نکاتی در مورد پروفایل روانشناسی فردی و اجتماعی “حمید نوری” 

مقدمه:

مقاله دکتر کریم قصیم را در موضوع حمید عباسی(نوری) خواندم و خواندن آنرا به خوانندگان توصیه می کنم.(۱) ایشان نکات مهمی را در مورد پروفایل حمید عباسی ارائه دادند و در بخشی از مقاله شان اشاره کردند که “نمی توان از راه دور به لحظ تخصصی ارزیابی علمی ارائه داد”.

من با این نکته ایشان مخالفم و مدعی هستم نه تنها می شود بلکه وظیفه دانشمندان رفتار شناسی و ازادیخواه است که “از راه دور” به ارزیابی تخصصی این جانور دوپا بپردازند.

اما چرا می شود و چرا باید این کار را کرد؟

اولا می شود چرا که بسیاری دانشمندان این علم بسیاری جانوران دوپا را از هیلر تا خمینی تا همین ترامپ شارلاتان از راه دور بررسی کردند و به بشریت در شناخت این جانوران کمک سرشاری کردند.

دوما: باید اینکار را کرد چرا که این جانواران دوپا همواره در تاریخ بشریت حاضر بوده انددر همه دنیا و انسانیت از دست اینها خلاصی نداشته و راه مقابله با اینها شناخت اینها و زمینه های بوجود آمدن و بازتولید اینهاست. لذا وظیفه مهمی بدوش دانشمندان علوم رفتارشناسی و دانش عملکردی مغز است که بر دیگران نیست.

رفتارشناسی و دانش عملکردی مغز امروزها بسیار پیشرفت کرده و مبانی بیولوژیک محیطی فردی و اجتماعی بروز پدیده هائی مثل حمید عباسی از ازمایشگاه گرفته تا فضاهای بالینی بسیار روشنتر شده است.

در این مقاله من تلاش می کنم لایه هائی از شخصیت فردی و اجتماعی این جانور دوپا یعنی حمید عباسی را بشکافم و امیدم اینست که به مرور با شناخت بیشتر از او چه در دادگاه و چه زمینه های زندگی او همه ما یاد بگیریم چکار کنیم که این جانوران دوپا سر راه جامعه انسانی سبز نشوند:

(۱)محورهای تشخیصی لازم ، ایا فراهم هستند؟

بعد از ماهها شنیدن “دفاعیات” حمید عباسی حتی بنا به نوشته دکتر قصیم محورهای تشخیصی معینی فراهم شده اند. یک رفتارشناسی با کسری از این زمان می تواند تشخیص بگذارد. به کمک اینترنت و گزارشات حاضران و شاهدان و نوارهای این جانی رژیم اسلامی حتی بیاناتی که خودش قبل از دستگیری انتشار داده دیگر چه می ماند که مبانی تشخیصی شخصیت این جانی انهم و دقیقا از دید علمی ارائه شود؟

البته این درست است که همه ابعاد پاتولوژیک این فرد هنوز شناخته شده نیست.حتی در صورت حضور این جانی در کلینیک هم روند تشخیص ادامه خواهد داشت.

از انجا که بررسی سایکوپاتولوژیک امروزه از مسیر بررسی ژنتیک ، تاثیرات دوران کودکی و تجارب زندگی و کانتکس اجتماعی و فرهنگی عبور می کند لذا بررسی تشخیصی هم در بهترین حالت روندی است و علمیت تشخیص بخاطر روند بودن مراحل تشخیصی زیر سوال نمی رود.

دادگاه حمید عباسی طی ماهها ادامه داشته و چند ماه اینده در سال ۲۰۲۲ هم ادامه خواهد داشت.من بر خلاف دکتر قصیم به نتیجه دادگاه و پیگیری دادگاه خوشبین نیستم چرا که تاریخ نشان داده چگونه جانی ترین جانیان تاریخ چگونه از لای چرخهای عدالت بورژوازی فراری داده شده اند .اما همانطور که در مقالاتم توضیح دادم این به عهده ازادیخواهانست که نگذارند عدالت پایمال شود.این بحث جانبی را رها می کنم و روی موضوع تشخیص بالینی حمید عباسی متمرکز می مانم.

(۲)لایه سایکوپاتولوژیک فردی حمید عباسی و زمینه های فردی:

با دکتر قصیم موافقم که محورهائی بیانات و اعمال حمید عباسی را در دادگاه مشخص می کند که من در محورهای کلی زیر دسته بندی می کنم:

الف: خودشیفتگی قابل ملاحظه

ب: استفاده منظم از دروغ

ج: استفاده از متدهای مانیپولاتیو برای فریب دادگاه و افکار عمومی

د: خود را مظلوم و مورد ستم نشان دادن و “گناه” را به گردن دیگران انداختن

ه: خودبزرگ بینی شدید

و: لذت بردن از زجری که زندانیان می بردند(بنا به گزارش شاهدان)و بی تفاوتی نسبت به زجرهائی که به زندانیان وارد کرده

خوب اینها علائم دو اختلال شخصیت هستند بنامهای اختلا ل شخصیت خود محور و سایکوپات. از انجا که این خصائل در طول مدت عمر ادامه داشته اند ، تشخیص اختلال شخصیت کاملا محقق است.چه این ادم در کره زمین باشد چه در کرات دیگر سخن بگوید و مشاهده گر عالم هر جا باشد می تواند تشیص بگذارد.

اینکه این دو اختلال شخصیت بر چه زمینه های ژنتیک یا محیطی ایجاد شده اند بحثی است که باید با بررسیهای بیشتر این جانور دوپا انرا دقیق کرد که همانطور که گفتم از دقت علمی تشخیص کم نمی کند بلکه انرا دقیقتر می کند.

(۳)زمینه های فردی  اختلالات شخصیتی حمید عباسی:

آیا اختلالات شخصیت حمید عباسی ، نسبت به محیطی که در دوران بلوغش مواجه شده شکل گرفته؟ من بعید می دانم. ریشه های شخصیت و اختلالات شخصیت بطور عموم در دوران کودکی است. چه بخش ژنتیک آن و چه تجارب دوران کودکی مشکلاتی که کودک تجربه می کند.ستمهائی که در کودکی به کودک وارد می شود.رابطه کودک با مادر و پدر در دهسال اول کودکی. اینها را باید بعدها در مورد حمید عباسی بررسی کرد. اما هر چه هست نمی شود این بابا ادم سالمی بوده باشد و بعد به گله حزب الله پیوسته باشد به این نوع جانور تبدیل شده باشد.او حتما باید زمینه های اولیه داشته باشد و طبیعتا تحت شرایط تمامی علائمش تشدید شده باشد. اینجاست که باید رفت سراغ اون شراطی که از این ادم بیمار یک هیولای جانی کامل می سازد.

(۴) رابطه تثبیت شخصیت سایکوپات در بستر شغل ادمکشی و شکنجه که به او واگذار شده:

دو نظریه اساسی در مورد ریشه ساخته شدن شخصیت سایکوپات وجود دارد .یکی نظریه ژنتیک و دیگری نظریه محیطی.از دید من در شخصیت سایکوپات نسبتهای مختلفی از این دو وجود دارند و در موارد مختلف یکی از این دو عامل نقش اساسی تر دارند.

آنها که زمینه های ژنتیک بیشتر دارند در سابقه خانوادگیشان مشخص است.از دوران کودکی از ازار و اذیت دیگران لذت می برند حتی از ازار جیوانات. در مورد حمید عباسی باید رفت سراغ دوران کودکیش و او را بهتر شناخت.

اما انچه در علم عملکردی مغز مشخص شده ، اثرات مواجه با درد و زجر دیگران در مغز است خصوصا وقتی این مشاهده تبدیل به امری روزمره شود.

نغییرات اناتومیک و پاتولوژیک مغز ،ثانویه به تحریکات مداوم ناشی از مشاهده زجر و شکنجه دیگران:

تصویر برداریهای اناتومیک و عملکردی مغز نشان داده که مشاهده متناوب زجر و شکنجه ادمها بخشهائی از مغز را دچار اختلال می کند و به مرور زمان مراکزی از مغز (در سیستم لیمبیک و حافظه ای) دچار اتروفی می شوند و نیاز به تحریک مداوم می یابند.

بواقع ادمی که بطور مداوم در زندانها مامور شکنجه و اعدام می شود دقیقا “معتاد” به ادامه این شکنجه کردنها و اعدام کردنهاست. روزی بیدار نمی شود مگر به نیاز به شکنجه کردن و اعدام و ازار دیگران. تنها از این طریق است که او احساس “معمولی بودن” می کند.

(۵)نفش ایدئولوژی زدگی و شستشوی مغزی در اغاز و تداوم رفتارهای سایگوپاتی:

روند تشدید سایکوپاتی بی تردید در بستر ایدئولوژی زدگی و شستشوی مغزی ادامه می یابد.

بسیاری از جانورانی که به دردندگان هم نوع خود تبدیل می شوند “در ابتدا” و گاها با صداقت بدنبال “آرمانها و امال” مقدس اغاز کرده اند.

آرمانها و امال مقدسی که مدعی است “انگه مخالف است کافر است لذا ادم نیست و کشتن و شکنجه او عین ثواب است”.

در دادگاه حمید عباسی هم بسیاری شاهدان بر این نکته تاکیید داشتند که حمید عباسی و اراذل دیگر در زندانها بخاطر “نزدیکی به خدا” شکنجه کردند و اعدام! 

خوب این یک مسیر شناخته شده است که در ایران زمان خمینی پایه گذاشته شد .اما تقدس فقط اسلام نیست بلکه بسیاری ایدئولوژیهای دیگر منجمله ناسیونالیزم و لنینیزم و مائوئیزم و نازیزم و ..همه می توانند ابزار شستشوی مغزی شوند و از انسانهای نرمال جانوران درنده بسازند.

(۶)از بررسی حمید عباسی ها چه نتایجی می توان گرفت؟

اگر مظالب بالا نزدیک به حقیقت باشد ، بررسی رفتارشناسی فردی و اجتماعی حمید عباسی درسهای بزرگی به جامعه می دهد.

 حمید عباسیها نظامهای دیکتاتوری پهلوی و خمینی را ساخته اند و نتیجه این نظامها بوده اند.نمونه این ادمها در تمامی نظامهای دیکتاتوری و حتی “دموکراسی” دنیا وجود دارند انهم میلیونها.

در دالانهای اطلاعات امریکا و انگلیس و المان و فرانسه و سوئ بگیرید تا چین و روسیه و..همه جا اینها هستند. نظامها این جانواران را لازم دارند. این دروغ است که فکر کنیم این جانیان فقط در جامعه ایران دیده می شوند.

نظامهای پلیسی و نظامهای دموکراتیک هردو این جانوران شکنجه گر را نیاز دارند. قدرت و حکومتهای  طبقات حاکم نمی توانند بدون حمید عباسیها در قدرت باشند.

اما گذشته از لایه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ، حمید عباسیها نتیجه یک خانواده معوج و کودکی بیمار است. نقش مادر و پدر در خانواده و فرهنگی که در خانواده ها هست و عدم نظارت دولتها در روابط کودک و والدین یکی از معضلاتی است که سوئ رفتار والدین به کودک را افزایش می دهد.

اگر جامعه بخواهد امثال حمید عباسی نباشند باید دنبال همه این ریشه ها باشد.لایه های بازتولید جمید عباسیها را بازکاوی کند.

الان در مدیای غربی یک موضوع بسیار رایج بررسی رفتارشناسی جانیان است برای اموزش جامعه.جانیانی که لزوما در دستگاه سرکوب نیستند و به کشتن و شکنجه دیگران می پردازند و بدنبال شکار انسانها هستند. 

اینست که نقش بررسیهای علمی و دانشمندان علوم رفتارشناسی اینقدر اهمیت دارد.

(۷) آینده داستان حمید عباسی و امثالهم:

  

همانطور که در مقالات قبیلم گفتم صرف نظر از اینکه حکومت سوئد چه قرار و حکمی به حمید نوری بدهد تحربه دادگاه این جانی را باید بدقت انالیز کرد هم از جهت جوانب قانونی و هم جوانب فرهنگی اجتماعی و سیاسی.

بخشی از مشکل جامعه بعد سرنگونی رژیم اسلامی این خواهد بود که چگونه مراحل قانونی دادخواهی از این مزدوران را شکل دهد و در سطح بین المللی ابزاری شود برای اموزش جامعه ایران و دنیا.

دادستانی مزدوران اسلامی بخشی از روند ترمیم روانی اجتماع ایران است.اگر دادگاه نورنبرگ انهم در حدی محدود این فضا را ساخت که فاشیزم و ادمخواری محاکمه شود ، محاکمه اراذل اسلامی فرصتی جهانی است .فرصتی برای چندین نسل آینده هم در سطح خاورمیانه و هم در سطح جهان.

اما پدیدار شناسی اختلالات شخصیت منجمله سایکوپاتی محدود به بعد سیاسی ان نیست چرا که سایکوپاتها حتی بعد از سرنگونی رژیم اسلامی متاسفانه انگلهای خطرناکی هستند که جامعه را تهدید خواهند کرد و بخشی از این سایکوپاتها در فرقه های سیاه سیاسی هم تحدید سازمان خواهند یافت.

اینها را خواننده بحثهائی مقدماتی بداند و امید دارم در اینده این مباحث توسط دانشمندان و ازادیخواهان بیشتر باز شود.

 

منابع دیگر:

(۱)”حمید نوری” و تأملاتی در رفتار و گفتار او(کریم قصیم)

www.azadi-b.com/?p16506

(2)نکاتی در حاشیه دادگاه حمید نوری تا همینجا(سعید صالحی نیا)

www.azadi-b.com/?p=13608

(3)لزوم مداخله گری چپ در “دادگاه” حمید نوری(سعید صالحی نیا)

www.azadi-b.com/?p=11490

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate