طب  و مراقبتهای تسکینی یا قتل بنام ترحم و “ارتکاب یوتانازی” کدام انسانیست؟

بخش دوم پاسخ به بختیار پیرخضری

مقدمه:

در بخش اول این مقاله(۱) پاسخهائی به “شدت حمایت” بختیار پیر خضری از قتل بنام ترحم و “حق انتخاب مرگ” ارائه دادم.بعید می دانم ایشان نظرش تغییر کند معمولا انها که خیلی “شدیدا” معتقد به چیزی هستند ، از “شدت” اعتقاد” وارد فاز جو زدگی می شوند که تو فرهنگ ایرونی نامش “شور حسینی” است!

“شور حسینی” یک فاز روانی خاصی است که وقتی ادمها کنار هم قرار می گیرند و با هم همصدا می شوند گاهی به انها دست می دهد. توی این “شور حسینی” است که علاوه بر جیغ و ماتم و سینه زدن به عملیاتی مثل قمه زدن سیخ کردن تو همه جا ، ارتقاع مقام می یابند” و حتی گاهی برای کسب مقادیری ثواب اضافه کارهای دیگری هم می کنند که لازم نیست اینجا واردش شوم.

“شور حسینی” تبعیدیان مخالف رژیم حسینی در خارج کشور انواع دارد .در میان کمونیستها حامیان منصور حکمت از همه شهره تر هستند خصوصا حامیان تقوائی و حومه!از انجا که منصور حکمتشان گفته بود که حزبش غربگراست و “غربی” حامیان او مثل همه حامیان “ذوب شده در ولایت” چند قدم از او جلوتر می روند و همانطور که حجازی به خمینی گفت”بگو امام زمانی بگو” اینها با کله می پرند تو دامن فرهنگ عقب مانده ای که در غرب توسط نظام سرمایه داری فروخته می شود.

لذا من ریشه این ماجرای “شدت حمایت از یوتانازی” را این می بینم که راوی ما دچار شور حسینی وسط اروپا یا قاره امریکاست! یکجوری غرب را با مدرنیته و تعقل یکی گرفته و لذا مهملات لیبرال و پست مدرن را هم تحفه نطنز تصور می کند.و درد آورتر اینست که بنام چپ و کمونیزم!

لذا این می شود که وسط مبارزه واقعی انسانیت برای زندگی بهتر این ادم مبتلا به شور حسینی از “حق مردن خوب” حرف می زند و نمی بیند این بقالی جدیدی است که متفکران سرمایه داری ساخته اند تا از دست پیرها و بیماران زودتر خلاص شوند انهم بنام “احترام به انسان” .بله غرب و سرمایه داری کارش اینست! یادمان باشد همینها در امریکا جنگ سرمایه داران شمال امریکا و زمین داران برده دار جنوب امریکا را “مبارزه با برده داری” نامیدند ! همینها که جنگهای جهانی را که بخاطر تثسیم قدرت و ثروت انجام شده بنام “مبارزه با فاشیزم و مبارزه برای آزادی” جا زدند و میلیونها میلیون زندگی را نقله کردند و بعد کنار هم به ریش خلائق بلند خندیدند!

در ادامه مقاله اولم در مخالفت با عمل شنیع قتل بنام ترحم(یوتانازی) در این مقاله به بخشی از الترناتیو ادمهای عاقل و پزشکان انساندوست که شاید نزدیک به ۴ دهه است در دنیا دارد جاباز می کند بپردازم بنام طب و مراقبتهای  تسکینی یا پالیتیو:

(۱)طب و مراقبتهای تسکینی چیست و چرا بخشی از راه حل درد و رنج بیماران است:

اواخر دهه ۶۰ میلادی بسیاری پزشکان و دست اندرکاران درمان به این نتیجه رسیدند که پزشکی و درمان معاصر به اندازه کافی مجهز نیست برای پاسخگوئی به بیماران ترمینال انها که درد می کشند و در حال مرگ هستند. لذا در غرب فعالیتهائی اغاز شد ابتدا برای ساختن موسساتی که تخصصی از این بیماران مراقب کند بنام هاسپیس و بعدا دیدند این کافی نیست و گاها بیماران حتی نزدیک به مرگ نیستند و درد می کشند و به مراقبتهای ویژه نیاز دارند .اینطور شد که طب و دانش پابتیو یا تسکینی شکل گرفت:

هدف از طب و مراقب  تسکینی بهبود کیفیت زندگی بیمار و خانواده وی درمقابل مشکلات تهدید کننده بیماری از طریق تسکین و پیشگیری از علائم بیماری بطور زودهنگام و موثر از جمله درد و دیگرعلائم آزار دهنده بیماری و همچنین در راستای رفع نیازهای روحی، روانی و اجتماعی بیمار.طب پالیتیو مجموعه خدمات گسترده برای درمان علایم , استرس ها و ناخوشی های ناشی از بیماری های صعب العلاج است که همراه با درمان اولیه جهت بیماران مراحل آخر بیماری در نظر گرفته می شود.
در واقع هدف اصلی طب پالیتیو، ارتقای کیفیت زندگی بیمار و اطرافیانش به حداکثر ممکن ازطریق کنترل علایم آزار دهنده بیماری زمینه ای به طرق تخصصی پزشکی،حمایت های معنوی ، روان شناختی، اجتماعی و اطلاع رسانی می باشد.معمولاً ارائه مراقبت های طب پالیتیو به صورت تیمی زیر نظر متخصص طب پالیتیو و در اماکن مختلف مانند بیمارستان، و  خانه بیمار”hospice و امثال آن انجام می گیرد

تخصص طب و مراقب تسکینی کارش اینست که وضعیت بیمار را از جهت مقدار درک او از بیماری و قدرت تصمیم گیری او بسنجد و عموما از روانپزشک و رواندرمانگر مشاوره بگیرد همینطور از رشته های تخصصی دیگر و تیمی بسازد اطراف بیمار و خانواده او تا این سفر زندگی را که گاها تا مرگ فاصله زیاد ندارد هم کم درد کند هم با کیفیت. چرا که روند مرگ را باید تبدیل به یک تجربه جمعی زیبا و دلنشین کرد و مانع عذاب بیماری و درد شد. اینها مهمترین سنگریست که حامیان یوتانازی برای توجیه این عمل کثیف پشتش مخفی می شوند!

(۲)تجربه شخصی من در زمان درمان و مراقب از بیماران سرطانی و روبه مرگ:

من سالهاست به سبب حرفه و رشته تخصصیم بارها و بارها در کنار متخصصین طب تسکینی به مراقب از بیماران مبتلا به سرطان یا سایر بیواریهای ترمینال که عموما دچار درد هم هستند قرار داشته ام و از این تجربه گرانبها بسیار اموخته ام.

خدمت به بیمارانی در این وضعیت به من بسیار اموخته که مهمترینش اینست که اون عده کمی که طالب مرگ بوده اند یا افسرده بودند یا دچار ناامیدی و دردی و محروم از مراقبتهای علمی لازمه.

اکثریت مطلق بیمارانی که من دیدم از مراقبتهای تسکیتی استقبال کردند و اگر از قدرت تفکر عاجز بودند خانواده انها حامی مراقبتهای تسکینی بوده اند.

در طول همه این سالها طبابت من ندیدم ادمهائی که مراقبتهای تسکینی لازم به انها ارائه شود و لجوجانه و “بشدت” خواهان یوتانازی شوند! 

بله دیده ام ادمها در این دوران دچار افسردگیهای شدید شده اند و طبقعا خواست انها برای مرگ نمی تواند قانونا و اخلاقا بعنوان خواستی اخلاقی و قانونی اجرا شود و عموم اینها هم بعد درمانهای لازم حتی یکی دو هفته نظرشان عوض شده!

در میان پزشکان و پرستاران و دستاندرکاران درمان هم ندیدم ادمهائی که به مراقبتهای تسکینی اشنا باشند و به “شدت” حامی یوتانازی باشند! این هم از تجربه شخصی من!

خلاصه کنم:

من فکر می کنم که اگر ادم بتواند در زندگیش و عملش دچار تناقض نباشد و بلد باشد فکر کند و شحاعت داشته باشد که واقعیتها را واقعا ببیند و توی زندان ذهن خودش اسیر نشود زندگی فردی و اجتماعیش خیلی بهتر می شود و وجدانش که این روزها نظامها تلاش می کنند بی بها جلوه کند ، همواره جلودارش خواهد ماند.

بختیار پیر خضری کار خوبی کرد مقاله نوشت چون من را وادار کرد برای فارسی زبانانی که سایت آزادی بیان را می خوانند و امارا بیشتر دغدغه انسانیت دارند ، فرصتی یابند که پاسخ من را در کنار “شدت حمایت او از یوتانازی” کنار هم قرار دهند و خودشان قضاوت کنند.کدام عاقلانه تر انسانی تر و علمی تر است و کدام با معیارهای چپ می خواند؟

قرن ۲۱ همچنان قدرت در دست سرمایه داریست با اینکه اینهمه بدبختی ببار آورده چرا؟ ایا توپ و تفنگ این نظام را نگه داشته یا چیزهای دیگری در کار است؟ بله سرمایه داری معاصر از ابزارهای فرهنگی و فکری از مدیای جهانی شده استفاده می کند حتی “مدیای الترناتیو” را کنترل می کند.

ایده های انسانی را از درون توخالی می کند و با سم خود پر می کند! بنام دموکراسی ادم می کشد بنام ازادی لشکر می کشد خیلی غلط ها می کند .یکی از این کارها فروختن قورباغه یوتانازی است برای خلاص شدن از دست دردمندان و بیماران و پیرها و سالخورده ها ! 

توی زورق “حق مرگ خوب” به ادمها یاد می دهد که خیلی نارحت هستند لطفا “خوب بمیرند” و این را لابد فردا می گذارد توی اعلامیه حقوق بشرش! اگر نمی تواند خوب زندگی کردن را بیافریند می تواند ادمها را با “حق مرگ خوب” سرگرم کند و فریب دهد!

من خوشحال می شوم بختیار پیرخضری یا هر حامی دیگر یوتانازی بیاید و پاسخ بدهد.بگذاریم این مناظره ها بشود تا جامعه گم شده و درد کشیده ایرانی در ایران و خارج کشور چشمهایش با این مناظره ها بازتر شود و بالاخره عقل و منطق و علم و انسانیت بر کرسی بنشیند!

زندگی بر مرگ پیروز شود!

منابع بیشتر:

(۱)در مخالفت با قتل از روی ترحم بنام یوتانازی و بنام “چپ” , پاسخی به بختیار پیرخضری(سعید صالحی نیا)

www.azadi-b.com/?p=16954

(2)مطالبی در مورد طب تسکینی:

http://www.pezeshkonline.rr/index.php?ToDo=ShowArticle&AID=13675

Palliative care – Mayo Clinic

What Are Palliative Care and Hospice Care? | National Institute on Aging (nih.gov)

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate