ابراهیم علیزاده در ادامۀ صحبتهای اخیر خود در میان اعضای جناح راست در کلن آلمان که از تلویزیون جناحیشان هم انتشار یافته است، به کنفرانسی که تقریباً سه ماه قبل در خارج کشور برگزار کردند و این کنفرانس از سوی جناح چپ مورد بایکوت قرار گرفت نیز اشاره میکند. او میگوید:
«تشکیلات خارج کشورمان کنفرانس خودش را گرفته است، مجاز بوده که آییننامۀ خودش را تنظیم کند، و این آییننامه هم دمکراتیک بوده مانند آییننامۀ قبلی و هیچ فرقی با سالهای قبل نداشته که بگوییم تغییراتی در آن داده شده باشد، مطابق این آییننامه کنفرانس خارج کشور گرفته شده و رهبری تشکیلات خارج کشور تعیین شده. آنها آن را بایکوت کردند، چرا بایکوت کردند، چرا بایکوتش میکنند معلوم نیست، آیا انحرافی از اساسنامه صورت گرفته؟ نه. »
ابراهیم علیزاده واقعاً خود را به بیعاری زده است. برای این به اصطلاح رهبری، گویا هنوز معلوم نشده است که چرا نیمی از اعضایحزب در کنفرانس مذکور شرکت نکردهاند! خودش پیشاپیش جناحش اساسنامۀ حزب را پایمال کرده، آییننامۀ آن کنفرانس و پروسۀ مربوطه از زیر دست خودش بیرون آمده و طی آن هیچگونه حقی برای شرکت اعضای جناح چپ در آن لحاظ نشده، هیچگونه هماهنگیای با ارگان مافوق یعنی کمیتههای مرکزی و اجرایی حزب به عمل نیاورده و با تخلفات آشکار و زیر پانهادن قرارهای مصوب حزبی و حتی زیر پا نهادن قول و وعدههای خود، علاوه بر عضوگیری جناحی، کسانی را نیز به عنوان عضو و نماینده به حساب آوردهاند که مطابق مصوبات حزبی فاقد اعتبار برای شرکت در پروسۀ انتخابات نمایندگان و شرکت در کنفرانس بودهاند و سپس کمیتۀ جناحی و یکدستی را هم برای آن به اصطلاح رهبری تشکیلات خارج کشورِ خود تعیین کردهاند، قبل از برگزاری آن کنفرانس، اعضای جناح چپ با نامههای متعدد درون تشکیلاتی اعتراض خود را به چنین پروسۀ تشکیل کنفرانسی ابراز داشته و سپس به طور علنی و مشروح و مستند، جهت اطلاع جامعه اعلام کردند که چنین کنفرانسی مشروعیت ندارد، مغایر اصول و پرنسیپهای حزب کمونیست است، و آن را اقدامی انحلالگرانه و در راستای انجام انشعاب در این تشکیلات میدانند و ….؛ با همۀ اینها، حال علیزاده برای مخفی کردن همۀ تخلفات خود و دیگر رهبری جناحش در این باره، میگوید «معلوم نیست که چرا آن رفقا در آن کنفرانس شرکت نکرده و آن را بایکوت کردند»؟
همان موقع، کمیتۀ مرکزی حزب طی اطلاعیهای رسمی در سطح علنی ضمن برشمردن دلایل ناروا بودن چنین کنفرانسی، اعلام کرد که «ضمن محکوم کردن این اقدام انحلالطلبانه و انشعابگرانۀ کمیتۀ خارج کشور کنونی، چنین کنفرانس و کمیتهای که در آن تعیین میشود را فاقد مشروعیت سیاسی و اساسنامهای میداند و آن را به رسمیت نمیشناسد». پس جامعه و مخاطبین این حزب و تشکیلات مطلع شدهاند و دانستهاند که چرا کنفرانس مزبور مورد بایکوت سیاسی درون حزبی قرار گرفته است، لذا اینگونه برخورد ابراهیم علیزاده و خود را به نادانی زدن و چشم خود را بر روی واقعیات و مخاطرات این تشکیلات بستن، هر چه بیشتر عدم صراحت و ابعاد لطمات آنان بر پیکر این حزب و تشکیلات را نمایان میسازد و بس.
او نمیخواهد واقعیت جناحبندی سیاسی موجود را بپذیرد و همواره با نهایت توان تلاش کرده است که جناح مقابل خود را حذف و نیز کتمان و انکار کند. اگر کسی یک ذره دلسوزی هم برای کومهله و حزب کمونیست داشته باشد، میداند که در شرایط بحران و جناحبندی سیاسی، و در این بین به منظور تأمین انسجام صفوف حزب و پرهیز از انشعاب و یا هر گونه اقدام حذفگرایانه، بایستی ارگانها و رهبری حزب و تشکیلات در همۀ سطوح برخاسته از ارادۀ کل حزب با جناحهای موجود در آن باشد، نه فقط یک جناح معین. هر کمیتۀ رهبری، هر آییننامۀ برگزاری کنفرانس و کنگرهای که این حقیقت ساده و در عین حال این امر بسیار مهم و ضروری را نادیده بگیرد، به شدت غیردمکراتیک و عامل انشعاب و حذف به حساب میآید.
ابراهیم علیزاده در شرایط بحرانی امروز با انکار حقایق جاری در تشکیلات و جناحبندی موجود، نسخۀ همان آییننامههای سالهای قبل یعنی دورانی که جناحبندی و بحرانی مانند امروز در تشکیلات وجود نداشت را برای اعضا و برای این حزب و تشکیلات میپیچد. او با دستاویز قرار دادن آن، به خیال خود میخواهد که به دیگران نشان دهد که کنفرانس و کنگرۀ جناحیشان دارای مشروعیت است و جدایی و انشعابی هم از سوی آنان صورت نگرفته است!
او از کنفرانس قبلی صحبت میکند. کنفرانس قبلیای که با هماهنگی و نظارت او و طی انجام یک کودتا علیه کاندیداهای جناح چپ، همگی آنها را حذف کرده و کمیتۀ یک بنی و یک جناحی خود را تشکیل داده، هر چه بیشتر تشکیلات را به انشعاب سوق داده و طی سالهای اخیر به وسیلۀ کمیتۀ یک دست و یک جناحی خود آن همه اعمال ضددمکراتیک و انحلالطلبانه را به انجام رساندهاند! اتفاقاً همین تجربۀ کنفرانس قبلی و آیین نامۀ مربوطهاش و جدای از همۀ اینها خلف وعده و نیز زیرپا نهادن قول و قرارهای رهبری جناح راست توسط خودشان، ثابت کرد که برگزاری چنین کنفرانس و مجامع حزبی که در آن تنها یک جناح مصدر امور را به دست گرفته و رهبری را به صورت جناحی شکل بدهد، تا چه میزان در تضاد با سانترالیسم دمکراتیک و در تضاد با منافع و مصالح سیاسی و تشکیلاتی کومهله و حزب کمونیست و در راستای نهادینه کردن بوروکراسی و انشقاق در این حزب و تشکیلات است.
ابراهیم علیزاده سپس از کنگرهای که قرار است به زودی برگزار کنند، صحبت به میان میآورد. او میگوید:
«اکنون در آیندهای نزدیک میخواهیم که کنگرۀ کومهله را برگزار کنیم، برای این کنگره کمیتۀ مرکزی کومهله مجاز است که آییننامۀ برگزاری این کنگره را تدوین کند، مطابق دل تو باشد یا نباشد، مطابق دل او باشد یا نباشد فرق نمیکند، مطابق دل هر کسی که باشد، مجاز است که این آییننامه را تدوین کند، و این آییننامه را هم تدوین کرده است، کنگره میگیریم، بایکوتش نکنید، در آن شرکت کنید.»
کافی است نگاهی به متن این آییننامه بیاندازیم تا ببینیم ابراهیم علیزاده چقدر به این حرف و دعوت خود از رفقا برای شرکت در کنگره، احترام قائل و به آن وفادار است!
در این خصوص ابراهیم علیزاده در متن آییننامۀ مزبور نوشته است:
«در فاصلۀ دو کنگره (کنگره ۱۷ تا۱۸کومهله) و به دنبال کشمکشهای درونی در حزب، بخشی از اعضای کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست ایران اقدام به سازمان دادن تشکیلات موازی با حزب و کومهله کردهاند. این بخش از رفقا متأسفانه با این اقدام عملاً صف خود را از حزب و کومهله جدا کرده و به این ترتیب از فعالیتهای حزبی منطبق با اساسنامه فاصله گرفتهاند. از اینرو کمیتۀ مرکزی کومهله این بخش از رفقا و دیگر رفقای عضو در خارج کشور که فعالیت خود را در تشکیلات موازی با حزب تعریف کردهاند جزو سهمیۀ تشکیلات خارج برای شرکت در کنگره ۱۸ کومهله محسوب نخواهد کرد.»
او از یک سو در میان تشکیلات-در اینجا در متن آییننامه- با یک چرخش قلم کل رفقای جناح چپ یعنی نیمی از اعضای تشکیلات را از شرکت در کنگره محروم کرده و سهمی برایشان قائل نشده است، از سوی دیگر و در پشت دوربین و انظار بینندگان، از آن رفقا دعوت میکند در کنگره شرکت کنند، بایکوتش نکنند!!
اسم چنین رفتار و برخوردی را چه میتوان نهاد؟! در اینجاست که ابعاد، نحوه و پوشش انشعاب علیزاده و جناح راست و جدا کردن صفشان از کومهله و حزب کمونیست ایران هر چه بیشتر نمایان میشود.
قاسملو هم دقیقاً با چنین متدی، آییننامه و لیست فیکس گنگرۀ ۸ خود را نوشت و برگزار کرد و سپس جناح مقابل خود در کنگره را هم انشعابی و منحرف قلمداد کرد و بعد به رویشان اسلحه کشید!
هیچگاه در تشکیلات ما، هیچ آییننامهای «مطابق دل این و یا آن» نوشته نشده است. بلکه آییننامهها همیشه مطابق اساسنامه و اصول و موازین و پرنسیپ و نیز وضعیت عینی در سهمیهبندی اعضا در حوزههای مختلف تشکیلات نوشته شده است. علیزاده در اینجا نیز برای لاپوشانی تخلفات خود و جناحش در خصوص آییننامه، به سیاق همیشگی خود آگاهانه میخواهد وضعیت تشکیلات و در اینجا موضوع کنگره و آییننامۀ مربوطه را لوث و آن را به مسائل شخصی و «تطابق با دل، و بابِ میل و ذوقِ این و آن»گره بزند و خود را مبرا کرده و سپس بگوید «به هر حال کمیتۀ مرکزی مجاز است آییننامۀ خود را بنویسد»!
اما «دم خروس» قضیه خیلی نمایان است. او از آنجایی که به متد دروغ متوسل میشود، مدام دچار تناقضگویی است. همین که ایشان نیمی از اعضای تشکیلات را از شرکت در کنگره محروم کرده است به خوبی نشان میدهد که آییننامۀ مزبور نه مطابق اساسنامه و ضوابط و پرنسیپ و حزبیت، بلکه تماماً مطابق با دل ایشان و باب میل و منفعت خود و جناحش نوشته شده است. لذا این آییننامه فاقد اعتبار و ارزش قانونی است. این آییننامه نه برای کل اعضای حزب، نه برای کنگرۀ کومهله و نه برای ماندن در چهارچوب حزب، بلکه برای کنگرۀ جناحی و برای انشعاب از کومهله و حزب کمونیست نوشته شده است.این آییننامه، و سپس اطلاعیۀ برگزاری کنگرهشان، در واقع اطلاعیۀرسمی اعلام انشعاب توسط آنهاست.
وی حتی حق دفاع مشروع و مسلم و حق بیان و فعالیت سیاسی را برای رفقای قدیمی تشکیلاتی خود -آنهایی که مورد اخراج، حذف و سانسور قرار داده است- به رسمیت نمیشناسد و مثلاً هنگامی که برنامههای تلویزیونی آنان را توقیف و سانسور و سپس همگیشان را از رسانه تلویزیونی تشکیلات اخراج میکند و این رسانه و امکانات مربوطه که در واقع متعلق به کل تشکیلات است را مصادره و به قبضۀ جناح خود در میآورد و آن رفقا هم در مقابل و برای رهانیدن تلویزیون کومهله و حزب کمونیست از قید سانسور و سیاستهای غیرکمونیستی و برای رساندن صدای راستین کومهله و حزب کمونیست به جامعه، دست به کار تهیۀ امکانات تلویزیونی برای خود شده و کانال تلویزیونی کومهله و حزب کمونیست را مجدداً به دست میآورند؛ آنان را تحت عنوان اینکه «تلویزیون موازی» و «تشکیلات موازی» ایجاد کردهاند به انشعابطلبی متهم میکند. این نمونۀ بارزی از توتالیتاریسم و دیکتاتوری حزبی است. میدانیم که یکی از اجزای سیستم سرکوب در جوامع تحت ستم و دیکتاتوری این است که وقتی تودههای مردم برای به دست آوردن حقوق پایمال شدۀ خود مبارزه میکنند، از سوی دیکتاتورهای حاکم به تجزیهطلبی و عوامل بیگانه و دشمن استقلال و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی متهم میشوند!
علیزاده و جناح راست و ناسیونالیستی که تماماً در سیاست و اعمال حذفگرایانه علیه جناح چپ و کمونیستی و از جمله وادار نمودنشان به انشعاب و جدایی، همچنین در طرح و پروژههایشان برای مصادرۀ سیاسی و تشکیلاتی کومهله و حزب کمونیست دچار شکست شدهاند و میبینند که علیرغم برگزاری کنفرانس و کنگرههای جناحیشان هم، جناح چپ کماکان در موقعیت سیاسی و تشکیلاتی خود به طور استوار و محکم، کومهله و حزب کمونیست و اعتبار و خط مشی کمونیستی و انقلابی آن را محفوظ نگاه داشته است، اکنون با علم کردن عبارت «ایجاد تشکیلات موازی» علیه جناح چپ، میخواهند که از یک سو «مجوزی» برای حذف رسمی آنها و نیز منشعب قلمداد کردن آنان برای خود دست و پا کنند و از سوی دیگر انشعاب خودشان از این حزب و تشکیلات را هم به این شکل انکار و کتمان کنند.
البته که «ایجاد تشکیلات موازی» هم در پی همان عبارات نخنما و بیاثر ایشان میآید که سالها قبل با «مالیخولیا» نامیدنها آغاز شده بود.انتساب جناح چپ به «مالیخولیا» چقدر پوچ و خندهآور بود، «تشکیلات موازی» هم به همان قدر!
ابراهیم علیزاده در صحبتهایش از لزوم رعایت اساسنامه میگوید. سپس میگوید که کنگرۀ مزبور و آییننامهاش مطابق اساسنامه است. اما اساسنامۀ حزب کمونیست ایران میگوید:
– هر یک از اعضای حزب کمونیست ایران حق دارد که در انتخابات گوناگون تشکیلات خود شرکت کرده، انتخاب کند و انتخاب شود، در تصمیمگیریهای حوزۀ خود شرکت کند و در اتخاذ این تصمیمات دارای رأی باشد.
– کمیتۀ مرکزی در فاصلۀ دو کنگره بالاترین ارگان حزب است و کلیۀ وجوه فعالیت حزب را رهبری میکند.
– کمیتۀ رهبری کنندۀ تشکیلات کومهله، کمیتۀ مرکزی نامیده میشود. کمیتۀ مرکزی کومهله به مثابه یک کمیتۀ منطقهای حزب از کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست تبعیت میکند.
ولی آییننامۀ جناح راست و کنگرۀ ایشان، این نص اساسنامه را به طور فاحش زیرپا نهادهاند. نه حقی برای نیمی از اعضای این تشکیلات قائل شدهاند و نه هیچگونه تبعیت سیاسی و تشکیلاتی از کمیتۀ مرکزی حزب مینمایند. پس «مشروعیت» و «اساسنامهای بودن» آییننامه مزبور فقط به درد علیزاده و جناحش میخورد. کنفرانس و کنگرۀ ایشان نه مطابق با اساسنامۀ حزب کمونیست و اصول و پرنسیپهای شناخته شدۀ کومهله، بلکه مطابق با برنامه و اساسنامۀ نانوشتۀ سازمان منشعب خودشان انجام گرفته است.در آیندهای نزدیک، ابراهیم علیزاده و سازمان ایشان، بایستی همۀ این «نانوشته»ها را به نگارش درآورده و انتشار دهند.
همچنانکه کنفرانسشان فاقد مشروعیت، و قابل محکومیت بود، کنگرهشان هم کمترین مشروعیت سیاسی و تشکیلاتی ندارد و تنها، سرآغاز بحرانی خواهد بود برای سازمانِ تحت رهبری ابراهیم علیزادهها؛ و نیز مجوزی خواهد بود برای شروع رسمی ِ«سیاست درهای باز»، دوری و گسست بیشتر از حزب کمونیست،بازبینیها و تغییراتِمطابق دلشان در مصوبات و برنامۀ کومهله، و همچنین بکارگیری «موهبات» خانهتکانیهایی که بایستی هرچه بیشتر به انجام برسانند!
ادامه دارد
۲۷ آذر ۱۴۰۰
۱۸ دسامبر ۲۰۲۱