پدیده آخوند جنایتکار

می‌گویند یک روز چائوشسکو، دیکتاتورِ رومانی بالای بالکن ایستاده بود تا سخنرانیِ خود را ایراد کند، جمعیت یک‌صدا او را تشویق می‌کردند، چائوشسکو شروع کرد: «من میخواهم از بانیان و سازمان‌دهندگانِ این رویدادِ بزرگ در بخارست تشکر کنم که آن را …» ناگهان یک نفر از وسطِ جمعیت او را هو کرد، هنوز هم مشخص نیست که آن فرد چه کسی بود، اما چند دقیقه طول نکشید که تمام جمعیت علیهِ چائوشسکو شعار می‌دادند، هو می‌کشیدند و یک‌صدا میگفتند “مرگ بر دیکتاتور” .. جالب آنکه اعتراضات غافلگیرانه ، مداوم ، سراسری و تعرض حساب شده  معترضان چنان بنیان کن بود که چائوشسکو تنها سه روز بعد محاکمه و اعدام شد، مردمِ رومانی این پیروزی را مدیونِ آن یک نفر پیش رو  و انقلابی و شجاع بودند که برای اولین بار فهمید که از آن پیرمردِدیکتاتور  ایستاده در بالکن و مزدورانش قوی‌تر است!

گاهی دیکتاتورها و رژیم های هار فاشیستی و انسان ستیز آنقدر دروغ می‌گویند و جنایت مرتکب می شوند که خودشان هم باورشان می‌شود که مادام‌العمر قرار است ستمگریشان  پایدار باشد، گمان نمی‌کنند شاید یک روز از بالای بالکن به پایین کشیده شوند.. گفته می‌شود که عیدی امین خودش را رئیس جمهور، رهبر، سپهبد، پروردگارِ همۀ جانوران و پیشوایِ جهانیان می‌دانست، او از گوشتِ قربانیانش خورده بود و گفته بود که این گوشت به مزاقش خوش نیامده.. معمر قذافی خودش را پادشاهِ پادشاهان و رهبر مسلمانانِ جهان می‌نامید، همانگونه که صدام حسین خودش را رهبر جهان عرب و ژنرالِ منطقه می‌دانست و  و ….. اما چه می‌شود کرد که یک روز یک نفر از میانِ جمعیت برای اولین بار می‌فهمد که از آن مردی که بالای بالکن ایستاده، قوی‌تر است، دقایقی نمی‌گذرد که همۀ مردم می‌فهمند که از کل مزدوران ریز و درشت یک ساختار بغایت فاسد و آدمکش و ترسو قوی‌ترند و می‌توانند ” آنها ” را هو کنند و همین می‌شود که میلیونها نفر به کف خیابان ها خواهند آمد  و  یکصدا می‌گویند “مرگ بر دیکتاتور”.. ” پایانِ تمام دیکتاتورها شبیه به هم است…

از این بحث که قابل تآمل و گفتگو و ده ها دلایل مختلف دارد که شرایط و موقعیت هیچ کدام از این کشورها شبیه به امروز ایران اسلام زده و آخوندزده و تروریست و جنایتکار  نیست بگذریم.

 چرا هیچ خبری از آن چالش و دستاوردِ درخشانی که انتظارش را می‌کشیدیم،  آگاهی توده ها و اعتراض میلیونی علیه این همه ستم و نابرابری و فجایع در جوامع پدیدار نمی شوند ؟ مردم تحقیر شده و میلیونها کارگر و زحمتکش چگونه می‌توانند زندگی را اینگونه در فقر و عاری از هرگونه جولانی برای احقاق حقوق به غارت شده خود به پایان برسانند ؟ پس آن دریایِ متلاطمی که قرار بود یک روز دل به او بسپارند  و به جنگ با دشمن  برخیزند ، کجاست؟  کی و کجا و در چه زمانی قرار است توفان زندگی آنها را در  لحظه ای از این هستی و زندگی بی‌فروغ بیدار کند و ‌بی رحمانه آنها را از قعرِ گودال سکوت  برهاند و به میدان بکشاند؟

حکومت جنایتکار اسلامی با هزاران عمل و زبان آشکار و علنأ ۴۳ است  به هشتاد و پنج میلیون مردم ایران اعلام جنگ نموده است   و می گوید:  من دشمن شماره یک و واقعی شما هستم ،جان میلیونها نفر از شماها مردم  برایم پشیزی ارزش ندارد، هر بلایی که بخواهم سرتان می آورم ، تاراجتان می کنم ، زندگیتان را تباه می کنم ، دخترانتان را به فروش می رسانم و برده جنسی خود می کنم ، آقازاده های کله پوک و فاسد را ژن برتر اعلام کردند و تمام ثروت و سامان جامعه را در اختیارشان گذاشتند و در بهترین و خوش آب و هواترین نقاط جهان مشغول رفع و رجوع بالا تنه و پائین تنه خود هستند و از جیب شما می دزدم و به مزدوران و تروریست هایم در کشورهای دیگر اسلامی می دهم و همه اینها را انجام دادن و کماکان می دهند ، قتل عام و حشیانه از زمین هوا به مردم بپاخاسته کردستان و ترکمن صحرا ، به دانشگاه ها و یکی پس از دیگری به مناطق دیگر حمله کردند و به خاک و خون کشیدند ، مافیای آب ، نان و هر آنجه که سودی سرشاری برایشان داشت  انجام دادند و می دهند ، همین ماه گذشته زینب  دختر قاسم کتلت دومیلیون دلار جهت صیغه بسیجی و تروریست های  شیعه لبنانی به حزب الله تقدیم کرد و دختران و پسران ایرانی از فقر و نداری خودکشی می کنند .جوانان معترض را می کشند و باز هم می کشند، علنآ میگویند به مردم :چه غلطی می توانید بکنید ؟ تحقیرتان می کنیم و به تماشا می نشینیم ، از گرسنگی و بی آبی و تشنگیتان لذت می بریم و کیف می کنیم و مردم همچنان باید تسلیم ما باشند و  مذهب دروغین شیعه گری و چاپلوسی و آخوند صفتی  سرتاپا جنایت  را بپذیرند .

هر صدای اعتراض یک درصدی های مخالف جان برکف و فدکار و مبارز و متعهد در جامعه را با دستگیری ، زندان ، شکنجه، اعدام و کشتار و ترور جواب دادند ، سه نسل از انقلابیون و معترضان را نابود کردند و  زندانیان را هزار هزار قتل عام کردند و جان بدربردگان را بناچار راهی تبعید ناخواسته نمودند و  از خانه و‌کاشانه و زادگاهشان آواره کردند، ویروس کرونا را عامدانه بجان مردم انداختند و تا کنون بیش از یک میلیون نفر را راهی قبرستان ها کردند . هر طور که دلشان خواست کشتند و باز هم می کشند و هیچ اعتراض و جنبش عظیمی که نشان از خشم  مقدس و شرافت یک جامعه بطور دسته جمعی و میلیونی و سراسری  واکنشی انجام نگرفت که به قیام و طغیان و انقلاب منجر شود و در ظرف مدت کوتاهی این رژیم سراپا فاسد و کشتار  و مرگ را جارو کند و سالها هم در توهم جهت های معنا دار  اصلاحات  و رفرم  هم که بخشی از رژیم نماینده آن بود در جا زد و شکست خورد  ، اما اکنون مردم جامعه ایران در وضعیتی قرار گرفته اند که “غریزه اجتماعی”  بطور اجتناب ناپذیری آنها را به خیابان کشانده و می کشاند تا برای بقاء و زنده ماندن و رهایی از گرسنکی و فقر و فلاکت و تشنگی و بی آبی و مرگ اعتراض کنند و با خشونت بیرحمانه ای مواجه شده و می شوند .

 فراموش نکنیم قیام  اخیر در اصفهان، یا خیزش یا اعتراضات و هر اسمی که روی آن بگذاریم در مناطق دیگر با شعار مسالمت آمیز برای آب و نان و صرفآ با انگیزه حفظ بقاء و تلف نشدن از تشنگی و گرسنگی به میدان  آمده و می آیند و هیچ نشان و هدف  سرنگونی رژیم ، برای دموکراسی و حقوق دموکراتیک و دیگر اهداف نیست و رژیم همانند گذشته نشان داد که هیچ منطقی جز زور و سرکوب وحشیانه نمی شناسد و به آن حمله ور شد و عده بیشماری را کور کرد تا درس عبرتی برای بقیه باشد و به خیابان نیایند . رژیم مفلوک و ورشکسته و شکست خورده و به بن بست رسیده در همه عرصه ها هنوز هم قدرت سرکوب مخالفین خود را دارد و با شدت و حدت تمام آنرا پیش می برد ، چه کسی بجز دغلکاران و وابستگان رژیم از هر قماشی فکر می کند هنوز بجز زبان زور و مقابله به مثل با این رژیم راه دیگری وجود دارد ؟ پدیده آخوند تنها  راه حل مشکلات جامعه را زبان زور و کشتار و تجاوز و شکنجه و اعدام می داند  و فقط و فقط باید با زبان خودش به آن جواب داد ، پدیده آخوند شبیه هیچ پدیده و حکومت و سیستمی در کل تاریخ بشریت نیست و  نخواهد بود و جز با زبان زور با همه روش ها و سبک های دیگر تجربه شده جهان بیگانه و متفاوت است .  برای انقلاب و سرنگونی

 هیچ چشم انداز و افقی برای مردم ایران نمی توان ترسیم کرد و هر حرکت دیگری  توسط آخوندهای فریبکار به انحراف کشیده و سرکوب و خاموش خواهد شد  نارضایتی مردم  در جوامع مختلف امری عادی و طبیعی است . در همین اروپا اکثریت مردم از اوضاع نابسامان و گرانی و ناامنیتی ناراضی و معترض هستند اما منجر به جنبشی علیه حاکمان  و دولت ها نخواهد شد ‌و مردم برای رفع مشکلاتشان به احزاب پارلمانی  متوسل می شوند.

با این حال مشکلات محیط زیستی و بحران آب و تشنگی و گرسنگی  نمی تواند شکافهای عمیق را بوجود بیآورد و منجر به انقلاب و تغییر و تحول بنیادی شود مگر مردم در پس زمینه ذهن خود مسلح به آگاهی و علم و هدف مشخص و انگیزهای انقلابیگری پیگیر و متحد و همبسته شوند   و برای تاوان آن حاضر به جان فشانی باشند و از قبل تصمیم به نابودی نهادهای رژیم گرفته باشند.

با این حال باید از هر حرکت اعتراضی قشرهای مختلف در ایران حمایت و پشتیبانی نمود ولی دلخوش نباشیم که ادامه دار و به نتیجه ای خواهد رسید و هر بار منجر به ناکامی عده بسیاری خواهد شد ، فقط باید امیدوار بود که مردم بیشتری ترس شان بریزد و شهامت انسانی خود را بازیابند و به این درک تاریخی برسند که تنها با اتحاد و همبستگی میلیونی و سراسری و هجوم غافلگیرانه به نهادهای رژیم است که می توانند به نتیجه مطلوب برسند و از فقر و فلاکت رهایی پیدا کنند . هر انسان ایرانی که خواهان نابودی رژیم اسلامی و حفظ کرامت و شآن و حقوق انسانی از دست رفته خود است باید قبل از هر حرکتی از فرهنگ نکبت و کثافت اسلامی و دروغین و فریبکاری و‌ چاپلوسی   شیعه گری فاصله بگیرد و  درخواست و مطالبات دمکراتیک و انسانی داشته باشد و خود را برای اعتراضات ادامه دار و سراسری و با سمت و سوی رادیکالتر و  آماده کند در غیر اینصورت تکرار حرکات شکست خورده گذشته خواهد بود .

زنده باد اتحاد و همبستگی و اعتراض و شورش مردم ستمدیده.

سرنگون و نابود باد رژیم اسلامی مرگ و کشتار و نیستی ……

م شکیب

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate