروند عفرين گرديد

و ده ها تراژيدى و كشتارها و اعدامهاى ديگر كه همه دال بر نسل كشى و جينوسايد كردن ملت كرد ميباشد.

 

حال همانطور كه بە آن اشارە کردم ملت کرد در كردستان ايران هم در طول اين ساليان مورد بيرحمانه ترين و خصمانه ترين جنايتها و كشتارها در هر دو حكومت استبدادى طاغوتى و نظام توتالیتر و ارتجاعى جمهورى اسلامى ايران قرار گرفته است و متحمل قربانى شدن و از دست دادن جان انسانهای زيادى شده است، بخصوص توسط رژيم جنايتكار جمهورى اسلامى كه در مدت بيش از چهار دهه گذشته با تمام شيوه هاى ممكن و ارگانهاى سركوبگرش مردم كردستان ايران را مورد شديدترين سركوبها، شكنجه، كشتار و اعدام قرار داده است و مدام فضاى روعب و وحشت و فضای همیشە نظامى و مليتاريزه را بر شهرهاى كوردنشين تحميل و حاكم كرده و از ابتدايى ترين خواسته هايشان هم محرومشان كرده است، و هميشه در تلاش بوده هر گونه صداى ناراضى و حق طلبانه و آزاديخواهى را با اتكاء به ارگانهاى مردم کش اطلاعاتى، سپاه پاسداران، بسيج و ديگر نيروهاى نظامي و مزدورش سركوب كند.

اما علارغم همە این  وضعیتها رژیم جمهوری اسلامی همیشە در نگاە مردم کردستان، انسانهای پیشرو و کارگران، حکومتی غاصب و اشغالگر بودە و در مدت ۴۳ سال از عمر ننگینش همیشە روبروی مقاومت و مبارزە  

مردم قرار گرفتەاند و هیچ وقت تسلیم خواستەهای رژیم قرار نشدە، بە هر شیوەی ممکن در مقابلشان ایستادگی کردەاند. همچنین وفادار و پایبند بە عهد و پیمانی بودەاند کە چهار دهە پیش بە جنبش انقلابی و آزادیخواهی و سوسیالیستی کردستان دادند، در همەی این سالها همیشە بازوی قدرتمند احزاب سیاسی شان از جملە “کوملە” سازمان کردستان حزب کمونیست ایران و مبارزە بر حق و مداومش بودەاند ، و جمهوری اسلامی با “نە” ای کە در رفراندوم فریبکارانەاش در بهار ۱۳۵۸ از مردم کردستان دریافت کرد همیشە آنها را نە در کنار خود بلکە در مقابل با خود دید.

حال جمهوری اسلامی بعداز سپری شدن ۴۳ از عمر بیکفایتش در بحرانی عمیق بە لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی چە در داخل و چە منطقەای و جهانی قرار دارد، و تمام نشانەها و شواهد گواە بر این حقیقت هستند کە رژیم در آستانە مرگ و نابودی بسر میبرد. پس لازم و ضروريست كه اعتراضات و تظاهراتها  به لحاظ سياسى و اقتصادى جهت سقوط كامل رژيم، مردمى و سراسرى شدە همگام و هم صدا با یکدیگر در تمام شهرهاى ايران با اتحاد و هبستگى كامل اجرا شود و طبقه كارگر كه نيروى اصلى و محركه واقعى اين خيزشها و نارضايتيها هست بە این جنبش بپيوندد.

حال با همە این اوضاع و احوال، میبینیم کە رژیم چند روز پیش در کردستان و مشخصا سنندج طی تلاش مذبوحانەای دیگر از طریق شورای شهر و روستاهای این استان کردنشین از مردم و کسانی کە میخواهند در مراسمهای مربوط بە نوروز و سیزدە بدر شرکت کنند، باید تعهد نامە پر کردە و از تمام مفاد تعهد نامە تبعیت کردە، از جملە:

ـــ عدم حضور و دخالت جریانهای سیاسی کە علیە جمهوری اسلامی فعالیت دارند…

ـــ عدم استفادە از پرچم کردستان و احزاب، پخش کردن گل سرخ، راە انداختن آتش و گرد آمدن بە دور آن و بستن رشتی و جامانە کوردی…

ـــ عدم خواندن سرودهایی کردی و انقلابی و حماسی…

ـــ و الزامی بودن نصب و استفادە پرچم و علائم جمهوری اسلامی…

مطمئنا این خواستە و تلاش مذبوحانە جمهوری اسلامی هم مانند دیگر تلاشهای بی ثمرش غیر از شکست و رسوایی چیزی بیشتر برایشان بە ارمغان نخواهد آورد، و بە مثابە جنازەای بر دست صاحبانش خواهد ماند.

و  اگر چە از طرف مردم معترض، مبارز و انقلابی کردستان و شهر سنندج هیچ گونە بهاء و ارزشی بهش دادە نخواهد شد، همزمان بیانگر همان  واقعیتی است کە قبلا بە آن پرداختیم و آن اینکە وضعیت بحرانی و رو بە مرگ رژیم است.

جمهوری اسلامی تصور میکند با دست بردن بە چنین روشها و عملکردهای زبونانە و تلاش در بە ثمر رساندنش از طریق نیروهای ملیشیا، ضد مرفمی و مزدورش میتواند هژمون و سلطەی خود را بر کنترل مردم تثبیت نماید، کە در واقع و از نظر من خلافش درست است و میتواند نشانە نا امیدی و شکست رژیم در مقابل ارادە پر توان جماهیر کردستان باشد کە هر گونە فرصتی را از جملە مناسبتهای نوروز، کە صدای اعتراض و نارضایتیشان  را در تقابل با رژیمی کە هیچ وقت خواستە و انتخاب آنها نبودە و از اشغالگری بیشتر نیستند کە دستشان بە خون هزاران پیر و جوان کردستان سرخ است.

بە امید اینکە نوروز امسال را به فرصتى مناسب جهت سازماندهى و ادامه دادن به مبارزه به هر صورتى كه برايمان امكان پذير است تبديل كنيم، و گامهايمان را جهت پايان بخشيدن به نظام استبدادى و ديكتاتورى جمهورى اسلامى ايران همگام و همراه كنيم و كم كم خودمان را براى در آغوش گرفتن بهارى بدور از رعب و وحشت و كشتار، بهار آزادى و برابرى خواهى بدور از هر گونه تبعيض ملییتی، بهارى بدون حاكميت نظام جمهورى اسلامى آماده كنيم.

و در بهار آزادى بر سر مزار عزیزان جانباختەمان رفتە و مژده رهايى و پيروزى را بدهيم و  بگويم كه راهشان را زنان و مردان آزاديخواه و برابرى طلب، رهروان و مبارزان راە يكسانى و سوسياليزم  ادامه داده و به ثمر رساندند..

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate