در حاشیه “خشم انقلابی” سلام زیجی بر علیه منفردین چپ و شبکه های احتماعی!

مقدمه:

مقاله “تکان دهنده “سلام زیجی(۱) بر علیه منفردین چپ و شبکه های اجتماعی را خواندم و دوباره خواندم  .فکر کردم حیف است مقاله سلام زیجی را بی پاسخ بگذارم نه از اینجهت که ایشان قرار است با پاسخ من متقاعد شود خیر! 

از اینجهت که شاید چند نفری مقاله سلام زیجی را بخوانند و در توهم های او شریک شوند و این چرخه چند نسله چپ ایرونی بیشتر ادامه یابد.

سلام زیچی یکبار دیگر تنفری که فعالین چپ حزبی از چپهای منفرد دارند و از شبکه اجتماعی دارند نمایندگی می کند.شده صدای این تنفر . از دید من در اینه نقش خود دیده و بدجوری دارد به اینه حمله می برد!ایشان بحران چپ را به گردن چپهای منفرد و مدیای اجتماعی و “بورژوازی” می اندازد و با اینکار از مسئله بحران چپ فرار می کند.این متد سالهاست توسط “فعالین حزبی” دنبال شده و تازگی ندارد.جای شکرش باقیست سلام زیجی ادب را رغایت می کند و چپخای منفرد را پاسدار و روانپریش نمی خواند حداقل وقتی مقاله می نویسد!چرا که “چپهای حزبی” سابقه زیادی دارند در پرتاب این قلیب خرده ریزها به مخالف خود!

اما در این مقاله من مقداری روی فرهنگ زبانی و متد “فکری” سلام زیجی متمرکز می شوم و بعد مثل همیشه راه حلهائی ارائه می دهم برای باز کردن گره کور بحران چپ ایرانی که هم در “متحزبین” هست و هم در “منفردین” چرا که مدعی هستم چپ ایرانی چه متحزبش و چه منفردش دچار بحران عمیق فکریست و لذا در پرالتیک واقعی اجتماعی انطور که باید نمی تواند احترام و اعتماد جامعه را جلب کند:

(۱)فرمولبندی سلام زیجی بر علیه منفردین چپ :

از خواننده می خواهم ابتدا مثل من چند بار مقاله سلام زیجی را بخواند(۱) تا من متهم نشوم به تغییر نوشته و نظرات ایشان! اما به دلیل ساده کردن  موضوع ترجیح می دهم حرفهای ایشان را ساده شده و به شکل ترجمه به فارسی در موارد زیر خلاصه کنم:

اول: ایشان تایید می کند که منفردین چپ هزاران بار وسیعتر از احزاب چپ ایرونی هستند که جای شکرش باقیست. چون ادمهائی مثل بابک یزذی هم هستند که مدعی هستند حزبشان میلیاردها عضو در کره زمین و ستاره ها دارد و منفردین چپ “هیچی نیستند” خوب همین خوبست!

دوم: سلام زیجی مدعی است که منفردین چپ “نیروشان به هدر می رود” و فقط احزاب نیروشان به هدر نمی رود!

سوم:سلام زیجی مدعی است که منفردین چپ “درک ندارند و مسئولیت اجتماعی” حالیشان نیست و روحیه تفهم و همکاری ندارند” (سعنی احزاب خیلی دارند خیلی خوبن منفردین خیلی بی مسئولیتند و حالیشان نیست!)

چهار:سلام زیجی مدعی است منفردین “خود محور” هستند و کار جمعی بلد نیستند و لذا احزاب خود محور نیستند و خیلی کار جمعی بلندند!(به خاظر همینست که  شغل اصلیشان انسعاب است!)

بله! من واقعا از سلام زیجی تشکر می کنم او می توانست بیشتر جلو برود اما خوشبختانه به خشم انقلابیش دهنه زد و احتمالا بخاطر اینکه مقاله نوشته و الا احتمالا دلش بیشتر از اینها خونست!

(۲)”حملات انقلابی” سلام زیجی به شبکه های اجتماعی:

بعد از نابود کردن سنگر منفردین چپ ، سلام زیجی می رود تا سنگر جدیدی را فتح کند و پرچم پر افتخار حزبش را برافرازد! این سنگر نامش “شبکه اجتماعی است” خوب دقت کنید:

اول: سلام زیجی مدعی است که شبکه اجتماعی تیغ دو لبه است اما “پنهان” و اشکار دست بورژوازی است!(حالا پنهانش را سلام زیجی می داند و معلوم نیست دیگر چرا دولبه است! بهتر نبود ایشان می گفت یک لبه است؟!)

دوم:سلام زیجی مدعی است که مدیای اجتماعی “جنبش و اینده ما” را به خطر می اندازد! (منظورش اینه که باید بستش یا به گلوله بستش یا..؟) تحریمش کرد؟ تبعیدش کرد ؟ !من منتظر حکم ایشان هم هستند!

سوم:سلام زیجی مدعی است که شبکه اجتماعی را باید انداخت دور به “زمین صفت” (منظورش سفت است) توجه کرد . منظورش اینه که شبکه زمین شل است و یک زمین سفت خوبه! ویتامین داره زمین شل خوب نیست!

چهار:سلام زیجی خیلی از لایک و لایو بدش می اد! لذا شبکه اجتماعی بده(پیشنهادم اینه که منفردین بیان هی زیر نظرات سلام زیجی لایک بزنن ایشان خوشحال بشه ما هم نفسی بکشیم!)

پنج: سلام زیجی مدعی است که شبکه اجتماعی از چپها تواب می سازه! (این نقطه اوج نظرات ایشونه لطفا نخندین! ادب را رعایت کنین!)

شش: سلام زیجی در اخر ، بعد از نابودی دو سنگر بورژوازی(منفردین و شبکه اجتماعی) پرچم قهر انقلابی می افرازد که بورژوازی را سرنگون می کند و جلوی تواب شدن را می گیرد! (بنظر می رسد شبکه اجتماعی بعد مقاله سلام زیجی تکلیفش معلوم شده و چپها دیگر تواب نمی شوند چون در این شبکه بسته شده و احتمالا ایشان هم دیگر مقاله به سایت ازادی بیان نخواهد داد چون اینهم جزو شبکه اجتماعی است!)

(۳)پاسخ به ادعاهای سلام زیجی:

راستش بعد ترجمه بیانات سلام زیجی من فکر نمی کنم ایشان نیاز به پاسخی داشته باشد! بعضی وقتها ترچمه بعضی حرفها خودش پاسخ است!

ایا هیچکدام از ادعاهای سلام زیجی چه در مورد منفردین  که به فحاشی بیشتر شبیه است یا در مورد شبکه اجتماعی که خود سلام زیجی دارد ازش استفاده می کند ، واقعا زمینه واقعی دارد؟ ایا با این سطح بحث کردن و تحلیل قرار است احدی برای سلام زیجی و معدود قعالین حزبی موجود تره خورد کند؟  ایا اساسا بحران چپ ایرانی هیچ سنخیتی با “انالیز” سلام زیجی دارد؟

چپ ایرانی چه در سطح حزبیش چه منفردش دچار بحرانی همه جانبه و واقعی است.

جامعه نیاز به برنامه الترناتیو دارد اما چپ ایرانی هنوز در اکثریتش دنبال لنینیزم است! دنبال فرمولهای شکست خورده قرن ۱۹! جامعه قرار نیست خون دهد تا مدل حکومت تک حزبی بنام پرولتاریا بقدرت برسد. احزاب جود چپ ایرانی می توانند گروههای تبلیغ ضد حکومتی باشند اما هیچکدام و تاکیید می کنم هیچکدام راه حلی برای انقلاب اتی ایران نبوده و نیستند.

تاریخ تحزب چپ ایرانی تاریخ تو سر هم زدنها تاریخ پیر شدن و گوشه نشینی و چای و گپ و شیرینی و محفلیزم بوده و هست.اگر اکثریت چپ ایرانی منفرد است دلیل دارد.فرار از تحزب کنونی در چپ دلیل منطقی دارد.ادم جدی می رود دنبال ریشه ها.”منفردین” دلیل نیستند خودشان معلوم عواملی دیگرند.

“شبکه اجتماعی” دنیای ارتباطی مستقیم اولین امکان در تاریخ بشر است که انقلابیون داشتند برای مبادله افکار. قبل این دوران ماها باید اعلامیه می نوشتیم شبانه و مخاطبین ما هم با ترس بروند اعلامیه را بردارند! 

درد سلام زیجی از ناتوانی او در درگیر شدن با جامعه ناتوانی او در ورود به مناظره های اجتماعی با مخالف است.

شبکه های اجتماعی ناتوانی چپ ایرونی را در مناظره مستقیم اثبات کرده.چپهائی که منبر می رفتند و حالا توان پاسخگوئی ندارد همچنان دنبال منبر هستند و لایک خوردن.

اینها را تلگرافی نوشتم اگر واقعا بخواهم به سلام زیجی پاسخ دهم مقالات متعدد لازمست اما خواننده را به منابعی در زیر این نوشته دعوت می کنم.

از سلام زیجی ها می خواهم دست از مبارزات بردارند به همان انقلابی که دوست دارند بیشتر فکر کنند.منغرد چپ را زدن درمان نیست دشمنی با شبکه اجتماعی راه حل نیست.اینه را نشکنید خود را درست کنید!

منابع بیشتر:

(۱)در باره فایل “نقش و موقعیت چپ” و نگاهی به عوارض شبکه های اجتماعی(سلام زیجی)

www.azadi-b.com/?p=18749

مقالاتی از این نویسنده :

(۲)چرا اکثریت کمونیستهای ایرانی از احزاب و سازمانهای موجود مدعی کمونیزم گریزانند؟

www.azadi-b.com/?p=15947

(3)در حاشیه آرشیو نقدها به لنینیزم از موضع کمونیزم مدرن و آزادیخواه

www.azadi-b.com/?p=13634

(4)آیا می شود کمونیست بود و “مارکسیست و لنینیست” نبود؟

www.azadi-b.com/arshiw/?p=65616

(5)کمونیزم نسل چهارم، و لزوم درک مدرنیته با دیدگاه سوسیالیستی

iwww.azadi-b.com/arshiw/?p=67282

(6)نگاهی به آرشیو نقد برنامه دنیای بهتر بعد از ۸ سال

www.azadi-b.com/?p=13320

از :سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

19 فوریه ۲۰۲۲

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate