مروری بر مبارزات طبقاتی درخشان جنبش کارگری در هفت تپه

ماهیت انقلابی طبقه کارگر به حکم دیالکتیک مبارزه طبقاتی، با هر گام در تجربه و آزمون و خطا،شکل های کهنه را پشت سر نهاد و فرم های نوینی را بر گزید تا پاسخگوی نیازهای مبارزاتی و طبقاتی خود باشد.

مبارزات طبقاتی کارگران در ایران، با حضور کارگران در سراسر ایران در خیابان ها، اما پراکنده از یکدیگر مشخصه ی سال ۱۴۰۰ است. اعلام اعتصاب سراسری کارگران پیمانی نفت و گاز در بیش از ۱۰۰ شهر ایران از سوی شورای سازماندهی اعتصاب ها در تابستان همین سال، اعتصاب های روزمره و رادیکال و حضور کارگران اعتصابی مجتمع نیشکر در هفت تپه، آموزگاران و فرهنگیان در سراسر ایران، کارگران بازنشسته، زنان، خیزش فورانی و صدها هزار نفره در خوزستان با فریاد آب و سپس در چهارمحال و بختیاری و اصفهان و صدها حضور همه روزه ی اعتراضی و مطالبات کارگری و تهی دستان در سراسر ایران، جامعه شاهد یک مبارزه طبقاتی رادیکال و رو به اعتلا است که از مرزهای تدافعی به سوی روند مطالباتی و سیاسی رویکرد می یابد.

در چنین شرایطی است که دیگر از کلی گویی ها، خاموشی و حاشیه گرایی های برخی عناصر و محافل و گروهبندی های سیاسی چپ و راست که ویژگی دوران رکود است، خبری نیست. با اوج یابی مبارزات طبقاتی، گروهبندی های سیاسی نیز به جنب و جوش و به واکنش می گرایند. در چنین جامعه ی در گرداب بحرانی، هیچ نیرو و نیز فردی حتا، بسته به دوری و نزدیکی به گروهبندی های اجتماعی و طبقاتی و یا دست کم برای اعلام هویت و حضور و حیات خویش نمی توانند خاموش بمانند

در تابستان ۱۴۰۰ در برابر و واکنش به جنبش کارگری به ویژه در مجتمع نیشکر هفت تپه، در برخی رسانه های اینترنتی و به ویژه اتاق های گفتگو (کلاب هاوس) گرایشی از سوی کسانی برجستگی می یابد تا جنبش کارگری را دو قطبی جلوه دهند. اینان را می توان به دو دسته تقسیم کرد.

دسته نخست، ترکیبی از گرایش سندیکالیستی و اتحادیه گرایی صنفی مطلق است که از سوی برخی به ویژه در خارج کشور از سوی طیف اتحادیه هیا صنفی گرایان و رفرمیست ها تقویت می شود. این گرایش، سابقه ای همزاد با جنبش کارگری دارد و در جنبش و مبارزه طبقاتی واقعی و امری است طبیعی و مزمن به سان یک آسیب  رسان کهنه. اما گرایش دوم، شوراگرایانه در هفت تپه و پیشتر در فولاد اهواز روند ضروری و پاسخگو به نیازهای مبارزاتی این برهه بوده است. این فرایند مجمع نمایندگان است که از سوی سوسیال دمکراتهای میانه، تلاش می شود مجمع عمومی نامیده شود و «ناپایدارش» بنامند! در عمل شوراگرایانه و پایدار از سال ۹۶ به بعد نزدیک به ۵ سال، در هفت تپه، با سازماندهی مسئولانه اعتصاب ها را به پیش برده بود. این روند به تجربه و آزمون کارگران به چهره ی بارز جنبش جاری کارگری در آمده و در چنین مسیری به سازماندهی اعتصاب ها، طرح مطالبات، اعتراض ها، همایش ها و شعارها و تاکتیک ها و آزمون و خطاها می پردازد.

در خیابان های اعتصاب و اعتراض، این یک اعلام ضروری بود که: « سندیکا قبلا بوده اما ما مجمع نمایندگان را انتخاب کردیم و بهتر جواب داده. تشکل پایدار ما مجمع نمایندگان و شورای مستقل ماست. ما در هفت تپه اثبات کردیم که مجمع نمایندگان برتر از سندیکا و شورای اسلامی است». و اعلام اینکه، «افرادی در فضای مجازی با اهداف خاص علیه ما صحبت میکنند که از روی غرض و مرض است» افشای اخلاگری ها بود.

اعلام ضروری از سکوی کارگران: «تشکل پایدار ما مجمع نمایندگان و شورای مستقل ماست»  افشاگر سندیکالیسم و اخلاگران و شورای اسلامی کار بود.

کارگران پیشتاز در روز دوشنبه – ۱۲ مهر ۱۴۰۰ درهفتمین روز همایش و اعتصاب در هفت تپه – در برابر فرمانداری شوش و سپس راهپیمایی در بازار شوش، از عزت نفس و اعتبار و دستاوردهای خود دفاع کردند. این اعلام هزاران کارگری شورایی بود با دهها هزار کارگر و پشتیبانان جنبش کارگری. این اعلام از  سکوی  کارگران در خیابان ها شوش و هفت تپه بود که اعلام کرد: «سندیکا قبلا بوده اما ما مجمع نمایندگان را انتخاب کردیم» و فریاد زد: «تشکل پایدار ما مجمع نمایندگان و شورای مستقل ماست» و « ما در هفت تپه اثبات کردیم که مجمع نمایندگان برتر از سندیکا و شورای اسلامی است» و به بعضی ها پاسخ دندان شکنی داد که: «افرادی در فضای مجازی با اهداف خاص علیه ما صحبت میکنند که از روی غرض و مرض است.» کسانی که علم انکار و حمله به شوراگرایان و شوراگرایی باید به ابراهیم عباسی و شورایی با بیش از ۵ هزار عضو در هفت تپه و طبقه کارگر، جنبش کارگر و جنبش سوسیالیستی سراسر ایران پاسخ دهند.

سخنان نماینده شجاع کارگران هفت تپه، پاسخی مسئولانه و  ضروری کارگران هفت تپه است. پاسخی به یک پروژه و به کسانی که مدتهاست به تحریف موضوع پرداخته و به شعور و فهم کارگران همچنان توهین می کنند. اعلام آشکار این واقعیت گامی در جهت نیرومندسازی رویکرد شورایی و مبارزه کارگران بوده است. پاسخگویی کارگران شورایی در هفت تپه و پشتیبانان این رویکرد، زمانی ضرورت یافت که با سوء استفاده، دست به اقداماتی زد. باید در برابر این هجوم که مورد بهره برداری های امنیتی و ضربه علیه کارگران نشان گرفته بود، برآمد. این سیاست نه سندیکالیستی بود و نه رفرمیستی، تلاشی بود تخریبی علیه رویکرد ساختار نوین شوراگرایی و خطرناک به بهای تخریب، آن هم در شرایط حاد مبارزه طبقاتی که هفت تپه را زیر ضرب می گرفت. پاسخ مسئولانه و کوبنده ی کارگران در هفت تپه و فعالین و پشتیبانان جنبش کارگری، به خوبی آشکار کرد. 

پای پروژه ای مخرب در میان بود که برای نفی و انکار نهادها و ساختارهای نوین و پیشتاز رویکرد شورایی و دخالگتری های مستقل و سرنوشت ساز جنبش کارگری، اخلاگرایانه، به کار گرفته شده بود. 

تلاش نوشتارهای و گفتارهای شوراگرایان از یک ضرورت طبقاتی و مبارزاتی سرچشمه می گرفت و آن فقط و فقط، در میان گذاردن واقعیت و ضرورت زیر بود:

 

که کارگران در عمل با عبور از صنفی گرایی و پای نهادن در ساختارنوین شوراگرایی که پایدارانه به ویژه بیش از ۴ سال است عرصه را بر رژیم تنگ کرده، دستآوردهای ارزنده ای داشته، الگویی برای سراسر ایران شده و با ادغام سازماندهی نوین، به نام مجمع نمایندگان که با  مجمع عمومی تفاوت دارد، به میدان و ساختار و سبک کار نوینی دست یافته اند. 

نکته بارز این برهه آن بود که جنبش کارگری رو به اعتلاء و فرارویی است. سازمانیابی جنبش کارگری در ایران، به میدان نوینی پای گذارده بود. کارگران هفت تپه، نماد طبقاتی و سکوی این رویکرد است. این یک رویکرد، اعتلایی و شوراگرایانه است. این برآمد، سبب شده بود که نه تنها شیفته گان رفرم و صنفی گرایی و نیز سکت هایی مزمن، بلکه رضا پهلوی هم از اتحادیه های کارگری و ضرورت حضور و تشکل یابی کارگران سخن بگوید. اگر جنبشی در میان نبود و جنبش کارگری در رکود بود، این همه جنجال و فریاد نیز در میان نبود. جنبش کارگری به بیانی دیگر، یک «برند» شده است که هرکسی حتا سکت های خانوادگی، به تکاپو افتاده تا کالای خود را با مارکی عامه پسند به بازار آورند. شیفته گانی با پسوند کارگری و سوسیالیستی که با فریب «دوم خرداد» و پروژه خاتمیسم به اصلاحات دخیل بسته بودند پس از نزدیک به ۱۸ سال هویدا شدند و غوغا کردند. این نگرش با اصلاحات خاتمیسم به جای «تشکل محوری» به تز «هژمونی بر جنبش توده ای» دخیل بسته به “اصلاحات سیاسی” خاتمیسم، نزدیک به ۲۰ سال در اعوجاج و زیگزاگ، گویی دوران جدیدی آغاز شده رخ نمودند. این خیزش دوباره در برابر خیزش نوین که یک «هیاهو» نبود، بلکه واکنشی از یک کارزار طبقاتی پرخروش و امیدوارکننده بود.

اخلالگران در هفت تپه

 در چنین شرایطی، عوامل اخلالگر و وابسته به کارفرما، از جمله سه نفر از افراد باقیمانده از سندیکای سابق که به دستگاه سرکوب رژیم پیوسته اند، و سوء استفاده گرانی اخلال می کنند. کانال مستقل کارگران هفت تپه اعلام کرد: «جلیل احمدی که قبلا عضو هیات مدیره سندیکای کارگری هفت تپه بوده و الان دبیر شورای اسلامی کار در هفت تپه است»! یکی از آن سه نفر بود. 

از سوی دیگر، رفرمیستها و سندیکالیست ها، با تبلیغات میان تهی، در برابرروند شوراگرایانه مجمع نمایندگان یا همان شورایی که در هفت تپه اعلام شد، به اخلالگری برخاسته بودند. اینان، در کشاکش شدت یابی مبارزه طبقاتی، باید خودی نشان می دادند. اینان در پروپاگانداهای خود، به ترفند انحرافی سندیکا در برابر شورا پرداختند، و وارونه نمایی کردند. مجمع نمایندگان هفت تپه را انکار کردند و به همین هدف آنرا «مجمع عمومی» و ناپایدار می نامیدند و از نام سندیکایی در ناکجا ویران، به عنوان یک «تشکل پایدار» به اخلالگری پرداختند. در واکنش به این سوء استفاده ها و شوراشکنی ها بود که نماینده آگاه شورایی هفت تپه ابراهیم عباسی در در برابر فرمانداری هفت تپه اعلام کرد:

ابراهیم عباسی منجزی، دوشنبه – ۱۲ مهر ۱۴۰۰ روز هفتم اعتصاب از سوی  مجمع نمایندگان اعلام کرد:”ما در هفت تپه اثبات کردیم که مجمع نمایندگان برتر از سندیکا و شورای اسلامی است”

“در هفت تپه ما یک شورا داریم  که پنج هزار نفری است و ما با خرد جمعی تصمیم میگیریم. تشکل ما مجمع نمایندگان است که اگر کم و کسری هم داشته اما موفق بوده. ما در شورای اسلامی  را گل گرفتیم چون خائن است. سندیکا قبلا بوده اما ما مجمع نمایندگان را انتخاب کردیم و بهتر جواب داده. تشکل پایدار ما مجمع نمایندگان و شورای مستقل ماست. ما در هفت تپه اثبات کردیم که مجمع نمایندگان برتر از سندیکا و شورای اسلامی است. افرادی در فضای مجازی با اهداف خاص علیه ما صحبت میکنند که از روی غرض و مرض است، از روی حسادت است و نه برای نقد”.

 این پاسخی کوبنده و کارگری به پروپاگاندیست ها و غوغاسالاری هایی که سامانیابی نوین مجمع نمایندگان که تداعی کننده ی شوراگرایی را «بی ثبات» و  «مجمع عمومی» می نامیدند بود. 

«آلترناتیو_ما_شوراهای_کارگری_است!» غوغاسالاران حتا این اعلام کارگران را ناشنیده و انکار کردند.

نتیجه رای گیری شورایی در مجمع عمومی کارگران هفت تپه

 یک روز پیش از همایش اعتراضی کارگران هفت تپه در برابر استانداری خوزستان در اهواز که در نوع خود هم سهمگین بود و هم شجاعانه، تراکت زیر برای نخسیتن بار در هفت تپه-کانال مستقل اعلام شد:

En bild som visar text

Automatiskt genererad beskrivning

اعلام شد که: «تصمیم به حضور در اهواز و مقابل استانداری تصمیم جمعی همه ما بوده و نه نمایندگان ما در مجمع نمایندگان کارگری. اگر این دوستان زحمتی میشکند فقط زحماتی از طرف ما بر گردنشون هست و اگر هم قرار باشه فردا برن جلسه همونجا باید رای گیری کنیم و بگیم خط قرمز ما چه چیزهایی هستن.»

کارگران با خرد جمعی اعلام کردند: «تا رسیدن به مطالبات به اعتراض و اعتصاب ادامه خواهیم داد!»

«بارها اعلام کردیم یا شرکت باید تماما به اسم کارگران بشه یا موقتا دولتی و زیر نظر هفت طرح اون هم با نظارت شورایی!» این یک اعلام آگاهانه و پیشتازانه بود. 

 به سوی ستاد مرکزی سرکوب، استانداری

دوازدهمین روز اعتصاب و اعتراض شنبه – ۱۷ مهر ۱۴۰۰

«خیل عظیم جمعیت کارگران هفت تپه برای اعلام اعتراض به اهواز میره. سختی راه و هزینه و مشقات رو به تن میخریم. استاندار وظیفه خود می دانست تا در برابر کارگران بایستد و در جمع کارگران نیامد تا مطالبات کارگران را نشنود. کارگران به اهواز رفتند  و اعلام کردند:«استاندار و رئیس جمهور باید از کارگران هفت تپه ادب بیاموزن. خلیلیان (استاندار جدید) داره راه همون شریعتی رو میره. اونا اسمشون اصلاح طلب بود اینا اسمشون اصولگرا و انقلابی! همه سر و ته یک کرباسند!»

اسماعیل بخشی باید به کار برگردد

این خواست مرکزی کارگران بود: «همکار و نماینده عزیز ما اسماعیل بخشی هنوز به کار برنگشته است.»  بازگشت به کار کارگران اخراجی از جمله اسماعیل بخشی یکی ازخواست های اصلی اعتصاب و اعتراض ها بود. اسماعیل جرمی مرتکب نشده بود. اسماعیل از حقوق قانونی کارگران دفاع کرده بود و پرونده فساد اسدبیگی ها را برملا و حکومت به ناچار اسدبیگی را به زندان و رد مال محکوم کرد. اما، اسدبیگی هنوز آزاد و رها می چرخید، در حالیکه اسماعیل بخشی هنوز به خانه نشینی محکوم و حکم اخراجش لغو نشده است. کارگران اعلام کردند: «به چنین آدم سالمی باید جایزه داد و روی چشم گذاشت. اما در مملکت ما باید زندان برود و رنج ببیند و از کار اخراج شود. ما این بی عدالتی را تحمل نمی کنیم. اسماعیل باید سریعا به کار بازگردد.» 

اسماعیل بخشی از مجمع نمایندگان و پایدار هفت تپه، «جرم» بزرگی مرتکب شده بود. او بر سکوی هفت تپه در سال ۹۷ اعلام کرده بود: 

آلترناتیو ما جمعی و شورائی است، ما فرد محور نیستیم، فردطلب نیستیم، فرصت طلبان و‌ناسیونالیستها و نژاد پرست ها و مرتجعین خودشان را به ما نجسپانند، آلترناتیو ما شوراهای کارگری است، یعنی جمعی تصمیم بگیریم برای سرنوشت خودمون، از پایین حکم صادر می کنیم، هر چی از بالا زدن تو‌سرمون بسه!!

  

دستاوردها و مطالبات این دوره

  • سازمانیابی رویکرد شورایی در مجمع نمایندگان و بیش از ۵ سال مبارزه پی گیر به رهبری این  ارگان پایدار طبقاتی
  • خلع ید حکم گرفت وحکم هم به دستگاه های دولتی ابلاغ شد.
  • بازگشت به کار بیش از ۱۵ کارگر اخراجی از جمله محمد خنیفر و ایمان اخضری. بازگشت  به کار اسماعیل بخشی، سالار بیژن‌پور و عظیم سرخه که باگذشت حدود سه سال هنوز نا مشخص است.
  • پیشبرد خواست  کیفرخواست. روز ۲۱ مهرماه، قوه قضاییه حکم بیست سال حبس قطعی برای مهرداد رستمی و امید اسد بیگی به جرم «مشارکت در اخلال در نظام ارزی کشور»
  • تعیین تکلیف فوری مدیریت شرکت و شفاف‌سازی نحوه و قیمت واگذاری شرکت به دولت و بانک،
  • پرداخت فوری حقوق‌های معوقه و سایر مطالبات قانونی،
  • – سرعت بخشی به انجام عملیات کشت و اُورهال. تمدید قرارداد فصلی‌ها،
  • و مختومه شدن پرونده فرزانه زیلابی وکیل شجاع  کارگران، هنوز در صدر مطالبات کارگران هفت تپه قرار دارند.

http://cpiran.org/wp/wp-content/uploads/2021/05/AACFADE7-591A-4C85-99FC-B490E9B917BD.jpeg

همایش کارگران فصلی  در برابر نقشه اختلاف

ایجاد اختلاف بین کارگران فصلی هفت تپه توسط مدیران اسدبیگی و مدیریت جدید و سیاست استخدام نکردن فصلی ها ترفند مدیریت جدید بود. خواست کارگران استخدام همه همکاران نیبر و لیلکو  بود. همه غیرنیشکری ها هم باید استخدام بشوند بهانه هایی مانند سال استخدام، ایجاد اختلاف بین کارگران فصلی بود.

روز جمعه ۵ آذر۱۴۰۰ سه نفر از نمایندګان کارگران فصلی با نماینده شوش و رییس اداره کار شوش و فرماندار کرخه در دفتر فرماندار  جلسه ای برګزار کردند که خواست تعیین وضعیت و قرارداد فصلی ها پیگیری شود. نتیجه این جلسه و وعده ها به گزارش کارگران اینست: 

قرار شد روز سه شنبه با مدیریت هفت تپه فتحی مکوندی و ناصری مدیریت ۷طرح، جلسه ای برګزار کنند و نتیجه این جلسه را به کارګران فصلی اعلام کنند . 

در این جلسه، کعب عمیر نماینده شوش و عبدالخانی رییس اداره کار برای ایجاد تفرقه و چند دستگی به نمایندگان فصلی گفتند که «ما فعلا استخدام فصلی ها را به دو قسمت تقسیم میکنیم. قسمت اول کارگران ۹۵ و ۹۶ که از ۳۰۰ روز تا ۵۱۴ روز سابقه دارند استخدام میکنیم و قسمت دوم از ۱ روز تا ۳۰۰ روز را استخدام میکنیم.» نمایندگان در برابر این نقشه ضد انسانی، فراخوان دادند:

 همکاران فصلی اتحاد! اتحاد!

روز شنبه ۶ آذرماه ۱۴۰۰،  شماری از کارگران فصلی شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، ابتدا در برابر ساختمان اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان شوش و سپس در برابر ساختمان فرمانداری این شهرستان، دست به همایش اعتراضی زدند. کارگران معترض خواستار رسیدگی به وضعیت استخدامی و شغلی خود بودند.

یکشنبه ۷ آذر ۱۴۰۰ هشتمین روز اعتصاب و تجمع کارگران فصلی هفت تپه در مقابل فرمانداری شوش. و اعتصاب و همایش  تا روز تنظیم این نوشتار (۱۰دی ماه ۱۴۰۰/ دسامبر ۲۰۲۱) همچنان ادامه دارد.

کارگران با شعارِ نان، کار، آزادی و اداره شورایی از سال ۹۶ با رویکرد پیشروتری در صحنه ی مبارزات طبقاتی ـ اجتماعی پای نهاده اند. این رهیافت، نیز در برخی مراکز کارگری در حال تجربه و مادیت یابی است.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate