اندر حکایت چپهای بازنشسته “دموکرات”
“…با این همه نمی توان جنبه های مثبت نظام پهلوی دوم نظیر اصلاحات ارضی و انقلاب سفید، بهبود نسبی حقوق زنان، توسعه صنعتی و شهرنشینی، رشد دستگاه خدمات و بوروکراسی درایران را انکار کرد.” (مهرداد درویش پور-(۱))
مقدمه:
مقاله پروزن مهرداد درویش که می گویند استاد جامعه شناسی در سوئد است (۱) را چند بار خواندم و دلم نیامد چند نکته در مورد حال و روز چپهای سابق ننویسم.
طبیعتا هم همین انتظار می رفت.اگر چند دهه قبل مد بود کمونیست باشی حالا اونهم بخواهی در دانشگاه اروپا درس بدهی خوب الان مد دیگریست.مقداری دموکرات را با سوسیال قاطی می کنی و هی تکرار می کنی.این مد امروز است.
مهرداد درویش پور بخشی از سلسله چپهای سابق است.نمونه های دیگر اینها مهرداد مشایخی در امریکا بود که او هم “استاد جامعه شناسی شد!” یا مسعود نقره کار از بختیار چی های امروز و قدائیهای دیروز!
خواننده شاید دهها نمونه اینها را در ایران و بیرون ایران بهتر از من می شناسد! دنیای ما دنیای دگردیسی هاست! نان به نرخ روز خوردنها. اما در این مقاله من متمرکز می شوم روی نکته ای ظریف از بیانات مهرداد درویش پور که احتمالا تازه هم نیست اما بمناسبت سالگرد قیام ۵۷ یکبار دیگر یک اعلام برائت است از سوی این حضرت!
با این مقدمات اجازه می خواهم وارد بحث اصلی شوم:
(۱)پیوستن به کاروان “شاه رفت” کی ها تو این کاروان هستند؟
ممکنست دوستان به من ایراد بگیرند که “اقا مته به خشخاش نزن اقا را عصبانی نکن”
راستش اگر خشخاش بود من مته نمی زدم! خصوصا که از غضب این دموکرات بسیار می ترسم!
تاریخ دموکراتهائی دیده که از ترسشان ما باید بدنبال یک دیکتاتور بگبردیم!
اما!
داستان شاه “رفت” روایت پهلوی چی هاست.اینها در این دوران می فرمایند شاه رفت و “رفت چون مردم لایق نبودند” یکجوری درام عم انگیز. می گوید پهلوی “رفت” چون قیمت نفت را بالا برد و امپریالیستها عصبانی شدند! بواقع پهلوی چی ها مدعی هستند ممد رضا ذاتا ادم ضد امپریالیستی هم بوده!
خلاصه تلاش از روی استیصال برای دوباره نوشتن تاریخ!
انها که در قیام ۵۷ شرکت داشتند و کمک کردن این جنایتگار “پهلوی دویوم” فراری شود” بخوبی می دانند که او “نرفت” اتفاقا خیلی هم تلاش کرد با کشتار مردم بماند! زورش نرسید اربابش دستور داد فرار کند تا بشود یکجوری نهادهای او را به خمینی تفویض کنند.
لذا رایت “شاه رفت” صاحب دارد و صاحبش جامیان پهلوی است.چپ سابق ما دارد چشمک می زند به اینها تا بازش دهند! باهاش مصاحبه کنند! خوشش بیاید کیف کند!
لذا یک صف بندی مهمی در اپوزسیون رژیم اسلامی هست در موضوع “رفتن” یا فراری شدن” ممد رضا شاه”! مهرداد درویش پور انتخاب سیاسی کرده.
(۲)”جنبه های مثبت” پهلوی دویوم!
مهرداد درویش پور فعلا پهلوی اول را کنار می گذارد! چون اون رضا قلدر هم مقادیری “جنبه های مثبت داشت” می خواهید بدانید کدامها؟ از پهلوی چی ها بپرسید!
فعلا استاد درویش پور از چهت جامعه شناسی بدنبال “جنبه های مثتب پهلوی دوم است تا فضا اماده شود!
ایشان می فرماید:
“…با این همه نمی توان جنبه های مثبت نظام پهلوی دوم نظیر اصلاحات ارضی و انقلاب سفید، بهبود نسبی حقوق زنان، توسعه صنعتی و شهرنشینی، رشد دستگاه خدمات و بوروکراسی درایران را انکار کرد.” (مهرداد درویش پور-(۱))
خوب! من مطمئن هستم استاد درویش پور دوران جوانیش اینها را مثبت نمی دید و کلی تئوری داشت تا ثابت کند همه اینها منفی است. مثل الان هم هر کس ازش سوال می کرد با غضب انقفلابی ایشان مواجه می شد!
اما این متامورفوز دوران ما کار خودش را کرده!
“جنبه های مثبت” سیاستهای ممد رضا برای توسعه سرمایه داری و ساختن هزار فامیل بود! اصلاحاتی دستوری با طراحی حکومت امریکا برای ساختن زیر بنای دیکتاتوری. ایران تنها نمونه نبود! دوران جنگ سرد این مدلهای دیکتاتوری با “جنبه های مصبت” مثل علف همه جا سبز شدند تا جلوی انقلاب مردم را بگیرند.
استاد درویش پور حق دارد! برای طبقاتی که او تصمیم گرفته نمایندگی کند اینها “جنبه مثبت” بودند و “جامعه شناسی او اینجوریست!
می شود بطور مشر.ح رفت این “جنبه های مثبت” را مورد بمورد انالیز کرد و نشان داد همه قلابی همه ابکی و همه مهندسی اجتماعی برای تداوم دادن دیکتاتوری است. اتفاقا همین “جنبه های مثبت” بعدها تبدیل شد به اتشی که ممد رضای ذویم را به لبه سقوط کشاند.
همان جنیه ها بود که پهلوی را به فرار واداشت!
(۳)چرا اینقدر مهم است که مناظره سیاسی بین راست و چپ در موضوع قیام ۵۷ و پهلوی ادامه یابد؟
طبیعتا چپ بازنشسته و دموکرات شده همراه پهلوی چی ها دنبال ساختن یک بلوک مشترک “جمهوریخواه -پادشاهی” بوده اند.این تلاش از دوران داریوش همایون و زیر حمایت شهرام همایون دنبال شده و دقیقا به همین دلیل بوده که به شازده توصیه شده نگوید شاه است!
از سوی چپ های سابق هم چشمک زدنها و عشوه امدنها سالهاست ادامه دارد! قرار دارند یک عدد کلاه بوقی با پوز دموکراسی بگذارند سر جامعه تا مبادا سوسیالیزم خواهی جلو برود!
از این رو عرصه مهمی از نبرد فکری راست و چپ روی بررسی قیام ۵۷ متمرکز بوده و خواهد بود.
نتیجه گیریهای راست و چپ بخشیست از سیاست اینها در اینده.
وقتی استاد ما “جنبه های مثبت” در پهلوی کشف می کند بما می گوید همین جنبه ها قرار است برنامه او و متحدینش باشد! مردم را قرار است با این جنبه های مثبت رنگ کنند!
(۴) تلاشها برای متحد کردن راست سیاسی ایرونی از کومله تا “جمهوریخواهان” تا پهلوی چی ها تا..برسیم به حمید تقوائی ها!
با تشدید مبارزه طبقاتی با قطبی شدن بیشتر آلترناتیو و لرزشهای بیشتر در ارکان حکومت اسلامی انتظار هم هست که این تلاشهای “دموکراتیک” و همه با همی بیشتر شود! بالاخره طیفی از چپ سابق تا کومله ایها تا تقوائی ها تا پهلوی چی ها روی شعار “همه با هم” “دموکراسی” و “شاه رفت قهر کرد” و معصومه قمی خوبه ما همه با همیم نترسیم متمرکز خواهند شد!
این کارناوالی از روی استیصال است اما باید چدیش گرفت. قدمهاش را زیر ذره بین گذاشت.این نقل و انتقالات نهایتا به فرقه رچوی هم خواهد رسبد و رجوی را هم تطهیر خواهند کرد.بخشهای “رفرمیست رژیم” که به بیرون پرتاب شده اند هم اضافه خواهند شد!
اینها چهره ها و استادهای خود را دارند و مدیاا را روی چهره های اینها متمرکز می کنند.تلویزیونهای لس آنچلسی و تلویزویونهای مورد حمایت عربستان همه با هم!
از این سو چپ کمونیستی بر پایه حمایت از طبقه کارگر برای بقدرت رسیدن و پایان دادن نظام ننگین سرمایه داری باید متحد شود.ابرهای ابهام را باید زدود و واقعیت چهرهای مدعیان دموکراسی را نشان جامعه داد مهم نیست “غضب کنند” . اینها قبل به جگومت رسیدن نشان داده اند که توان و تحمل مخالف را ندارند.آخوندهای فکلی هستند!
منابع بیشتر:
(۱)چرا شاه رفت؟(مهرداد درویش پور)
(2)برخی نقدها به مسعود نقره کار ، نمونه دیگری از چپهای سابق (سعید صالحی نیا)
مسعود نفره کار و اعلام برائت از انقلاب ۵۷(سعید صالحی نیا تیر ماه ۱۳۹۵)
https://www.azadi-b.com/arshiw/arshiw/?p=59434
مسعود نقره کار مخالفان بیانیه ١۴ نفره را حسود و خودخواه اعلام کرد لذا حرفش درست است!
ادامه “یپیوندید” بازی راستها حول “عبور مسالمت امیز از رژیم اسلامی”
https://www.azadi-b.com/arshiw/arshiw/?p=74501
