جنگ های ارتجاعی، جناح های مختلف سرمایه داری و نقش کارگران و مزدبگیران ایران درجنگ

اگرتاریخ را ورق بزنیم متوجه خواهیم شد که طبقه ی کارگر و مزدبگیران جز در «حکومت کمون پاریس »، آن هم تنها به مدت سه ماه، هیچ گاه در قدرت نبوده اند. هیچ زمانی میهنی نداشته اند که به دفاع از آن بپردازند. میهن کارگران و مزدبگیران جایی است که نه از استثمار فرد از فرد و نه از کارمزدی نشانه ای باشد. اما برای کارگران و مزدبگیران کشور ما و برخی از کشورهای پیرامون که رابطه ی کارمزدی و سرمایه، مناسبات جامعه را تعیین می کند، جنگی به نام جنگ میهنی بی مفهوم و دروغی بزرگ بیش نیست. لذا روشن است که توده ی عظیم مزدبگیران این کشورها که زیرسلطه ی قوانین سرمایه به تولید ارزش اضافی و سود می پردازند، داری منافع مشترک بیشتر برای اتحاد و همبستگی علیه جنگ و دولت های جنگ طلب هستند تا اینکه با سلاح های این دولت ها گوشت دم توپ شوند. همچنین روشن است، که سیستم سرمایه داری بنا به قوانین از پیش تعیین شده ای که جهت وهدفش فقط کسب ارزش اضافی و سود است ما را اجیر و به کارمزدی واداشته است. و ما داوطلبانه هیج یک از قوانین حاکم را نه خواسته ایم و نه به کار بسته و عملی می کنیم. همانطوری که همگی آگاه هستیم، ما حتی شغل های خود را هم داوطلبانه انتخاب نکرده ایم. این سرمایه داران هستند که بنا بر نیازها و ضرورت های تولید در عرصه های سود آورتر شغل ما را تعیین و ایجاد می کنند. چنانکه ما سالانه شاهد از بین رفتن مشاغلی هستیم که سود دهی شان برای سرمایه داران اندک است. این سرمایه داران هستند که استعدادهای ما را لایه لایه و طبقه بندی کرده و ارزش شغلی ما را بدون دخالت ما تعیین می کنند. سوال این است: آیا لازم است در جنگی شرکت کنیم که آشکار و پنهان ازسوی سرمایه داری جهانی درمنطقه برای تامین سود و ارزش اضافی به وسیله ی رژیم های سرمایه داری ایران، آذربایجان، پاکستان، ترکیه و یا حتی سرمایه داری جهانی مثل آمریکا، دول اروپا، چین و روسیه و … و جانیان فئودال منش طالبان در افغانستان و در عربستان به راه می افتد؟ تاریخ نشان داده است که اکثر جنگ ها براثرحاد شدن رقابت های داخلی ورقابت های جهانی سرمایه داری برای تسخیر نیروی کارارزان آغاز شده و گسترش یافته است. جنگ هایی مثل جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم، جنگهای ویتنام و کره، جنگ ارتجاعی ایران وعراق و تمام کودتا های نظامی وجنگ های نیابتی بربنیاد رقابت جهانی و محلی سرمایه داری شعله ور شده است، تا سود و ارزش اضافی سرمایه جهانی را به هر قیمتی که شده تامین کنند. اما این را هم نباید فراموش کرد که ازبدو بوجود آمدن مناسبات کار و سرمایه، ما در جنگی مداوم با این سیستم هستیم. بر این بستر و دراین روند است که تضاد طبقاتی واختلافات ما با سیستم سرمایه داری عمیق وعمیق تر شده و منجربه جنگ و مقابله ی طبقاتی با این سیستم خواهد شد. این جنگی ست که ما هر روزه  در محیط کارمان در آن شرکت داریم. این وضعیت بیش از دو قرن است که ادامه دارد. اگر آدم حقیقتش را گفته باشد، ثروت انباشت شده ی هرجامعه همان ثروتی ست که کارگران ومزدبگیران هم ازنظر فکری و هم از نظریدی تولید کرده اند. اگر شما و ما، تولید کنندگان ثروت فکری و ثروت مادی جامعه، دقیق به اطرافمان نگاه کنیم، اشیا و کالاهایی را می بینیم که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در بارآوری، تغییر و ساخت  آن سهیم بوده ایم. ما سازندگان ثروت، فرهنگ، آگاهی و ادبیات این جامعه هستیم. و اما روند تاریخ نشان می دهد که آنچه را که ما برای رفاه و آینده ی انسان ها تولید کرده ایم، به شکل  ثروت، ابزار و وسائل تولید دردست اقلیت ناچیزی از سرمایه داران انباشت شده است و در واقع جنگ ما با همین اقلیت ناچیزاست. بنابراین کشمکش و جنگ ما ابتدا با سرمایه داران و حاکمان وقت است. نخست باید خود را از زیر یوغ سرمایه داری رها کنیم.. کشمکش و جنگ روزمره بین کاروسرمایه باعث می شود که خود انگیختگی فردی به خود انگیختگی وسیعتری یعنی جنبش خودانگخته ی کارگران و مزدبگیران تغییر و تحول یابد. بربستراین واقعیت روشن می شود که تا زمانی که کاردربند و زیر سلطه ی سرمایه است، تضاد و مبارزه ی ما با سرمایه و سیستم سرمایه داری ست. در واقع این جنگی ست که به ما کارگران و مزدبگیران ربط پیدا می کند. دشمن اصلی ما طبقه سرمایه داراست که نتیجه ی زحمات ما را در تصاحب خود دارد. اما جنگی که از سوی رژیم راه انداخته شود، جنگی ارتجاعی ست و جنگ ما نیست. ما گوشت دم توپ حاکمان کنونی ایران، آذربایجان، افغانستان، ارتجاع سرمایه داری منطقه ای وجهانی نخواهیم شد.  مبارزه ی منطقی این است که کارگران ومزدبگیران کشورهای نامبرده دست بدست هم دهند وحاکمان سرمایه دار منطقه را به زباله دانی تاریخ روانه کنند. بنابراین ابتدا خود را آزاد خواهیم کرد و بعد در دفاع از آزادی خود با هر گونه تهاجمی مقابله خواهیم کرد. امیدواریم که کارگران و مزدبگیران کشورهای اطرافمان هم ابتدا خود را از زیر یوغ سرمایه  آزاد و رها کنند و دست در دست هم شانه به شانه آشغال های سرمایه دار را به زیربکشیم. همانطوری که احتمالن مطلع هستید، جناح راست روشنفکران “ضد امپریالیست” بوق و کرنا راه انداخته اند و از” نقشه های شوم برای ایران و افغانستان” صحبت می کنند که توده ی مزدبگیران را به دام “جنگ میهنی” بیندازد. نه، آقای زرافشان، بخشی از سازمان شما یعنی چریک های فدای “اکثریت” و همچنین توده ای ها و سه جهانی ها در جنگ ایران و عراق از همین متد شما استفاده کردند و مردم ایران را گوشت دم توپ  جنگ ارتجاعی ایران و عراق کردند.  همانطوریکه اشاره شد درهرشرایطی مبارزه ی ما برای حل تضاد با سرمایه داری است. حال این سرمایه داری چه “خودی” باشد و ” چه سرمایه داری جهانی” . فیلسوفان سرمایه داری در لباس مارکسیسم آمدند و تضاد ها را بر وفق مراد خود به تضاد عمده و تضاد اساسی تعریف کردند و بیش از نیم قرن جنبش کارگری و مزدبگیران را به بیراهه بردند. اما  دشمنان واقعی ما حقیقتن سرمایه داری بطوراعم و اندیشه های سرمایه دارانه به طور اخص است،  که در لباس مختلفی خاصه در لباس مارکسیسم ظاهر می شوند.

در ایجاد شوراهای ضد سرمایه داری کارگران و مزدبگیران کوشا باشیم!

زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران و مزدبگیران علیه جنگ طلبان منطقه ای و جهانی! 

علی برومند

۲۶ آبان ۱۴۰۰

۱۷.۱۱.۲۰۲۱

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate