«تنها آلترناتیو دموکراتیک» تطبیق حرف با عمل

در سالروز حماسه سیاهکل، پس از پایان سخنرانی چریک فدایی خلق زینت میرهاشمی، مهدی سامع جمله جالبی گفت که نقل به مضمون می کنم. او گفت « میکروفن در اختیار شما، اگر سوالی هست بپرسید. تا بحال شما به ما گوش می کردید، الان موقع آنست که ما به شما گوش کنیم. » – چه زیبا!، و چقدر انقلابی!
پس با اجازه ایشان، با زبان قلمم می گویم تا گوش کنند.
 
از دیروز که ۸۱ نفر در عربستان سعودی به اتهام «تروریست» بودن گردن زده شده اند، ارکستر تبلیغاتی جمهوری اسلامی به رهبری رئیسی شروع به نواختن آهنگی محزون کرده است که بخشی از سرتیترها (فقط در یک سایت)، در زیر می آید.
 
 
اما به راستی، چرا رئیسی که در عرض چند روز انگشت شمار، حکم اعدام صدها انسان والامقام را صادر کرد، و از اجرای احکام حتی تا همین امروز ابراز مباحات می کند، و دنباله روهای او که دنیا را بر زنان مبارز در زندان سیاه کرده و آنها را تا به نقطه مرگ رسانده اند، چنین لغز می خوانند؟ پاسخ به این بی شرمی، و بی حیایی ذاتی آخوند و آخوند صفتان را باید در میان ما «سرنگونی طلبان» و «تنها آلترناتیو دموکراتیک» (شورای ملی مقاومت ایران) جست.
آنچه در زیر می آید، سر تیتر اخباری است که در ستون اخبار (جهان – خاورمیانه) سایت مجاهدین مشاهده می شود (حدودا یکماه تا ۲۲ اسفند ۱۴۰۰).
حمله موشکی رژیم آخوندی به اربیل در بحبوحهٔ جنگ اوکراین – ۱۴۰۰/۱۲/۲۲
دو بازرگان حامی حزب‌الله لبنان توسط آمریکا تحریم شد – ۱۴۰۰/۱۲/۱۴
ژنرال کنت مکنزی: رژیم ایران را بزرگ‌ترین تهدید منطقه دانست  ۱۴۰۰/۱۲/۱۴
حمله موشکی اسراییل به حومه دمشق ۱۴۰۰/۱۲/۰۵
وزیر خارجه یمن در دیدار با دبیرکل ملل متحد: باید به رژیم ایران فشار آورد تا حمایت از حوثیهای یمن را متوقف کند – ۱۴۰۰/۱۲/۰۱
کشف ۷۰۰هزار قرص مخدر در محموله ارسالی از لبنان به عربستان – ۱۴۰۰/۱۲/۰۱
رژیم ایران با سوء‌استفاده از فقر در سوریه شبه‌نظامی نیابتی جذب می‌کند – ۱۴۰۰/۱۲/۰۱
امیلی هورن: آمریکا تمام تلاش ممکن برای حمایت از عربستان و امارات در برابر حملات پهپادی رژیم ایران انجام می‌دهد – ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
رویترزاسراییل به‌دنبال ایجاد بلوک منطقه‌یی جدیدی با کشورهای عربی است – ۱۴۰۰/۱۱/۲۷
ریچارد میلز معاون سفیر آمریکا در سازمان ملل حملات حوثی‌ها به مناطق غیرنظامی را به‌شدت محکوم کرد – ۱۴۰۰/۱۱/۲۷
سفیر امارات متحده در سازمان ملل از «مماشات» با حوثی‌های یمن انتقاد کرد – ۱۴۰۰/۱۱/۲۷
پنتاگونشبه‌نظامیان مورد حمایت ایران همچنان نفوذ جدی و گسترده‌ای در نیروهای امنیتی عراق دارند – ۱۴۰۰/۱۱/۲۵
مشاور امنیت ملی کاخ سفید حمله گروه مورد حمایت رژیم ایران به فرودگاهی در جنوب عربستان را محکوم کرد – ۱۴۰۰/۱۱/۲۱
تظاهرات فلسطینیان علیه رژیم در غزه – ۱۴۰۰/۱۱/۲۰
ائتلاف عربی سکوی پرتاب موشک بالستیک در استان «الجوف» مربوط به حوثی‌ها را منهدم کرد – ۱۴۰۰/۱۱/۱۸
ژنرال مک کنزی برای تقویت دفاع امارات در مقابل حملات حوثی‌ها وارد این کشور شد – ۱۴۰۰/۱۱/۱۷
به آتش کشیدن تصاویر منحوس خامنه‌ای، حسن نصرالله و جلاد خلقهای منطقه دژخیم قاسم سلیمانی – ۱۴۰۰/۱۱/۱۵
شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان در گفتگو با امیر عبداللهیان حملات حوثی‌ها به امارات را محکوم کرد۱۴۰۰/۱۱/۱۵

چنانچه مشاهده می شود، خبر اعدام دسته جمعی در عربستان انعکاس پیدا نکرده است.
برخلاف آنهایی که به مجاهدین «انگ» می زنند که رفته اند زیر پرچم عربستان و اسرائیل و «نون خور آنها شده اند»، هنوز بر این باورم که مجاهدین اگر سرشان برود شرفشان نمی رود، و تا آنجایی که آنها را شناخته ام و با بسیاری از جانباختگان «فروغ جاویدان» دمخور بوده ام، چنین «اتهام و برچسبی» با ژن آنها همخوانی ندارد.

اما…
خیلی وقت است که مجاهدین، و رفقای آنها، چریکهای فدایی خلق ایران، حرفشان با عملشان همخوانی ندارد. این دو سازمان که ستون های سازمانیافته شورای ملی مقاومت ایران را تشکیل می دهند، بر یک «اصل» اصیل بنیانگذاری شده اند. یکی به آن می گوید «عدالت اجتماعی» و دیگری به آن می گوید «قسط». هر چه که نامش باشد، اصل پایه برای «دفاع از حقوق بشر» است. اما و اگر هم ندارد، مگر اینکه این دو سازمان که تاریخچه ای پر افتخار را بر شانه حمل می کنند، به این نتیجه رسیده باشند که «سیاست» برای «بازی» است و نه «اِعمال اصول».
در یک نوشته از یکی از قلم ورزان (بی نام) که در سایت مجاهدین نوشته هایش منتشر می شود، و از نحوه نگارشش مشخص است که حداقل الفبای سیاسی و سیاست را می داند، خواندم که «دیپلماسی انقلابی» را «منافع ملی متقابل » تعریف کرده بود.
و این اشکال اصلی است.
مجاهدین خلق و یا فدایی خلق زیر پرچم کسی نمی رود. اما…
امر به آنها مشتبه شده که چون «دولت در تبعید» تشکیل داده اند، و با دولتها و وزرا و وکلای مجلس رفت و آمد دارند، نتیجتا با آنها «منافع ملی متقابل» هم دارند. این خیال خام و کودکانه (و شاید خود بزرگ بینی) آنها را واداشته تا حتی خبر اعدام ۸۱ نفر (بگوییم دزد و قاچاقچی و تروریست و چه و چه و چه) را در سایت خود انعکاس ندهند.
این عدم انعکاس نه بخاطر اینست که آنها با اعدام موافقند (بارها علیه آن موضع گرفته اند)، بلکه به این خاطر است که «دست دیپلماسی انقلابی» آنها می لرزد وقتی به موضعگیری علیه اسرائیل و عربستان می رسد. برای صحت و سقم این نکته، می بایست به بیانیه ها و مواضع تشکیلات در چهار دهه گذشته توجه شده، و تعداد موضعگیری ها با تعداد رویدادها تطبیق داده شود.
آیا بقیه احزاب و سازمانهای سرنگونی طلب هم به همین شکل رفتار می کنند؟ پاسخ هم آری است و هم نه. به طور مثال، حزب کمونیست کارگری در متنی کوتاه به این موضوع پرداخته است (عربستان: ۸۱ اعدام در یک روز – هرمز رها)، حکمتیست ها موضعی نگرفته اند.
موضوع این نوشتار سنخیت و ایدئولوژی و یا گرایش سیاسی آن ۸۱ نفر نیست. فرض بگیریم که همه از شیعیان عربستان هستند و یا از حوثی های اسیر شده.
من از خانم مریم رجوی، رئیس جمهور دولت موقت جمهوری دموکراتیک اسلامی می پرسم؛
  • آیا باید هر مخالف مسلحی اعدام شود؟
  • آیا کُرد های کردستان ایران، که مسلحانه حق خواهی می کنند، اگر دستگیر شوند باید اعدام شوند؟
  • آیا بلوچ ها هم؟
  • و یا اینکه این رسم اعدام و محکوم نکردن (و شاید بهتر است بگویم محکوم نبودن) آنها، وقتی به عربستان می رسد، با سد «منافع ملی متقابل» روبرو می شود؟
  • این بام و دو هوا را چگونه می شود توجیه کرد؟
  • چرا وقتی ممد قصاب (بن سلمان) خاشقچی را سلاخی می کند، رکن های اصلی «تنها آلترناتیو دموکراتیک» کم می آورد، و سرش را به اخبار و رویداد های دیگر گرم می کند؟
  • آیا خانم مریم رجوی، که نمادی از شورای ملی مقاومت، و سازمان مجاهدین خلق هستند، پس از سرنگونی، در عرض ۶ ماهی که می خواهند زمام امور را در دست بگیرند، قرار است که با همین «چوب» مملکت را برانند؟
  • هر کسی، و هر دولتی و هر کشوری، هر اجحافی کرد، با سکوت مطلق از آن بگذرند؟
  • آیا به راستی دیپلمات های انقلابی شورای ملی مقاومت، بر این باورند که استثمارگران (همانی که بنیانگزاران دو سازمان اصلی شورا، از آن به درستی تحلیل داشتند) خانم مریم رجوی را تنها می گذارند که ایران و جامعه اسلام زده را به «جامعه بی طبقه توحیدی» برسانند؟
  • و یا اینکه می دانند که این اراذل استثمارگر، لحظه به لحظه چوب لای چرخ انقلابیون خواهند گذاشت؟
به نکته نخست این نوشتار بازگردم.
لغز خوانی این جماعت خونخوار که می کُشند و بند از بند اسرا در اوین و کهریزک جدا می کنند، را نباید به خاطر درست بودن حرفهایشان تفسیر کنیم، بلکه باید بخاطر منطبق نبودن حرف و عمل سیاستمداران در جبهه سرنگونی طلب ارزیابی کرد.
در علم رفتارشناسی، کردار ها بخاطر دلایل مختلفی در انسان ها جلوه می کند، ژنتیک، اکتسابی، و..
این مبحث را اگر به گفتار و کردار «تنها آلترناتیو دموکراتیک» بسط دهیم، به این نتیجه می رسیم، که هرچند بسیاری از این رفتار ها برآمده از ژن – «اندیشه و ایدئولوژی» آنها نیست، اما و از آنجا که سالیان طولانی آنرا تکرار کرده اند (یک روز بخاطر در لیست بودن، یک روز بخاطر دستگیری مجاهد خلق مریم رجوی در پاریس، یک روز بخاطر زیر ضرب بودن ساکنان اشرف، یک روز بخاطر زیر بمب بودن پناهجویان در لیبرتی، و…) که این شکل از «رفتار»، بخشی از «عادت» آنها شده است. فکر می کنند که اگر با این «رفتار» توانسته اند تشکیلات را (نسبتا) سالم نگاه دارند، بنابراین این «خط» درست است. خیر! این رفتار درست نیست!
این چیدمان درست است، اما… و تنها به یک شرط. که به اصل «رد تئوری بقا» باور نداشته باشند.
برای خفه کردن ارکستر سنفونی به رهبری رئیسی که می خواهد خونریزی های پیشین خود را در عدم سیاست درست توسط «تنها آلترناتیو دموکراتیک» محو کند، چاره ای نمی بینم به جز اینکه با شورایی ها رک و پوست کنده صحبت کنم. آیا نتیجه این نحوه از سخن گفتن، آنها را به نقطه ای می کشاند که تاکنون از آن دوری می جسته اند را می سپارم به خودشان و اینکه تا به چه اندازه این حق را به من (شهروند) می دهند که به آنها با زبانی ساده انتقاد کنم، و تا به چه اندازه، آنها گوش شنوا دارند.
به زبان قران «مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ» – شما را چه می شود؟ آیا به راستی فراموش کرده اید پیام پیشکسوتان را؟ آیا به راستی «دفاع از حقوق بشر» را یک «بازی سیاسی» تعریف می کنید، و «تقیه» بخشی از این بازی کثیف شده است؟
خانم مریم رجوی، بارها گفته و تکرار کرده اند که «اسلام مجاهدین» پادزهر «اسلام خمینی» است. آیا سکوت در برابر اعدام ۸۱ نفر، نمادی از آن «پادزهر» است؟ چرا اجازه می دهید این اراذل آدمکش که از روز نخست زمامداری و قتل سران بازمانده از نظام سلطنتی، تاکنون، خون ریخته و می ریزند، به خود جرأت بدهند که «حقوق بشر» را به مسخره گرفته و بخاطر «تحلیل غلط از شرایط جاری» شما، اذهان عمومی را آلوده کنند؟
گفته می شود که نقطه مقابل سیاهی و نجاست، سفیدی و پاکی است. از شما اعضای محترم شورای ملی مقاومت و دیپلمات های انقلابی می پرسم، چرا اجازه می دهید که گذشت زمان بر چهره پاک و روشن شما گرد ابهام و دوگونه گویی بیفشاند؟
و از دیپلمات های انقلابی می پرسم: شما را چه می شود؟
نباید لحظه ای چشم از دشمن برداشت، و به همچنین از «اصول» پایه.
علی ناظر
۲۳ اسفند ۱۴۰۰
۱۴ مارس ۲۰۲۲
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate