نفرین شدگان جهان

از نگاه مهاجرت، حیوانات از انسان ها بسیار آزادترند. حیوانات مهاجرت می کنند زیرا که کنترلی بر طبیعت ندارند. حیوانات آزادتر مهاجرت می کنند، زیرا حیوانات دیگری طبیعت را یا محیط زندگی آنها را به مالکیت خود درنیاورده است. در دنیایِ حیوانات، پاسپورت و کاغذهای هویتی وجود ندارد. در دنیایِ حیوانات، دوربین های حرارتی، سیمِ خاردار، پلیس، مرزبانی، ماشین آبپاش، باتوم، پهباد و اسلحه وجود ندارد. در دنیایِ حیوانات سیاستمدارانی وجود ندارند که بر علیه دیگر حیوانات پروپاگاندا منتشر کنند. در دنیایِ حیوانات میدیاهای وجود ندارند که دیگر حیوانات را مانندِ تهدیدی برای موجودیت خود معرفی کنند. در دنیایِ حیوانات از جنایتکاران با فرشِ قرمز و ضیافت شام پذیرایی نمی شود. در دنیایِ حیوانات آدمکشانی مانندِ سرانِ کشورهای دیکتاتور ایران، عربستان، ترکیه، قطر، پاکستان، حتی طالبان و غیره را رسما با هواپیماهایِ اختصاصی و کلی تشریفات نمی پذیرند.

مشاهده ویدئوها و عکس هایِ پناهندگانِ زن و مرد، پیر و جوان، کودک و ناتوان شرمی ست بر پیکرِ جهانی که ما در آن زندگی می کنیم. حتی وقتی که سران کشورهای اروپایی این تصاویرِ وحشتناک را می بینند، یکی پس از دیگری موضع غیرانسانی خود را آشکار می کنند:  برای نمونه روز دوشنبه وزیر دفاع لهستان اعلام کرد که ” ارتش و نیروهای مسلحِ وزارت کشور موفق شدند از اولین تلاشِ پناهجویان برای ورود در مرز بلاروس جلوگیری کنند”. رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا اورسولا فون درلاین، از کشورهای عضو اتحادیه اروپا خواست تا تحریم های جدیدی را علیه مینسک اعمال کنند، زیرا هزاران پناهجو می خواهند از مرز بلاروس عبور کرده و وارد لهستان شوند.

برای این سیاستمداران، این طردشدگان تهدید بزرگی هستند که باید با تمام ابزارهای که در اختیار دارند، با آن مقابله کنند. پلیس، دیوارهای بِتُنی، باتوم، اسلحه، خشونت، ارتش، پهباد و کنترل مرزها مهمترین اقدامات و ابزارهای است که روزانه آن ها را تشدید می کنند. آنها از طریق ماشین های خبرپراکنی خود تصویری از این نفرین شدگانِ طرد شده برای افکار عمومی می سازند که گویی این موجودات می آیند و کشور را می بلعند. آنها تصویری از وضعیت ارائه می دهند که نه تنها باعث می شود ماهیتِ انسانی این آورگان فراموش شود، بلکه همچنین که چرا این موجودات ناچارا از کشورهای خود رانده شده اند. طبقِ قوانینِ خودِ این کشورهای غربی، حتی با وحشی ترین حیوانات نیز اینگونه رفتار نمی شود که با آوارگان در مرزهای اروپا می شود.

اما برای آنها این افرادِ نفرین شده، مزاحم های خطرناکی هستند که نباید مانند مردمِ کشورهای خودشان با آنها رفتار شود. البته : این ها انسان های هستند که غذا ندارند، آب ندارند، کار ندارند، کار دارند و دستمزد ندارند و آزادی ندارند. اجازه ندارند اعتراض کنند، اجازه ندارند انقلاب کنند یا در برابر فلاکتی که به آنها تحمیل شده است، شورش و یا مقاومت کنند. انسان های که این نظمِ سرمایه داری امکانِ زندگی را از آنها ربوده است. کودکانی که نمی دانند چرا آواره شده اند، کودکانی که لت و پار شدنِ والدین خود را توسط پلیس مرزها می بینند. کودکانی که حق زندگی و تحصیل توسط مبلغین دروغین حقوقِ بشر از آنها گرفته شده است. کودکانی که در دمایِ زیر صفر روزگار می گذرانند. از مردمِ آواره شده توسط دیکتاتورهای قاسد با باتوم استقبال می شود در حالی که از سرانِ دیکتاتوری که این آوارگان از آن گریخته اند، با مراسم های باشکوه استقبال می شود.

 

جبههِ سرمایه

وزیر کشور فدرال آلمان، “هورست زیهوفر” از اتحادیه اروپا خواست تا برای مقابله با “وضعیت بد” کنونی ” جبهه متحد ” تشکیل دهند. ” ورشو ” با اعلام وضعیتِ اضطراری جلوی حضور رسانه ها در مرز را گرفته و هزاران نیرویِ نظامی لهستان در مرزِ بلاروس مستقر هستند. آنها احتمالا جبهه ای را تشکیل می دهند تا کار را برای آوارگان به شکلی دشوار کنند که تعداد بیشتری از آنها از سرما و نبودِ امکانات بمیرند و دیگر کسی جراتِ نزدیک شدن به مرزهای اروپا را نکند. یا به کشورهای دیگر_ از جمله بلاروس اعلام جنگ می کنند تا جنگِ دیگری را به جنگ های در حال وقوع اضافه کنند و تعداد آواره شدگان را افزایش دهند. 

بشریت پیشرو مدتِ مدیدی است که ناکارآمدیِ راه حل های سرمایه داری و سودمحور را تشخیص داده است. “شرایطِ بد” را آواره شدگان به وجود نیاورده اند. شرایطِ بد محصولِ نظامِ سرمایه داری است، نظامی که باعثِ تخریب محیط زیست، جنگ های نیابتی، رقابت های تسلیحاتی و بحران های اقتصادی شده است.

نکته این است که این مشکل فقط مربوط به امروز نیست، بلکه نوعی تمرین برای مقابله با اثرات تغییرات آب و هوایی در سال های آینده است. پیش بینی ها برای تغییراتِ اقلیمی مرتبط با مهاجرت هنوز مبهم است، اما گزارش جدیدِ بانک جهانی پیش بینی می کند تا سالِ ۲۰۵۰، ۲۱۶ میلیون نفر به دلیلِ کمبودِ آب، کاهش تولید کشاوری و بالا آمدن سطح دریاها ممکن است به کشورهای ثروتمندتر آواره شوند.

جبهه همبستگی

بشریت به جبههِ همبستگی نیاز دارد. جبهه ای که بر علیه دلایلِ آوارگی و نابرابری در تقسیم ثروت و رفاه مبارزه کند. این جبهه نمی تواند تماشاگری منفعل باشد که چگونه با افرادِ آواره به عنوانِ یک تهدید بزرگ برای امنیت کشورها رفتار می شود. بلکه فعالانه همبستگی خود را با آنها اعلام می کنند. در خیابان ها، در لسبوس، بلاروس، لیروس، لهستان و سراسر جهان و برای به دست آوردنِ حق حیاتِ برابر همراه آنهاست. 

این جبهه را ما باید بسازیم. این امکان پذیر است، که در این جهان دیگر لعنت شده و آواره شده ای وجود نداشته باشد، چرا که همه با هم برابر خواهند بود و یکی از دیگری برتر و بهتر نخواهد بود.

شورش کریمی

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate