دروغ‌پردازی‌های جناح راست(۵)

در رابطه با اظهارات اخیر حسن رحمانپناه

پس از آنکه جناح راست در تشکیلات کومه‌له و حزب کمونیست ایران، در اقدامی متضاد با تمامی پرنسیپ‌ها و روش و سیاست کومه‌له و حزب کمونیست، به سانسور و توقیف برنامه‌ها و اخراج کادرهای جناح چپ از رسانۀ تلویزیونی تشکیلات که با نام تلویزیون کومه‌له و حزب کمونیست ایران فعالیت می‌کند، مبادرت نمود؛ جناح چپ برای رساندن صدا و سیمای راستین کومه‌له و حزب کمونیست به جامعه و رهانیدن این ارگان رسانه‌ای از قبضۀ سانسور و سیاست‌های انحرافی و راست‌روانۀ جناح راست، فعالیت رسانه‌ای خود را ابتدا از طریق شبکه‌های اجتماعی تداوم داده و سپس با راه‌اندازی کانال تلویزیونی مستقل برای خود با نام تلویزیون کومه‌له و حزب کمونیست ایران، همراه با سه جریان از نیروهای چپ و کمونیستی در ایران یعنی سازمان فداییان (اقلیت)، حزب کمونیست کارگری-حکمتیست و سازمان راه کارگر، به طور مشترک «تلویزیون آلترناتیو شورایی» را ایجاد کردند.

حسن رحمانپناه از اعضای کمیتۀ مرکزی جناح راست در تشکیلات، در ادامۀ صحبت‌های خود با تلویزیون جناحی‌شان (که آن هم مانند قبل با نام کومه‌له و حزب کمونیست ایران برنامه پخش می‌کند)، در رابطه با اقدام مزبور از سوی جناح مخالف خود، می‌گوید:

«… جامعه در این باره قضاوت می‌کند و قضاوت هم کرده است، تلویزیون کومه‌له با این نام ثبت شده است، خُب، ممکن است کسی فکر کند که مثلاً راه کار قانونی هم هست برای اینکه جلویش را گرفت، یا تعداد دیگر فکر کنیم که ول کن بگذار خودِ جامعه در موردش قضاوت کند

واقعیت این است که تداوم فعالیت تلویزیونی کومه‌له و حزب کمونیست توسط جناح چپ، همۀ تقلاهای جناح راست در راستای بستن دهان و حذف و انکار علیه این جناح را با شکست مواجه نموده و موجبات برآشفتگی و هیستری هرچه بیشتر آنان را فراهم نموده است.

در این راستا کمیتۀ تلویزیون این جناح اطلاعیه‌ای تهدید‌آمیز صادر کرد و اعلام کرد که هر گونه اقدامی را برای جلوگیری از پخش برنامه‌های این تلویزیون به عمل خواهد آورد و این چیزی نبود غیر از تداوم سلب حق آزادی بیان، تبلیغ و فعالیت سیاسی و نیز توقیف و پلمپ کردن یک رسانه. مسئول تلویزیون جناحی‌شان که عضو کمیتۀ مرکزی‌شان نیز هست در تلویزیون ظاهر شد و با اظهاراتی نازل، همان تهدیدات را تکرار کرد. افتضاحی به بار آوردند که برای سرپوش گذاشتن آن مجبور شدند تمام فایل‌های این «درافشانی‌»های رئیس تلویزیون خود را از روی سایت رسمی و شبکه‌های اجتماعی وابسته به خود حذف کنند.

جناح مزبور که در این عرصه نیز به سرعت دچار شکست شد، این بار از زبان عضو دیگری از کمیتۀ مرکزی‌شان یعنی حسن رحمانپناه مجبور می‌شوند، بیایند پشت تلویزیون و بگویند «ول کن بگذار خودِ جامعه در موردشان قضاوت کند»!

اینان در همان ابتدا تصور می‌کردند که در چهارچوب تشکیلات و به دور از چشم جامعه، با سیاست حذف و انکار، غصب و مصادره، ایجاد سیاهی لشکر و نیز شدت عمل تشکیلاتی‌ای که در قبال جناح چپ اعمال می‌کنند، می‌توانند کومه‌له و حزب کمونیست را به طور کامل تحت سیطرۀ پروژه‌های راست‌روانۀ خود قرار دهند. این بزرگترین و اصلی‌ترین نگرانی‌‌ای بود که می‌توانست وجود داشته باشد.

اما وقتی که جناح چپ در راستای صراحت و شفاف‌سازی و احساس مسئولیت در قبال سرنوشت و اعتبار تشکیلات، جامعه و به عبارت دیگر کارگران و زحمتکشان که صاحبان و حافظان واقعی این حزب و تشکیلات هستند را از بحران و اختلافات سیاسی موجود در آن و نیز راه حل اصولی و مسئولانه در قبال آن مطلع نمود، این نقشۀ جناح راست را با ناکامی روبرو و دست آنان را در این خصوص برای جامعه رو کرد. این اولین شکست آنها در بیرون از تشکیلات بود. جناح راست در مقابل این شکست یعنی اطلاع‌رسانی مربوطه به جامعه، آن را «اقدامی علیه کومه‌له» و «بانی ایجاد نگرانی در میان دوستداران و فعالین کومه‌‌‌له» قلمداد کرد و نیز در سطح تشکیلات فشارها و تهدیدات خود را علیه جناح چپ افزایش دادند.

تا قبل از آن، نگرانی‌ای که به سرعت در میان فعالین و هوادارن مرتبط در داخل کشور شکل گرفته بود، این بود که آنها از یک سو در ارتباطات خود با تشکیلات و تا آنجایی که به رهبری جناح راست مربوط بود، در حالی تماماً با انکار و کتمان اختلافات روبرو می‌شدند، که در عین حال نظاره‌گر شکاف و تعمیق روزافزون این اختلافات در سطح تشکیلات نیز بودند! کار به جایی رسید که آنان نیز عملاً دچار دو دستگی و جناح‌بندی شدند. به این اعتبار، این جناح راست بود که نگرانی‌ واقعی و اصلی را در درون و بیرون از تشکیلات به وجود آورد و اوضاع را به بغرنجی و بحران تبدیل نمود.

وقتی که اقدام جناح چپ در اطلاع‌رسانی به جامعه، به امری واقع و مثبت، تبدیل شده بود، جناح راست بازهم شکستی دیگر را متحمل شد و طی اطلاعیه‌ای رسمی از سوی کمیتۀ مرکزی‌شان مجبور شدند به نوعی به وجود اختلاف نظر اقرار کنند، اما همزمان جناح‌بندی را انکار کردند، آن را «مشغلۀ ذهنی» نامیده و بانی «ایجاد نگرانی» دانستند. در واقع نگرانی‌ای که در این بین ایجاد شده بود، ناشی از رفتار غیراصولی و حذفگرایانۀ موجود در این تشکیلات بود، که جامعه از آن مطلع شده بود. جناح حذفگرا آن چنان متناقض رفتار می‌کرد که نه آن موقع و نه در حال حاضر با هیچ معیاری نتوانسته و نمی‌تواند نشان دهد که نفس «اطلاع‌رسانی» به جامعه، چگونه باعث ایجاد نگرانی در جامعه می‌شود؟!

هنگامی که  در طی علنی کردن مباحث، علاوه بر مسائل سیاسی، جامعه از اعمال غیردمکراتیک جناح راست نیز مطلع شد، علاوه بر تماس‌ها و دخالت‌های بسیار دلسوزان و فعالین و هواداران حزبی، دهها تن از فعالین چپ و کمونیست در ایران و جریاناتی چون سازمان راه کارگر نیز با ارسال نامۀ سرگشاده به رهبری کومه‌له و حزب کمونیست، ضمن اشاره به حاد شدن اختلافات و قطب‌بندی درونی و ابراز نگرانی از آن، روش درست مدیریت اختلافات و اتخاذ راه حل‌هایی برای جلوگیری از انشعاب و ایجاد همکاری و همزیستی لازم را یادآوری کرده و در این میان بر امر به رسمیت شناختن گرایشات درونی، مبارزۀ ایدوئولوژیک علنی و مشارکت گرایشات درون حزب در تمامی امورات حزب تأکید کردند؛ کمیتۀ مرکزی جناح راست اطلاعیه‌ای رسمی در پاسخ به ایشان و از جمله سازمان راه کارگر صادر کردند. اینان اطلاعیۀ خود را چنین آغاز کرده بود:

«‌پیام شما در ارتباط با اختلافات درونی در حزب کمونیست ایران را که در شبکه‌های اجتماعی انتشار یافته بود، دریافت کردیم. ما موضع مسئولانۀ شما رفقای عزیز را در این ارتباط ستایش می‌کنیم. طی این مدت رفقای دیگری نیز از طرق گوناگون کوشیده‌اند با دخالت مسئولانه مانع از هم گسیختگی احتمالی گردند، از این طریق ما دست همۀ این عزیزان را نیز به گرمی می‌فشاریم. واقعیت این است که این تلاش‌ها، در عین حال در خدمت تقویت روند همگرایی و اتحاد کل جنبش چپ و کمونیستی ایران است. کمیتۀ مرکزی کومه‌له به سهم خود در همین جهت تلاش کرده و خواهد کرد.»

هنوز به اصطلاح مهر این اطلاعیه رهبری جناح راست خشک نشده بود که اینان با بی‌احترامی و پشت‌کردن به آنچه که خود در ابتدای اطلاعیه‌شان نوشته بودند، به توقیف برنامه‌ها و سپس اخراج گروهی رفقای جناح چپ از رسانۀ تلویزیون پرداخته و این ارگان رسانه‌ای حزب را به مصادره و قبضۀ خود درآوردند! سپس به ادامه‌کاری این رسانه در کانال مشترک ماهواره‌ای با شماری از احزاب چپ و کمونیست از جمله راه کارگر نیز پایان دادند!

جناح چپ، این اعمال جناح راست را نیز با ارائۀ مدارک و شواهد لازم به اطلاع جامعه رساند. به این ترتیب و در خصوص بحران جاری، دروغ‌گویی و ناروایی جناح راست برای جامعه و برای همۀ نیروهای چپ و کمونیست در ایران نیز محرز شد.

در متن این اوضاع، جناح راست به هر میزان که سیاست و اقدامات قبلی خود را با شدت بیشتری ادامه می‌داد، بیشتر با ناکامی و عجز روبرو می‌شد. تا جایی که همین حسن رحمانپناه در تلویزیون جناحی خود مجبور شد که طی یک اقدام بی‌سابقه اسامی اعضای کمیتۀ تشکیلات مخفی خود را اعلام و از هواداران و فعالین داخل کشور بخواهد که با این اعضای کمیته در تماس باشند. (او متوجه شده بود که رفقای داخل کشور با رهبری جناح چپ در تماس و ارتباط هستند). اعلام اسامی کمیتۀ تشکیلات مخفی از طریق رسانۀ عمومی، تا بحال در کومه‌له سابقه نداشته است!

رهبری جناح راست در متن شکست‌هایش، آن قدر در موضع ضعف و عدم حقانیت قرار گرفته بود که بدون این که حتی بتوانند به مدت یک دقیقه و یا در یک صفحه آ چهار! مطابق با اسناد و سیاست‌های کمونیستی کومه‌له به جامعه نشان دهند که جناح مقابلشان با کومه‌له تفاوت دارند و اعمال و مواضع خودشان (که مورد نقد جناح چپ است) منطبق با کومه‌له است؛ این بار مجبور بودند در تلویزیون ظاهر شوند و به دیگران بگویند «کومه‌له ماییم، ما را به رسمیت بشناسید، جناحِ مقابل کومه‌له نیست!»

در همین راستا با راه‌اندازی و تداوم فعالیت تلویزیونی کومه‌له و حزب کمونیست از سوی جناح چپ نیز جناح راست اطلاعیه صادر کردند و گفتند «این تلویزیون جعلی است، کومه‌له ماییم». سپس با تشکیل و تداوم فعالیت کمیتۀ تشکیلات مخفی در سطح کردستان و شهرهای ایران از سوی جناح چپ، جناح راست دوباره اطلاعیه صادر کردند و گفتند «این کمیته هم جعلی است، کمیتۀ تشکیلات مخفی کومه‌له ماییم».

 البته که با هر گام از استحکام جناح چپ و کمونیستی در کومه‌له و حزب کمونیست، اطلاعیه‌های دیگری از این دست نیز از سوی جناح راست- که چیزی جز تکرار اقدامات نخ‌نما و بی‌اثر سازمان زحمتکشان در قبال کومه‌له نیست- در راهند!

اینکه حسن رحمانپناه در مورد راه‌اندازی تلویزیون مورد بحث می‌گوید «ممکن است کسی فکر کند که مثلاً راه کار قانونی هم هست برای اینکه جلویش را گرفت، یا تعداد دیگر فکر کنیم که ول کن بگذار خودِ جامعه در موردش قضاوت کند»؛ علاوه بر اینکه نشان آشکاری است از شکست تهدیدات رهبری کل جناح راست مبنی بر جلوگیری از این رسانه و وقوف بر این واقعیت که چنین تلاش‌های عبثی چیزی جز رسوایی و محکومیت بیشتر علیه آنها به بار نخواهد آورد؛ در عین حال یکی از بروزات چند دستگی‌ها و محافل موجود در همان جناح راست هم -که برای ما همیشه روشن بوده- و طی آن حسن رحمانپناه فقط یکی از سرمحفل‌های موجود در این جناح است را بیشتر نمایان می‌کند. این را دیگر نه جناح چپ، بلکه خود اعضای جناح راست و شرکت کننده در کنفرانس جناحی اخیرشان در خارج کشور که حسن رحمانپناه در بخش اول همین صحبت‌هایش آن را مورد تعریف و تمجید دروغین خود قرار داد، به طور علنی بیان داشته و به طور مؤکد «از به جان هم افتادن محفل رحمانپناه و محفل الیاسی و دیگر محافل موجود در جناح راست در آینده» خبر داده‌اند.

آیا حسن رحمانپناه ممکن است به بینندۀ خود بگوید که «این چه کسی است که فکر کرده با راه کار قانونی جلوی تلویزیون مزبور را بگیرد؟! آیا یک نفر است یا که یک جناح؟! او سپس ژست «آزادمنش» به خود گرفته و خود را جزو کسانی قلمداد می‌کند که «فکر می‌کنند ول کنیم بگذاریم آزاد باشند و جامعه در موردشان قضاوت کند»!

اگر صحبت از قضاوت جامعه است، این به راستی نتیجۀ مستقیم همین قضاوت است- که در واقع صورت گرفته- و اینچنین حسن رحمانپناه و جناحش را به عقب‌نشینی واداشته است. ترس از محکومیت هرچه بیشتر از سوی این قضاوت و داوری جامعه است که آنها را اینچنین مجبور کرده از تلاش‌های عبث خود در جهت نقض حق آزادی بیان و جلوگیری از فعالیت یک رسانۀ تلویزیونی پشیمان شوند! چنانچه موضوع تلویزیون مستقل و «ماهواره» در چهارچوب تشکیلات، محصورشدنی می‌بود، آن را هم مانند اعضا و پیشمرگانِ جناح چپ مورد بازجویی و اخراج و پلمپ قرار می‌دادند!

جدای از این، بر خلاف کتمان و وارونه‌نمایی حسن رحمانپناه، آن کسی که «چنین فکر جلوگیری از رسانه» را داشته است، نه یک کس و حتی کسانی، بلکه:

کمیتۀ خارج کشور جناحی‌شان است که حسن رحمانپناه در طی همین مصاحبۀ خود کلی تعریف و تمجید بی‌اساس از این کمیته نمود. این کمیته، با مسئولیت عادل الیاسی و محفلش با هماهنگی بزرگ محفلشان جمال بزرگپور و ابراهیم علیزاده و نیز بدنۀ این محفل در خارج کشور هستند که می‌گویند «آن تلویزیون جعلی است و جلویشان را خواهیم گرفت»؛

کمیتۀ تلویزیون جناحی‌شان با مسئولیت ناصر طاهری وابسته به محفل بزرگپور-علیزاده است که با آن بیان افتضاح خود در تلویزیون ظاهر شد و گفت «آن تلویزیون جعلی است و جلویشان را خواهیم گرفت»؛

محافل وابسته به اینان در تشکیلات کردستان هستند… .

پس در این باره هم، حسن رحمانپناه حتی نسبت به جناحش خودش، واقعیت را نمی‌گوید و آن همه کس و آن همه جهتگیری جناحی را چنین کوچک و قلیل جلوه می‌دهد، که این خود شگردی است از جنس همان «کتمان و انکار» که این بار برای جلوگیری آبروریزی بیشترِ جناح متبوعِ خود، مجبور می‌شود به آن متوسل شود. حتی اگر فرضاً آن را هم از ایشان قبول کنیم، پس تکلیف آن اطلاعیۀ تهدید‌آمیز کمیتۀ خارج‌شان چه می‌شود که رحمانپناه آن همه در «مقبولیت و صلاحیت» این کمیته و کنفرانس مربوطه‌اش، داستانسرایی کرد!؟

حسن رحمانپناه در حالی می‌خواهد که خود را تطهیر کرده و مبرا از این همه کس بداند، که فراموش می‌کند که این خود اوست که همانند این کسان یعنی دیگر محافل رهبری در جناحش، (که در کمیتۀ تشکیلات مخفی هم حضور دارند) دو هفته قبل اطلاعیه از سوی کمیته تشکیلات مخفی صادر می‌کنند و می‌گویند که «تشکیلات مخفی ماییم، با ما تماس بگیرید، دیگران کذایی و جعلی‌اند»، و البته قبل از آن نیز در تلویزیون هم چنین گفته‌هایی را بیان کرده بود! پس فرقی بین سرمحفل‌های جناح راست و اطلاعیه‌های ورشکسته‌شان نیست. اینها در واقع ائتلافی از محافل راست هستند که علیه جناح چپ در تشکیلات کومه‌له و حزب کمونیست، «متحد» شده‌اند. طنز قضیه این است که در این میان رحمانپناه به عنوان محفلی کوچک، چنین وانمود می‌کند که در جناح چپ این محافل قرار دارد!

حسن رحمانپناه از موضوع «ثبت تلویزیون به نام کومه‌له» صحبت می‌کند، بایستی به ایشان گفت که این ثبت نام به قوت خود باقی است و بایستی با تمام توان از آن دفاع کرد. به همین خاطر است که وقتی شما و جناحتان، با نامِ سانسور و توقیف برنامه و اخراج، و نامِ راست‌روی و انحراف، نام و آرم و لوگوی درخشان کومه‌له را لکه‌دار می‌کنید، وظیفۀ هر رفیقی است که تلاش کند این نام را از آن بیگانگی و مغایرت دور نگه دارد و خود رأساً نمایندگی و تداوم فعالیت آن را اداره و سرپرستی نماید!

ادامه دارد.

۲۵ آبان ۱۴۰۰

۱۶ نوامبر ۲۰۲۱

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate