طی روزهای اخیر، ابراهیم علیزاده از رهبری جناح راست و انشعابی در کومهله و حزب کمونیست ایران، سمیناری را به زبان کردی و تحت عنوان «ایران، کردستان، کومهله و ارزیابی و موضع» برای اعضا و هواداران جناح خود در شهر کلن آلمان برگزار کرده و نیز فایل «ادیت شده»ی آن را از طریق کانال تلویزیون جناحیشان انتشار داده است.
وی بخش پایانی صحبتهای خود در این جلسه را به «اوضاع درون تشکیلاتی کومهله» اختصاص داده بود.او در این باره، مانند قبل و نیز بیشتر از آن، از روی ضعف و استیصال، مجدداً به دروغپردازی و وارونهنمایی متوسل شد تا بلکه این بار بتواند انجام انشعاب و جداییشان از کومهله و حزب کمونیست ایران را لاپوشانی کرده و همزمان جناح رسمی کومهله و حزب کمونیست یعنی جناح چپ و کمونیستی را به عنوان منشعب از این تشکیلات قلمداد کند.
ائتلاف جناح راست و انحلالطلب که علیزاده یکی از رهبران آن محسوب میشود، سه ماه قبل با برگزاری کنفرانس جناحی خود در خارج کشور، با آن پروسۀ غیردمکراتیک و مغایراساسنامهای ِ تشکیل این کنفرانس که منجر به بایکوت آن از سوی نیمی از اعضای واجد شرایط در تشکیلات و نیز اعلام علنی رهبری حزب کمونیست مبنی بر نامشروع و غیرقانونی بودن چنین کنفرانسی گردید، و سپس با آن مباحثات و مصوبات انحرافی و غیرکمونیستی و نیز بیگانگی با حزب کمونیست ایران و کومهله به مثابه سازمان کردستان این حزب همچنین با دیگر احزاب و جریانات موجود در جنبش کمونیستی ایران؛ به طور عملی و رسمی انشعاب خود را از حزب کمونیست ایران شروع کردند. متعاقب آن، اعلام کردند که به طور جناحی، کنگرۀ «کومهله» را هم برگزار میکنند. آییننامۀ برگزاری چنین کنگرۀ جناحیای را هم در تشکیلات انتشار دادند. بر مبنای این آییننامه کلیۀ اعضای جناح چپ تشکیلات یعنی نیمی از اعضا،تحت عنوان اینکه «تشکیلات موازی درست کردهاند»، رسماً از شرکت در این کنگره منع شدهاند.آنگونه که ابراهیم علیزاده در حرفهای خود میگوید، آنها به زودی کنگرۀ خود را برگزار میکنند. جناح راست، این کنگره را به زعم خود «کنگرۀ بازسازی کومهله» به حساب میآورند. حداقل نیمی از این جناح نیز اصرار دارند که این کنگره فرصت خوبی برای آنهاست که به طور رسمی و برای همیشه از حزب کمونیست ایران و چارت کومهله به عنوان سازمان کردستان این حزب خارج شوند. قبلاً در پلاتفرم سیاسیشان که جمال بزرگپور آن را انتشار داده است از حزب کمونیست ایران به عنوان «منشأ بحران برای کومهله» یاد شده است.
پس از چند سال انکار و کتمانِ اختلاف سیاسی از سوی علیزاده و جناحش با برنامه و سیاستهای رسمی و شناخته شدۀ کومهله و حزب کمونیست، و نیز پس از چند سال کشمکش و جناحبندی سیاسی و در این میان شکست در اعمال و سیاستهای حذفگرایانه از سوی ایشان علیه جناح مقابل، سرانجام جناح راست به این شیوه از چهارچوب و قوارۀ سیاسی و تشکیلاتی حزب کمونیست و سازمان کردستان آن، خارج شده و انشعاب خود را انجام دادهاند.
نمونۀ چنین وضعیتی در تشکیلات کومهله و حزب کمونیست، برای اولین بار بیش از ۲۰ سال قبل و در جریان انشعاب سازمان زحمتکشان روی داده است. آن موقع نیز جناح راست و ناسیونالیستی به رهبری عبدالله مهتدی و عمر ایلخانیزاده پس از شکست در پروژههای شومشان مبنی بر تصرف سیاسی کومهله و حزب کمونیست که یک سر ِ چنین پروژهای به اتحادیۀ میهنی کردستان عراق و یک سر دیگر آن به جریان اصلاحطلبی حکومتی در ایران متصل بود؛ با برگزاری کنفرانس جناحی خود که نام آن را نیز «خروج از حزب کمونیست ایران و کنفرانس بازسازی کومهله» نهاده بودند، از این حزب و تشکیلات انشعاب کردند و متعاقب آن، کنگرۀ خود را هم برگزار کردند. ۹ سال بعد از این انشعاب، همین گرایش این بار به رهبریِ از جمله ساعد وطندوست و جعفر امینزاده و در قالب فراکسیون «خروج از حزب کمونیست و ادامۀ فعالیت تحت عنوان کومهله» از این حزب و تشکیلات انشعاب نمودند. و اینک همین گرایش راست، این بار به رهبریِ از جمله ابراهیم علیزاده و جمال بزرگپور (وی از طرفداران فراکسیون مزبور بود، ولی در آن مقطع با آنان همراه نشد) با پروژۀ پشت کردن به کمونیسم و حزب کمونیست ایران که به سازمان زحمتکشان و نیز همگرایی با پروژههای اپوزیسیون بورژواناسیونالیست در منطقه متصل است،پس از برگزاری کنفرانس جناحی خود در تدارک هستند که با برگزاری کنگرۀ خود، انشعابشان را از این حزب و تشکیلات به انجام رسانند.
فرقی که به این لحاظ انشعاب دیروز ِ مهتدی-ایلخانیزاده با انشعاب امروز ِ بزرگپور-علیزاده دارد، این است که آنها دیروز نتوانستند تشکیلات حزب در کردستان عراق را مصادره و به قبضه خود درآورند. اما امروز علیزادهها با سوءاستفاده از موقعیت و امکانات، سرکوب درون تشکیلاتی، حمایت جریانات بورژواناسیونالیست و عناصر ضدکمونیست خارج از تشکیلات، «موفق» به انجام آن شدهاند!
ابراهیم علیزاده در صحبتهای اخیر خود در سمینارشان در کلن آلمان و در مورد اوضاع تشکیلاتی ابتدا گفت:
«اکنون همۀ آن کسانی که مسائل ما را تعقیب میکنند، نگران خطر انشعابی هستند، خطر انشعابی نزدیک شده است، یعنی به راستی احتمالش هست. این انشعابِ احتمالی نه قابل درک است، نه مشروع و مجاز است.»
اما به واقع، همۀ آن کسانی که مسائل و اختلافات این چند سالۀ کومهله و حزب کمونیست را تعقیب کردهاند، و همۀ فعالین و هواداران مرتبط این جریان در داخل کشور، به خوبی شاهدند که همین ابراهیم علیزاده و دیگر رهبری جناح راست که تا مدتی قبل، وجود هر گونه اختلاف خود با سیاست و برنامۀ رسمی و نیز وجود بحران و دو دستگی در این تشکیلات را انکار میکردند و وقتی هم به نوعی مجبور به اذعان به آن شدند میگفتند که «چیز آنچنانیای نیست، بزرگنمایی میشود»؛ اکنون به چه وضعیت خجالتباری دچار شدهاند که مجبورند از «وجود خطر انشعاب» سخن بگویند!
همۀ اعضای حزب، به خوبی شاهدند که همین ابراهیم علیزاده در کنگرۀ ۱۷ کومهله و سپس در جلساتی تشکیلاتی با حضور کل اعضای حزب با برافروختگی بانگ برمیآورد که «من و رفیق صلاح مازوجی هیچ اختلافی با یکدیگر نداریم، لطفاً کسی برای وجود چنین اختلافی کیسه ندوزد»؛ اکنون به چه وضعیت متناقض و فریبکارانهای دچار شده است که صلاح مازوجی را انشعابطلب قلمداد کرده و از وجود خطر انشعاب از سوی او سخن میگوید! اگر او اختلافی با صلاح مازوجی نداشت، پس این همه کیسههایی که سازمان زحمتکشان، رسانههای دستراستی، و بورژوازی در منطقه برای ابراهیم علیزاده و از جمله تلاشش برای گسست از حزب کمونیست دوختهاند، برای چیست؟! کیسههایی که اساساً مدتهاست با هماهنگی و در مقابل چشمان علیزاده، برایش دوخته شده است!
همین یک ماه قبل بود که رهبری سازمان زحمتکشان از زبان «رضا کعبی» با آن پروندۀ قطور مجرمانهای که رهبری این سازمان علیه کومهله و حزب کمونیست ایران و دیگر احزاب کمونیست در کردستان و نیز علیه مخالفین صفوف خود دارند، در جریان سخنرانی به نمایندگی از طرف هر دو شاخۀ سازمان زحمتکشان در مراسمی که جناح راست هم با تنزل و پشیمانگوییهای خود و اعلام وفاداری به صحن آن مراسم در آن حضور داشتند، به هنگام صحبت دربارۀ اتحاد هر دو شاخۀ سازمان زحمتکشان و برنامه و پروژههایشان در این خصوص؛ گفت:
«همچنین ما به راستی گوشه چشمی هم به کومهلۀ حزب کمونیست داریم، ما به عنوان کومهلۀ زحمتکشان کردستان ایران در طی این سه چهار سال اخیر تلاش کردهایم رابطه و ارتباطی بسیار رفیقانه با آنها برقرار کنیم، تا حدی هم موفق بودهایم، آنها هم در میانشان تحولات دارد به وجود میآید. به نظر ما، یا شاید در اینجا بگویم به نظر من، آنها هم راه و چارۀ دیگری ندارند که باید به روند اتحاد همۀ کومهله ملحق شوند، اگر این، دو یا سه سال دیگر باشد، بایستی تلاش خودمان را بنماییم.»
این در حالی بود که قبل از آن، جناب جانشین ابراهیم علیزاده یعنی حسن رحمانپناه در ادامۀ دروغپردازیهای خودشان علیه جناح چپ و کمونیستی این تشکیلات، طی مصاحبهای تلویزیونی اعلام کرده بود که «تا به حال هیچ ارتباط سیاسی میان آنان و سازمان زحمتکشان صورت نگرفته است»! ابراهیم علیزاده هم، اینک در صحبتهای خود بدون اینکه نامی از سازمان زحمتکشان بیاورد و در قالب به زعم خود ناچیز جلوه دادن بخشی از نقدهای جناح چپ در خصوص همگراییهای ایشان و جناحش با سازمان زحمتکشان و ملاقات و جلسات مخفیانه و مکرری که با آنان داشتهاند، همۀ این روابط سیاسی و دیپلماسی مخفیانه با آنان را آن طور که خود میگوید به «داشتنِ میانۀ خوش بین فلان کس با فلان کس ِ دیگر و یا دیدار فلان کس با فلان کس ِ دیگر به خاطر مرگ پدر ِ یکی و یا عروسی ِ دیگری» تقلیل میدهد و به این ترتیب در واقع دارد «سر ِ خود را (بیش از هر کس دیگری) شیره میمالد»!
جالب است، کسانی چون رهبری سازمان زحمتکشان، ارتباط و همگرایی سیاسی، کیسههای دوخته شدۀ مشترک خود با رهبری جناح راست و از جمله ابراهیم علیزاده و جمال بزرگپور و حسن رحمانپناه و فراتر از آن، اعلام و هشدار رسمی به آنها مبنی بر نداشتن هیچ راه و چارۀ دیگری به جز پیوستن به روند اتحاد با آنها و به زعم آنان «گردآوری و اتحاد «کومهله»ها را، از دید اعضای خود و جامعه پنهان نمیکنند و آن را به طور رسمی اعلام میکنند؛ اما علیزاده و جانشینش و دیگر رهبری جناح راست، در این خصوص با اعضای خود و با جامعه، به دور از راستی و به سیاق خود با کتمان و پردهپوشی رفتار میکنند! و باز جالب است که این، رهبری سازمان زحمتکشان و در این جا کسی چون رضا کعبی است که عملاً و به یک معنا، دروغهای رهبری جناح راست، خصوصاً ابراهیم علیزاده و حسن رحمانپناه و جمال بزرگپور را برملا میکند. آنها صاحب اصلی خط مشی سیاسی ِ «مرزبندی با کمونیسم، گسست از حزب کمونیست ایران و پایین آوردن پرچم آن در کردستان» هستند، و در این باره و در قبال کسانی چون رهبری جناح راست که بعد از ۲۰ سال سرانجام در این خط مشی و نیز در مسیر همگرایی با آنان قرار گرفتهاند؛ البته که اینگونه در موضع «صراحت و قدرت» برخورد میکنند؛و این همانا رهبری جناح راست است که هنگامی که پای در جای پای سازمان زحمتکشان گذاشتهاند، بایستی پیۀ چنین موقعیت مستأصلی در قبال آنان را هم به تن خود بمالند و دم بر نیاورند! حسن رحمانپناه حتی نتوانست که مختصر جواب کوتاهی هم در رد و یا در نقد اظهارات رضا کعبی به او بدهد! و این نیز خود به خوبی نشان میدهد که صحبتهای تلویزیونی اخیر او مبنی بر«عدم هیچگونه رابطه سیاسی با سازمان زحمتکشان»، چه قدر بیاساس و به دور از راستی بوده است!
البته که کل رهبری جناح راست، از آنجایی که در خصوص بحران و وضعیت عینی تشکیلات، به قول معروف، خشت اول ِ خود را کج نهادهاند، طی سالهای اخیر به هر اندازه که خواستهاند بنای خود را ارتفاع دهند، کجی و انحراف آن و دوری خود از استواری و صداقت را به همگان نشان دادهاند.اینان، دروغ را با دروغ توجیه کردهاند. اینان نیز در واقع همان رفتار «گوبلز»ی را برگزیدهاند که «دروغ هرچه بزرگتر، باور کردنش آسانتر… »!!
همه به یاد داریم که ابراهیم علیزاده پس از یک دوره سکوت رضایتآمیز در قبال وجود نظرات و مواضع ناسیونالیستی و انحلالطلبانه در رهبری تشکیلات، هنگامی که نقدها و موضعگیریها علیه آنها و علیه بیپرنسیپیهایشانبلندتر شد؛ ابتدا منتقدین علیه خود و علیه این مواضع و عملکردها را «بیمار مالیخولیایی» نامید.سپس گفت که اختلاف سیاسیای وجود ندارد. وقتی که این، کارساز نشد، گفت که اینها «کمونیست کارگری»اند. جناحبندیها که حدت یافت گفت «چپ و راستی وجود ندارد، توهم است»، «کار ِ کمونیست کارگری است». در مرحلۀ دیگر، آمد و گفت «چیزی حتی به اندازۀ یک صفحه آچهار در مورد این اختلافات نوشته نشده»، «سطح اختلافات نازل است»، در تناقض دیگری میگفت «در این باره خیلی هم نوشته شده است». سپس گفت که «کار ِ دشمن و اطلاعاتِ رژیم» است. بعد گفت که «روح دیکتاتوری در آنان حلول یافته، رفتار غیردمکراتیک» میکنند. سپس گفت «نگرانیای وجود ندارد، اکثریت تشکیلات سرجای خودش است». طی این حرفهایش در تلویزیون هموارهنزد بینندگان، شعار «وحدت عمل و تنوع نظر» را سر میداد و همزمان درمیان همان ارگان تلویزیون و نیز در سطح تشکیلات، علیه رفقا و جناح مقابل خود، به طور سیستماتیک بساط «سرکوب درون تشکیلاتی و سانسور و توقیف برنامه و کمپین جمعآوری امضا علیه نشریه رسمی حزب به خاطر انتشار علنی نظرات و اختلافات سیاسی در حزب، اخراجها و دادگاهیهای کتبی، تفتیش عقاید، … گسترانده بود! اکنونوی میآید و میگوید «به راستی که خطر انشعاب وجود دارد و این خطر نزدیک شده است»!
او تا دیروز میگفت نگرانیای وجود ندارد. امروز میگوید به راستی خطر انشعاب وجود دارد! کجا رفت شعار بلوف مآبانۀ «تنوع نظر و وحدت عمل»ی که او از آن دم میزد؟چه کسی سوسیالیسم و کمونیسم و حکومت شورایی را روی تاقچه گذاشته، به حذف و تصفیۀ سیاسی علیه همسنگران خود متوسل و نیز کنفرانس و کنگرۀ یکدست و جناحی خود را گرفته است؟ منشعبین ِ این دوره از کومهله و حزب کمونیست کیانند، علیزاده یا مازوجی؟! چه کسانی مایۀ لطمه به کومهله و جنبش کمونیستی در کردستان و موجب نگرانی و دلواپسی دوستداران و وابستگان به کومهله شدهاند؟!
امروزه، این همه افتضاح ابراهیم علیزاده و جناح راست در برخورد به کومهله و حزب کمونیست ایران، از یک فرهنگ و منش و سیاست و پراتیک ِمنشعبانه و مغایر و متضاد با کومهله و حزب کمونیست نشأت میگیرد، نه چیز دیگری!
علیزاده، سپس میگوید که «این انشعابِ احتمالی، نه قابل درک است، نه مشروع و مجاز است». رهبری جناح راست، با این دروغ بزرگ خود، میخواهد به دیگران بگوید که این نه او و جناحش، بلکه جناح چپ و کمونیستی در تشکیلات است که انشعاب میکند و این نه او و جناحش، بلکه جناح مقابل است که با برنامه و استراتژی سیاسی کومهله و حزب کمونیست ایران اختلاف پیدا کرده و چیز دیگری غیر از این برنامه و استراتژی میگویند!
او در اینجا نیز همۀ بحث خود را بر مبنای چنین دروغ بزرگی تنظیم کرده است، بنابراین در صحبتهایش، حتی یک مورد از راستی و راستگویی وجود ندارد. او از جناح مقابل خود به عنوان «کسانی که بر طبل انشعاب میکوبند» نام میبرد. سپس میگوید:
«آن چیزی که رفقای ما میگویند که برای این است که ما جدا میشویم که میگویند اختلاف سیاسی داریم. من میگویم بابا جان این توضیح واضحات است، اختلاف سیاسی داری، خُب دستت درد نکند، آفرین، خُب بفرما بنویس و بگو و از آن حرف بزن، سمینار برایش بگیر، کسی مانع نیست … .»
واقعاً این همه دروغگویی در قبال کومهله و حزب کمونیست و این همه سقوط سیاسی و اخلاقی، نه جای تعجب و حیران، بلکه جای اعتراض و محکومیت است. نباید اجازه داد که کسی اعتبار سیاسی و اجتماعی کومهله را بازیچۀ رفتار و اعمال خود قرار بدهد.
ابراهیم علیزاده و جناحش با آن همه چرخش سیاسی و اعمال و سیاست و مواضع متضادشان با برنامه و اهداف انقلابی و کمونیستی کومهله که با انبوهی نقد و آگاهگری مستند از سوی جناح چپ روبرو بوده است، با آن همه سانسور و توقیف برنامههای تلویزیونی و تلاش برای بستن دهان اعضای حزب و ممانعت از نقدهایشان علیه خود و جناحش و آن همه اخراج و حذف و توطئه علیه آنها، و سرانجام با آن انشعابی که طی برگزاری کنفرانس و کنگرۀ جناحی موعودشان انجام دادهاند، با آنکه به هیچ عنوان نمیتوانند در این زمینهها با استناد به مصوبات، اهداف و برنامه و استراتژی و اساسنامۀ حزب کمونیست و کومهله به دفاع از اعمال و سیاست و مواضعشان بپردازند؛ از روی عجز و درماندگی و مطابق با فرهنگ غیرکمونیستیای که مشغول نمایندگی آن هستند، مجبورند این چنین به دروغپردازی و تزویر بپردازند.
اما خوشبخانه طی همین چند سالی که جناح چپ با رویکرد اصولی خود، مباحث و اوضاع جناحبندی سیاسی در تشکیلات را از قید خفا و سانسور جناح راست بیرون کشید و این واقعیات را علنی کرد، امروزه جامعۀ خارج از تشکیلات و کسانی که مسائل کومهله را تعقیب میکنند، میدانند که این علیزاده و جناحش است که با برنامه و سیاستهای کمونیستی کومهله و حزب کمونیست اختلاف پیدا کرده است. همین که طیف بورژواناسیونالیست کردستان و عناصر ضدکمونیست در کردستان به دیدۀ همنوایی با ایشان مینگرند، خود گویای همه چیز میتواند باشد.
جدای از این، جنبۀ فکاهی قضیه در این است که امروزه جهتگیری و تلاشهای موجود در میان جناح راست برای گسست از حزب کمونیست، بیشتر از هر زمان دیگری شکل رسمی به خود گرفته و برای مثال کنفرانس اخیرشان و سپس نامهنگاریهای اعضای خودشان گواهی است بر این واقعیت. اما علیزاده، اینچنین در تلویزیون و به بینندگان خود میگوید که ما نیستیم، طرفِ مقابل است که اختلاف دارد و قصد انشعاب دارد!!
خود و جناحش در جهت حذف و سانسور و بستن دهان اعضا و پیشمرگان حزب و تحمیل فشار و اذیت علیه آنان عمل کرده است، و در جلسات تشکیلاتی با برافروختگی، رفقایی را که در نقد او و جناح راست مینوشتند و میگفتند، مورد تحقیر و سرزنش قرار میداد و به آنها میگفت که «خودتان را سرکار گذاشتهاید، خودتان را تحقیر میکنید….» و …، حال اینچنین و در پشت دوربین ژست حزبیت و آزادمنشی به خود گرفته میگوید «بفرمایید بنویسید و بگویید و حرف بزنید، سمینار بگیرید، کسی مانع شما نیست»!!
ادامه دارد.
۲۶ آذر ۱۴۰۰
۱۷ دسامبر ۲۰۲۱