آیا کمونیستها حامی تجزیه ایران هستند ؟

نگاهی به فرمولبندی شمه صلواتی از حزب کمونیست کارگری ایران


“به نظر من تجزیه ایران هزاران بار بهتر است  تا اینکه یک مشت انگل بر مردم حاکم باشند من آن را به صدها بار دوباره می نويسم”(شمه صلواتی).

مقدمه:

در بخشی از پیام اخیر شاهین نجفی، ایشان جامعه ایرانی را متوجه “ترس از خطر تجزیه ایران” کرد تا برسد به همان ایستگاه راست سیاسی که هم در رژیم خمینی و هم در رژیم پهلوی یکی از ادعاهایش اینست که دارد با “تجزیه ایران” مبارزه می کند.

درست است که خمینیزم در ابتدا پان اسلامیست بود اما چندین دهه است که در کنار سایر گرایشات راست، حکومت ایران مدعی است دارد برای “تمامیت ارضی” ایران می چنگد منجمله همین قاسم سلیمانی که قهرمان برخی ناسیونالیست غیر مذهبی هم شد و امیدوارم قهرمان شاهین نجفی نباشد!

در هر صورت، راست سیاسی از یکسو احساسات ناسیونالیستی و شوینیستی را دامن می زند و از سوئی مردم را از لولوی “تجزیه” می ترساند.

اما راست گاها در سنگر ناسیونالیزم رسما خواهان جدائی و استقلال می شود.از جدائی طلبان تورک تا کورد تا عرب تا بلوچ، گرایشاتی را داریم که رسما و علنا فراخوان “جدائی” سر می دهند اونهم با بهانه “ستم ملی”.

کمونیستها چطور؟ آیا کمونیستها در بحث “جدائی” متفق القولند؟ خیر! 

اساسا ما یک نوع کمونیست نداریم و الان و طی تاریخ گرایشات متضادی بنام کمونیزم در این مقوله نظرات متضادی داشتند و الان هم دارند.لذا صرف اینکه کسی خودش را کمونیست نامید دلیل نیست در در یک کمپ واحد قرار گیرد.اینست که فضای سیاسی را پیچیده تر می کند.

اگر یادتان باشد در جریان “رفراندوم جدائی در کردستان عراق” ما شاهد گرایشاتی از کمونیزم ایرانی بودیم که یکصدا به ناسیونالیستهای کورد مقیم عراق لبیک گفت و با انواع “استدلالات” از مردم خواست به جدائی کردستان عراق بپیوندند! یکیشان همین حزب شمه صلواتی یعنی حزب کمونیست کارگری به رهبری تقوائی بود! فعلا اینها را داشته باشید تا برویم سراغ دم خروس!

(۱)آیا خطر تجزیه ایران خطر جدیست؟

از دید من در شرایط حاضر خیر اما در شرایطی که سناریوی سیاه یعنی بلبشوی دوران سرنگونی رژیم اسلامی آغاز شود این سناریو از سوی گرایشات ارتجاعی متعددی دستور کار خواهد بود.

بیش از دو دهه است که نظام امپریالیستی در منطقه تلاش دارد از این حربه بر علیه جنبشهای آزادیخواه و مترقی استفاده کند و برای گرایشات جدائی طلب در ایران هم سرمایه گذاری کرده است.

رژیم اسلامی هم یکی از استراتژیهای تبلیفاتیش همین “مبارزه با تجزیه ایران” بود و هست و مردم را فریب می دهد که “ناجی ایران” است! 

لذا نگرانی از تجزیه ایران از دید من برای جامعه بحران زده ایران هم زمینه مادی دارد و هم بخشیست از پروپاکاندای حکومت ایران.

شاهین نجفی دقیقا از همین زاویه راست شوینیست به “خطر  تجزیه” وارد می شود.

(۲)شمه صلواتی “صدها بار می نویسد که تجزیه ایران هزاران بار بهتر است تا…”

این بیانیه شمه صلواتی گذشته از اغراق بامزه ای که دارد، فرمولبندی حمایت از تجزیه ایرانست چرا که طبیعتا در ایران حاکمان بدند و حاکم خوب یعنی حزب ایشان! فکر نمی کنم حزب ایشان جائی اعلام کرده باشد که گرایشی بجز حزب تقوائی بتواند حاکمیت خوب بسازد! 

لذا اجازه بدهید شمه صلواتی و حزبش را تا زمانی که حزب ایشان رسما نظر شمه صلواتی را مردود بداند ، یک گرایش تجزیه خواه بنامیم!

اما چه ایراداتی بر نظریه شمه صلواتی وارد است؟ چرا هر زمان حکومتی بد در ایران باشد این گرایش فراخوان تجزیه می دهد؟ ! شوخی نگیریم برای چند دقیقه !

(۳)”تبعات” نظریه شمه صلواتی ، همین الان در شرایط ایران:

خوب با این بیانیه شمه صلواتی از آنجا که الانهم یک حکومت بد در ایرانست لذا حزب ایشان باید رسما فراخوان “تجزیه سراسری” بدهد ! معلوم نیست چرا صبر می کنند اینها!

همین الان و همه تاریخ ایران “مشتی انگل در حکومت ایران بودند” مگر نه اینست؟ 

خوب شمه صلواتی دارد رسما به ما می گوید “زیر پوستش یک تجزیه طلب” است! 

شاید! شاید ایشان از “خط حزبش زده بیرون”! ما نمی دانیم!در اون حزب خیلی ها هی مرتب “از خط”بیرون می زنند!

(۴)چرا از زاویه یک کمونیست عاقل و منطقی تجزیه ایران اساسا کار بسیار زشتی است!

همانطور که در بالا ذکر کردم و در مباحث متعددی در مورد کمونیزم ایرانی نشان دادم واژه کمونیزم معادل یک خط یک گرایش سیاسی نبوده و نخواهد بود.لذا در همین موضوع “تجزیه ایران” محال است در میان کمونیستها وحدت نظری بودجود اید.

برخی کمونیستها با تکیه بر “اصل خودمختاری ملل” و با اذعای برابری ملی در کنار تجزیه طلبان قرار می گیرند مثل شمه صلواتی و حزبش.

ادعاشان اینست که “چون حکومت مرکزی بد است لذا زنده باد جدائی” همانطور که گفتم این عقلانی نیست چون اینها نهایتا با این منطق به حکومت  علی اباد سقلی هم نخواهند رسید!

اما از زاویه کمونیزمی که دنبال سازماندهی جامعه بر اساس هویت انسانی باشد ، تجزیه ایران از دو جهت اساسی کاری نادرست و مخالف مصالح زحتمکشان است:

اولا: به جهت منابع مادی و انسانی جامعه را صعیف می کند

دوما: به جهت فرهنگی و اجتماعی انسانها را بر اساس ملیت و قومیت از هم جدا می کند

این دو دلیل اساسی است که کمونیست غاقل و انسانگر را در مقابل تجزیه ایران قرار می دهد.

کمونیستهای عاقل و انسانگرا هم باید خطر تجزیه ایران را جدی بگیرند و هم راه حل رادیکال و انقلابی را در مقابل آن قرار دهند.

(۵)راه حل راست در مقابل راه جل کمونیستی در مقابل خطر تجزیه ایران:

 پاسخ شمه صلواتی را در بالا دادم. اما در مورد راستها و شاهین نجفی چه؟

اینها راه حلشان اینست که به ارتش و اطلاعات پناه ببرند! راه حلشان تازاندن ضد کمونیزم است.

طبیعی است اینگونه راه حلها بواقع ایستادن در مقابل اصل برابری انسانهاست.

همانزور که گفتم از زمان پهلوی تا به حال حکومتهای ایران حکومتهای اقتادار مرکز بر علیه ملیتهای دیگر بوده اند و همواره مردم را از “ایرانستان” شدن ترسانده اند.لذا “خطر تجزیه” رمز فریب راست است.

در مقابل این “راه حل راست” کمونیستهای عاقل و انسانگرا بر اصل همگرائی همه ساکنین ایران بر اساس هویت مشترک انسانی تاکیید می کنند و دشمن مشترک را در نظم سرمایه داری نشان جامعه می دهند.

این مرز واقعی فکری و سیاسی کمونیستها در مقابل راست در موضوع “تجزیه ایران”. حالا خواننده می تواند انتابش را بکند.کدام راه حل؟ راه حل راست یا تجزیه طلبانه یا راه حل کمونیزم عاقل و انسانگرا؟

منابع بیشتر:

(۱)ما را بخاطر تلاش برای یک انقلاب همه‌گیر در ایران«از تجزیه» نترسانید(شمه صلواتی)

www.azadi-b.com/?p=15520

(2)شاهین نجفی هم به جمع ضد کمونیستهای دست راستی پیوست(سعید صالحی نیا)

www.azadi-b.com/?cat=34

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate