اهمیت و جایگاه سیاسی- اجتماعی اعتراضات معلمان 

اهمیت و جایگاه سیاسی- اجتماعی اعتراضات معلمان 

حمید تقواپی

این نوشته بر مبنای مصاحبه با کانال جدید تدوین شده است

خلیل کیوان: آیا حرکت معلمان میرود که به یک جنبش توده ای و فراگیر تبدیل بشود و   اقشار وسیع تری را در مقابل جمهوری اسلامی بسیج کند؟ آیا حکومت قادر است که این جنبش را متوقف کند؟ چشم انداز این حرکت چه هست؟ اعتراضات معلمان چه جایگاهی در جنبش سرنگونی دارد؟  آیا مطالبات عدالتخواهانه معلمان را میشود در جهت حرکت جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر در نظر گرفت؟ با حمید تقوایی هستیم و پرسش هایمان را با ایشان در میان میگذاریم. 

حمید تقوایی روزهای نهم و دهم بهمن شاهد بودیم که اعتصابات معلمان در بیش از دویست شهر برگزار شد. در خیلی از این شهرها تحصن و اعتصاب بطور کامل صورت گرفت و در روز یازدهم هم در سیصد شهر و همچنین در نقاط روستایی اعتراضات گسترده ای برپا شد. از نظر گسترش و سازمانیابی این رخداد کم نظیر بود. اهمیت اجتماعی و سیاسی این اعتراضات را در چه می بینید؟

حمید تقوایی: مبارزات معلمان دو جنبه دارد که این جنبش را برجسته میکند و به آن مکان ویژه ای میدهد. یکی همین سازمانیافتگی و گستردگی این مبارزات است که همانطور که اشاره کردید در بیش از سیصد شهر و نواحی روستایی این تحصن و اعتصاب شکل گرفت، بطور همزمان و هماهنگ، با یک سازماندهی سراسری و با خواستها و با شعارهای واحد و تعرضی. کمتر در تاریخ چند ده ساله اخیر چنین مبارزه وسیعی را ما در سراسر ایران شاهد بوده ایم. 

جنبه دیگر مضمون این مبارزات و خواستها و مطالباتی است که معلمان مطرح میکنند.    میدانید که خواستها و شعارهای معلمان از صرف خواستهای صنفی و خواستهای معیشتی مثل طرح رتبه بندی و خاتمه یافتن غارت صندوق ذخیره فرهنگیان  و افزایش حقوقها   فراتر میرود و مسائلی مثل تحصیل رایگان، توقف خصوصی سازی آموزش و پرورش و غیره را در برمیگیرد که خواست همه خانواده هایی است که فرزندانشان به مدرسه  و یا به دانشگاه میروند. ازینرو از لحاظ مضمونی هم این مبارزات بسیار فراگیر و سراسری است، از صفوف معلمان فراتر میرود و بخش عظیمی از جامعه را در بر میگیرد.

خلیل کیوان: این مبارزه تا همینجا گسترده بود ولی هنوز نمیشود گفت که یک جنبش توده ای فراگیر با حمایت اقشار مختلف مردم است اگرچه بخشهایی از محصلین و خانواده محصلین همراهی میکنند. چطور این میتواند به یک جنبش فراگیر و توده ای و مورد حمایت همه اقشار تبدیل بشود؟

حمید تقوایی: بنظر من حلقه ای که مبارزات معلمان را کلا به جامعه وصل میکند، دانش آموزان هستند. بخش قابل توجهی از مردم  ایران فرزندانی دارند که به مدرسه میروند، به دانشگاهها میروند – خواست تحصیل رایگان دانشگاهها را هم در برمیگیرد-  و این حلقه اتصالی است که مبارزه معلمان را به جامعه پیوند میدهد. علاوه بر این خواستهایی معیشتی که معلمان مطرح میکنند مثل خواست  افزایش حقوقها و طرح رتبه بندی، مساله صندوق ذخیره معلمان که حکومت پولش را بالا کشیده، و یا استخدام دائمی و غیره در واقع خواست بخشهای وسیعی از مردم است. طرح این خواستها میتواند تمام مردم به زیر خط فقر رانده شده را به میدان بیاورد.  بویژه امروز که جنبش وسیعی برای افزایش دستمزدها شکل گرفته که بازنشستگان، کارگران رشته ها و بخشهای مختلف، و حتی کارمندان و حقوق بگیران جزء را دربرمیگیرد، مطالباتی که  معلمان مطرح میکنند بر متن این جنبش وسیع قرار میگیرد و خواست اکثریت عظیم مردم را بیان میکند. معلمان با بلند کردن این پرچم در واقع دارند از سطح معیشت کل جامعه دفاع میکنند و خواستار این هستند که امنیت شغلی برقرار بشود، خواستار این هستند که دستمزد و حقوق بالاتر از خط فقر باشد، حقوق بازنشستگی مکفی داده بشود، حقوق بیکاری مکفی داده بشود، قراردادهای موقت تبدیل بشود به استخدامهای دائمی و روشن است که این خواستها فقط ویژه معلمان نیست.  بنابراین هم از نقطه نظر مساله آموزش و تحصیل رایگان و جلوگیری از خصوصی سازی مدارس و دانشگاهها  جامعه در مبارزه معلمان ذینفع است و  با آن همراه و همگام است  و هم از نقطه نظر اینکه جنبش معلمان سطح معیشت جامعه را ارتقا میدهد بخش عظیمی از مردم کارکن  که بزیر خط فقر رانده شده اند را با خود همراه میکند. 

خلیل کیوان: برویم سراغ شعارهایی که در این اعتراضات دیده شد  و یا برجسته بود، دو شعار همه گیر در این اعتراضات بود که برجسته بود، شعار معلم زندانی آزاد باید گردد و رتبه بندی باید اجرا بشود. اما فقط این شعارها نبود، شعارهای دیگری مثل آموزش رایگان و لغو خصوصی سازی ها هم در اعتراضات وجود داشت، شعارهای عمومی ای هم  مثل مرگ بر دروغگو یا با اهل قلم هر که در افتاد ور افتاد و همچنین برای رفع تبعیض معلم بپاخیز، را داشتیم. جایگاه هر کدام از این شعارها در این اعتراضات چیست و کدامیک  از این شعارها ظرفیت این را دارد که کل جامعه را بسیج کند؟

حمید تقوایی: من فکر میکنم کل این شعارها، لیستی که شما الان اشاره کردید، مجموعا این قابلیت را دارد که به  این جنبش هم از نظر کمی و هم کیفی و مضمونی ابعاد گسترده ای بدهد. مثلا اشاره کردید به خواست آزادی معلمان زندانی. خب میدانید که امروز جنبش آزادی زندانیان سیاسی گسترده و  برجسته شده است. جنبشی شکل گرفته که از وین تا اوین را در برمیگیرد و این حرکت همچنان ادامه دارد. معلمان با خواست آزادی معلمان زندانی در واقع در این جنبش دخیل میشوند و آنرا تقویت میکنند. خواستهای معیشتی هم همانطور که گفتم امری است که تمام کارگران، تمام حقوق بگیران جزء، تمام زحمتکشان جامعه در آن ذینفع هستند. شعار “هر که با اهل قلم در افتاد ور افتاد” هم رابطه ای برقرار میکند با جنبش نویسندگان و کانون نویسندگان و مبارزه ای که با قتل بکتاش آبتین در واقع برجسته شد و به جلو رانده شد و مساله آزادی قلم، آزادی عقیده، آزادی بیان را وسیعا مطرح کرد.

 اینطور بگویم که این نوع شعارها در واقع معلمان را در کنار جنبش آزادی عقیده و بیان، در کنار جنبش آزادی زندانیان سیاسی، در کنار جنبش دادخواهی، در کنار جنبش افزایش دستمزد، و در کنار جنبش برای تامین معیشت قرار میدهد، و مجموعه این شعارها است که نقطه قدرت مبارزه معلمان است. شورای هماهنگی انجمن های صنفی فرهنگیان که سازمانده این مبارزات است در آخرین بیانیه شان اعلام کردند  که ما عدالت و آزادی میخواهیم و متعهد هستیم  که این هدف را دنبال کنیم. 

 روشن است که عدالت و آزادی بسیار از خواستهای صنفی فراتر میرود و در واقع مجموعه این خواستها و مطالباتی که گفتم را در برمیگیرد.این مطالبه نیست، یک هدف و آرمان است. هدفی است که میدانیم فقط با سرنگونی جمهوری اسلامی میتواند متحقق بشود و به این معنا مبارزه معلمان مبارزه ای است که باید آنرا شاخه ای از جنبش سرنگونی طلبانه در ایران دید.

خلیل کیوان:  خیلی از نگاه ها در ایران به حرکت معلمان دوخته شده است، میدانیم که در هر دوره ای یک قشری از جامعه مبارزه شان  برجسته تر و کلیدی تر میشود. آیا معلمان میروند که چنین نقشی را ایفا کنند و پیشتاز و ستون فقرات و نقطه اتصال و متحد کننده جنبش توده ای و فراگیر سراسری بشوند؟ 

حمید تقوایی: مبارزه معلمان از نظر ادامه کاری، از نظر اینکه الان مدتهای زیادی است که این جنبش فعالیت میکند و به پیش میرود و از نظر سازمانیافتگی، از نظر هماهنگی و به اصطلاح حرکت متحد و سراسری که به نمایش گذاشتند، از همه این نقطه نظرها کاملا ویژه و برجسته است ولی باید گفت خوشبختانه ما جنبشهای متعددی داریم که همین خصوصیات را کمابیش دارند و همینطور دارند پیش میروند. یکی جنبش دادخواهی است، جنبش مادران آبان و مادران خاوران و خانواده های قربانیان شلیک به هواپیمای اوکراینی، اینها شکل دهندگان جنبش وسیعی هستند که پرچم دادخواهی را بلند کرده اند و خواستشان محاکمه سران حکومت است. حتی دادگاههایی در سطح جهانی تشکیل شده و در خود ایران هم مردم  دادگاههای فرمایشی جمهوری اسلامی را بر سرش خراب کردند. جنبش بازنشستگان و جنبش آزادی زندانیان سیاسی نیز در سطح وسیعی به پیش میرود. اینطور میتوان گفت که جنبش معلمان یکی از جنبشهای برجسته و فراگیری است که در کنار   جنبشهای مشخصی که اسم بردم در پیشاپیش صفوف جامعه قرار گرفته و پرچم آزادی و عدالت را همانطور که خودشان اعلام کرده اند  برافراشته است.

خلیل کیوان: اعتراضات معلمان چطور به اعتراضات کارگران مربوط میشود؟ آیا میشود از یک حرکت سوسیالیستی و هم جهت با کارگران در میان معلمان صحبت کرد؟

حمید تقوایی: از سالها قبل شعار سوسیالیسم بپا خیز برای رفع تبعیض در خیابانها داده شده است و هنوز هم اینجا و آنجا کارگران مطرح میکنند. معلمان هم امروز شعار میدهند معلم به پا خیز برای رفع تبعیض. به نظر من هر مبارزه ای که، هر حرکت اعتراضی که شعارش و یک هدفش را رفع تبعیض اعلام کند جزیی میشود از جنبش برابری طلبانه سوسیالیستی. چون جوهر و ماهیت جنبش سوسیالیستی برابری است و آزادی هم در واقع بر مبنای برابری معنای واقعی پیدا می کند. تا وقتی  برابری نباشد آزادی هم حداکثر روی کاغذ می ماند. 

 جوهر مبارزه رادیکال طبقه کارگر مبارزه برای رفع تبعیض است. مبارزه علیه   استثمار کارمزدی که ریشه ای ترین تبعیض است، و علیه تبعیض طبقاتی، تبعیض مذهبی، تبعیض نژادی، تبعیض جنسیتی که بخصوص در ایران علیه زنان بیداد میکند، تبعیض علیه اقلیتهای منسوب به ملتهای دیگر، اقوام دیگر، مذاهب دیگر، و انواع تبعیضات. تمام این اعتراضات و مبارزات  در جامعه جاری است. وقتی جنبشی علیه هر یک از تبعیضات به میدان می آید و شعار میدهد “به پا خیز برای رفع تبعیض” در واقع دارد تیشه  به ریشه نمودهای مختلف تبعیض طبقاتی میزند. معلمان هم امروز پرچم علیه تبعیض را بدست گرفته اند.  ممکن است صریحا اسم سوسیالیسم را نیاورند-  گرچه اینجا و آنجا گفتمان سوسیالیسم مطرح میشود- ولی حتی اگر این هم نمی بود نفس مبارزه علیه تبعیض، نفس اعالم اینکه آزادی و عدالت می خواهیم و می خواهیم تبعیض برافتد، به این مبارزه یک خصلت سوسیالیستی میدهد.

خلیل کیوان: نگاهی هم داشته باشیم به آینده این حرکت. شورای هماهنگی تشکلات صنفی معلمان اعلام کرده در صورتی که دولت به خواستهایشان جواب ندهد مرحله دوم اعتراضات شان را بصورت تحصن از  ۲۳ تا ۲۷ بهمن بشکل سراسری شروع میکنند و در ۲۸ بهمن دست به یک اعتراض سراسری میزنند و باز اگر جواب ندهد در اسفندماه اعتراضات گسترده ای را به جریان می اندازند. میدانیم که حکومت نه توان پاسخگویی با این وضعیت را دارد و نه تمایلی دارد که به خواستهای معلمان رسیدگی کند. چه احتمالی پیش رو است؟ آیا حکومت قادر میشود سرکوب کند و این حرکت را متوقف کند و یا میرویم که با اعتراضات گسترده تر و کوبنده تر معلمان روبرو بشویم؟

حمید تقوایی: تا آنجایی که به سیاستهای حکومت مربوط میشود اینطور بنظر میرسد که میخواهند با دفع الوقت معلمان را خسته و فرسوده کنند بنحوی که کم کم این مبارزات تضعیف شود و به اصطلاح فرو بخوابد. به نظر میرسد  این تاکتیک را دنبال میکنند. البته دستگیری هم هست، سعی میکنند مرعوب هم بکنند، منتهی این جواب نمیدهد. خودشان هم این را میدانند که با دستگیری ها نمیشود چنین جنبشی  را مرعوب کرد. ببینید، در برابر خیزشهای خیابانی و  شورشهای خیابانی بنحوی میتوانند با سرکوب، با ریختن اوباش و دار و دسته های مسلح شان به خیابانها و با شلیک و غیره موقتا هم که شده حرکت را بخوابانند که این کار را هم در مقاطع مختلف کردند. ولی وقتی یک جنبش در شکل تحصن و اعتصاب در بخش وسیعی از جامعه مثل معلمان و با خواستهای خیلی روشن و خیلی برحق و  حق به جانب مطرح میشود این دیگر به سادگی یک تظاهرات و یک شورش قابل سرکوب نیست.

اما نکته مهم تر اینست که به نظر من کلا حکومت قدرت ارعابش را از دست داده است.  هنوز میگیرد، می بندد، اعدام میکند همه این اتفاقات می افتد ولی نمی تواند مرعوب کند. شما در اعتراضات خانواده های قربانیان آبان ماه یا مادران خاوران و یا خانواده قربانیان شلیک به هواپیما، از جرات و جسارتی که اینها از خودشان نشان میدهند، کاملا متوجه میشوید که جامعه دیگر مرعوب نمیشود. در سخنرانی های معلمان و در شعارهای معلمان  هم این را می بینید. بنابراین من فکر میکنم  گرچه ممکن است دستگیری ها گسترش پیدا کند، سرکوب گسترش پیدا کند ولی این جنبش را نمیتوانند مرعوب کنند. 

نکته آخر هم این است که معلمان خواستهای خیلی مشخص و عاجلی دارند. عدالت، آزادی و رفع تبعیض هدف آنها است ولی مطالبات خیلی معینی هم دارند که مربوط میشود به زندگی و معیشت شان و طبعا نمیتوانند، قادر نیستند با این حقوقهای  خیلی پائین و زیر خط فقر به یک زندگی معمولی و متعارف و در خور شان انسان ادامه بدهند. به این عنوان هم بنظر من جنبش معلمان جز پیشروی و جز اینکه بر خواستهایش پافشاری کند و مقاومت کند راه دیگری در مقابلش نیست.  

مجموعه اینها به نظر من نشان میدهد که جنبش معلمان رو به گسترش دارد. ممکن است حکومت تلاش کند بین معلمان تفرقه بیاندازد، خواست بخشی را بدهد و خواست بخشی را ندهد، ولی در هر حال نمیتواند این جنبش را با سرکوب و ارعاب فرو بخواباند. همه چیز گواه اینست که این حرکت ادامه خواهد یافت.

٢ فوریه ٢٠٢٢

 با تشکر از امیر توکلی برای پیاده کردن متن اولیه این مصاحبه.  

 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate