خیزش انقلابی مردم علیه حاکمیت احزاب در کردستان عراق و سکوت شرمسار رهبری امروز کومه‌له

طی روزهای اخیر یک بار دیگر توده‌های مردم کارگر و زحمتکش در کردستان عراق، تهیدستان و محرومان اسیر در این جامعه، به خیابان آمده و علیه فقر و محرومیت و ستم‌هایی که حاکمان کرد زبان موجود در این منطقه سالهاست بر آنها روا داشته‌اند، خشم و اعتراض خود را ابراز داشته‌اند.

مردم رنجدیده و عاصی از ستم و سرکوب نظام سرمایه‌داری حاکم بر کردستان عراق در بسیاری از شهرها و نواحی آن با برپایی تظاهرات و تجمعات اعتراضی خواهان سرنگونی حاکمیت احزاب و پایان دادن به سه دهه سلطۀ چپاولگرانه و فاسد آنان هستند.

مردم جان به لب رسیدۀ کردستان به مقرات و دفاتر پنج حزب اصلی شریک در حاکمیت یعنی حزب دمکرات کردستان عراق، اتحادیۀ میهنی کردستان عراق، حزب تغییر، و هر دو حزب اسلامی همپالگی‌ آنان حمله کرده و آن مراکز را به آتش کشیده‌اند.

نیروهای سرکوبگر حکومت کردستان، مردم معترض را هدف گلوله قرار داده و دهها تن از آنان را کشته و زخمی و شمار هر چه بیشتری را دستگیر و زندانی نموده‌اند. با این حال، اعتراضات مردم همچنان ادامه دارد.

نتیجۀ ۳۰ سال حاکمیت احزاب در کردستان عراق برای اکثریت ساکنان این جامعه چیزی جز فقر و فلاکت، جنگ و ناامنی، سیه‌روزی و آوارگی نبوده است. مقامات حزبی یعنی سرمایه‌داران حاکم بر این جامعه که مردم کردستان به حق آنان را فرعون خطاب می‌کنند، سالهاست که تحت لوای «حقوق مردم کرد» و «دولت و پارلمان کردی» با غصب تمامی امکانات و منابع مالی و ثروت و سامان موجود در این جامعه، همچون جنایتکاران اسلامی حاکم در ایران، مافیای قدرت و چپاول و سرکوب را بر این جامعه مستولی کرده‌اند.

توده‌های تحت ستم «دولت» کردی در کردستان عراق، بارها علیه بی‌حقوقی‌های حاکم بر آنان به خیابان آمده و خواهان برخورداری از ابتدایی‌ترین حقوق شهروندی خود بوده‌اند، اما هر بار با سرکوب خونین نیروهای امنیتی و پاسداران احزاب حاکم روبرو شده‌اند.

احزاب حاکم بر کردستان عراق و در رأس آنان حزب دمکرات و اتحادیۀ میهنی، همچون رژیم جمهوری اسلامی اساساً با ریاکاری و عوامفریبی، سرکوب شوراها و جنبش شورایی مردم کردستان عراق در سال‌های اوایل دهۀ ۹۰ میلادی و برچیدن نهادها و ارگان‌های حاکمیت مردمی در آنجا و نیز حمایت قدرت‌های امپریالیسی توانستند حاکمیت خود را به وجود آورده و با استقرار یک سیستم پارلمانی، توده‌های مردم و در رأس آن کارگران و زحمتکشان را از حضور مستقیم در صحنۀ سیاسی و اداری جامعه و دخالت در امورات مربوط به تعیین سرنوشت آن حذف و یا آنان را به حاشیه برانند. این احزاب پس از انجام یک دوره جنگ داخلی خونین علیه یکدیگر و سرکوب و ترور کمونیست‌ها و انقلابیون بود که توانستند به توازن و تفاهم نسبی برای ادارۀ یک سیستم پارلمانی و تقسیم کرسی‌های قدرت و منابع مالی و ثروت‌های جامعه میان خود برسند.

امروزه نقش رژیم‌های جنایتکار جمهوری اسلامی و ترکیه در حمایت از بقای این سیستم فاسد حکومتی در کردستان عراق بر کسی پوشیده نیست.

اما امروز مردم کردستان عراق با به آتش کشیدن مقرات و دفاتر احزاب در مقابل دوربین خبرنگاران حکومتی با بانگی رسا اعلام می‌کنند که حاکمیت هیچ یک از احزاب را به رسمیت نمی‌شناسند و خواهان برکناری همۀ احزاب و شکل‌گیری یک حاکمیت مردمی به جای حاکمیت احزاب هستند.

بایستی از مبارزات و مطالبات این مردم به طور همه‌جانبه‌ای دفاع کرد و هر گونه عمل سرکوبگرانه از سوی حکومت کردستان عراق علیه آنان را به شدت محکوم کرد. احزاب و نیروهای چپ و کمونیست در ایران و در کردستان عراق ضمن اینکه اعلام کرده‌اند در کنار این مردم ایستاده‌اند، سرکوب و کشتار آنان توسط نیروهای امنیتی وابسته به احزاب حاکم در کردستان عراق را محکوم نموده‌اند.

وضعیت زندگی و معیشت توده‌های مردم و اقشار مزدبگیر در کردستان عراق آن‌قدر هلاکت‌بار و اسفناک، شکاف طبقاتی آن‌قدر عمیق و گسترده و خونین، اعتراضات این بارِ آنان آن‌قدر کوبنده و رادیکال، و نیز احزاب حاکم بر این مردم آن‌قدر دزد و فاسد و رسوا هستند که این بار در مقابل اعتراضات جاری مردم در حالیکه از یک سو به سرکوب متوسل می‌شوند، اما از سوی دیگر با ریاکاری هر چه تمامتر در پشت دوربین تلویزیون‌های حکومتی ژست دلنوایی از این مردم و همسویی با مطالبات آنان و لزوم انجام اصلاحات اقتصادی و اداری در جامعه را به خود می‌گیرند، حتی تعدادی از آنان کشتن تظاهرکنندگان را محکوم کرده‌اند.

در این میان احزاب و نیروهای اپوزیسیون بورژوایی و ناسیونالیست در کردستان ایران و در رأس آنان هر دو حزب دمکرات کردستان و هر دو شاخۀ سازمان زحمتکشان که بنابه ماهیت وجودی‌شان عیناً همین الگوی سیاسی و اقتصادی ضدمردمی حاکم بر کردستان عراق یعنی حاکمیت احزاب و برقراری سیستم پارلمانی را برای آیندۀ کردستان ایران داشته و سالهاست که خواب تبدیل شدن به فرعون‌های کردی حاکم بر مردم کردستان ایران را در سر می‌پرورانند، در مقابل سیل خروشان اعتراضات مردمی در کردستان عراق و نیز کشتار جنایتکارانۀ آنان توسط نیروهای حکومتی کردستان؛ همگی لالمونی گرفته و سکوت اختیار کرده‌اند. البته بایستی که چنین موضع خفت‌باری را اختیار کنند، چرا که علاوه بر روابط و هم‌پیمانی‌هایشان با فراعنۀ کردستان عراق، از هر گونه به میدان آمدن کارگران و زحمتکشان برای تغییر مناسبات موجود و برقراری حاکمیت مردمی نیز هراس دارند و به خوبی می‌دانند که چنانچه در آینده بتوانند به هر طریق ممکن حاکمیت حزبی خود را بر مردم کردستان ایران مستولی کنند، همین مردم به بلای جانشان تبدیل خواهند شد.

موضع رسمی کومه‌له- سازمان کردستان حزب کمونیست ایران که امروز تحت سیطرۀ جناح راست به رهبری رفیق ابراهیم علیزاده قرار دارد نیز در مقابل خیزش‌های اخیر مردمی در کردستان عراق تا این لحظه همانند موضع احزاب بورژوایی و ناسیونالیست مزبور سکوت و خود را به نادانی زدن بوده است. نه از اطلاعیه‌ای در این باره خبری هست و نه از ظاهر شدن اختصاصی اعضای این رهبری در رسانه‌های رسمی کومه‌له برای بحث و گفتگو راجع به این رویدادها.

رهبری امروز کومه‌له در حالی داعیۀ دفاع از منافع کارگران و زحمتکشان و مردم ستمدیدۀ کردستان را دارد که در مقابل خیزش انقلابی و مطالبات حق‌طلبانۀ همین مردم در کردستان عراق و کشتار آنان توسط حافظان نظم سرمایه در کردستان، سکوت اختیار کرده‌ است.

در حالیکه بعضی از مسئولین و مقامات حزبی در کردستان عراق در مقابل دوربین خبرنگاران حکومتی از تظاهرات مردم و حتی آتش زدن مقرات خود توسط آنان حمایت کرده و کشتار آنان را محکوم می‌کنند، سکوت رهبری کومه‌له در قبال این مردم تحت ستم و رنجدیده، شرم‌‌آور و غیر قابل قبول است.

اما برای رهبری امروز کومه‌له که با پشت کردن به اعمال و سیاست‌های کمونیستی و استراتژی سوسیالیستی کومه‌له در کردستان از جمله برنامۀ کومه‌له برای حاکمیت مردم در کردستان و نیز مماشات و همسویی و سازش با احزاب بورژوایی و ناسیونالیست، به سهم خود خواب تقسیم قدرت میان احزاب در آیندۀ کردستان ایران را در سر می‌پروراند؛ چنین موضع سکوت و انفعالی دور از انتظار نیست.

این جناح سیاسی موجود در کومه‌له در حالی خود را سازمان کردستان حزب کمونیست ایران معرفی می‌کند که هیچ گونه تبعیت برنامه‌ای، سیاسی و تشکیلاتی از حزب کمونیست ایران ندارد و به طور عملی خود را از حزب کمونیست ایران جدا و مشغول پراتیک برنامه و سیاست‌های راست‌روانه و انحلال‌طلبانۀ خود هستند.

حزب کمونیست ایران همراه با شمار دیگری از احزاب و نیروهای چپ و کمونیست در ایران مشترکاً با صدور اطلاعیه‌ای موضع خود را اعلام کرده و از این مردم به دفاع برخاسته و سرکوب آنان را قویاً محکوم کرده است. سکوت رهبری امروز کومه‌له که ریاکارانه خود را هم سازمان کردستان حزب کمونیست ایران به حساب می‌آورند -در قبال رویداد مذکور- در تناقض و ضدیت با سیاست‌های انقلابی و کمونیستی این حزب قرار دارد.

اما به میدان آمدن وسیع مردم کردستان عراق علیه حاکمیت احزاب، ضربۀ مهلکی بر استراتژی سیاسی تمامی احزاب و جریانات بورژوایی و ناسیونالیستی در کردستان ایران که در پی به قدرت رسیدن و تقسیم قدرت میان خود (در آیندۀ کردستان ایران) هستند نیز وارد آورده است و اینان را برای مدتی گیج و مأیوس خواهد ساخت. خیزش انقلابی اخیر مردم کردستان عراق علیه حاکمیت احزاب در این جامعه، تأثیرات مستقیم و ثمربخشی بر آگاهی سیاسی و مبارزاتی مردم در کردستان ایران نیز خواهد داشت.

آیا رفیق ابراهیم علیزاده امروز توان آن را دارد یک بار دیگر حرفی را که چند ماه قبل در مراسم روز کومه‌له مبنی بر تلاش برای کسب تفاهم با احزاب ناسیونالیست در کردستان بر سر ادارۀ جامعه یا همان برقراری حاکمیت احزاب بعد از جمهوری اسلامی و پروسۀ واگذاری حاکمیت به مردم، بیان کردند را تکرار نماید؟!

آیا رفیق جمال بزرگپور هم‌جناحی رفیق ابراهیم علیزاده امروز توان آن را دارد یک بار دیگر حرف خود را تکرار کرده و این بار روبه توده‌های کارگر و زحمتکش کردستان ایران اعلام کند که بایستی در برنامۀ کومه‌له برای حاکمیت شورایی مردم کردستان به این امر پرداخته شود که در دورۀ انتقالی بعد از جمهوری اسلامی، احزاب حاکمیت و ادارۀ امور جامعه را به دست بگیرند؟!

هر چند امروزه این رفقا آنطور که خود گفته‌اند به «خودسانسوری» روی آورده‌اند، اما به طور مداوم و در اشکال مناسب مورد نظر خود که همانا توسل به روش‌های ناسالم و مخرب حزبی است، چنین مواضع و سیاست‌های راست‌روانه و ناسیونالیستی خود را در این تشکیلات تعقیب و نیز تقویت کرده‌ و می‌کنند و در این راستا مترصد فرصت‌های بعدی نیز خواهند بود.

کشتار مردم معترض توسط احزاب حاکم در کردستان عراق در مقابل چشمان رهبری امروز کومه‌له و در همان شهر و محلی که ایشان اقامت دارند صورت می‌گیرد، همۀ ساکنین آن شهر و نیز دیگر شهر و مناطق کردستان و همچنین مردم کردستان ایران چنین جنایتی را محکوم و مورد نفرت و انزجار قرار داده‌اند، اما رفقای ما سکوت اختیار کرده و انگار در گوش گاو خوابیده‌اند!

به راستی که سکوت این به اصطلاح رهبری در کومه‌له، ضربۀ سختی به اعتبار و خوش‌نامی کومه‌له خصوصاً پیوندها و معنویات گذشتۀ کومه‌له با مردم رنجدیدۀ کردستان عراق وارد کرده است، این مردم ارتکاب به یک چنین بی‌مسئولیتی سیاسی و طبقاتی را تحت عنوان کومه‌له نمی‌پذیرند و آن را فراموش نخواهند کرد.

هر گونه سکوت در قبال کشتار مردم معترض در کردستان عراق، محکوم است.

۲۱ آذر ۱۳۹۹

۱۱ دسامبر ۲۰۲۰

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate