ادبیات نازل بهروز ناصری جایی در درون جنبش کمونیستی ندارد!

ادبیات نازل* بهروز ناصری جایی در درون جنبش کمونیستی ندارد!

بهروز ناصری در نوشته ای تحت نام “در باره اختلافات در حزب کمونیست ایران و مواضع جانبدارانه بعضی ازمنفردین و سازمانهای چپ در دفاع از کمیته اجرایی سابق حزب”  با ادبیاتی نازل ظاهرا حزب کمونیست ایران و برخی از منفردین و سازمانهای چپ را نقد کرده است. ادبیاتی که بهروز ناصری در این نوشته بکار گرفته است در درون جنبش کمونیستی و چپ متداول نبوده و نمی باشد.ایشان همزمان که از این ادبیات نازل استفاده می کند،به ظاهر خود را سوسیالیست،چپ و انقلابی می داند، اما فرسنگ ها با ادبیات کمونیستی فاصله دارد.

ادبیات نازل بکار گرفته شده توسط بهروز ناصری هیچ ارتباطی با کومه له بمثابه جریانی که در صف انقلاب قرار دارد و یکی از نیروهای جنبش کمونیتسی می باشد، ندارد.ادبیات نازل بهروز ناصری،در یک کلام تنها لمپنیسم را نمایندگی می کند.

بهروز ناصری در این نوشته نازل، ظاهرا به اختلافات درونی حزب کمونیست ایران می پردازد اما محور اصلی و مشکل ایشان ” مواضع جانبدارانه بعضی ازمنفردین و سازمانهای چپ در دفاع از کمیته اجرایی سابق حزب” می باشد.هراس و نگرانی بهروز ناصری، جانبداری “منفردین” و همکاری سازمانهای چپ با حزب کمونیست ایران است.ایشان بجای اینکه بدنبال چرایی جانبداری و همکاری “منفردین” و سازمانهای چپ با حزب کمونیست را جستجو و بررسی بکند، نیروهای چپ و کمونیست را ” چپ ورشکسته متحد کمیته اجرایی سابق ورشکسته ” و ” منفردین مفلس چپ”   خطاب می کند.از سازمانهای تشکیل دهنده شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست می خواهد که شواری همکاری نیروهای چپ و کمونیست را منحل بکنند.با پند و اندرز به سازمان راه کارگر،سازمان فدائیان(اقلیت)،هسته اقلیت و سازمان اتحاد فدائیان کمونیست می گوید بیش از این فریب ” کمیته اجرایی سابق حزب و حکمتیستها” نخورید ،  “به این دلیل که شما رفقا بخواهید و یا نخواهید این کمیته اجرایی سابق حزب و حکمتیستها هستند که بیشتر این استفاده را از نام و صرفا نام این احزاب مختلف میکند.  “

نیروهای چپ و کمونیست در دروه های گوناگون تاریخی و مبارزاتی بعد از قیام بهمن ۱۳۵۷ با کومه له و حزب کمونیست ایران همکاری و اتحاد عمل داشته اند .در دوره اول این همکاری از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱ نیروهای چپ و کمونیست در تقابل با رژیم سرمایه داری – اسلامی حاکم بر ایران با کومه له در حیطه سراسری و منطقه ای همکاری داشتند. بعد از تشکیل حزب کمونیست و بعد از جدایی گرایش کمونیست کارگری از حزب کمونیست ایران همکاری میان حزب کمونیست و  کومه له با نیروهای چپ و کمونیست تاکنون در امر مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی و شکستن ماشین دولتی،بوروکراتیک و نظامی سرمایه داری در اشکال و فرمهای مختلف صورت گرفته است. بهروز ناصری در شرایط کنونی که  اختلافات درونی حزب کمونیست ایران و کومه له منجر به جناح بندی شده ، بیاد همکاری نیروهای چپ و کونیست با حزب کمونیست افتاده است.بهروز ناصری بحثی و پاسخی در ارتباط با به راست چرخیدن بخشی از نیروهای کومه له بسمت ناسیونالیسم و همکاری با نیروهای کرد ناسیونالیست در عراق و ایران و در نهایت چرخش بسمت نیروهای بورژوازی خارج از قدرت در عرصه سراسری ندارد.بهروز ناصری و بخشی از نیروهای کومه له پشت شعارهای به ظاهر سوسیالیستی و انقلابی سنگر گرفته اند اما  دیر یا زود  عملا مانند “حزب کومه له به رهبری عبداله مهتدی” به دامن بورژوازی در عرصه منطقه ای و سراسری در می غلتند.

بهروز ناصری در لابلای نقد به “حرب کمونیست ایران” ، تحقیر و توهین به “منفردین چپ” و پند و اندرز به سازمانهای چپ، به نکته ای اشاره می نماید و خاستگاه و جایگاه خود را در مبارزه طبقاتی  آشکارا بیان می کند.او در ارتباط با شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست مطرح می کند که ” آیا «شورای همکاری …» تاکنون موفق شده است تا یک فرهنگ واقعا سوسیالیستی و دمکراتیک را در میان نه تنها جنبشهای اجتماعی، بلکه طیف وسیعی از احزب و سازمانهای سیاسی در اپوزیسیون بوجود بیاورد؟  تمامی تکاتی را که بهروز ناصری در نوشته اش مطرح کرده است به یک طرف اما این موضع گیری بروشنی نشان می دهد که بهروز ناصری و رهبری “کومه له” در عرصه مبارزه طبقاتی در کجا قرار گرفته اند. آنها صف خود را مانند “حزب کو مه له” برهبری عبدالله مهتدی در میان ” اپوزیسیون” جستجو می کنند.

بنابر این صف بندی است که بقول آقای بهروز ناصری،”منفردین مفلس” از حزب کمونیست ایران و کومه له جانبداری می کنند و سازمانهای چپ و کمونیست هم با حزب کمونیست ایران همکاری دارند و جریان راست و ناسیونالیست که بنام کومه له از سنت های انقلابی کومه له فاصله گرفت است را افشاء و طرد می کنند.

م.صبوری

۲۶.۰۱.۲۰۲۲

* آنها در چند روز گذشته با یک نوک قلم ناقابل «کمیته رهبری کومه له» را هم تعیین کرده اند. معنی اینکار این عالی جنابان اینست که آنها همه دنیا را به تخمشان هم حساب نمیکنند، والا اگر یک ذره از اصولیت اخلاقی برخوردار می بودند، میبایست تمام قواعد لازم  و اخلاق را رعایت میکردند.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate