حزب دمکرات کردستان ایران و ناصر رزازی، یک گرایش در دو بستر – بخشِ دوم 

در بخشِ اول در کنار اینکه خزعبلات آخوندهای مرتجع را به چالش کشیدیم به ماهیت ارتجاعی و قومپرستی ناصر رزازی نیز اشاره شد. بحث ناصر رزازی بر سرِ نقد ایدئولوژی و خرافات دین و مذهب نیست، بلکه دغدغه ای اصلی او ارجحیت دادن و ارج نهادن ایدئولوژی یارسان بر ایدئولوژی اسلامی است. ناصر رزازی با وجودِ اینکه دلش برای حزب برادر یعنی حزب دمکرات کوردستان ایران می تپد، اما موقعیتی متناقض را خلق کرده که به مذاق حزب مطبوعش خوش نیامده است. اگر چه این دو، سرِ این مسأله تفاوت و اختلاف نظر به وسعت یک میلی متر با همدیگر دارند، اما در حقیقت ایدئولوژی مشابهی دارند و شعارهای یکسانی را سر می دهند. هم ناصر رزازی و هم حزب دمکرات کوردستان ایران با شعارهایی مانندِ تحصیل به زبان مادری و سوارشدن بر احساسات کوردایه تی و برخوردهای پوپولیستی،‌ سعی می کنند که نظرِ بخشی از جامعه را به خود جلب کنند.
سؤال اینجاست که سیاستِ سکوت حزب دمکرات کوردستان ایران در مورد کیسِ‌ نامبرده در راستای چه اهداف سیاسی و اجتماعی میباشد؟ اینکه چرا حزب دمکرات کوردستان ایران در این شرایط سکوت پیشه کرده، بسیار روشن است. در واقع حزب دمکرات کوردستان ایران با همین سیاست قصد دارد که به یک نگرانی شکل گرفته در سطحِ‌ جامعه کوردستان پاسخ بدهد. حزب دمکرات بخوبی میداند که از این نمد کلاهی نصیب اش نمی شود. از همان دوران تاسیس، حزب دمکرات کوردستان ایران-که خود را به شعار ٬٬ دمکراسی٬٬ آویزان می کند و فقط در گفتار بدان معتقد است- که آغشته به فرهنگِ ارباب رعیتی و قومپرستانه و مذهبی بوده، همیشه بخش عمده ای از پتانسیل و توانایی اش را در راستای خدمت به ایدئولوژی اسلامی صرف کرده است. بنیانگذار حزب نامبرده « قاضی محمد»، یک روحانی سنی مذهب مرتجع بوده که ایدئولوژی اسلام فلسفه ای زندگی و فعالیت سیاسی اش را دربر گرفته بود. در بافت حزب دمکرات کوردستان ایران هیچگاه از طبقه روشنفکر خبری نبوده است. شما اگر تاریخ این حزب را مطالعه بکنید، در آنجا صحبتی از گفتمان های تئوریک نمی بینید. همین مسأله هیچ وقت از چشمِ طیف سنتی جامعه دور نمانده و آنها با در نظر  گرفتن این فاکتور همواره خود را در صفوف این سازمان تعریف کرده اند. حزب دمکرات کوردستان ایران به عنوان جریان مسئول« مسئول حفظ و پایداری خرافه و فرهنگ عشایری و قومی» در راستای تقویت گرایشات ضدِکمونیستی و ضد مبارزات بر حق طبقه کارگر در کوردستان ایران همواره تلاش کرده که با توسل به لوله تفنگ و سیاستِ تهدید، جهل و خرافه پرستی را به بالاترین حد ممکن برساند.
امروز ما با یک سکوتِ مطلق از جانب حزب دمکرات کوردستان ایران روبرو هستیم که قابلِ پیش بینی بود. حزب دمکرات کوردستان ایران هرگز دست به نقدِ مذهب نزده و همچنین ادعای نقدِ مذاهب و ادیان را مطرح نکرده است. شما هیچ نوشته و یا موضع رسمی از این حزب نمی بینید که چنین ادعایی را مطرح کرده باشد. این جریان علیرغم ٬٬ دمکرات٬٬ بودنش به اصلِ اسلام محمدی معتقد است و این فاکتور در تاریخ این حزب کاملاً آشکار و مشخص است. طبقِ باور این حزب با توجه به اینکه بخشی از شهروندان جامعه کوردستان مسلمان هستند، بنابراین باید برای ایدئولوژی اسلام احترام ویژه قائل شد . حزب دمکرات کوردستان ایران، تصویری از ناسیونالیسم کورد و اسلام سیاسی ارائه داده که گویی این دو ایدئولوژی، یک روح در دو بدن هستند. شاید در شرایط امروز چنین شعاری را سر می دهد که گویا خواهان یک حکومت به اصطلاح سکولار است، اما در عمل خلافِ این ادعا را به اثبات رسانده است. حزبی که برنامه هایش با تلاوت قرآن شروع می شود و در روز روشن در بلندگوی اسلام سیاسی می دمد، تا چه میزان می تواند ادعای سکولار بودنش را جدی فرض کرد.
حزب دمکرات کوردستان ایران و ناصر رزازی و عداوتِ بنیادی با کمونیسم
نقاط اشتراک ناصر رزازی و حزب دمکرات، فقط به مسائل دینی ختم نمی شود. اما یک پایه یِ دیگر،که ناصر رزازی و حزب دمکرات کوردستان ایران را به همدیگر گره می زند، دشمنی بنیادی آنان با کمونیسم و مبارزات سوسیالیستی طبقه کارگر در کوردستان و ایران است.حزب دمکرات کوردستان ایران بنا به ماهیت طبقاتی که دارد همیشه خصلت مبارزات طبقاتی در کوردستان و تضاد کار و سرمایه را انکار کرده است. بر اساس این استدلال، حزب دمکرات کردستان ایران به عنوان نماینده جنبش ٬٬ ناسیونالیسم٬٬ و جنبش قومپرستان در کوردستان، در زمینه های مختلف ایدئولوژیک و سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر علیه کمونیست ها و آزادیخواهان صف آرائی کرده است. حزب دمکرات کوردستان ایران حتی به این مسائل بسنده نکرد و در نهایت فرهنگِ‌ سیاسی و ایدئولوژیک اش را در شکل جنگ مسلحانه با کومله و کمونیست های کوردستان و سایر احزاب غیرخودی به معرض نمایش گذاشت. به عنوان مثال،‌سیاست جنگ مسلحانه حزب دمکرات کوردستان ایران در تقابل با جریان و سازمان های غیرِخودی، برای محققان،‌فعالین سیاسی و جامعه ای که خواهان بررسی سیر تحول رفتاری و کرداری و همچنین درکِ عمق جنایت های حزب نامبرده هستند، می تواند منبع جالب و درخوری باشد. اسنادی که برخلاف شعارهای حزب دمکرات کوردستان ایران که مبنی بر اعتقاد عمیق به دمکراسی است نشان می دهد که روحِ مطلق گرایی و دیکتاتوریسم – البته در بُعد اپوزیسیون – فرهنگ سیاسی و اجتماعی حاکم بر این جریان بوده است. اعدام پیشمرگ های کومله، حمله به مقر پیشمرگان سازمان پیکار، حمله به سازمان چریک های فدائی و وحدت کمونیستی و راه کارگر،‌ آزار و اذیت فعالین کارگری و دهها مورد دیگر فقط بخشی از کارنامه سیاه این حزب را شامل می شود.
خصوصیات مشترک حزب دمکرات کوردستان ایران و ناصر رزازی در قبال ٬٬حکومتِ٬٬ کوردی
حال می خواهم درباره ی یکی از خصوصیات مشترک دیگر ناصر رزازی و حزب دمکرات کوردستان ایران صحبت کنم. تا جایی که به موضع گیری جریانات موسوم به ناسیونالیسم کورد برمی گردد، ما تاکنون موضعِ رسمی و رادیکال در راستای نقدِ ایدئولوژی و نتایج سیاسی-اقتصادی و اجتماعی باندهای به اصطلاح حکومتی و همچنین دفاع از مبارزات برحق مردم به ستوه آمده کردستان عراق را مشاهده نکرده ایم. در اینکه گرایش و اهداف ناصر رزازی با آرمان های حزب دمکرات کوردستان ایران در این مورد کلمه به کلمه تطابق دارد، جایِ‌ شک و تردیدی وجود ندارد.
اما زمانی که شرایط برای حزب دمکرات کوردستان ایران فراهم بود،‌ رهبران این جریان در مورد افشاگری و نقد سیاست های عشیره ای باند بارزانی دست به قلم بُردند ( برای نمونه می توان به سخنرانی مصطفی هجری و جزوه یِ نوشته شده توسط عبدالله حسن زاده و قاسملو زیر عنوان ٬٬ خیانه ته کانی قیاده مووقه ته به نه ته وه ی کورد٬٬ مراجعه کنید) . در شرایط خاص، یک شیوه ی معامله و کردارهای سیاسی ( دیپلماسی) درست و در شرایط دیگر شیوه ی دیگر درست قلمداد می شود. اگر در گذشته منفعت موقت سازمانی ایجاب می کرد که باند تروریست و مافیایی بارزانی مورد نقد و افشاگری قرار بگیرد، دیگر این روش برخورد از لحاظ ٬٬عقلیت٬٬ رئال پولتیک عینی و منطقی و کارآمد نیست و ٬٬ منطق٬٬ سود و زیان یا سیاست « نه سیخ بسوزد و نه کباب» با گذشت زمان به جهان بینی و آرمان سازمانی تبدیل می شود . در شرایطی که سازمان های قومپرست کوردی در کوردستان عراق از سویِ باند بارزانی و طالبانی به نان و نوای سیاسی می رسند، در نهایت روش های دیروزی کارآیی اش را به طور سیستماتیک از دست می دهد. در چنین شرایطی، جریانات قومپرست کورد و در رأس آنان حزب دمکرات کوردستان ایران نه تنها در برابر دزدی و غارت باند تروریست بارزانی و طالبانی سکوت می کنند ، بلکه ظرفیت این را دارند و ثابت کرده اند که در راستای حفظ وضعِ موجود در کوردستان، مبارزات برحق طبقه کارگر و توده های زحمتکش و به ستوه آمده را قلع و قمع کنند،‌زیرا این احزاب به هیچ وجه نمی خواهند موقعیت تشکیلاتی خود( سهیم شدن در قدرتِ سیاسی و دریافت دلارهای ورق نخورده از حاکمیت مافیایی و تروریستی آریستوکرات های کورد موسوم به حکومت اقلیم کوردستان) را به خطر بیاندازند.
کومله ( سازمان کوردستان حزب کمونیست ایران) و جریانات موسوم به زحمتکشان و احزاب موسوم به دمکرات بیش از سه دهه در مقابل ترور روزنامه نگاران و فعالین سیاسی مخالف،در مقابل برده داری مدرن و خرید و فروش برده، در مقابل استثمار نیروی کار ارزان طبقه کارگر  کوردستان و کارگران مهاجر و بیحقوقی مطلق آنان ( استثمارِ به مفهوم مارکسی پیشکش)، در مقابل تاراج و به غارت بردن نفت و ثروت و سامان و منابع زیرزمینی کوردستان، در مقابل همکاری و سرسپردگی به دولِ امپریالیستی و رژیم های دیکتاتور منطقه منجمله رژيم ایران و ترکیه و عربستان سعودی و اسرائیل، در مقابل بندوبست حاکمان کوردی با داعش و حشد الشعبی، در مقابل حضور گسترده ای شبکه و نیروهای تروریستی سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی ایران و میت ترکیه، در مقابل سیاست مساجد سازی و حسینیه سازی با پشتوانه ی٬٬حکومت کوردی٬٬، در مقابل فقر و نداری و تحمیل زندگی جهنمی به اکثریت شهروندان کوردستان عراق، در مقابل نبود آب آشامیدنی سالم و نبود گاز و برق، در مقابل عدمِ پرداخت حقوق کارمندان و معلمین ( موچه)، کشتار و قتل عامِ زنان به بهانه ای ناموس و غیره،‌درمقابل ختنه شدن و سرکوب میل جنسی زنان با توسل به ایدئولوژی و خرافات دینی، در مقابل مشروعیت بخشیدن به ٬٬قانون٬٬چندهمسری، در مقابل فرهنگ عشیره گرایی و هزاران مصیبت تحمیل شده به جامعه سکوت را پیشه کرده اند.
 سکوت و یا مشروعیت بخشیدن در مقابل جنایات نامبرده به هر دلیل و بهانه ای که باشد معنائی جز همراهی کردن و شریکِ جرم بودن را نمی دهد. همانطور که اشاره شد، کمک های سرکوبگرانه و خیر و صدقه دادن به این ٬٬احزاب٬٬ از جانب باند مافیایی بارزانی و طالبانی آنان را رسماً به برده یِ خودشان تبدیل کرده است. در کنارِ دزدی باندهای مافیایی در کوردستان عراق امثال ناصر رزازی به عنوان فرد و جریان های قومپرست منجمله حزب دمکرات کوردستان ایران به قدرت سیاسی در چهارچوب سیم های خاردار و کاخ های باشکوه نائل آمده و برای خود زندگی مرفه را دست و پا کرده اند . همانطور که باند مافیایی بارزانی و طالبانی با ایجاد روابط حسنه و سیاست ارباب و رعیتی با آمریکا و رژیم های دیکتاتور منطقه به موی دماغ جامعه کوردستان و طبقه کارگر تبدیل شده اند،همین ٬٬احزاب٬٬ و افراد با روابط حسنه و سرفرود آوردن در برابرِ حکومت به اصطلاح کوردی برای خود مراکز تجاری ایجاد کرده اند و به موی دماغ جامعه تبدیل شده اند. پولِ های مفت و بدون رنجی که امثال ناصر رزازی و حزب دمکرات کوردستان ایران دریافت می کنند، در وهله نخست در گروِ همین روابط حسنه و چاکرمنشانه با ٬٬حکومت٬٬کوردی بوده است.
توهم به رژيم، نقطه مشترک حزب دمکرات کوردستان ایران و ناصر رزازی
در بخشِ نخست نوشته یِ مندرجه اشاره شد که ناصر رزازی و حزب دمکرات کوردستان ایران، گرایشِ یک جنبش واحدِ هستند. ناصررزازی بمثابه حزب دمکرات کوردستان ایران مسائل سیاسی را با همان عینک حزب دمکرات کوردستان ایران می بیند. ناصر رزازی و حزب دمکرات کردستان ایران، هم به عنوان فرد و هم به عنوان حزب سیاسی ناسیونالیست و قومپرست، راه رسیدن به اهداف خود را تشخیص داده اند و بنابراین نقاط مشترک زیادی دارند.  توهم ناصر رزازی به رژیم جمهوری اسلامی ایران و دعوت مردم به پایِ صندوقِ به اصطلاح آرای مردم، یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده و وجه مشترک  ٬٬احزاب٬٬ و شخصیت های ناسیونالیست کورد محسوب می شود. به عبارتی، سازمان های ناسیونالیست و اکثریت شخصیت های جنبش ناسیونالیستی با توهم اینکه گویا ماهیت رژیم می تواند دارای ماهیت دموکراتیک و عقلانی باشد همواره حضور بر سرِ میزِ مذاکره و دعوت مردم به ٬٬انتخابات٬٬ را درست ارزیابی کرده و برای به نتیجه رسیدن این آرمان اعلامِ آمادگی کرده اند.
حزب دمکرات کوردستان ایران با توجه به طبیعت سازشکارانه و عدمِ استقلال سازمانی که یدک می کشد، در دوران قاسلو و پساقاسملو همواره حلِ٬٬اختلاف٬٬ میانِ خود و رژیم جمهوری اسلامی ایران را از طریق سیاست سازش و امتیاز دادن به رژیم و راه مسالمت آمیز به عنوان مانیفست و پروگرام در دستور کارِ خود قرار داده است و مذاکره با رژیم جمهوری اسلامی ایران نه تنها به عنوان یکی از راهکارهای دستیابی به قدرتِ سیاسی در کوردستان ایران، بلکه به امرِ سیاسی و برنامه یِ استراتژیک اش تبدیل شده است.
نتیجه ای تلاش های مسالمت آمیز حزب دمکرات کوردستان ایران برای چندین دفعه به قیمتِ از دست دادنِ رهبران سیاسی اش تمام شده است . تمامی جریانات ناسیونالیسم کورد و در رأس آنان حزب دمکرات کوردستان ایران هیچ وقت نه طوری عمل کرده و نخواهند کرد که بادستِ پُر از سر میزِ ٬٬مذاکره٬٬ با رژیم برخیزند،‌زیرا این حزب همواره از موضعِ ضعف و امتیاز دادن به رژیم وارد مذاکره شده است . رژیم جمهوری اسلامی ایران چه در گذشته و چه در شرایط امروزی علیرغم تمامی مشکلات و ظرفیت قیام و اعتراضات، هرگز خود را در وضعیتی ندیده که ٬٬احزاب٬٬ ناسیونالیست کورد را جدّی فرض بگیرد. حال موضوع مذاکره و زمانِ مذاکره هیچ تاثیری بر این سیاست نداشته است.
البته نباید فراموش کرد که هدفِ حزب دمکرات کوردستان ایران از ٬٬مذاکره٬٬ با رژیم چیزی جز تن دادن به رژیم و خواست هایش نیست، برخلاف آنچه ادعا می کنند که گویا برای پیشبرد یا حلِ مسأله کورد وارد چنین پروسه ای می شوند. اما رژیم جمهوری اسلامی ایران درهیچ شرایطی حاضر نیست که به راه حل مسأله کورد حتی از زاویه یِ بورژوازی کورد و به طور موقت بنگرد. این جوهر اصلی رژیمی است که ۴۳ سال است کوچک ترین مطالبات دموکراتیک را برسمیت نمی شناسد و تحت هیچ شرایطی جوهر رژيم و نگاه و رفتارهای دیکتاتورمنشانه اش قابلِ کوچک ترین تغییر نیست. گام هایی که جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با گفت و گو و ٬٬مذاکره٬٬ با حزب دمکرات کوردستان ایران و احزاب موسوم به دموکرات برداشته است عبارت اند از : ترور عبدالرحمن قاسملو و سعید شرفکندی از رهبران این حزب و حمله یِ موشکی و تروریستی سپاه پاسداران به مقر اصلی حزب دمکرات کوردستان در هشتم مارس ۲۰۱۸ و صدها مورد دیگر. اما علیرغم همه ی این واقعیت ها و فاکت های تاریخی،‌احزاب موسوم به دمکرات و شخصیت هایی همچون ناصر رزازی خواهان تغییراتی در ماهیت و فلسفه ای وجودی رژیم جمهوری اسلامی ایران هستند،‌به امید اینکه شاید در گوشه ای از کوردستان ایران به قدرت سیاسی نائل آیند، به مثابه آنچه در کوردستان عراق و زیر سایه ای باند تروریست بارزانی و طالبانی بدان رسیده اند.
 نتیجه گیری
جنبش رادیکال و سرنگونی طلب به رهبری کمونیست ها تنها جنبش موجود در کوردستان بوده و است که در برابر مواضع سازشکارانه و ضدانقلابی قومپرستان کورد- به عنوان مثال مذاکره با رژیم و دعوت مردم به پای صندوق های رژیم وسیاست ارباب و رعیتی شان در قبال به اصطلاح حکومت کوردی- مقاومت از خود نشان داده و در حد توان در نقد و افشای آنان کم کاری و کوتاهی نکرده است. کمونیست های کوردستان هم در دوران قاسملو و هم در دوران پساقاسملو در کنار مردم کوردستان همیشه در مقابل ایدئولوژی و فرهنگ و اهداف سیاسی حزب دمکرات کوردستان ایران و امثال ناصر رزازی جانانه مقاومت کرده اند. زمانی که مردم کوردستان و در رأس آنان کمونیست ها و آزادیخواهان در برابر رژیم جمهوری اسلامی ایران با دست بردن به اسلحه از خود مقاومت نشان دادند، حزب دمکرات کوردستان ایران به رهبری قاسلمو برای خمینی جنایتکار لبیک می فرستاد.
همانطور که حزب دمکرات کوردستان ایران زمانی مجبور بود برای اثبات قلدر بودن خود به لوله های اسلحه بر علیه کمونیست ها متوسل بشود، شکی وجود ندارد که اگر بار دیگر شرایط برایش فراهم باشد، با همان ٬٬عقلیت٬٬ دوران قاسلمو جنگ مسلحانه را به کمونیست ها تحمیل خواهد کرد،٬٬منطق٬٬ سیاسی که از سوی ناصر رزازی و امثال او برسمیت شناخته خواهد شد و مورد استقبال قرار می گیرد.
به همان میزان که مبارزات برحق طبقه کارگر و جنبش سوسیالیستی در کوردستان تقویت شود، به همان میزان نیز گردنکشی و فرهنگِ قلدرمنشانه و عشیره ایی حزب دمکرات کوردستان ایران و امثال ناصر رزازی حاشیه ای و کنار گذاشته می شود.
ژوبین خضری  ۲۰۲۲. ۰۲.۲۵
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate