مقدمە:
۱۲ تا ۲۳ جۆن سال ١٨٤٠ کنفرانسی با شرکت ۵۰۰ نفر ضد بردەداری، برای پایان دادن بە بردهداری در لندن برگزار شد. بعدها نام آن به (کنفرانس جهانی ضد بردەداری) معروف شد. زنان آگاه و مبارز و آزادیخواه خواستار شرکت در این کنفرانس شدند. اما متأسفانە قانون مرد سالاری بر شرکت کنندگان در این کنفرانس حاکم بود. عمل و برخورد این آقایان در حالیکه علیە برداری جمع شدە بودند، مُهر تأییدی بر بردگی زنان زد. چرا چون هیچ زنی را به این کنفرانس راه ندادند.
از آن زمان بە بعد، پیشگامان، جنبش برابری طلب و رهایی زن، بفکر سازماندهی مستقل زنان مبارز افتادند. اما اقدامات آنها با واکنشها و مخالفتهای از جانب سیستم مردسالاری مواجه میشد. ۳۶ سال طول کشید، تا اولین گروه زنان مذهبی و سکولار در هیلزبورو- اوهایو، خواهان برابری زن، رفرم در زندانها و اصلاح ناهنجاریها در بخشهای خدمات اجتماعی در سال ١٨٧٦ سازمانی را به نام (Woman’s Christian Temperance Union) بە وجود آوردند.
مشکلات مبارزە زنان انقلابی و برابری طلب؟ این اولین نطفە و آغاز جنبش و مبارزە عدالت خواهی، برابری طلب زنان بود. در آمریکا و در سال ١٩١٦ گروهی زنان مبارز سازمانی را به نام حزب ملی زن (The National Woman’s Party) تشکیل دادند. این گروە فعالتر، جدیتر و آگاهتر از سازمان قبلی بودند. گروهای فمینیستی برای حدود ٩٠ سال، هرچند خواستەهای فروانی را در سطح جامعە طرح میکردند، اما بیشتر روی مسئله حق ڕای تمرکز داشتند.
از ١٢٠ سال پیش تاکنون، زنان مبارز در میدان مبارزە بوده و هستند. آنها برای رهایی زن، از تمامی قید و بندهائی کە مانند تار عنکبوت، دور دست و پای زن پیچیدهاند، و محیط زندگی زن را به محیطی غیر طبیعی، نا انسانی، ستمگرانە و غیرقابل تحمل تبیدیل کردەاند، فعالیت میکنند. هرچند جنبش رهایی طلبی زن، تاکنون دست آوردهای گران بهایی داشتە است، اما نسبت به فعالیتها و صدماتی که به زنان مبارز وارد شده و آنچە کە زن، در این راه فدا کردە است، بسیار اندک است.
باید با دقت و به اندازە کافی جنبش زنان را دوبار مرور کرد. نیازی به تاریخ نویسی نیست، بلکه باید نکات مهم مثبت و منفی تاکنونی جنبش زنان را برجستە نمود. باید مشکلات و موانع آشکار و پنهانی را کە سر راە این جنبش کمین کردەاند علنی کرد. باید ڕاههای جدید علیە آن موانع پیدا کرد تا این جنبش بتواند از همە موانعی کە پیش روی آن است به آسانی بگذرد.
دست آورهای مهم و مثبت جنبش زنان: در قرن بیستم، جنبش زنان بعد از جنبش کارگری چشم گیرترین و مهمترین جنبش جهانی بودە است. زن در این جنبش دستآوردهای بسیار گرانبهای را بە دست آورد. در عرصە سیاست توانست حق رای را بە دست آوردە و تقریبا جهانی کند. جنبش و مبارزە زنان در عرصەهای آموزش و پرورش، بهداشت عمومی، قوانین ازدواج و طلاق، توانست موفقیتهای با ارزشی را کسب کند. همچنین جنبش زنان توانسته راەهای مبارزە را در سطح جهانی پیشروی زنان قرار دهد.
مهمترین موفقیت زنان مبارز، شکستن تحریم و تابوی جلوگیری از سواد آموزی زنان میباشد. همە میدانیم کە سواد آموزی و رفتن دختران به مدرسە در اکثر کشورهای جهان ممنوع بود. موانع و بهانەهای این امر مذهب، مردسالاری و قوانین طبقە حاکم بودند. جنبش زنان در این زمینە با اهمیت ترین پیشرفت را داشتە است. بر اثر مبارزە مداوم گروههای فمینیستی و مبارزەی زنان انقلابی، مقاومتهای مذهبی، مرد سالاری و قوانین پارلمانی در امر سواد آموزی زنان شکست خوردند، و نتوانستند، مانند پیش مانع وجود و حضور زنان در عرصەهای دانش تا سطح دانشگاە شوند.
جنبش زنان همچنین توانست در خیلی از کشورها، خانە نشینی زن را پایان دهد. در خیلی از کشورها، هماکنون بخشی از زنان بە صورت حرفەای شاغل هستند. جنبش برابری طلب زن توانست ثابت کند کە حضور زن در بازار کار، جامعە را بە سمت پیشرفت و توانگری صنعتی و فرهنگی بیشتری بە جلو میبرد. میتوان ادعا کرد کە امر خانە نشینی زن در نصف جهان به پایان رسیدە است.
بعد از جنگ دوم جهانی، جنبش برابری طلبی و آزادی خواهی زنان وارد مرحلەای تازهای شد. مبارزە گروەهای مختلف زنان انقلابی، در آن سالها، دست به سازماندهی نوینی زدند. خواستەهای پیشین خود را سیاسی کردند. جنبش زنان تا دهه هشتاد، معترضینی شدە بودند کە دیگر تنها از حق زن دفاع نمیکردند، بلکه فقر، بیکار، استثمار کارگران، انتقاد به سیستمهای آموزش و پرورش، بهداشت و بیمەهای همگانی، گرانی و اعتراض به جنگ طلبی امریالیستها را با رهایی زنان از تمام قیدوبندهای مردسالاری عجین کردند. اینها بخش کوچکی از مبارزە فمینیستها و زنان مبارز و انقلابی میباشند.
ضعفها و مشکلاتی کە سر راە جنبش برابری طلبی زن قرار دارند: همزمان در کشورهای مختلف، جنبش زنان انقلابی با نام فمینیسم گسترش مییافت. هرچند در اوایل فمینیستها خواهان برابری حقوق Woman Right)) زن با مرد بودند، اما طول زیادی نکشید کە مسئلە تفاوت بین زن و مرد شعار اول فمینیستها شد. متأسفانە، جنبشهای فمینیستی بە گروەها و دستەهای متفاوت ازهم، با اختلاف نظر و عقاید مخلتف تقسیم شدند. بخش زیادی از فمینیستها اولین اقدامشان شقە شقە کردن جنبش و مبارزە زنان مبارز و انقلابی بود. امروز گروەهای زیادی به نام فمینیسم، بە جای مبارزە با سیستم طبقاتی و مرد سالاری، به دشمنان مرد تبدیل شدهاند.
اینگونە جریانها، بدون شک دُرست شدهی دست حاکمان سرمایەداری هستند و هیچگونە ربطی بە جنش برابری طلب و ضد سیستم طبقاتی ندارند. این نمایندگان بورژوازی، با خواستەهای متفاوت و اختلافهای فروان و گاهی حمله به همدیگر جهت نابودی مرد (نە نابودی مردسالاری) با نام زن جنبش زنان را خدشە دار میکنند و در خیلی از موارد، مبارزە برابری طلبی و ضد سیستم مرد سالاری را به بی راهه کشاندەاند.
باید اشارە کرد به این؛ بخشی از جنبش فمینیستی، با اشارە به رفرمهای کە از جانب جناح لیبرال بورژوازی پیشنهاد میشود، و اکثر هم اجرا نمیگردند، به عقاید ضد سرمایەداری حمله میکنند. آنها مدعی هستند کە لیبرالیزم در سیستم سرمایەداری برای آزادی بیان، آزادی عقیدە ومرام، اصلاح و بهبود در زندگی زنان، سوسیالیستی کردن بخشهای از خدمات اجتماعی باید مورد حمایت اکثر مردم باشند. آنها فراموش کردەاند کە خود تمایل به لیبرال بودن در درون بورژوازی، ترس و وحشت از آنقلابهای رهائی بخش کارگران، زنان و زحمتکشان انقلابی بوده است، نە خیر خواهی آقایان لیبرال.
پروسهی اختلاف درون جنبش زنان، به ضعیف شدن این جنبش منجر شده است. وجود فمینیسمی کە خود را چپ معرفی میکند، بورژوازی بە ویژە (سرمایەداری در آمریکا) را تشویق کردە تا علیە هرگونە حرکت حق طلبانە، ضد سیستم، ضد نژاد پرستی از جانب کارگران، و زنان سیاه پوست و زحمتکشان دیگر را ربط بە کمونیسم بدهند. بهانهای از این بهتر وجود نداشت تا حاکمان آمریکا، با استفادە از نیروهای پلیس، علیە تمام اقداماتی کە آزادیخواهان انجام میدادند مانند؛ اعتصاب، تظاهرات، بست نشستن بە ضرب و شتم معترضین و متفرق کردن آنها پرداختند. شواهد زیادی وجود دارد که حمله پولیس که کاهی منجر به قتل نیز شده است، جنش زنان انقلابی را روز بە روز ضعیفتر و دمودستگاە فمینیسم ضد مرد را قویتر کردە است.
میتوان به راحتی ادعا کرد، فمینیسم ضد مرد، با اختلافهای اساسی، بدون شک، حمایت مردان را از جنبش زنان مبارز، کمتر خواهد کرد. بخشهای زیادی از زحمتکشان و کارگران مرد همیشە حامی و طرفدار جنبش زنان در عرصەهای مخلتف بودە و خواستەهای زنان را تأیید، و به عنوان خواسته خود مطرح کردە و میکنند. با یورش فمینستها بە مرد و گسترش یاوەهای جدای زن و مرد، مرد موجودی زیادی بروی کرە زمین است، بین جنبش زنان مبارز و سایر حرکتهای ضد سرمایەداری فاصلهای ایجاد شده است. اختلاف در جنبش زنان، تنها بر سر دشمنی با مرد نیست. بلکه دفاع فمینیستهای رنگارنگ، از سیستم سرمایەداری، با عمدە کردن بخش لیبرال آن، ندانستە بە سیستم مردسالاری و تصویب قوانین ضد زن در پارلمان همین لیبرالها کمک میکند.
انواع فمینیستهای دو آتشه و رنگارنگ در ضدیت با مرد و همسانی با سیستم مردسالاری، مانع پیشرفت و تحولات مبازە زنان شدەاند. درست است کە جنبش فمینیستهای رنگارنگ، امروز با جیغ و داد زدن سر مرد چشم گیر است. اما اعمال آنها، مبارزە واقعی زنان مبارز کە در عرصەهای ضد سرمایەداری، دفاع از برابری در تمام عرصەهای زندگی برای تمام انسانها، نابودی سیستم مرد سالاری، تضعیف کردن قوانین مذهبی علیه زن را به بیڕاهە هدایت میکنند. بخشهای از این نوع فمینیسم ناآگاهانە و بخشهای دیگر آگاهانە آب به آسیاب سرمایەداری و مرد سالاری میریزند.
فمینیستهای دو آتشە و مرد ستیز، در بخش آکادمیک نفوذ کردە، و زنانی را برای نمایش دادن اختلافها بیلوژی و فیزیکی بین زن و مرد دعوت نموده تا با یک نمایش سرتاپا جعل مضر بودن مرد و وجود مرد بر روی کرە زمین زیادی معرفی کنند. همین عمل ناشایست و غیرە انسانی حتا در صفوف زنان مبارز شکاف به وجود آورده است.
این کارشناس حرفەای بیولوژی، روان شناس و پرفسور در شناخت و تغیر DANها و مسئله جنتکی خود را فمینیست و انقلابی معرفی میکنند. آنها هر کدام در رشتە خود در سایتهایشان اظهار فضل و دانش میکنند و سعی همەی انها این است کە به همە بگویند کە علت اصلی مشکل زن مرد است. مرد باید از بین برود تا زن به برابری برسد. تعجب نکنید، آنها معنی برابری را خوب میدانند. بە علت مبارزە آنها زنان کارگر و زحمت کش همە باهم برابر خواهند شد، و زنان بورژوا نیز همە با هم بە برابری خواهند رسید. هدف و مبارزە فمینیستهای دو آتشه انکار و نابودی مرد است، نه سیستم استثمارگر و مرد سالار.
تمام زنان مبارز و فمینیستهای انقلابی بر این باور هستند که مرد سالاری یک ابزار طبقاتی است. از زمانی کە سیستم طبقاتی درست شد و طبقەای حاکمیت را بدست گرف و نظام طبقاتی را پایە گذاری نمود، برابری زن و مرد و حقوق هر دو جنس نابود شد. از آن زمان تاکنون در جوامع مخلتف، برای حفظ و نگهداری طبقە حاکم از ابزارهای مذهبی، فریب دادن طبقە تحت سلطە با شعار “مرد از برتریهائی برخوردار است” این برتری مرد را فیزیکی و جایگاهی (Position) شعار گونە به خورد زنان ناآگاه به حقوق خود، تفهیم میکنند
بە علت همین برتری، جایگاه مرد، به ناروا مرد در ردهای قرار میگیرد کە هر بلای کە بر سر زن بیاورد، جزو اختیارات او باشد. جایگاە مرد طوری تعین شده کە برای شهادت دادن، ارث بردن، در بعضی از مذاهب اهل سنت ٣ و در بعضی دیگر ٢ زن برابر با یک مرد بە حساب میایند. سن ازدواج دختران با داشتن تفاوتهای فتوایی از ٧ یا ٩ سال شروع میشود. اما هیچگونە محدویت سنی برای ازدواج مرد در نظر گرفتە نشدە است یک پسربچە شیر خوار، بنا به خواست خانوادە میتواند ازدواج کند. و زن دلخواه خانواده را از قبیلەای دیگری بە خانە پدری خود بیاورد تا بردەای بر بردەهای پدرش اضافه شود.
در میان این اختلافات گروەگرایی، تنوع عقیدە و مرام و تضاد دشمنانە با مرد، وحدت زنان را از بین خواهد برد. مبارزە مبارزین واقعی جنبش برابری طلب روز بە روز با مشکلات جدیدی مواجه خواهد شد. دیگر زنان مبارز و انقلابی توانایی بسیج دائمی زنان را از دست خواهند داد. در نتیجە مبارزە زن برای مدتها در جا خواهد زد و پیشرفتی را نخواهد داشت.
وظایفی کە جنبش زنان با آنها رو در رو میباشد: مبارزان انقلابی جنبش زنان، باید بدون واهمە، از هرگونە سازش با فمینیستهائی کە مرد را دشمن زن قلمداد میکنند فاصله بگیرند. برعکس باید آنها را افشا کردە و با آنان یک مرز مبارزاتی داشتە باشند. زنان مبارز و انقلابی باید از نظر فکری به رهایی انسانهای زحمتکش، اعم از زن و مرد، اندیشیده و مسایل عام و همیشگی را به میان زنان و مردان ببرند. از جمله این مسایل عبارتند از:
الف افشا و محکوم کردن قوانین مذهبی، و قوانین کە توسط پارلمانها بورژوازی، در راستایی تأیید نابرابری زن و مرد، پایمال کردن حقوق زنان، و کودکان تحت سلطهی سیستم پدرسالاری و مرد سالاری، تصویب و اجرا میشوند. این افشاگری باید همراه باشد با تفسیر و توضیح این قانونها، از جمله موادی کە برتری مرد را با بیانات حقوقی، تائید کردە و اکثر مردم از آن سر در نمیاورند. از جمله قانون ازدواج و طلاق. قانون ارث بری زن، حضانت و نگهداری از بچەها در صورت طلاق ووو.
ب مبارزە برای رفع مشکلات روزانە و دائیمی و مختص به زنان مانند: رسمیت دادن به مرخصی دوران حاملگی، و دو سال بعد از زایمان با پرداخت دستمزد. مجانی کردن؛ تمام داروها و وسایلی پیشگیری از حامله شدن، برای تمامی زنان، اعم از آنهایی که ازدواج کردە و دختران و زنانی کە مجرد هستند.
ج هماکنون در کشورهای اروپایی در دبیرستان یک کلاس آموزش روابط جنسی، Sex Education بین پسر و دختر وجود دارد.اما به علت اجباری نبودن، آین آموزش، بسیار نادیده گرفتە میشود و کلاسی هم اگر باشد کە فقط یک بار است که آن هم با خنده و شوخی برگزار میشود. آموزش رابط جنسی باید اجباری شود. حداقل چندین بار آن هم توسط متخصصهای بهداشت و به ویژه متخصص در امور زنان و زایمان.
د زنان مبارز و فمینیستهای انقلابی، باید دامنە مبارزە را از چهار چوب مبارزە علیه مردسالاری خارج کردە و ابعاد گستردهئی به آن بدهند. فعالیت آنان با اولیت به مبارزە علیه مرد سالاری؛ باید برخوردار باشد از حقوق پایمال شده کارگران و زحمتکشان، از نابرابری و پایین بود دستمزد زنان بە بهانە زن بودن، اعتراض به کار کودکان، اجباری کردن تحصیل تا سن بیست سال. پرداخت تمام هزینەهای تحصیلی برای فرزندان کارگران و زحمکتشانی کە دستمزد پائینی دریافت میکنند.
در پایان؛ فمینیستهای انقلابی و زنان مبارز، نباید به علت اینکه، بعضی از این خواستەها در خیلی از کشورها، به ویژە کشورهای اسلامی، برآوردە نمیشوند یأس حاصل کنند. باید سالها زحمت کشید، و با جدیت کامل و خستگی ناپذیر، این خواستەها را مرتب و دایم، مطرح کرد و به میان تودەها برد. بر اثر پافشاری مدام زنان مبارز، تمام زنان جامعە با حقوق خود آشنا شده و از مبارزات فمینیستهای انقلابی حمایت خواهند کرد. در چنین صورتی میشود با اطمنان گفت کە این خواستەها حتا در کشورهای اسلامی تحقق پیدا میکنند.
…
مظفر ششم مارس ٢٠٢٢