نگاهی به برخورد “چپهای شکست نخورده در تکرار شعار شهرام همایون اینا”!

نقدی مختصر به “”پاسخهای دندان  شکن “عبدلله اسدی

مقدمه:

“پاسخهای دندان شکن” عبدلله اسدی با عکسی که خشم انقلابی ازش می بارد من را تکان داد و بزور داشتم باور می کردم که ایشان “خشم انقلابی” خود را نثار رفقای ۳۰ ساله حزبش که بخشی از تاریخ رهبری اون حزب بودند یعنی آسنگران و علی جوادی (:ه این دومی چند بار حتی بعد انشعاب از اون حزب با رای همین عبدلله اسدیها دوباره به کمیته رهبری حزب رسید) ، من را واداشت که که دقیقتر در “پاسخ نامه” عبدلله اسدی دقیق شوم آنرا چند بار بخوانم تا “استدلاهای ایشان” شاید از پشت “خشم انقلابی ایشان” هویدا شود و ذهن کنجکاو من را متقاعد کند!

در این مقاله من بیش از اینکه لازم بدانم در رد شعار “نترسید نترسید ما همه با هم هستیم” عاریه ای حزب تقوائی ، بحثی داشته باشم بیشتر دوست دارم در “متدهای “عبدلله اسدی دقیق شئم چرا که بررسی این متدها بیشتر از نقد شعار عاریه ای حزب تقوائی اقشاگر است!

(۱)مخاطب عبدلله اسدی واقعا کیست؟(۱)

 خواننده براحتی می فهمد که عبدلله اسدی مخاطبش حتی بیرون حزبش نیست! بلکه چند نفر “خودی” هستند که دو تاشان را نام برده! آدمهائی که بقول عبدلله اسدی ۳۰ سال  تو حزب بودند و من اضافه کنم در رهبری اون حزب که طبیعتا باید اکثریتی در اون حزب با اجازه تقوائی و اصغر کریمی، به رهبری رسیده باشند!

همین ها مورد “خشم انقلابی” عبدلله اسدی هستند!همینها هستند که بقول عبدلله اسدی “دو نفر را نتوانستند” جذب کنند! و قطعنامه هاشان رای نیاورده!

تجسم بفرمائید! توی اون حزب دو تا رهبر بودند ۳۰ سال تمام که بیخودی اونجا بودند منزوی بودند کسی براشان تره خورد نمی کرد و عبدلله خان ما هم اینها را ندیده می گرفت و شاید خودش بهشون رای می داد!

آیا کافر هستیم اگر بپرسیم این چگونه حزبی است؟ یک عده همینجوری ۳۰ سال بخشی از تاریخ رهبری حزب هستند و حالا بعد ۳۰ سال تبدیل شده اند به “چپ شکست خورده؟” خواننده خوب دقت کند و صبر باشد چون می خواهم دوباره دلیل عدم رویکرد کمونیستها به اینجور فرقه ها را نتیجه بگیرم!

(۲) “این شعار را عبدلله شنیده اما عیبی ندارد ، اول انقلاب بشود بعدش”!

من شخصا از عبدلله تشکر می کنم که شعار شهرام همایون را “شنیده”! و درش عیبی هم ندیده لذا آرزو دارد “مال حزبش کند”!

در ذهن عبدلله ، شعارها را از هم عاریه می گیرند.یک روز شعار را راست می سازد و فردا همسایه بغلی می آید از این راست “عاریه می گیرد ” که هیچ اصلا مال خود می کند! چرا؟

خوب آیا شهرام همایون و همفکراش اون شعار را اشتباهی تکرار می کنند؟ اصلا این شعار چپ بوده اینها اشتباه کردند ؟ یا اینکه مضمونا خط راست را نمایندگی می کند؟

عبدلله به ما می گوید که”خیر! چون حزب تقوائی خیلی فعال بوده حالا این شعار مال حزب است!”

البته من می گم اگه واقعا حزب تقوائی خیلی خوبه دیگه چرا لازم داشت از همسایه دست راستی قرض بگیره؟

البته اینهم جواب داره! مقاله عبدلله را یکبار دیگر بخوانید! عبدلله نظریه ای دارد که البته رهبرش گفته چون تو اون حزب جایگاه عبدلله ها نظریه دادن نیست ، رای دانست! لبیک گفتنست! ایشان در رهبری ذوب شده!

 مرکز نظریه عبدلله اینست که “اول انقلاب کنیم بعدش”!خوب دقت بفرمائید!

(۳)”اول انقلاب کنیم بعدش…” مایه شعار نترسیم نترسیم”!

اگر دقت کنید چند روز قبل محسن ابراهیمی از شعار “ما همه با هم هستیم” دفاع بامزه ای کرد! اما عبدلله جلوتر رفته و بخش “نترسید نترسید” را همه اضافه کرده تا کسی فکر نکند که خدای نخواسته رهبری حزبش چیزی اضافه یا کمتر از شعار شهرام همایون دارد! خوب از این بگذریم!

نظریه “آول انقلاب” سابقه تاریخیش به توده ایزم می رسد! حزب توده هم سال ۵۷ گفت” اول انقلاب کنیم بعدش خمینی را دور می زنیم” سوسیالیزم می سازیم! لذا “اول انقلاب اول همه با هم”! 

اینجور بود که توده ایزم شد سیاهی لشگر خمینیزم! اگر عبدلله نمی خواهد ما یادمان بیاید ما اما آدمهای سمجی هستیم هی یادمان می آید!

(۴) “شعار بر علیه راستها ندهید”!

 عبدلله دچار شور حسینی است و بدنبال رهبر و ذوب در لیدر! لذا همانکه تقوائی در دوران “جنبش سبزی” می گفت تکرار می کند! بله! با موسوی کشتی نگیرید” رسید به با شازده در نیفتید تا..قرض گرفتن شعار شهرام همایون و معصومه قمی را “حودی” اعلام کردن!

اجازه بدهید بپرسم که این “در نیفتادن با راست” بالاخره مرزی هم دارد؟ چطور است با خود اسلامیها هم در نیفیتیم؟ هر روز بیدار شیم هی عبدلله یادمان دهد که “در نیتفتیم” تا انقلاب بشود اول!

راستی شهرام همایون شعار داد تا انقلاب بشود؟ اینهم سوال است دیگر؟ اگر سوال کردیم می شیم چپ شکست خورده؟! نه واقعا!

(۵) “ما همه با هم هستیم” شعار ضد انقلابی است”!

نکته محوری در مقابل این شعار اینست که اساسا شعار “همه با هم هستیم” طرح شده(چه دوران قیام ۵۷ چه الان) که انقلاب نشود! بخشی از حکومت برود اما انقلاب؟ نشود!

چرا؟ چون وقتی “همه با هم بودند” طبقه انقلابی و سیاست انقلابی سرش کلاه می رود همانطور که در قیام ۵۷ همین شد!

مرزها روشن نباشد انقلابی در کار نیست بلکه جابجائی درون طبقه حاکمست! اینست که شعارهای همه با هم درون جنبشها چه در ایران چه جاهای دیگر مهندسی شده! بله مهندسی شده! یع دقت!

من ادعا می کنم که شهرام همایونها هم عددی نیستند که سازنده اینجور شعارها باشند.این شعارها توسط اطالقهای فکری بین المللی تزریق می شود و شهرام همایونها با میلیونها دلار بودچه تلویزیون ماهواره ای دارند برای انتقال این مدل افکار تا جنبشها حتما بدست راست بماند!

خلاصه کنم:

قرار داشتم در نقد شعار شهرام همایون بحثی باز نکنم اما بالاخره عبدلله خان که در لیدی تقوائی ذوب شده با “حشم انقلابیش” با حملات مضحکش به رفقای بغل دستیش باید در صحنه جامعه پاسخ بگیرد .او راهی بجز دنباله روی از تقوائی نمی شناسد در او ذوب شده اما شاید باشند فریب خوردگانی که هنوز این فرقه را دنباله منصور حکمت می دانند! خطاب من به اینها و جنبش کمونیستی است .خطاب من به ج.وانانی است که در ایران یا خارج کشور مدتی کنار اینها می ایستند و بعد از مدتی متنفر از سیاست و افسرده مفقود می شوند! خیر! اینها بی ربط هستند به جنبشی که منصور حکمت زمانی نمایندگی می کرد! امثال عبدلله ها در زمان زندگی منصور حکمت شهامت برخورد به مخالف اینگونه نداشتند!

کفگیر حزب تقوائی باید به ته دیگ خورده باشد تا عبدلله به متفکر این حزب تبدیل شده باشد!

منابع بیشتر:

(۱)کنگره ۱۲ حزب کمونیست کارگری وبرخورد چپ های شکست خورده(عبدلله اسدی)

 

www.azadi-b.com/?p=16227

(2)کشف دوباره و چند باره  الکل توسط محسن ابراهیمی و حزب تقوائی(سعید صالحی نیا)

www.azadi-b.com/p=15991

(3)چرا اکثریت کمونیستهای ایرانی از احزاب و سازمانهای موجود مدعی کمونیزم گریزانند؟(سعید صالحی نیا)

www.azadi-b.con/?p=15947

(4)برنامه شماره ۲۴۲ سخن روز …علل حزب گریزی کمونیستهای ایرانی 

www.azadi-b.com/?p=16179

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate