دو گزارش متناقض از واقعیت مشخص تجمع اعتراضی بازنشستگان

دو گزارش متناقض از واقعیت مشخص تجمع اعتراضی بازنشستگان

یکی در جهت تقویت قدرت سراسری بازنشستگان دومی تضعیف از درون

روز یکشنبه ۲۴ بهمن تجمع اعتراضی بازنشستگان در تهران و بسیاری از شهر ها و مراکز برگزار شد و مطالبات مشخصی ازجمله گرفتن حقّ بازنشستگان، افزایش سطح حقوق ها مطابق با هزینۀ سبد معیشت کالاها و زندگی، جبران تورم ها تا خط رفاه برای بازنشستگان، درمان رایگان، دریافت عیدی دو برابر حقوق و برخی دیگر مطالبات مطرح گردید.

ریشه ها و عامل اصلی چنین تعارضاتی در جامعه، سلب مالکیت و غارت منابع عمومی از یکطرف و تلاش طبقۀ حاکم برای  تمرکز منابع و دارائی ها و دسترنج و اندوختۀ  مردم چه در شکل خصوصی و یا عمومی است. موضوع تعیین کننده در کسب حقوق و منافع طبقاتی، شکل گیری“قدرت” اجتماعی، از طریق تشکل سراسری است. زیرا قدرت و تمامی ابزارها و تجهیزاتِ سرکوب و منابع مالی، بورکراسی و تشکیلات سراسری و دادگاه ها، رسانه های عمومی و روزنامه و…. در دست اقلیتی است که منابع و دارائی های حاصل از دسترنج عموم مردم و زحمتکشان را در دستان خود متمرکز می کند و طبقۀ ستم دیده که اکثریت بیش از ۹۵% جامعه را تشکیل می دهد بصورت منفرد بدون تشکل و قدرت و بصورت پراکنده اند. طبقۀ حاکم سرمایه، با خلق پول و افزایش نقدینگی ارزش و قدرت خرید حقوق ها را بشدت کاهش می دهد منابع و دارائی های عمومی اقشار اجتماعی را به غارت می برد. وقتی قدرتِ خریدِ کارگر و معلم و بازنشسته و … با تورم به یک چهارم می رسد، در واقع سه چهارمِ مابقیِ حقوق، توسط اقلیت استثمارگر در مراکز مالی و شرکت های عظیم و هلدینگ ها و بانک های آنان انباشت و متمرکز می شود. یا با غارت منابع عمومی از جمله منابع عظیم سازمان تأمین اجتماعی و دیگر صندوق ها و حتی سیاه کاری در بورس و تصاحب دارائی ها و اندوختۀ عموم مردمی که برای پایین نیامدن ارزش اندک دارائی های شخصی آنرا در بانک و یا بورس می گذارند، صورت می گیرد. همگان بخاطر داریم که ابتدا بهرۀ بانک ها را تا حد ۱۵% کاهش دادند در حالیکه تورم حدود ۳۰% بود یعنی قدرت خرید پول در بانک کاهش می یافت از آن طرف بورس را تبلیغ کردند و همۀ اندوخته ها را بسمت بورس با ارزش سهام بالا سوق دادند، با کاهش سریع ارزش سهام، سلب مالکیت و دارائی عمومی را شاهد بودیم . طبقۀ حاکم تنها انبوهی مردم بیکار، بی خانمان، نیازمندی را می طلبد تا حقوق کار را کاهش داده اکثریت عظیم را نیازمند صدقه کند. تا نیرویی در مقابل طبقۀ حاکم وجود نداشته باشد.

پس می بینیم که موضوع سلب مالکیت و غارت منابع عمومی با تکیّه بر قدرت است. در غارت ها و اختلاس های کلان،  دادگاه ها و قضات و دادستان ها هیچ کیفر خواستی صادر نمی کنند. اما اگر فرد درمانده ای برای نان و داروی مورد نیاز اقدام به بزهکاریِ فردی کند، دادگاه و پلیس و حاکم شرع و …بعنوان حافظان قانون، مالکیت و مدعیان عدالت دمار از روزگار آن فرد در آورده و بدون هیچ حقوق انسانی هر برخورد و فشاری بر او وارد و حقّ زندگی عادی نیز از وی سلب می کنند.

بخش های وسیعی از بازنشستگان که به کسب حقّ با نیروی خود در جریات طرح مطالبات آگاه شدند، پس از چند سال سکوت و نامه نگاری و درخواست و انتظار از مقامات که نتیجۀ ملموسی در بر نداشت، از طرف دیگربه  تبلیغات پوچ و  پا در میانی های  خانۀ کارگر و کانون های بازنشستگی که اظهار می کنند اگر صدای خود را به گوش مقامات برسانیم و آنها به وضع ما آگاه شوند تغییرات اساسی می دهند، پی بردند، بازنشستگان مستقیما دست به تجمعات اعتراضی در کف خیابان ها زده و روش کسب مطالبات خود را با شعار ” فقط کف خیابون بدست می آد حقمون” پیگیری کردند و به بخش هایی از مطالبات خود دست یافتند، هر چند در تورم های بعدی اثر آن کم رنگ و یا محو شد. لذا حرکت بازنشستگان در ۲۴ بهمن نیز بخشی از جریانِ مبارزه، قدرت و کسب مطالبات بودکه حضور پر تعداد بازنشستگان که کارد به استخوانشان رسیده و با انگیزه و ارادۀ بازنشستگان توانست از دو مانع تعبیه شدۀ نیروی انتظامی بعنوان ابزار در دست طبقۀ حاکمه گذر کرده و مطالبات صدای خود در سراسر کشور برای آگاهی هم طبقه ای های خود طنین انداز و خواست های خود را مطرح نمودند. اما اینجا پایان کار نیست، یعنی حتی اگر طبقۀ کار و زحمت، یعنی کارگران، معلمان و بازنشستگان و دیگر اقشار به موفقیت هایی کسب و در صحنه واقعی به پیروزی نسبی دست می یابند، طبقۀ حاکم و نیروهای آن، سعی می کنند، “از درون” قدرت بازنشستگان را – تا وقتی طرحی برای شکل گیری قدرت در تشکل های سراسری نداشته باشند- متلاشی و وضعیت قبلی را مجدد حاکم کنند. در این رابطه بیات بعنوان رئیس کانون بازنشستگان، تجمعات اعتراضی را سمّ مهلک می نامد حسن صادقی تجمعات را به زیان بازنشستگان اعلام می کند و علاوه بر آن ها جریانات و محافلی که می خواهند همیشه دو طرف را داشته باشند نیز به مخدوش کردن مبارزات می پردازند و با پا در میانی و موضع نه سیخ بسوزد نه کباب و داشتن هر دو طرف و صلح و مصالحه کامل را تبلیغ و ترویج می کنند. برای نشان دادن این حقیقت، به دو گزارش که اولی واقع گرایانه و  از درون صفوفِ بازنشستگان و برای اتحاد سراسری و افزایش قدرت آنها نوشته شده و گزارش دوم محفلی بنام سندیکای ….تهیه  کرده است، هر دو عیناً در انتها منتقل و  بطور مختصر نقد و بررسی می شود. سندیکا در گزارش خود نقل به مضمون می گوید:

” مأمورین بجهت شرایط کرونایی از تجمع ممانعت می کردند و با افزایش تعداد معترضین، مسوول انتظامی با تماسی که گرفت به بازنشستگان اعلام کرد که می توانند تا ساعت ۱۱ تجمع کنند” برطبق این گزارش. چقدر مسئله با تفاهم و منطق حل و فصل شد، بزعم نویسنده، ممانعت برای تجمع بازنشستگان، بجهت حفظ سلامت بازنشستگان بود و ابداً  معادلۀ قدرت و نیروی بازنشستگان و تصمیم و ارادۀ آنان تعیین کنندۀ تقابل طرفین نبود. این گزارش در ادامه می نویسد شعارهایی مبنی بر وضعیت وخیم معیشتی و درمانی و بدقولی دولت در مورد همسان سازی … را دادند”. در اینجا دولت ابزار و عامل جابجایی ثروت، غارت و سلب دارائی ها و تضاد فقر و غنا نیست؛ بلکه بد قولی و سوء تفاهم شده که با یادآوری حل و فصل می شود. در ادامه این گزارش مخدوش با نام بردن از افراد سخنران، که اساساً مایل نیستند نامشان مطرح شود. چون آنچه مهم و کلیدی است، دستیابی بازنشستگان به مطالبات و حقوقشان – و نه چهره سازی و فردگرایی-  است. عدم رضایت نام بردن، بجهت مسائل امنتی نیست چون حاکمیت خود با تجهیز و افراد آموزش دیده و با دوربین های فوق مجهز از همه چیز تصویر برداری می کند، بلکه می دانیم که نه فرد بلکه کلّ جمع است که سخن می گویند و هر کدام که نباشند از میان جمع صدها سخنران هست. حتی در دادن گزارش صداقت و دقت نداشته به افراد گفته هایی نسبت می دهد که توسط آنها بیان نشده است.  گزارش دهنده می نویسد: ” ناصر گزارشی از امضاهای جمع آوری شده در در طی این چند ماه در جهت خلع بیات برای حضار ارایه دادند”. در اینجا روش کار و اعتراض بازنشستگان را به نوشتن نامه و آنهم خلع بیات کاهش می دهد  و بدین طریق الغاء می کند که مسئول سلب مالکیت و تحمیل فقر و فلاکت و گرسنگی و فقدان درمان، نه طبقۀ حاکم که بیات است و با تغییر یک مهره کوچک امور بروفق مراد خواهد شد. در انتها برای زینت بخشی گزارش خود به ذکر نامشخص  محافل و اقشار حاضر در تجمع پرداخته،در حالیکه مسئله و موضوع بازنشستگان شرکت کننده تنها یک موضوع بوده و هست که حرکت اعتراضی آنها تا چه میزان به پیشبرد حقوقشان در عمل دست می باید و برای تکمیل و اثر بخشی  حرکت اعتراضی و کسب حقوق و ایجاد و گسترش قدرت سراسری خود چه اقداماتی ضروری است؟ . 

در اینجا اصل دو گزارش که اولی گزارشی مبتنی بر واقعیت و مبارزه طبقه بر اساس قدرت و نیروی خود و دومی بطور ناخواسته یا خواسته تلاش می کند جهت اصلی حرکت اعتراضی بازنشستگان را تغییر دهد بدون نام بردن اسامی ذکر می گردد. واضح است، اسامی در فضای مجازی هست و خوانندگان با نویسندگان آشنا هستند.

گزارش اول در جهت گسترش مطالبات و حقوق بازنشستگان: 

۲۴ بهمن ۱۴۰۰ 

تظاهرات بازنشستگان کارگری تامین اجتماعی

پلیس های جلیقه زرد اجازه ایستادن در محل تریبونی که مجلسیان برای تظاهر بهدموکراسیساخته بودند، نمی دادند. همیشه تنها زمانی که تعداد تظاهر کننده زیاد باشد مجبور به عقب نشینی می شوند. ولی در ابتدا با قاطعیت و پرخاش مانع ایستادن اولین افراد در آن مکان می شوند. در لبه پیاده رو دومتری عده ای ایستاده بودیم و به جر و بحث با افسران پرداختیم.

 – آقای افسر شما می دانید چیزی هم به نام قانون اساسی وجود دارد که تظاهرات، آن هم در کنار این به اصطلاح خانه ملت را آزاد اعلام کرده است؟ و این تریبون را ظاهرا برای همین منظورساخته اند؟

 – با عصبانیتنه من نمیدانم ولی تا مجوز نداشته باشید حق ندارید اینجا اجتماع کنید“. دولتی که خودش به دلیل تعدیل ساختاری قانون زدایی می کند و قانون را دور می زند مسلم است که مجوز نمی دهد. از هر سو بازنشستگان با منطق آن ها را به چالش گرفتند ولی آن ها اجازه عبور نمی دادند. جمعیت بازنشستگان به مروراز همه سو به اجتماع پیوستند. تعداد زیاد شد، به گونه ای که دیگر می باید برخی در خیابان به ایستند. آن هم خیابانی که بیشترین رفت وآمد وسایل نقلیه و موتور سیکلت را شبانه روز در خود می بیند. ولی پلیس عقب نشینی نمی کرد تا برخی از بازنشستگان به آن سوی خیابان رفتند و شعارهای بازنشستگان را با فریاد مطرح کردند.

تا حق خود نگیریم از پا نمی نشینیم. آن هایی هم که در این سوی خیابان بودند شعار ها را پاسخ می دادند، با این حرکت درست و آماده شدن بازنشستگان برای بردن تظاهرات به خیابان ها، پلیس که می دید دیگر قادر به کنترل حرکت بازنشستگان نیست. افسرارشد با عصبانیت دستور داد بلند گو بیاورند و از همه خواهش کردند به محل تریبون جلوی مجلس بیایند و اجتماع خود را آنجا تشکیل بدهند و در خیابان ادامه ندهند. بدین گونه این حرکت منطقی بازنشستگان که تظاهرات را به خیابان ها شهر کشیدند و شعارهای ضد حاکمیت تعدیل ساختاری را دادند. پلیس را وادار به عقب نشینی کرد. تنها مشت گره کرده ی اتحاد، می تواند مبارزه عدالت خواهی ما را به پیش ببرد. این درسی است که بازنشستگان در خیابان و در مبارزه رو در رو آموخته اند و قربانیانی هم چون اسماعیل گرامی و عالیه اقدام دوست که هم اینک در زندان هستند داده اند. یکی از بازنشستگان با سخنرانی آغاز سخن کردند و دیگربازنشستگان بدون وحشت از لباس شخصی ها و احتمال دستگیری پشت تریبون قرار گرفتند و حاکمیت را نقد کردند و بازنشستگان با شعارهای همیشگی آن ها را همراهی کردند ۲۵ بهمن ۱۴۰۰   

 گزارش دوم که معطوف به جمع کردن امضاء توسط بازنشستگان و خلع رئیس کانون است  : 

یکشنبه های اعتراض!

به گزارش خبرنگاران پیام سندیکا، امروز ۲۴ بهمن ۱۴۰۰ طبق فراخوان داده شده بازنشستگان تامین اجتماعی در شهرهای تهران، اراک، شوشتر، رشت، مشهد، سنندج، اهواز، شوش، کرمانشاه، خرم آباد، اصفهان، قزوین و تبریز برای خواسته های معطل مانده خود دست به اعتراض و تجمع زدند.

در قزوین ۱۵۰ نفر بازنشسته در مقابل اداره تامین اجتماعی در مورد اجرا نشدن همسان سازی سال ۱۴۰۰ و همچنین عیدی تحقیرآمیز شعار دادند. در تبریز بیش از ۳۰۰ نفر از بازنشستگان با راهپیمایی شعار:« میمیریم میمیریم حق مونو می گیریم/ مدیر بی لیاقت استعفا استعفا» به اجرا نشدن همسان سازی اعتراض کردند.  در رشت ۱۲۰ بازنشسته خواهان افزایش حقوق حداقل بگیران توسط همسان سازی ۱۴۰۰ شدند.

در تهران بیش از ۲۰۰ بازنشسته تامین اجتماعی که با تراکت های کوچک چاپی اطلاع رسانی گردیده بودند از همان اوایل صبح به مقابل مجلس آمده و با اینکه ماموران نیروی انتظامی از آنان می خواستند بخاطر شرایط کرونایی امروز تجمع نباشد، اما بازنشستگان جواب دادند که براساس اصل ۲۷ قانون اساسی تجمع آزاد است و احتیاج به اجازه ندارد و همچنین:« دو هفته قبل به ما گفتید بعد از ۲۲ بهمن برای تظاهرات بیاییم، که حالا آمده ایم» مامورین نیروی انتظامی با متفرق کردن بازنشستگان و در مقابل، اصرار بازنشستگان باقی مانده در میدان و با افزایش تعداد معترضین، مسوول انتظامی با تماسی که گرفت به بازنشستگان اعلام کرد که می توانند تا ساعت ۱۱ تجمع کنند. بازنشستگان در این تجمع ضمن دادن شعارهایی مبنی بر وضعیت وخیم معیشتی و درمانی و بدقولی دولت در مورد همسان سازی شعار:« نه دولت نه مجلس هیچکس به فکر ما نیست» را دادند. از طرف برگزارکنندگان اعلام شد تربیون آزاد است و همه می توانند سخن بگویند که آقایان ناصرآغاجری در مورد بودجه ۱۴۰۰ و دیده نشدن بازنشستگان کارگری در این بودجه صحبت کرد، حسین غلامی از تخلفات مالی در شستا و اینکه مدیران شستا و کارخانجات شستا باید با نظر نمایندگان کارگران و بازنشستگان منتخب شوند و شستا حیاط خلوت وزارت کار نباشد سخن گفت، خانم روح زنده از مشکلات زندگی زنان و حداقل بگیران و از کار افتادگان صحبت کردند، ناصر گزارشی از امضاهای جمع آوری شده در در طی این چند ماه در جهت خلع بیات برای حضار ارایه دادند. شعار:« اسماعیل گرامی آزاد باید گردد» بارها از سوی تربیون شعار داده شد. شعار:« کارگر معلم اتحاد اتحاد» از سوی تجمع کنندگان داده شد که از سوی برگزار کنندگان اعلام شد:« این تربیون متعلق به همه بازنشستگان از جمله پرستاران، آموزگاران، و کارگران است» شعارهای:«تامین بازنشسته وظیفه دولته/ بازنشسته داد بزن حق تو فریاد بزن/ کانون بی کفایت استعفا استعفا/ بازنشسته تنها نیست ما همه با هم هستیم/ عیدی حداقل دوماه حقوق پرداخت باید گردد/ بیمه های تکمیلی دزد سر گردنه/ همسانسازی امسال اجرا باید گردد» و در پایان حسن مرادی از بازنشستگان فلزکارمکانیک قطعنامه را قرائت کرد.

 متاسفانه خانمی دست به جمع آوری دست نوشته های تجمع کنندگان زد که با اعتراض بازنشستگان روبرو شد.  

در این تظاهرات جمعی از کارگران مخابرات و بازنشستگان فرهنگی برای ابراز همبستگی شرکت کرده و بازنشستگانی از شهرری، شهاب خودرو، صنعت چاپ، بافنده سوزنی، فلزکارمکانیک، اتوبوسرانی شرکت داشتند.

با جمع بندی می توان گفت که طبقات تحت ستم،  علاوه بر ضرورت اتحاد و همبستگی و کسب قدرت متشکل سراسری خود و طرح راهکارهای مناسب برای پیشبرد اهداف و حقوق خود،  ضروری است نسبت علاوه بر هدف بنیادین یعنی ایجاد تشکل سراسری و گسترش قدرت طبقه خود، به روش ها و اهداف متناقض با اهداف خود، که در درون ترویج می شود، هوشیاری و آگاهی کامل کسب کرده تا از درون به تفرقه و پراکندگی دچار نشوند.

                                                                                                   ناهید قادری  ۲۶ بهمن ۱۴۰۰

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate