مذهب “امر خصوصی افراد” نیست!حمایت از بهائیت هم حمایت از مذهب است!

نگاهی به اندیشه های بابک یزدی از حزب کمونیست کارگری ایران

مقدمه:

مشکل حزب کمونیست کارگری ایران یکیش اینست که متفکری که بتواند به عمق برود و به مواجه با مسائل ، درش نیست و منصور حکمت را هم نمی شود هی تکرار کرد!

دیگر نمی شود کد کشید و مدعی شد که با مردگان می شود مسائل زندگان را حل کرد! البته این یکی از مشکلات حزب تقوائی است.

ایراد زیر بنائی احزاب کمونیست کارگری ماندن بین دو صندلی لیبرالیزم و کمونیزم است طوری که برنامه دنیای بهترشان بواقع یک برنامه سوسیال دموکراتیک است که با کپی کردن زندگی کشورهای اروپائی نوشته شده اگر مقدمه را ازش بردارید و به ریز مطالب برسید بسیاری جاها دم خروس سوسیال دموکراسی بیرون می زند.(۲)

این می شود که این روزها یکی پیدا می شود مدعی می شود “از تجزیه ایران نمی هراسد”! و یکی هم می شود نظریه پردازی که منبع فکریش مدیای کاناداست و دعوا سر مذهب بین لیبرالها و مذهبیون تند رو! کم می آورند و عادت به فکر کردن ندارند و لذا سوتی می دهند انهم بدجور!

در این مقاله نگاهی می اندازم به مباحثی که بابک یزدی اخیرا در مصاحبه ای با تیتر “مذهب امر خصوصی افراد است”(۱) در سایت ازادی بیان و روزنه منتشر کرده که واقعا تامل انگیز است هم از جهت موضوع و معضلی که مقابل کمونیستهاست و هم از زاویه شناخت وضعیت زاری که حزب تقوائی بهش دچار است که “هر دم از این باغ بری می رسد”!

اجازه بدهید ببینیم بابک یزدی چگونه وارد بحث مذهب و راه حل حزبش در مقابل مذهب می شود و راه حلش چیست و چه می شود وسط این بحث مهم سر از دفاع از بهائیت در می آورد؟

(۱)مضمون مصاحبه بابک یزدی چه بود؟

از خواننده تقاضا دارم مستقیم این مصاحبه را بخواند تا فکر نکند من دخالتی در روایت دارم!(۱)

البته از روایت دوران کودکی بابک یزدی می گذرم که کاملا در یک بحث جدی بی ربط است.

از بابک یزدی می پرسند برخورد به مذهب باید چه باشد؟ ایشان می توانست همون متن برنامه حزبش را بخواند بسیار عاقلانه تر بود اما ایشان از جهای دیگری بحث می کند!

فاز اول دفاع از بهائیت:

ایشان می فرماید:

“..بهائیت ظاهرا کمی از اسلام جلوتر هست و در اویل ظهورش هم تا حدودی جنبشی اعتراضی و علیه وضع موجود بوده و مردم مذهبی هم بخشا برایشان جذاب تر از خود اسلام و شیعه هست و اگر آزاد باشند برخی از مردم به این گرایش مذهبی روی می آوردند” (۱).

“… ولی بهائی ها به این شکل فجیع مورد آزار و اذیت نبودند. حد اقل دانشگاه و مدرسه می رفتند و مورد تعهدی حکومتی ها نبودند”(۱)

فاز دوم:راه حل برخورد به مذهب:

“…بحث ما این است که همان قدر که در طول تاریخ مذهبی ها آزاد بوده اند و تبلیغ و ترویج و مغزشویی می کردند به روشنفکران، بی دین ها، بی خدایان، و ضد دین ها هم اجازه بدهند که حرفشان را بزنند و تبلیغ کنند و در مدیا هم بطور مساوی حق حضور داشته باشند”(۱).

(۲) ادعاهای کاذب بابک یزدی در مورد دفاع از بهائیت:

من سالها پیش ارشیوی در نقد بهائیت در سایت آزادی بیان داشتم که خواننده را به خواندن آن دعوت می کنم (۳):

اولا: بهائیت در هیچ تاریخش مبارزاتی نبوده بابک یزدی بابی گری را با بهائیت اشتباه گرفته! بهائیت درون کاخهای قاجار شکل گرفت و بعد از شکستشدر بهائی کردن شاهان قاجار به کمک حکومت انگلیس مرکزی در اسرائیل در اورد تا بهائیت را از طریق حکومت اسرائیل جهانی کند ! اینها واقعیت بهائی گریست.

دوما: بهائیت “جلوتر از اسلام” نیست . ارتجاع حلو تر و عقب تر ندارد اگر داشت حزب توده انرا پیدا کرده بود! کمونیزم کارگری تا بحال مدعی بوده که مذهب جلوتر و عقب تر ندارد تا رسیدیم به بابک یزدی!

سوما: بهائیان در حکومت پهلوی دارای قدرت سیاسی بودند تلویزیون ایران و بسیاری کارخانه ها و پستهای وزارت! بابک یزدی لطف دارد به اینها که “ازار ندیدند”!

چهار: درست است بهائیان زیر فشار حکومت اسلامی بوده اند و نباید باشند مثل سایر گرایشات افکار .اما سرکوب بهائیان هیچ دلیلی بر حمایت از انها و “جلوتر خواندن” انها و دروغ تاریخی گفتن نیست!

(۳)آیا مذهب امر خصوصی افراد است؟

اولا:بابک یزدی شعار لیبرالهای سکولار را تکرار می کند!

تاریخا این شعار مال کیست؟ مال لیبرالیزم است متعلق به سکولارهای لیبرال است.بعد از سقوط سیاسی مذهب در اروپا نظام سرمایه داری تلاش کرده تا مذهب را از زیر تیغ نقد بیرون بیاورد و انرا در “حوزه شخصی” حمایت کند.شکل حمایت نظامهای حاکم در غرب از مذهب نامش همین “مذهب امر خصوصی افراد ” است!

بواقع بعد از کشیدن حصار دور مذهب و اعلام خصثوصی بودن ان به جامعه می گویند “به تو چه”؟

دوما: مذهب امر عمومی افراد است در واقعیت!

بطور واقعی هیچ مذهبی در تاریخ “امر خصوصی” افراد نبوده همه مذاهب خصوصا مذاهب ابراهیمی امور عمومی افراد بوده اند و ادعای ساختن جامعه یهودی و مسیحی و اسلامی داشته اند. لذا به جهت تاریخی و واقعی اساسا ادعای اینکه مذهب امر خصوصی افراد است کاملا دروغست!

اما در ایران چطور؟

در ایران چه مذهب زرتشتی و چه مذهب اسلامی شیعی و سنی و بهائی گری و شاخه هایشان هرگز امور خصوصی نبوده اند. همه اینها نظامهای احتماعی دارند و ادعای جهانی شدن! مذاهب اساسا برای جهانی شدن و تسخیر اذهان ساخته شده اند.

نکته متفاوت اما اینست که ایران هرگز دوران رنسانس را پشت سر نگذاشته بخاطر دیکتاتوری روشنفکری نتوانسته جامعه را از مذهب عبور دهد و رنسانس را رشد دهد.اپوزسیون ایرانی هم یا علنا یا غیر علنی مذهبی تشریف دارد.الله را رها می کند می دود دنبال “اسلام جلوتر” ! بعدش می رسد به مارکسیزم لنینیزم که مذهبی زمینی است با همان مدل پیامبر و امام و اسطوره سازی! یا اینکه؟ منصور حکمت می شود پیامبرش و برنامه دنیای بهتر می شود تقدسی غیر قابل تغییر!

لذا اجازه بدهید تکرار کنم که مذهب همواره امر عمومی افراد بوده و تعیین تکلیف با مذهب از مسیر دیگری امکان دارد! نه اینکه دنبال بهائیت بیفتیم!

(۴)راه حل؟ “بطور مساوی وقت داشته باشند بی دینها”!

همانطور که می بینیم بابک یزدی حتی لازم نمی بیند که حداقل برنامه حزبش را بخواند و “فرصت مساوی در امدن جلوی دوربین می خواهد”! اینست فرمولبندی او و ابزار مقابله او با مذهب! ساعات تلویزیونها را دو قسمت کنیم و مواطب باشیم که بطور مساوی اخوند بیاید و بابک یزدی و حزبش تا مناظره کنند! خوب اینهم که در بسیاری کشورهای غربی هست! چرا مذهب همچنان امر عمومی است در غرب؟

خواننده ملاحظه بکند که قرض گرفتن از لیبرالیزم کار بابک یزدی و حزبش را که دیروز معصومه قمی را خودی اعلام کرده بدانجا رساند که قرار دارد با وقت مساوی در مناظره مذهب را “امر خصوصی کند”!

اما از این شوخی ها و جوکها بگذریم مقداری عمیقتر به معضل مذهب بپردازیم:

(۴) فرق گذاشتن بین برنامه سیاسی برخورد به مذهب و برخورد فرهنگی با مذهب:

یکی از نکات کلیدی در برخورد علمی به مذهب اینست که فرق برخورد سیاسی با مذهب و برخورد فکری و فرهنگی با مذهب را بدانیم.

در سطح برخورد سیاسی حکومت باید قوانین مذهبی را لغو کند اموزش مذهبی در مدارس را لغو کند و برای سازماندهی جامعه سکولار بکوشد.

وظیفه حکومت اینست که فقر زدائی کند و نظام اموزشی را پیشرفت بدهد و علم را در اذهان حا بیندازد .مشارکت مردم را در سرنوشتشان رشد دهد.

در سطح فرهنگی توسعه رنسانس دستور کار جامعه است.حکومت اینجا باید از فضا سازی مناظره ها حمایت کند از روشنفکری دفاع کند (که بابک یزدی بدجوری مخالفش هست)

رنسانس فرهنگی امری بسیار عمیقتر است از “اجازه برابر دادن به حرف زدن”!

(۵)ایا مذهب را باید “امری خصوصی” کرد؟

از دید من ادعای اینکه مذهب را می شود به امری خصوصی تبدیل کرد کاملا مهمل است.مذهاب همانطور که گفتم اساسا و در هر شکلش امده اند تا جامعه بسازند نه فرد!

انکه فراخوان فرستادن مذهب به حوزه خصوصی می دهد لیبرالی است که می خواهد جامعه ، مذهب را در حوزه ای رها کند! اساسا باید صادق بود و این خواست را افشا کرد !

خواست فرستادن مذهب به عرصه خصوصی خواستی دست راستی است .بر عکس باید به جامعه اگاهی داد که مذهب خصوصی نداریم! مذهب سرطانی است برای تخریب جامعه و دقیقا از زاویه ازادی انسان از نابرابری باید به سرغ این شعار دست راستی رفت!

اینها شاید مقدمه ای باشد به مباحث عمیقتر در این زمینه! عده ای از ترس انزوای سیاسی در میان طحمتکشان افتاده اند از میان راستها یار گیری کنند کار تازه ای هم نیست.لابیگری در میان راستها و سکولارهای لیبرال! ما هم حواسمان جمع است و دیروز بدنیا نیامده ایم!

منابع بیشتر:

(۱)مذهب امر خصوصی افراد است(بابک یزدی)

https://rowzane.com/content/babak-yazdi/article=237769