اخباروگزارش های کارگری ۲۶ دی ماه ۱۴۰۰
– یکشنبه های اعتراضی کارگران بازنشسته:
۱- تجمع اعتراضی سراسری کارگران بازنشسته ومستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی نسبت به سطح نازل حقوق وعدم همسان سازیش،پرداخت نشدن عیدی مطابق قانون کار وعدم برخورداری از درمان رایگان
۲- تجمع اعتراضی سراسری کارگران بازنشسته صنعت فولاد کشور نسبت به سطح پایین حقوق و عدم همسان سازیش مقابل ساختمان های صندوق بازنشستگان
– دهمین روزاعتصاب رانندگان اتوبوس های شهری ارومیه دراعتراض به عدم تمدید قرارداد و پرداخت نشدن مطالبات
– چهارمین روز اعتصاب رانندگان ترانزیت مرز باشماق به عراق
– تجمع اعتراضی جمعی از معلمان قرآنی نسبت به بلاتکلیفی استخدامی مقابل وزارت آموزش وپرورش
– درباره دادگاه عضو سیلی زننده شورای شهر مشهد به کارگر شهرداری
– بیانیەی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران پیرامون بازداشت و هتک حرمت معلمان در تجمع روز بیست و سوم دی ماە یکهزار و چهارصد
– پاسخ کانون نویسندگان ایران به «اطلاعیه»ی سازمان زندانهای جمهوری اسلامی
– بیانیهی مشترک انجمنهای قلم (پن) امریکا، سیدنی، و ملبورن در پی مرگ جانکاه بکتاش آبتین
*یکشنبه های اعتراضی کارگران بازنشسته:
۱- تجمع اعتراضی سراسری کارگران بازنشسته ومستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی نسبت به سطح نازل حقوق وعدم همسان سازیش،پرداخت نشدن عیدی مطابق قانون کار وعدم برخورداری از درمان رایگان
روز یکشنبه ۲۶ دی، کارگران بازنشسته ومستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی نسبت به سطح نازل حقوق وعدم همسان سازیش،پرداخت نشدن عیدی مطابق قانون کار وعدم برخورداری از درمان رایگان دراهواز،تبریز،خرم آباد،رشت،کرمانشاه،قزوین کرمانشاه، مقابل اداره کل تامین اجتماعی استان دررشت،قزوین وتهران مقابل مجلس زدند.
+تصاویر:
/اهواز:
/تبریز:
/رشت:
/قزوین:
/کرمانشاه:
+شعارها:
– تاحق خود نگیریم ازپا نمی نشینیم
– بازنشسته می میرد تبعیض نمی پذیرد
– شاغل و بازنشسته اتحاد اتحاد
– فقط کف خیابون بدست میاد حقمون
– هزینه ها دلاریه حقوق ما ریالیه
– همسان سازیه بهینه غصه ما همینه
– مسئول بی لیاقت استعفا استعفا
– مسئول بی کفایت استعفا استعفا
+اتحادیه آزاد کارکران ایران:
تجمع اعتراضی بازنشستگان و مستمریبگیران تأمین اجتماعی مقابل مجلس
امروز یکشنبه ۲۶ دیماه ۱۴۰۰ جمع زیادی از بازنشستگان و مستمریبگیران تأمین اجتماعی در اعتراض به وضعیت نامناسب معیشتی، عدم افزایش حقوق و مستمریها، عدم اجرای کامل همسانسازی و مطالبات دیگرشان مقابل مجلس دست به تجمع زدند.
با توجه به اینکه بازنشستگان تأمین اجتماعی و دیگر صندوقهای بازنشستگی هر یکشنبه در شهرهای مختلف دست به تجمعهای اعتراضی میزنند، خانه کارگر و نهادهای دستساز دولتی و حاکمیتی بخاطر اینکه این مطالبات و اعتراضات را به انحراف بکشانند و یا جایگاهی برای خود در میان کارگران و بازنشستگان به دست بیاورند، برای تجمع امروز مقابل مجلس فراخوان داده بودنند. اما بازنشستگان و مستمریبگیران، بی توجه به مقاصد این تشکلهای حکومتی، مطالبات خود را فریاد خواهند زد و از خواستههای بهحق خودشان کوتاه نخواهند آمد.
۲۶ دیماه ۱۴۰۰
۲- تجمع اعتراضی سراسری کارگران بازنشسته صنعت فولاد کشور نسبت به سطح پایین حقوق و عدم همسان سازیش مقابل ساختمان های صندوق بازنشستگان
روز یکشنبه ۲۶ دی، کارگران بازنشسته صنعت فولاد درادامه اعتراضات دامنه دار شان نسبت به سطح پایین حقوق و عدم همسان سازی ،پرداخت نشدن مطالبات ومشکلات بیمه درمانی در روزهای یکشنبه برای باری دیگردست به تجمع مقابل ساختمان های صندوق بازنشستگان درشهرهای اصفهان،اهواز، البرز غربی( لوشان – گیلان)، والبرزمرکزی(مازندران) زدند.
+تصاویر:
/اصفهان:
/اهواز:
/لوشان: کارگران بازنشسته معادن البرز غربى
/مازندران:کارگران بازنشسته معادن البرزمرکزی
+بیانیه تجمع اعتراضی یکشنبه ۲۶ دی کارگران بازنشسته صنعت فولاد کشور همراه با فراخوان تجمع یکشنبه ۳ بهمن ماه مقابل ساختمان مرکزی صندوق فولاد در تهران
بیانیه گردهمایی بازنشستگان فولاد مورخ ۲۶ دیماه سال ۱۴۰۰
ما بازنشستگان صندوق فولاد افتخار میکنیم که در راه پیشرفت صنایع فولاد کشور، جوانی و سلامتی مان را در مشاغل سخت و بیماریزا و پر خطر فولاد و معدن هزینه کردهایم.
ما وظیفه خود را مطابق آئیننامه استخدامی فولاد و به نحو مطلوب تا زمان شروع بازنشستگی انجام دادیم.
ولی با کمال تأسف در دوران بازنشستگی شاهد تعلل و کوتاهی در انجام تعهدات دولتها نسبت به بازنشستگان صندوق فولاد بودهایم.
درد و رنج بیماریهای ناشی از مشاغل سخت و طاقت فرسای صنایع فولادی در دوران بازنشستگی کم بود، شاهد بی مهری و کم توجهی دولتها هم بودهایم.
ما بازنشستگان فولاد در راستای رفع مغایرتهای قانونی و رهائی از مشکلات فراتر از حد تحمل پیشگامان صنعت فولاد در صندوق بازنشستگی فولاد، کماکان خواهان اجرای موارد ذیل هستیم :
۱ – اجرای مصوبه همسان سازی سال ۹۹ دولت در چارچوب آئین نامه فولاد (اصلاحیه کاهش ۲۷ درصدی متوسط حقوق همسان سازی بازنشستگان فولاد).
۲ – اصلاح و تعدیل نرخ افزایش مبالغ همسان سازی مستمری در گروههای متوالی بیستگانه جدول آبان سال ۹۹ صندوق فولاد.
۳ – عقد قرارداد بیمه های درمانی با تعرفه و فرانشیز های درمان فولاد.
۴ – برقراری حقوق و درمان بازنشسته فولاد از طریق جدول ۷ قانون بودجه.
۵ – برقراری خدمات و مزایای رفاهی نقدی و غیرنقدی ، مطابق آیین نامه فولاد و قوانین و مصوبات جاری.
۶ – پرداخت مطالبات فوقالعاده ایثارگری ، جانبازان و مناطق جنگی بازنشستگان فولاد
با توجه به عدم پاسخگویی مسئولین به مکاتبات اداری و درخواستهای یکساله اخیر و عدم پایبندی مقامات صندوق فولاد به اجرای صحیح مقررات و مصوبات مربوطه و ناکارآمدی جلسات اخیر فیمابین کارشناسان بازنشستگان و مدیران صندوق ،
لذا ما بازنشستگان فولاد و معدن از سراسر کشور برای احقاق حقوق تضییع شده قانونیمان در روز یکشنبه هفته آینده در تاریخ ۱۴۰۰/۱۱/۳ در مقابل ساختمان مرکزی صندوق فولاد واقع در تهران، خیابان وزرا گردهمایی اعتراضی خواهیم داشت.
بازنشستگان فولاد و معدن کشور
*دهمین روزاعتصاب رانندگان اتوبوس های شهری ارومیه دراعتراض به عدم تمدید قرارداد و پرداخت نشدن مطالبات
روزیکشنبه ۲۶ دی برای دهمین روز، رانندگان اتوبوس های شهری ارومیه دراعتراض به عدم تمدید قرارداد و پرداخت نشدن مطالبات به اعتصابشان ادامه دادند وازاستارت زدن اتوبوس هایشان خودداری کردند.
یکی از رانندگان شرط بازگشت به کار رانندگان حمل و نقل شهری ارومیه را تمدید قرارداد شهرداری با تمام بهرهبرداران بخش خصوصی عنوان کرد و به خبرنگاررسانه ای گفت:با تمدید قرارداد توسط شهرداری به چرخه حمل و نقل برگشته و طبق مفاد این قرارداد نسبت به نوسازی اتوبوسها اقدام میکنیم ولی اینکه اعلام شود فقط با اتوبوسهایی که توان چرخش در مسیر را دارند، قرارداد تمدید میشود به چرخه حمل و نقل شهری باز نخواهیم گشت و باید شهرداری به تمام مفاد قراردادهای فی مابین بخش خصوصی و شهرداری عمل کند.
درهمین رابطه:ازسرگیری اعتصاب رانندگان اتوبوس های شهری ارومیه دراعتراض به عدم تمدید قرارداد و پرداخت نشدن مطالبات
روز یکشنبه ۱۹ دی برای چندمین بار، رانندگان اتوبوس های شهری ارومیه برای اعتراض به عدم تمدید قرارداد و پرداخت نشدن مطالباتشان دست از کار کشیدند.
آذر ماه سال گذشته بود که رانندگان اتوبوس بخش خصوصی در پی پرداخت نشدن مطالباتشان، دست به تجمع زدند، رئیس شورای شهر ارومیه با حضور در جمع رانندگان و بهرهبرداران بخش خصوصی، قول مساعد داد تا این مطالبات به صورت تقسیطی و ماهانه به حساب بهرهبرداران بخش خصوصی واریز شود.
پس از این دیدار، بخشی از مطالبات در دو مرحله به حساب بهرهبرداران واریز شد ولی این امر تداوم نداشت و با گذشت چند ماه، بار دیگر بهرهبرداران بخش خصوصی سازمان اتوبوسرانی در اعتراض به این وضعیت، دست به تجمع زده و از کار دست کشیدند.
عدم انتقال سند اتوبوس پس از اتمام تعهد ۱۰ ساله رانندگان و واریز نشدن مابقی یارانه بلیت از سوی شهرداری ارومیه به حساب بهرهبرداران، از جمله دلایل اعتراض بهرهبرداران بخش خصوصی است، به طوری که آنها اعلام میکنند شهرداری مبالغ مربوط به مابقی بلیت را از سازمان شهرداریها و دهیاریها دریافت و در منابعی دیگر هزینه کرده و این مطالبات طی سالهای متمادی به حساب بهرهبرداران واریز نشده است.
سکی از رانندگان معترض به خبرنگاررسانه ای گفت: کرایه اتوبوسها از طریق مردم، شهرداری و دولت تامین می شود که ما از سال ۸۵ تا کنون فقط سهم مردم را دریافت کردهایم و شهرداری موظف است نسبت به پرداخت بدهی خود به بخش خصوصی اقدام کند که تاکنون پس از گذشت ۱۵ سال هیچگونه اقدامی در این رابطه صورت نگرفته است.
وی افزود: علاوه بر این قرارداد ۱۰ ساله بخش خصوصی و شهرداری ارومیه در سال ۹۰ تمام شده و در ۱۰ سال گذشته بنا به رعایت حال شهروندان، اعتراضی نسب به آزادسازی سند اتوبوسهای خود نداشتیم و همه این ۱۰ سالها بدون قرارداد به ادامه فعالیت پرداختهایم.
وی با بیان اینکه شهرداری ارومیه نسبت به تمدید قرارداد در این سالها اقدام نکرده است، تصریح کرد: این در حالی است که طی سالهای متمادی شهرداری ارومیه یارانه بلیت را به بخش خصوصی پرداخت نکرده در حالی که طی استعلامهای به عمل آمده و مستنداتی که در دست داریم، شهرداری ارومیه هر ساله این مبالغ را از سازمان شهرداریها و امور دهیاریها دریافت و در منابع دیگری هزینه کرده است.
وی با بیان اینکه شهرداری ارومیه این مبالغ را برای خرید سایبان، خرید اتوبوس بخش ملکی و سایر منابع هزینهای که به عهده شهرداری است، هزینه کرده است، گفت: با توجه به عدم پرداخت مابقی هزینه بلیت، به یک سوم نرخ تعیین شده، بهای بلیت دریافت کردهایم و سهم دولت و شهرداریها پرداخت نشده است.
این راننده حاضردرتجمع با بیان اینکه با وضعیت موجود، نتوانستهایم هزینه نگهداری اتوبوسها را تامین کنیم و در حال حاضر بسیاری از اتوبوسهای درون شهری به دلیل مشکلات و نقص فنی در پارکینگ و گوشه و کنار شهر رهاسازی شدهاند، ادامه داد:شهرداری ارومیه پس از گذشت چند سال، از واگذاری سند و تمدید قرارداد با اتوبوسها سرباز می زند.
او افزود: اگر شهرداری ارومیه با تمام بهرهبرداران بخش خصوصی که سالهای گذشته حقوق آنها را ضایع کرده است، قرارداد تمدید کند به چرخه حمل و نقل برگشته و طبق مفاد این قرارداد نسبت به نوسازی اتوبوسها اقدام میکنیم ولی اینکه اعلام شود فقط با اتوبوسهایی که توان چرخش در مسیر را دارند، قرارداد تمدید میشود به چرخه حمل و نقل شهری باز نخواهیم گشت و باید شهرداری به تمام مفاد قراردادهای فی مابین بخش خصوصی و شهرداری عمل کند.
وی تعداد بهرهبرداران بخش خصوصی ارومیه را بیش از ۲۹۰ نفر اعلام کرد و افزود: در این سالها براساس قیمت روز، شهرداری ارومیه به ازای هر بهرهبردار حدود ۴۰۰ میلیون تومان بدهی دارد.
اوگفت: اسناد اینکه سازمان شهرداریها مبلغ ۴ میلیارد و ۱۳۳ میلیون تومان به شهرداری ارومیه بابت یارانه بلیت واریز کرده، موجود است ولی تا کنون شهرداری ارومیه فقط ۸۰۰ میلیون تومان از این مبلغ را به بخش خصوصی تزریق کرده است.
وی با بیان اینکه در سالهای گذشته بخش خصوصی با خویشتنداری و برای رعایت حال شهروندان، حمل و نقل مسافر را عهدهدار بود گفت: هزینه نگهداری روزانه هر اتوبوس شهری مبلغ۶۰۰ هزار تومان است ولی در آمد روزانه این اتوبوس ها در بهترین شرایط روزانه ۴۰۰ هزار تومان است که با توجه به تورم موجود و عدم پرداخت یارانه تعیین شده، دیگر توان پرداخت این مبالغ و بازگشت به چرخه حمل و نقل را نداریم.
وی در خاتمه با اشاره به اینکه به دلیل در آمد پایین اتوبوسها و عدم رسیدگی بیشتر اتوبوسها فرسوده شدهاند، گفت:هزینه بازسازی به ازای هر اتوبوس ۱۷۰ میلیون تومان تخصیص یافته که شهرداری ارومیه این مبالغ را دریافت کرده ولی به رانندگان پرداخت نمیکند.
*چهارمین روز اعتصاب رانندگان ترانزیت مرز باشماق به عراق
ازروز پنج شنبه ۲۳ دی،رانندگان بخش ترانزیت مرز باشماق اعتراض کرده اند و حاضر نیستند از مرز بگذرند و داخل خاک عراق شوند.
براساس گزارش رسانه ای شده بتاریخ ۲۶ دی،مشخص نبودن نرخ پایه کرایه و همچنین محلی برای نوبت دهی در اسکله رجایی بندر عباس برای ترانزیت کالا به اقلیم کردستان و افزایش قیمت سوخت اضافه بر مصرف در مرز باشماق از جمله دلایل این اعتراض است.
اختصاص ندادن سوخت کافی به کامیون های ترانزیت برای سراسر اقلیم کردستان و تعریف سهمیه ۳۰۰ لیتری سوخت از طرف ارگان های مربوطه برای همه کامیون ها و برای تمام اقلیم از دیگر موارد مورد اعتراض رانندگان ترانزیت است.
این میزان سوخت تنها می تواند مسیر رفت و برگشت استان سلیمانیه را تامین نماید و عملا کامیوندارانی که در مسیر اربیل و دهوک و زاخو تردد می کنند باید میزان ۳۰۰ لیتر اضافه بر سهمیه مصرف نمایند که با احتساب هر لیتر ۱۰ هزار تومان، سه میلیون تومان باید بپردازند و این رقم، عملا از کرایه حمل کالا کم می شود و راننده متضرر می گردد.
همچنین با توجه به قراردادی که با سازمان راهداری استان منعقد گردیده، مقرر شده بود برای کامیون های ترانزیت زیر ساخت محل ترانشیب و ایجاد روشنایی فراهم شود.
همچنین طبق قرارداد، مقرر شده بود امکانات رفاهی از جمله سرویس بهداشتی و حمام و محلی برای استراحت رانندگانی که احتمالا در محل ترانشیب می مانند، ایجاد و بابت انجام این خدمات مبلغ بیست هزار تومان از هر کامیون دریافت شود.
پس از گذشت نزدیک به چهار ماه، تنها مبلغ مورد نظر دریافت می شود و عملا هیچ خدماتی انجام نگرفته است و تاسف بار تر این که باید این مبلغ را برای خروج از مرز می گرفتند اکنون برای ورود از طرف عراق هم از هر کامیون سی و پنج هزار تومان دریافت می شود و در مقابل دریافت این مبالغ هیچ گونه خدماتی ارائه نمی شود و همین امر موجب نارضایتی رانندگان شده است.
ایجاد امنیت داخل مرز از طرف ارگان های مربوطه و جلوگیری از ایجاد هرج و مرج توسط افراد سود جو، جلوگیری از سودجویی افراد حقیقی و حقوقی که از رانندگان سواستفاده می کنند، تعیین نرخ واقعی برای تیرپارک ها و ملزم کردن آنها برای ایجاد امنیت کامیون ها در زمانی که داخل پارکینگ هستند را از دیگر مطالبات رانندگان دانست.
*تجمع اعتراضی جمعی از معلمان قرآنی نسبت به بلاتکلیفی استخدامی مقابل وزارت آموزش وپرورش
روزیکشنبه ۲۶ دی،جمعی از معلمان قرآنی برای اعتراض به بلاتکلیفی استخدامی مقابل وزارت آموزش وپرورش تجمع کردند.
بنابه گزارش رسانه ای شده، این معلمان قرآن صبح امروز از شهرهای مختلف نکا، بابل، سمنان، سوادکوه، کوهبنان و زرند کرمان، شاهرود و …با سابقه تدریس ۸ تا ۱۸ سال در تجمع حضور داشتند.
*درباره دادگاه عضو سیلی زننده شورای مشهد به کارگر شهرداری
عضو شورای شهر مشهد، به خاطر مضروب کردن کارگر شهرداری درشعبه ۱۴۵ دادگاه کیفری دو مشهد محرز شد و دادگاه بدوی او را مجرم شناخت. او ۲۰ روز فرصت دارد تا به حکم صادره اعتراض کند.
برپایه گزارشات رسانه ای شده بتاریخ ۲۶ دی،این عضو شورای شهر مشهد در سال ۱۳۹۷ مسئولیت بوستان کوهسنگی شهرداری مشهد را برعهده داشت و زمانی که میخواست از درب خروجی آن وارد شود در واکنش به مخالفت مامور پارکینگ به آن کارگر شهرداری سیلی میزند. او پس از این اتفاق از شهرداری رفت و در ستاد امربهمعروف و نهیازمنکر مشغول شد.
دادگاه کیفری دو مشهد مستند به گزارش پزشکی قانونی و با رد دفاعیات متهم، بزه انتسابی را تایید کرده و او را مجرم شناخته است.
این عضو فعلی شورای شهر مشهد برای قرار گرفتن در لیست انتخاباتی شورای ائتلاف اصولگرایان، به صراحت این اتهام را رد کرده بود.
*بیانیەی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران پیرامون بازداشت و هتک حرمت معلمان در تجمع روز بیست و سوم دی ماە یکهزار و چهارصد
در ۲۳ دی ماه یکهزار و چهارصد خورشیدی همزمان با تجمع و اعتصابات سراسری معلمان ایران برای احقاق حقوق قانونی، مدنی و صنفی خود با فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران؛نیروهای سرکوبگر در اغلب مناطق کشور حضور یافتند و به ویژه درخوزستان، بوشهر،مشهد وشیراز با حمله به تجمعات همکاران و ایجاد ضرب و جرح و اعمال شنیع و غیر قانونی، بار دیگر با سرهنگی کردن ساحت فرهنگ و هتک و بی حرمتی به آموزگاران، قصد ارعاب و تهدید معلمان معترض مطالبه گر را به خیال واهی و عبث تعطیلی مطالبه گری در سر پروراندند.
این در حالی است که در همه ی ممالک جهان، حکومت ها سعی دارند با احترام و پاسداشت قانون، حاکمیت خود را در افکار عمومی داخلی و خارجی مشروعیت بخشیده و امنیت مردم به ویژه معترضان را تضمین کنند. شوربختانه در کشور ما که ادعای اسلامی بودن حکومت، گوش فلک را کر کرده و قوانین خود را برآمده و برگرفته از کامل ترین دین آسمانی می داند،شهروندان و کسانی که خواستار اجرای دقیق عدالت و قانون هستند، با بی شرمانه ترین رفتارهای قرون وسطایی مورد ضرب و شتم قرار می گیرند.این جماعت نشان داده که رزق زرق از کیسه ی دنائت می خورد و نسب از ریشه شناعت می برد.
به قول خاقانی:
«چون طشت بی سرند و چو در جنبش آمدند
الا شناعتی و دریده دهن نیند.»
اقدامات اخیر اعم از بازداشت،ضرب و شتم، بی احترامی و نادیده گرفتن خواسته های قانونی و برحق معلمان، نشان از برداشته شدن چهره ی نفاق و تمامیت خواهی طیفی در کشور می دهد که با استفاده از عوامل معلوم الحال فرومایه و مزدور در صدد بی حرمتی و محدود کردن هر چه بیشتر حقوق ایرانیان به ویژه فرهنگیان هستند و در این طریق عده ای تهی مغز متوهم، هر از گاهی لجام گسیخته دست به اقدامات فراقانونی و مشمئز کننده می زنند که این امر جز آسیب به اعتماد عمومی، قانون و نظم در جامعه دستاوردی نداشته و نخواهد داشت.
مگر چیزی تحت عنوان امنیت ملی، منافع ملی، حقوق شهروندی، ثروت ها و منابع طبیعی و زیر زمینی از این بر و بوم سوخته، باقی مانده که نگران به خطر افتادن آن توسط معترضان و آزادیخواهان از یکسو و بیگانگان از سوی دیگر هستند؟
در کشوری با این همه قدمت، ثروت های اجتماعی و سرمایه های فکری و فرهنگی، سپردن عنان امور به این گونه افراد دور از عقلانیت است و جز شرمساری و خسران چیزی به بار نخواهد آورد.
خوب است حکومت به جای این حرکات ناشایست اصل قانون را استمرار و توسعه بخشد و با سرعت و بیش از هر زمانی حقوق قانونی، فرهنگی و به حق فرهنگیان را که در قانون اساسی کشور آمده به رسمیت شناخته و از تهدید و تحدید حقوق آن ها دست بردارد.هیچ حکومتی چنین مصرانه با شهروندانش که در اعتراض به عدم اجرای قوانین کشور،مسئولانه و متعهدانه عمل نموده اند، چنین سر ستیز نداشته است.
این خفت بار است که ماشین رسانه ای جریان های مختلف سیاسی کشور در صدد است خاستگاه و منشا اعتراضات حق طلبانه ی جامعه ی فرهنگیان را به بیگانگان یا احزاب منسوخ تاریخ گذشته ی داخلی از هر طیفی نسبت دهد، در حالی که قاطبه ی فرهنگیان همانند سایر جریان های فکری مستقل و توده های مردمی که اخیرا عنوان کردند:
“اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا”
و صدای واقعی خود را به گوش حاکمیت و جهانیان رساندند، به این واقعیت پی برده اند که سرشت جریان های سیاسی موجود، نسبت به تضییع حقوق شهروندان مشابه هم عمل می کنند. شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم کردن و ابراز انزجار از این اعمال شنیع، جاهلانه و غیر اخلاقی از آحاد جامعه ی فرهنگی به ویژه همکارانی که تاکنون به هر دلیل به این اعتراضات حق خواهانه نپیوسته اند، انتظار دارد،بیش از گذشته در جهت استیلا و استیفای حقوق و مطالبات خود قانونمدارانه همت گمارند همچنین از نمایندگان مجلس، وزارت آموزش و پرورش و دستگاه قضایی می خواهد درخصوص مطالبه معیشت و منزلت معلمان و آموزش مناسب و کیفی، دفاع و برای احقاق آن تلاش نمایند و بیش از این به نادیده گرفتن اصول و حقوق مسلم معلمان و دانش آموزان پافشاری نکنند.
همچنین این شورا معتقد است حاکمیت و افراد متوهمی که در راس تصمیم سازی ها قرار گرفته اند و ریشه ی ناکارآمدی ها و ضعف ها را در خارج از خود جستجو می کنند،باید بدانند این ترفند ها و روش های نخ نما شده برای افکار عمومی داخلی کاملا عیان گشته و ملت ایران از هر طیف و قشری انتظار دارند آنچه را که شایسته ی فرهنگ و زندگی ایرانی ست، جایگزین راه ها و روش های بیمار گونه گردد و بیش از این فرصت خود، مردم و کشور را هدر ندهند و افراد خود سر و خاطی را به قانون بسپارند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران۱۴۰۰/۱۰/۲۶
*پاسخ کانون نویسندگان ایران به «اطلاعیه»ی سازمان زندانهای جمهوری اسلامی
ادارهی کل زندانهای استان تهران در «اطلاعیه»ای به تاریخ ۱۹ دی ۱۴۰۰ مرگ بکتاش آبتین – نویسنده، شاعر، فیلم ساز و عضو کانون نویسندگان ایران –را این گونه اطلاع داده است:
«زندانی بکتاش (مهدی) آبتین که دوران محکومیت پنج سال حبس خود را در بازداشتگاه اوین سپری میکرد، در تاریخ ۱۴ آذرماه سال جاری با علایم سینوزیت به بهداری مراجعه و طبق تجویز پزشک داروی مربوطه را دریافت نمود. خدمات درمانی و تکمیلی نامبرده با مراجعه بعدی وی به بهداری در روزهای ۱۵ و ۱۶ تاریخ مذکور نیز ادامه یافت. با این وجود جهت درمان دقیقتر مراحل غربالگی و تشخیص بیماری، انجام تست کرونا نیز از وی بعمل آمد که تست کرونا منفی اعلام شد. در ادامه بهدلیل بروز برخی علائم بعدی، به تشخیص پزشک بیمارستان بازداشتگاه، جهت اقدامات بیشتر درمانی و تشخیص احتمال بیماری کرونا، نامبرده به بیمارستان طالقانی اعزام شد. با اینحال پس از دو روز بستری در بیمارستان، با اخذ و تمدید مرخصی نامبرده، وی به تشخیص خانوادهاش به یکی از بیمارستانهای خصوصی منتقل میگردد که متاسفانه طی ۳۵ روز بستری در آن بیمارستان با وجود تلاش پزشکان نامبرده فوت میکند.»
معروف است که هیتلر و پس از او گوبلز، وزیر اطلاعرسانیِ آلمان نازی، بر این عقیده بودند که دروغ هرچه بزرگتر باشد باورش برای مردم آسانتر است، زیرا مردم بهسختی باور میکنند که کسی تا بدان پایه گستاخ باشد که حقیقت را اینگونه بیشرمانه تحریف کند. «اطلاعیه» نامبرده بر اساس این نظریه تنظیم شده است. در آن، شماری دروغ آشکار کنار هم قرار گرفته است، با این تصور خام که گویا قاتلان میتوانند دستان خونآلود خود و کل حاکمیت را پنهان کنند. در اینجا به موارد مسلم و آشکار این دروغها اشاره میکنیم:
۱-بر اساس بیانیهای که همبندان بکتاش آبتین در زندان اوین منتشر کردهاند، در دور دوم ابتلای آبتین به بیماری کرونا نخستین مراجعه او به بهداری اوین روز ۶ آذر بوده و نه ۱۴ آذر. اما حتی اگر این واقعیت را هم نادیده بگیریم، طبق اطلاعات دقیق و موثق خانواده و وکیل مدافع آبتین، او در روزهای ۱۲، ۱۳، ۱۴، و ۱۵ آذر پیوسته به بهداری اوین مراجعه کرده و این بهداری با تجویز داروهای بیربط به درمان کرونا او را به بند بازگردانده است.
۲- شب ۱۵ آذر، در پی وخامت حال آبتین، همبندانش او را به بهداری میرسانند و انتقال او را به بیمارستانِ بیرون از زندان درخواست میکنند. بهداری اوین زیر فشار این درخواست، آبتین را به بیمارستان طالقانی منتقل میکند و او در آنجا بستری میشود. بنابراین، روز ۱۶ آذر آبتین در بیمارستان طالقانی بوده و نه در زندان اوین!
۳- در بیمارستان طالقانی، از آبتین آزمایش کرونا گرفته میشود و نتیجه این آزمایش، مثبت اعلام میشود. بنابراین، هیچ تردیدی نیست که آبتین دست کم در روز ۱۶ آذر به کرونا مبتلا بوده است، حال آن که «اطلاعیه» مذکور اعلام کرده تست کرونای آبتین در روز ۱۶ آذر منفی بوده است، روزی که اساساً او در زندان نبوده تا از او تست کرونا گرفته شود! بهداری اوین چهگونه توانسته است از کسی که روز ۱۶ آذر در بیمارستان طالقانی بستری بوده در زندان تست کرونا بگیرد؟!
۴- بکتاش آبتین از ۱۵ آذر تا ۲۲ آذر یعنی به مدت یک هفته در بیمارستان طالقانی بستری بوده است، حال آن که «اطلاعیه»ی فوق مدت بستری بودنِ او را در این بیمارستان «دو روز» اعلام کرده است.
۵- آبتین روز ۲۲ آذر با تلاش و اصرار خانواده و وکیلش به بیمارستان ساسان منتقل میشود و تا روز ۱۸ دی که جان میسپرد، در این بیمارستان بستری است. بنابراین، مدت بستری بودنِ آبتین در بیمارستان ساسان ۲۶ روز است و نه ۳۵ روز، آن گونه که در «اطلاعیه»ی فوق آمده است.
بدین سان، بهروشنی میتوان دریافت که ادارهی کل زندانهای استان تهران با صدور «اطلاعیه»ی رسوای مذکور در پی اهداف زیر است:
الف – مدت زمان ابتلای آبتین به کرونا در زندان را هرچه کوتاه تر نشان دهد تا به خیال خام خود در مورد اقدام برای درمان آبتین از خود سلب مسئولیت کند.
ب – مدت زمان بستری بودنِ آبتین در بیمارستان طالقانی (بیمارستان طرف قرارداد زندان) را کاهش داده تا بر جنایتهای خود در این بیمارستان سرپوش گذارد: ۱- هیچ گونه اقدام جدی برای درمان آبتین صورت نگرفته است ۲- بیمار مبتلا به کرونا به جای درمان، با غل و زنجیر به تخت بسته شده است ۳- خانواده بیمار نه تنها از ملاقات با عزیز خود بلکه از دریافت هرگونه اطلاعی در مورد وضعیت سلامت او محروم بوده و حتی اجازه نداشته است غذای تهیهشده در خانه را به دست او برساند.
پ – مدت زمان بستری بودنِ آبتین در بیمارستان ساسان را افزایش داده تا به تصور باطل خویش فرافکنی کرده و به جای خود، خانواده یا بیمارستان ساسان یا عوامل دیگری را مسبب مرگ آبتین اعلام کند، آبتینی که زندانبانان جسم نیمهجانش را تحویل خانوادهی او داده و به عنوان مرخصی «استعلاجی»، این خانواده را حتی برای تحویلگرفتن همین جسم نیمهجان مجبور به پرداخت وثیقهی سنگین کردهاند.
کانون نویسندگان ایران، همان گونه که پیشتر اعلام کرده است، عامل قتل عامدانهی بکتاش آبتین را حکومت آزادیستیز جمهوری اسلامی میداند و خواهان محاکمه آمران و عاملان این قتل به ویژه زندانبانان جنایتکار حکومت در سازمان زندانهاست.
کانون نویسندگان ایران
۲۶ دی ۱۴۰۰
*بیانیهی مشترک انجمنهای قلم (پن) امریکا، سیدنی، و ملبورن در پی مرگ جانکاه بکتاش آبتین
۱۱ ژانویه ۲۰۲۲ (نیویورک)
در پی مرگ جانکاه بکتاش آبتین، شاعر و فیلمساز ایرانی و مدافع آزادیبیان و برندهی جایزهی سالانهی «آزادی برای نوشتن» از پن آمریکا در سال ۲۰۲۱، که در زندان اوین به کووید-۱۹ مبتلا شد و در مراحل اولیهی بیماری از مراقبتهای درمانی محروم ماند، انجمن قلم آمریکا به همراه انجمنهای قلم سیدنی و ملبورن با انتشار پیامی مشترک، با خانوادهی آبتین، اعضای کانون نویسندگان ایران، و شرکت کنندگان در مراسم خاکسپاری آبتین اعلام همدردی و همبستگی کردند. پیام به فارسی نوشته شد تا روز نهم ژانویه در مراسم خاکسپاری آبتین خوانده شود، اما یاران آبتین در کانون نویسندگان ایران، به دلیل فضای امنیتی حاکم بر مراسم و دیگر مسایل ناشی از آن موفق به این کار نشدند. بنابراین متن این پیام اینجا به اطلاع میرسد.
خانوادهی گرامی بکتاش آبتین، اعضای محترم کانون نویسندگان ایران، حاضران محترم
تسلیت صمیمانهی ما را بپذیرید. بکتاش درواقع به دلیل سهلانگاری مقامات به قتل رسید. مسئولیت مستقیم مرگ او بر عهدهی رژیم است.
به خانوادهی بکتاش میگوییم که شما یکی از عزیزان خود را از دست دادید، کانون نویسندگان ایران و ما یاری عزیز و متعهد را. مرگ بکتاش دریغی بزرگ برای مبارزان راه آزادی و بهویژه آزادی بیان است. او با سانسور جنگید، اما رژیم جسم او را سانسور کرد. با اینهمه، حضور پررنگ او در اشعارش و اصول و تعهدش تا ابد برای ما زنده میماند.
خانوادهی گرامی بکتاش، دوستان و یاران کانون نویسندگان ایران، ما دورادور در کنار شما هستیم و از پشتیبانی شما دریغ نمیورزیم. در همبستگی با شما ثابتقدم میمانیم و به شما دلگرمی میدهیم تا استوار بمانید، پیروزی دور نیست. ما را در اندوه خود شریک بدانید.
پن آمریکا، پن سیدنی، و پن ملبورن
بکتاش آبتین، چهلوهفتساله، به جرم دفاع شجاعانه از آزادی بیان در کشورش که با حضور او در هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران نمود مییافت و در خلاقیت بیکران و نوشتاری که سانسور دولتی را به چالش میکشید، دوران ششسالهی زندان را سپری میکرد. حبس او به پروندهسازی بیاساسی برمیگشت که گریبان دو عضو دیگر کانون نویسندگان ایران نیز گرفته بود، کیوان باژن روزنامهنگار و رماننویس و رضا خندان (مهابادی) نویسنده و منتقد ادبی. آبتین در زندان نیز از اعتراض به بیعدالتی دست نکشید؛ مقامات زندان همراهی او را با دیگر زندانیان اوین در نگارش هشدارنامهای درباره شیوع ویروس کرونا به اتهاماتش افزودند. او دومین باری بود که گرفتار این ویروس میشد ــ بار نخست در آوریل بود که دچار مشکلات تنفسی مرتبط با کووید-۱۹ شد ــ اما مقامات زندان در دسترسی او به مراقبتهای درمانی مناسب تعلل ورزیدند و تنها زمانی با مرخصی او موافقت کردند که وضعیت جسمانیاش سخت بحرانی شده بود. در اوایل دسامبر باژن نیز به نوعی شبهآنفولانزا مبتلا شد، و خندان (مهابادی) پس از مشاهدهی علائم ویروس کرونا به بیمارستان منتقل شد که در حال حاضر در بیرون از زندان دوران نقاهت را میگذراند.
کارین دویچ کارلهکر، مدیر برنامههای آزادی بیان در انجمن قلم آمریکا، گفت: «ما به همراه تشکلهای ادبی و حقوق بشری سراسر جهان از مرگ غیرمنتظره و کاملا قابلپیشگیری بکتاش آبتین سوگواریم. نظر به سابقهی شکست رقتانگیز مقامات زندان اوین در کنترل شیوع موجهای کووید-۱۹ و تعلل در رسیدگیهای پزشکی مناسب و بهموقع به کسانی که مبتلا شدند، مدتها بود که بهشدت نگران ایمنی آبتین و دیگر اعضای زندانی کانون نویسندگان ایران ــ کیوان باژن و رضا خندان(مهابادی) و آرش گنجی ــ بودیم. مرگ اندوهبار آبتین در زندان لکهی ننگی بر دامن رژیم ایران است که با بهبند کشیدن بیشرمانه و سهلانگاری در درمان مسبب مرگ او شد. نباید اجازه دهیم جانباختن آبتین در چنگال حکومت ایران برای این حکومت بیهزینه بماند. ما از دولت ایران مصرانه میخواهیم کیوان باژن و رضا خندان (مهابادی) و آرش گنجی و دیگر زندانیانی را که ناعادلانه در ایران به بند کشیده شدهاند و با ویروس کووید و دیگر خطراتی که سلامت آنان را تهدید میکند دستوپنجه نرم میکنند آزاد سازد.»
زوئی رودریگز، رییس انجمن قلم سیدنی، افزود: «مرگ آبتین خبری دهشتناک برای تمامی مدافعان آزادی بهویژه آزادی بیان است؛ ما یکی از اعضای شجاع خانوادهی خود را از دست دادیم. در گفتوگویی که پن سیدنی در آوریل ۲۰۲۰ با بکتاش و رضا داشت، آبتین گفت: «آزادی را هرگز در بشقابی زرین به ما هدیه نمیدهند. باید برای آن بهایی سنگین بپردازیم. در کشورهایی چون ایران، که دیکتاتوری حاکم است، با وجود مبارزهی ما برای آزادی بیان و مقابله با سانسور دستیابی به این حقوق طبیعی دشوارتر به نظر میرسد. در کشورهایی چون ایران، مرگ به سادگی نصیب روشنفکران و آزادی خواهان و کسانی میشود که برای آزادی بیان میجنگند؛ به قول دوستم رضا خندان، ما نگران محاکمه و رفتن به زندان و تحمل مصیبت نیستیم، چون تصمیم خود را گرفتهایم … آنان اگر دستشان برسد تکتک ما را از روی کرهی زمین محو میکنند. ما، با آگاهی کامل از مخاطرات، بر وظیفهی خود که همان مبارزه برای آزادی بیان و مخالفت با سانسور است پافشاری میکنیم». ما معتقدیم که آبتین را درواقع رژیم ایران به قتل رساند، ما رژیم ایران را مسئول مرگ او میدانیم و همدردی خود را با خانوادهی آبتین و یاران او در کانون نویسندگان ایران اعلام میکنیم. او هرگز از یاد نخواهد رفت.»
مرگ آبتین خسرانی جبرانناپذیر برای تشکلهای ادبی و هنری ایران و مدافعان آزادی بیان است، و مبارزهی او که حبسی ناعادلانه در پی داشت روحی تازه در کالبد چهرههای سرشناس در تمامی جوامع ادبی جهان دمیده و آنان را واداشته است که به پشتیبانی از آزادی نویسندگان زندانی ایران برخیزند. انجمن قلم آمریکا در ۵ اکتبر ۲۰۲۱ جایزهی سالانهی «آزادی برای نوشتن» را به بکتاش آبتین، رضا خندان (مهابادی) و کیوان باژن اهدا کرد. چند هفته پس از آن، یکی دیگر از اعضای کانون نویسندگان ایران، آرش گنجی، برای سپری کردن محکومیت یازدهسالهی خود به خاطر ترجمهی یک کتاب و چند اتهام دیگر رهسپار اوین شد. بر اساس فهرست انجمن قلم آمریکا، ایران از نظر شمار نویسندگان و روشنفکران زندانی در جهان رتبهی چهارم را دارد. پن آمریکا به دفاع خود از افرادی که به خاطر مبارزه برای آزادی محکوم یا زندانی میشوند، ازجمله نویسندگان و روزنامهنگاران و کنشگران سیاسی، ادامه میدهد.
akhbarkargari2468@gmail.com