اعتقادات مذهبی بعد از جمهوری اسلامی 

۱۴ دسامبر ۲۰۲۱

اعتقادات مذهبی بعد از جمهوری اسلامی

کارگرکمونیست: اصغر کریمی شما قراری به کنگره پیشنهاد داده بودید در مورد برآمد جنبش ضد مذهبی در ایران که با اکثریت قاطعی تصویب شد. در این قرار از جمله گفته شده: “ایران جامعه غیرمذهبی است و مذهب در دولت و قوانین آینده ایران جایی نخواهد داشت”. 

ولی میدانیم که بخشی از کارگران و مردم مسلمان و یا معتقد به یک مذهب دیگر هستند و از این رژیم هم هیچ دل خوشی ندارند، با این قرار، آیا آنها در فردای سرنگونی این رژیم، مجبور میشوند اعتقادات مذهبی خودشان را کنار بگذارند؟ و مرام کمونیستی و یا سوسیالیستی را قبول کنند؟ 

اصغر کریمی: یک اصل اساسی در برنامه حزب، در کمپین ها و تبلیغات سیاسی حزب، آزادی بی قید و شرط بیان و عقیده است. ما بیشتر از هر جریانی با مذهب و خرافه مخالفیم و بیشتر از هر جریان دیگری بر آزادی مردم برای انجام اعتقادات شان، مذهبی یا غیر مذهبی پافشاری میکنیم. پیروان هر مذهبی باید بتوانند آزادانه و بدون هیچ دخالت و مزاحمتی اعتقادات مذهبی شان را بیان کنند، به مسجد و کلیسا و کنیسه و امامزاده هایشان بروند و حتی اعتقاداتشان را شفاهی یا در شکل کتاب و روزنامه و برنامه تلویزیونی و غیره تبلیغ کنند. این برای ما یک اصل خلل ناپذیر است. 

آزادی بی قید و شرط بیان و عقیده شامل آزادی پیروان هر مذهبی از شیعه و سنی تا بهایی و مسیحی و یهودی و زرتشتی و غیره نیز میشود. شامل بی مذهبی و نقد و دست انداختن مذهب هم میشود. یعنی هر کس در جامعه آینده باید بتواند هر اعتقادی دارد آنرا بدون نگرانی بیان کند و برایش تبلیغ کند، در دفاع از مذهب یا علیه مذهب. 

اما لازم است تاکید کنم که کودک مذهب ندارد و جزو اموال پدر و مادر و هیچکس دیگری نیست. حجاب کودک ممنوع است یعنی پدر و مادر نمیتوانند بدلیل اعتقادات اسلامی خود، حجاب را به کودک تحمیل کنند. کودک همینکه به سن بلوغ رسید میتواند حجاب یا بی حجابی را آزادانه انتخاب کند. نمیتوان کودکان را وارد فرقه های مذهبی کرد یا او را ختنه کرد. کودک بزرگ که شد میتواند خودش تصمیم بگیرد. همینطور لازم است تاکید کنم که اصل دفاع از حقوق حیوانات هم به ما میگوید که نمیتوان فی المثل گاو و گوسفند و مرغ و خروس را ذبح اسلامی و زجرکش کرد. هر نوع مراسم مذهبی خشونت آمیز و غیر انسانی و یا مراسم هایی که با اصل بهداشت و محیط زیست تناقض داشته باشد باید ممنوع شود. 

مذهب در جامعه آینده باید به یک امر کاملا شخصی تبدیل شود. به این معنی هر نوع تفتیش عقاید هم ممنوع است. موقع استخدام فی المثل نمیتوان از متقاضی یک شغل در مورد اعتقادات مذهبی او سوال کرد. همینطور هر نوع تقویت مالی و مادی و معنوی مذهب توسط دولت باید ممنوع شود، کلیه اموالی که موسسات مذهبی به زور یا توسط دولت صاحب شده اند هم پس گرفته میشود. مذهب رسمی لغو میشود و مذهب از دولت و آموزش و پرورش و سیستم قضایی کاملا جدا میشود. اینها خطوط کلی برخورد ما به مذهب است. 

بنابراین در جامعه سوسیالیستی آینده، هیچ مسلمانی یا پیروان هیچ مذهبی مجبور به کنار گذاشتن اعتقادات مذهبی شان نخواهند بود و از این بابت مورد هیچ تبعیضی قرار نخواهند گرفت. 

اما نکته دیگری در سوالتان است که قابل بحث است. سوال کرده اید که آیا معتقدین به اسلام یا هر مذهب دیگری در جامعه سوسیالیستی آینده مجبور میشوند اعتقادات مذهبی خودشان را کنار بگذارند و مرام کمونیستی و یا سوسیالیستی را قبول کنند؟ ما به دو قطبی اعتقاد به مذهب یا اعتقاد به سوسیالیسم و کمونیسم باور نداریم. یکی میتواند مسلمان یا بهایی باشد و مرام سوسیالیستی را هم بپذیرد. سوسیالیست ها و کمونیست ها معمولا مذهب ندارند و به هیچ خرافه ای باور ندارند. اما سوسیالیسم و کمونیسم قبل از هر چیز یعنی آزادی و رفاه و عدالت. یعنی خوشبختی همگانی، یعنی لغو بردگی مزدی، یعنی عدم صرف امکانات کشور در خدمت امورات مذهبی و مسجد و امامزاده، یعنی صرف امکانات مادی و معنوی جامعه در خدمت رفاه همه مردم، مسلمان و مذهبی یا غیر مسلمان و غیر مذهبی. به این معنی این کمونیسم و حزب کمونیست کارگری است که نماینده واقعی کارگر و زحمتکش است که خود را مسلمان و مسیحی و … میداند نه اسلام و مذهب و یا جمهوری اسلامی که اصل اساسی اش بر پایه نابرابری و تحمیل نابرابری و استثمار و بیحقوقی به اکثریت جامعه از جمله مسلمانان و بهاییان و یهودیان کارگر و زحمتکش است. 

همچنین یک نفر میتواند اعتقادات مذهبی داشته باشد و عضو حزب ما بشود. ما در بررسی تقاضای عضویت اعتقادات افراد را سوال نمیکنیم. اگر کسی خود را در اهداف و آرمان های حزب شریک میداند میتواند عضو حزب شود و همین امروز این دارد اتفاق می افتد. کارگرانی هستند که هنوز اعتقادات اسلامی دارند یا به خدا اعتقاد دارند و خود را عضو و دوستدار حزب میدانند. یکی از پیام هایی که به کنگره دوازده حزب رسیده بود از یک کارگر معدن بود که گفته بود “من باورهای اسلامی دارم و با وجود قبول صحبت های آقای نیکخواه (اشاره اش به پادکست های کاظم نیکخواه بود در مورد مذهب و کمونیسم و …) هنوز نمیتوانم از خداوند عالی طلاق بگیرم. و خلاصه موانع این چنین زیاد هست تا عضو حزب شوم. ولی باور کنید در عمل من از صد تا عضو دیگر همه فن حریف ترم”. این رفیق کارگرمان هم میتواند همین الان عضو شود بدون اینکه هنوز از خدای متعال!‌ خداحافظی کرده باشد. 

در عین حال مردم همین که به دلیل فقر و محرومیت شان پی میبرند و در عمل به عقاید سوسیالیستی نزدیک میشوند متوجه ضدیت مذهب با خوشبختی خود نیز میشوند و آنرا کنار میگذارند. 

همه مردمی که حکومت و نظام حاکم و فقر و نابرابری و فساد حاکم را نمیخواهند و خواهان جامعه ای انسانی و آزاد هستند را فرامیخوانم به حزب کمونیست کارگری بپیوندند. 

یک توضیح: 

تعدادی از خوانندگان مصاحبه من در نشریه کارگر کمونیست به آن ایراد گرفته اند و هر کدام از زاویه ای به نقد آن پرداخته و بعضا از موضعی تماما فرقه ای نوشته را نقد کرده اند. لازم میدانم در این رابطه نکاتی را توضیح بدهم:‌ 

جمله آخر نوشته من یا در واقع فراخوان آخر مطلب دقیق نیست و به این شکل تغییر دادم: همه مردمی که حکومت و نظام حاکم و فقر و نابرابری و فساد حاکم را نمیخواهند و خواهان جامعه ای انسانی و آزاد هستند را فرامیخوانم به حزب کمونیست کارگری بپیوندند. 

همینطور در متن جایی که نوشته شده بود کارگر و زحمتکش مسلمان و مسیحی و … را ادیت کردم به این شکل که کسی که خود را مسلمان یا مسیحی میداند. 

از نظر ما نه جامعه سوسیالیستی جامعه ای ایدئولوژیک است نه دولت سوسیالیستی و نه حزب ما. و بدیهی است که هیچکس مجبور نیست عقایدش را در جامعه سوسیالیستی پنهان کند یا عوض کند. آزادی بی قید و شرط بیان و عقیده یعنی همین. در جامعه سوسیالیستی استثمار انسان از انسان ممنوع است، ستم به زن ممنوع است و الخ ولی هیچ عقیده ای هر اندازه ارتجاعی ممنوع نیست. 

تا جایی که به حزب ما مربوط میشود آتئیست بودن و مارکسیست بودن شرط عضویت در حزب نیست. این برای فرقه های ایدئولوژیک میتواند موضوعیت داشته باشد اما برای یک حزب سیاسی بی معنی است. هر کس اهداف حزب یا برنامه یک دنیای بهتر را قبول دارد و حاضر است بخشی از وقت خود را صرف فعالیت در حزب بکند میتواند عضو حزب شود. ما موقع عضوگیری نه امتحان ایدئولوژیک میگیریم و نه از کسی سوال میکنیم که آیا هنوز به خدا و اسلام و غیره اعتقاد دارد یا نه. در پرسشنامه عضویت در حزب که از قدیم تنظیم شده است نیز چنین سوالاتی را پیش پای متقاضی عضویت نگذاشته ایم و نمیگذاریم. با این حساب ممکن است یکی عضو حزب بشود و هنوز ته مانده اعتقادات مذهبی داشته باشد. این بقول لنین تناقضی مربوط به خود او است و همینطور که نوشته بودم همینکه یکی به ریشه های فقر و محرومیتش پی میبرد به عقاید سوسیالیستی نزدیک میشود و این ته مانده مذهب را هم کنار میگذارد. همین الان کم نیستند کسانی که خود را مسلمان میدانند و یا به خدا اعتقاد دارند اما اهداف و آرمان حزب کمونیست کارگری را مال خودشان میدانند و دوستدار حزب هستند و خودشان را با این حزب میدانند. روشن است که منظور مسلمانان و مسیحیان دو آتشه و متعصب نیست. طیفی از معتقدین به مذهب وجود دارد از یک متعصب دو آتشه و تماما خرافی که الان اقلیت کوچکی هستند تا مردمی که علیرغم اینکه هنوز خود را مسلمان و مسیحی و یهودی میدانند اما راه و روش زندگی شان بر اساس مذهب نیست و پوسته ای از مذهب بیشتر در آنها نمانده است. اینها در یک قدمی عضویت در حزب هستند و شخصا تردیدی ندارم بدلیل اهداف انسانی حزب، به این دلیل که حزب حرف دل آنها را میزند در شرایط دیگری کرور کرور به حزب ملحق میشوند و اگر هم همچنان به خدا و پیغمبری ایمان داشته باشند بسرعت متوجه ماهیت ارتجاعی این عقاید هم خواهند شد. در جامعه ای که جنبش ضد مذهبی اینچنین قدرتمند است بویژه با سرنگونی جمهوری اسلامی در ابعادی بیشتر، عمیق تر و وسیعتر مذهب از زندگی و عقیده مردم رخت برخواهد بست. 

به این معنی اساس بحث من سر جایش هست. اما اینرا هم باید اضافه کنم که ما جامعه را به مسلمان و مذهبی و غیر مذهبی تقسیم نمیکنیم و این بویژه در مورد کسی که به حزب نزدیک شده و همچنان اعتقاداتی مذهبی دارد درست نیست. چنین فردی بیشتر یک سوسیالیست است تا یک مسلمان یا یک فرد مذهبی. علاوه بر این حزب کمونیست کارگری یک حزب ضد مذهبی است و بخش قابل توجهی از جامعه مذهب را کنار گذاشته و فراتر از این به جنبش ضد مذهبی پیوسته است و این پدیده روز بروز دارد تقویت میشود و شان نزول قرار کنگره نیز همین بود. اساس عضوگیری حزب هم طبعا در میان بخشی از جامعه، اعم از کارگر و دانشجو و زن و هر زحمتکشی است که مذهب را کنار گذاشته و دید روشن تری نسبت به مسائل اجتماعی از جمله مذهب دارد. با اینحال اگر کسی، علیرغم ضد مذهبی بودن حزب و تبلیغات روزمره آن علیه مذهب، تقاضای عضویت کرد و همچنان اعتقادات مذهبی داشت میتواند عضو حزب شود و تناقضش را خودش حل کند اما دیگر فراخوان دادن به معتقدین به مذاهب برای پیوستن به حزب و عضویت در حزب در پارگراف آخر نوشته من زیادی بود، این کار ما نیست. البته در همین پارگراف اشاره شده بود به کسانی که حکومت و نظام حاکم و فقر و نابرابری و فساد حاکم را نمیخواهند و طرفدار جامعه ای انسانی و آزاد هستند، اما مردمی که خواهان چنین جامعه انسانی و برابری هستند را هم نباید معتقدین به مذاهب تعریف کرد. به این خاطر لازم بود پارگراف آخر را اصلاح کنم. لازم است اینرا هم اضافه کنم که فراخوان ما صرفا به کسانی که به ماهیت طبقاتی مذهب پی برده اند نیست. کسی که به ماهیت طبقاتی مذهب پی برده کم و بیش یک سوسیالیست است. فراخوان ما بسیار وسیعتر است و همیشه فراخوان های ما برای پیوستن به حزب اجتماعی تر و وسیعتر بوده است. فراخوان ما برای پیوستن به حزب به همه مردم آزاده و به همه کارگران و مردم زحمتکشی است که زندگی بهتری میخواهند. 

سوال کارگر کمونیست حول یک نکته یعنی آزادی عقیده مذهبی پس از سرنگونی جمهوری اسلامی بود اما در مورد این قرار لازم است جنبه های مختلف آن باز شود و اینرا در نوشته دیگری به تفصیل باز خواهم کرد. از جمله به تفاوت دیدگاه حزب با تفکر رایج در میان جریانات فرقه ای خواهم پرداخت.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate