با به میدان آمدن کارگران و مزدبگیران بخش آموزش و پرورش«معلمان وفرهنگیان» هژمونی شوراهای کارگران و مزدبگیران گسترده ترشده است
شورای سراسری تشکلهای صنفی فرهنگیان با فراخوان خود در اعتراضات ۱۱ آذر ۱۴۰۰ توانست در ۶۰ شهر و ۲۷ استان معلمان و فرهنگیان را متحدانه به کف خیابانها بیاورد. این حرکت آن بخش از هژمونی است که در حال گسترش است. مشخصن هژمونی از نظر کمی و کیفی در پیوند با دیگرعوامل تغیرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می باشد. اگر ما به خواستههای کارگرانهفتتپه که خواهان خود مدیریت شورایی و مبازرهی اشان علیه خصوصی سازی که منجر به عقب نشینی دولت سرمایه شد نگاه کنیم و از سویی به سازمانیابی شورای سراسری و مطالبهگری معلمین و فرهنگیان توجه کنیم، یک مخرج مشترک به نام مجمع عمومی بین کارگران ومزدبگیران بخش تولیدی و کارگران بخش آموزش و پرورش وجود دارد. تشکیل مجمع عموی با دموکراسی از پایین برای انتخاب نمایندگان، بیان و تصویب مطالبات خود و ایجاد اتحاد سراسری معلمان و فرهنگیان درسراسر ایران می باشد . بعنوان مثال کارگران هفت تپه با خرد و عمل جمعی در مجمع عمومی توانستند مردم شهرشوش را با مطرح کردن مطالباتشان به متحدین خود بیفزایند و تاثیر سراسر بر کارگران و مزدبگیران ایران داشته باشند. همچنین هفت تپه از ابتدای مبارزات خود توانست از مجمع عمومی بعنوان یک ظرف دموکراسی شورایی برای انتخاب نمایندگان و طرح و بررسی مطالبات خود استفاده کند. ازاین جهت می توان براین باوربود، که بینش وروششورایکارگران ومزدبگیران میرود که به هژمونیکلطبقه تبدیل شود. درشرایط کنونی استیلا و تسلط طبقهی سرمایه دار از جنبهی اقتصادی، سیاسی، نظری و فکری بر کل جهان از جمله ایران حاکم است. روشن است که این حاکمیت وهژمونی سیستم سرمایه داری از طریق دستگاههای فکری و عملی موجب فراهمکردن رضایتکارگران و مزدبگیران تحتسلطهیخود میشود. این دستگاه ها عبارتند از دولت، احزاب و سازمانهای سیاسی،اتحادیه های کارگری، سندیکاها و انجمن های محلی، مساجد، کلیساها، کنیساها، مراگز مذهبی، کلوپ های ورزشی، سینما، تاتر، مراکز آموزش و پرورش و رسانههای مجازی و غیرمجازی است. دراینجا لازم به اشاره است که برای شوراهای کارگران و مزدبگیران ضروریست که تنها با تغییرونفد دستگاهای نام برده از طریق دموکراسی شوراییست که می تواند هژمونی اش سراسری ودر گوشت و پوست جامعه نفوذ کند. ثبات جوامع سرمایه داری از جمله جامعهی ایران ناشی از سلطهی فکری حاکم بر طبقهیکارگرومزدبگیران است. اما این سلطه از سال ۱۳۹۶ تا کنون بر اثر مبارزات کارگران ومزدبگیران بخشتولید وخدمات و اکنون کارگران بخش آموزش و پرورش«معلمان و فرهنگیان» به چالش کشیده است و هژمنونی و دستگاه فکری سیستم سرمایهداری در ایران را بیثبات کردهاست. این جنبش کماکان کف خیابانها را ترک نکرده است. هم زمان با اعتراض واعتصاب گارگران بخش آموزش و پرورش، کارگران صنعت فولاد اهواز و ایران تایر وارد خیابانها شده اند. لازم به اشاره است، که برخلاف هژمونی سرمایه داری که از مرکزفوقانیترین یخش استثمارگرانکار به روشی آشکار و نهان و با تبلیغات وسیع سلطه فکری و عملی خود را بر تودهی کارگران و مزدبگیران اعمال می کند، هژمونی کارگران و مزدبگیران درشکل و قامت شوراهای انقلابی و دموکراسی شورایی از منبعی به نام مجمع عمومی عروج می کند و کما ما بخشن شاهد اعتراضات آنها را درکف خیابانهاهستیم . این روند استثمار کار را مشکلتر کرده، سیستم سرمایه و حاکمان سیاسی آنرا بی ثبات کرده است. این بی ثباتی به آنجا رسیده است که بعد از به چالش کشیدن رژیم از سوی کارگران آذرآب، هپکو، فولاد اهواز، هفت تپه، کارگران پیمانینفت، پتروشمی واکنون کارگران و مزدبگیران بخشآموزش و پرورش«معلمان وفرهنگیان» وارد صحنه شده اند.
اعتصاب سراسری معلمان وفرهنگیان از اردیبهشت ۱۳۹۷ در بیش از ۴۰ شهر شروع شد و از حضور در کلاسهای درس سرباز زدند. شورای هماهنگی فرهنگیان اهداف و خواستههای خود را چنین اعلام کرد – بهبود وضعیت معیشتی- توقف نقض قانون تحصیلات رایگان – اجرای نظام رتبه معلمان – آزادسازی آموزگاران زندانی – امکان تشکلیابی مستقل صنف آموزگاران. این اعتصابها در ماه مهر و آبان تکرار شد و ازسوی دانشآموزان و دانشجویان حمایت شدند. معلمان در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ در اعتراض به وضعیت معیشتی و کالا سازی آموزش و پرورش مقابل ساختمان سازمان برنامه و بوجه تجمع کردند. در جریان این تجمع شماری از معلمان از جمله محمد حبیبی عضو کانون صنفی معلمان تهران، یکی از دستگیر شدگان است و به ۷ سال و نیم زندان، دوسال ممنوعیت فعالیت سیاسی و ۷۴ ضربهیشلاق محکوم شده است و شش فعال دیگر به ۹ ماه زندان و جریمهی نقدی محکوم شدند. با فراخوان شورای سراسری تشکلهای صنفی معلمان وفرهنگیان درتاریخ۲۲ و ۲۳ آبان ۱۳۹۷ در شهرهای مختلف دست به اعتصاب زدند و سرکلاس درس حاضر نشدند. معلمان ضمن اینکه خواستار اضافهدستمزد و خواهان آموزش رایگان برای همه شدند. در ۲۰ آبان ۱۴۰۰ اعتراضات سراسری مزدبگیران آموزش و پرورش در ۲۲ استان برگزار شد، که در پی آن عده ای از معلمان بر اثر حملهی نیروهای سرکوبگر زخمی و بازداشت شدند. در اعتراضات ۱۱ آذر ۱۴۰۰مزدبگیران آموزشو پرورش در ۶۰ شهر و ۲۷ استان برگزار شد. اعتراضات سراسری در ۲دی، ۲۰ تا ۲۲ دی و ۲۳ دی ادامه یافت. در سال ۱۴۰۰ ارتجاع جهلوسرمایه اعلام کرد که استخدام طلابشیعه دردستورکار وزارتآموزش و پرورش قرار گرفته است و استخدام ۲۵ هزارآخوند ارتجاعی را بعنوان آموزگار برای اسلامی کردن«شیعه سازی» درآموزشگاها و مراکزآموزش و پرورش قانونی و برپایهی مصوبات مجلس و شورایعالی “انقلاب فرهنگی” اعلام کرد. همزمان با این اعلامیه ستاد همکاری حوزههای علمیه و آموزش از چنین طرحی دفاع کرده و استخدام شدن ۲۵ هزار آخوند را در آموزش و پرورش درست دانست و اعلام کرد که تا کنون ۴۴۰ آخوند دیگر را بعنوان آموزگار استخدام شده است.
تجمع اعتراضی معلمان حقالتدریسی مقابل وزارت آموزش و پرورش
روز چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰، محوطه مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش صحنه اعتراض معلمانی بود که به سبب سیاستهای این وزارتخانه، با حقوق ناچیزی به کار گرفته شده و از امنیت شغلی محروماند. معلمان حقالتدریسی در تجمع روز چهارشنبه خود خواستار دریافت حکم استخدام در آموزش و پرورش شدند. اعتراض معلمان حق التدریسی به عدم اجرای قانون مصوب سال ۱۳۸۸ است که قرار بود اجرای آن وضعیت شغلی حدود ۱۰۰ هزارمعلم حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی را حل کند. شرط استخدام معلمان گذراندن دورهای در داشنگاه فرهنگیان بود. قرار بود معلمان در سه مرحله وارد دانشگاه شده و سپس استخدام شوند. آموزش و پرورش گروه اول و دوم معلمان حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی را استخدام کرد اما گروه سوم بهرغم گذراندن دوره آموزشی و قبولی در امتحان بلاتکلیف ماندهاند و وزارت آموزش و پرورش از استخدام آنها خودداری میکند. این معلمان که سالها در مناطق دورافتاده کار کردهاند، حقوق ماهانهشان حدود ۲ تا دو و نیم میلیون تومان است.
قطعنامه پایانی همایش اعتراضى و سراسرىفرهنگيان در روز شنبه ۳۰ بهمن ماه
شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰
« در این شرایط طبیعی است شورای هماهنگی متشکل از کانونها و انجمنهای صنفی در مقابل این همه ظلم حاکمیت سکوت نکنند. ماهیت حرفه معلمی ایجاب میکند معلمان در حالی که از حقوق خود دفاع میکنند به جامعه برای تحقق حقوق خود آگاهی بدهند. کار معلم روشنگری است وقتی هم فعالان صنفی به رسالت خود عمل میکنند و به این وضعیت اعتراض میکنند پاسخی جز زندان و بازداشت نصیبشان نمیشود.
ادامه حبس ظالمانه اسماعیل عبدی، اجرای حکم زندان لطیف روزیخواه طی روزهای گذشته در شرایط کرونایی که منجر به بیماری وی شدهاست. صدور حکم ۴ سال و ۶ ماه زندان برای جعفر ابراهیمی و تشدید فشار بر شعبان محمدی و ادامه حبس سایر معلمان دربند نشان دهنده ادامه سیاست سرکوب و ارعاب است.
تا جایی که نیروهای امنیتی و انتظامی مانع دیدار فعالان صنفی از سراسر کشور با مسئولان شهرستان مریوان و خانواده شعبان محمدی میشوند و به صورت تحت الحفظ فعالان صنفی را مجبور به ترک کردستان میکنند و به این هم بسنده نکرده آنها را مجبور میکنند از استان همدان هم خارج شوند. بیشک این حرکت سرکوبگرانه از روی استیصال است آنان گمان میکنند که میتوانند جنبش معلمان را مرعوب کنند غافل از اینکه همان زمانی که آنان تعدادی از فعالان صنفی را مجبور میکردند کردستان را ترک کنند معلمان از راههای مختلف خود را به مریوان رساندند هم با خانواده معلم زندانی دیدار و اعلام همبستگی کردند هم به فرماندار مریوان پیام رساندند که ما در هیچ شرایطی مرعوب نمیشویم و هر نوع بازداشت و صدور حکم زندان و احضار و پروندهسازی مانع مطالبهگری ما نخواهد شد. چرا که شورای هماهنگی بر عهد و پیمان خود با معلمان استوار است.
در پایان رو به حاکمیت میگوییم :
۱. اگر قانون مدیریت خدمات کشوری و همسانسازی حقوق بازنشستگان اجرا نگردد.
۲. اگر لایجه رتبهبندی مطابق با خواسته اکثریت معلمان در سال ۱۴۰۰ عملیاتی نشود و بودجه آن برای سال آینده مشخص و معین نگردد.
۳. اگر دولت و مجلس به دنبال برنامههای غارتگرانه برای صندوق ذخیره فرهنگیان باشند و مالکیت معلمان به صندوق را نپذیرند.
. اگر امنیت شغلی نیروهای غیررسمی، خریدخدماتی و خدمتگزاران تامین نگردد و پاداش بازنشستگان۱۴۰۰ پرداخت نشود.
۵. اگر همچنان سیاستهای پولیسازی ادامه یابد و دست حاکمیت در جیب والدین دانشآموزان باشد و حقوق دانشآموزان تامین نگردد.
۶. اگر معلمان زندانی آزاد نشده و معلمان اخراجی بر سر کار خود بر نگردند و احکام صادر شده علیه معلمان لغو نگردد و احضار فعالان صنفی و پروندهسازیها ادامه داشته باشد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران اعتراضات خود را به اشکال متفاوت و گستردهتر ادامه خواهد داد. ما از تمام ارکان قدرت میخواهیم بیش از این در مقابل اراده جنبش معلمان نایستند و به مطالبات معلمان بازنشسته و شاغل تن دهند»
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
تجمع کارگران شهرداری رشت و یاسوج در اعتراض به تعویق مطالبات مزدی
۴ اسفند ۱۴۰۰ کارگران شهرداری رشت چهارشنبه ۴ اسفند مقابل استانداری گیلان تجمع کردند و خواستار افزایش حق اضافهکاری و مطالبات معوقه از جمله عیدی و حق سنوات سال گذشته شدند. شهردار فعلی رشت که در آبان روی کار آمده است اضافهکاری کارگران را کاهش داده است. کارگران که از اعتراض به شورای شهر و تجمع مقابل شهرداری رشت نتیجهای نگرفتهاند امروز مقابل استانداری گیلان تجمع کردند و خواستار رسیدگی شدند. کارگران شهرداری یاسوج واقع در استان کهگیلویه و بویر احمد نیز که پنج ماه حقوق معوقه دارند در پی بیپاسخ ماندن اعتراضشان در شهرداری، روز سهشنبه ۳ اسفند مقابل استانداری کهگیلویه و بویراحمد تجمع کردند. کارگران در ارتباط با معوقات مزدی به اداره کار شکایت کردهاند. هرچند شهرداری به حکم اداره کار موظف به پرداخت مبلغ ۱۵ میلیون تومان به هر کارگر شده است، از پرداخت آن سر باز میزند. کارگران گفتهاند با مشکلات معیشتی متعددی روبرو هستند اما شهرداری از پرداخت حقوق معوقه آنها خودداری میکند..
اسفند ۱۴۰۰
علی برومند