اخباروگزارش های کارگری ۱۱ آبان ماه ۱۴۰۰

اخباروگزارش های کارگری ۱۱ آبان ماه ۱۴۰۰

– کارگران شهرداری اهواز مانور دفع آب های سطحی را به صحنه اعتراض نسبت به سطح پایین حقوق وعدم پرداخت بموقعش تبدیل کردند

– ادامه اعتصاب کارگران پروژه ای پتروشیمی کوه مبارک جاسک در اعتراض به عدم پرداخت چند ماه حقوق وقرارنگرفتن تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی برای دومین روز

– چرا کارگران خشمگین ومعترض کارخانه ماشین‌سازی تبریزدست به اعتصاب وتجمع زدند و تعدادی از مدیران، معاونان و مشاوران را از دفتر کار خودشان اخراج کردند؟

– ابلاغ حکم قضایی به کامیار فکور 

– بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران در اعتراض به اجرای حکم زندان آرش گنجی 

– چهل وهفتمین تجمع اعتراضی مالباختگان شرکت صنعتی خودرو آذربایجان (آذویکو) نسبت به عدم رسیدگی به وضعیتشان مقابل حوزه ریاست قوه قضائیه

– تجمع اعتراضی ساکنان شهرک پشت باغ پرندگان آستارا نسبت به حکم تخریب مجتمع مسکونی مقابل اداره کل راه و شهرسازی گیلان

– روزه سکوت مسئولان شهرداری واعضای شورای شهرتبریزبرای تهیه پروتز پای کارگرپاکبانی که حین کارازدست داد

– مرگ وسوختگی ۳ کارگر یک نانوایی شهرستان قروه در حادثه آتش سوزی

– جان باختن کارگرکارخانه قند هفشجان پس از دوماه دست وپنجه نرم کردن بامرگ بدنبال ریزش کیسه های شکربرسرش

*کارگران شهرداری اهواز مانور دفع آب های سطحی را به صحنه اعتراض نسبت به سطح پایین حقوق وعدم پرداخت بموقعش تبدیل کردند

روز سه شنبه ۱۱ آبان همزمان باحضور شهرداراهواز،کارگران این کلانشهر مانور دفع آب های سطحی را به صحنه اعتراض نسبت به سطح پایین حقوق وعدم پرداخت بموقعش تبدیل کردند.

«حقوق ما کم است و کفاف نمی‌دهد، همین حقوق اندک را هم مجبوریم با اعتصاب بگیریم، برای مقابله با آب‌های سطحی آمده‌ایم ولی سیل مشکلات ما را با خود برده است” اینها برخی درد دل‌ کارگران شهرداری اهواز است که از برگزاری مانور دفع آب‌های سطحی استفاده کردند تا مطالبه‌های خود را بیان کنند.

معضل قدیمی فرسوده بودن شبکه فاضلاب در برخی شهرهای خوزستان از جمله اهواز، و گنجایش نداشتن تخلیه به ویژه هنگام بارش شدید باران، سال‌هاست که مردم را رنج می‌دهد. بیشتر خیابان‌ها و معابر اهواز شاهد پس زدگی فاضلاب و بوی نامطبوع ناشی از آن هستند و شهرداری برای آماده باش نیروها پیش از بارندگی‌ها، امروز رزمایشی را با نام “مانور دفع آب های سطحی” برگزار کرد.

تا شروع مراسم زمان باقی است و جنب و جوش زیادی در محل برپاست، کارگران که بیشتر آنها لباس مستعمل و کهنه ویژه کارگران شهرداری را به تن دارند، مشغول پوشیدن لباس و بادگیر نو بر روی آن لباس‌ها هستند تا به گفته یکی از کارگران حفظ آبرو کنند.

از بی‌سیم، حضور شهردار به نیروها اعلام و کارگران در منطقه دسته دسته به صف می شوند.

از “پرداخت نشدن حقوق” و “نداشتن لباس و تجهیزات” گرفته تا “کمبود نیرو” و “تبعیض میان کارگران در شهرداری” و “مشکلی که پیمانکاران بر آنها تحمیل کرده اند” مسایلی است که کارگران با شهردار مطرح می‌کنند. 

راننده لودر است و از چهره‌اش می توان فهمید ۵۰ سالی سن دارد. وقتی می بیند که شهردار نزدیک می شود، با انبوهی از کاغذ که می‌گفت نامه هایی است که برای تبدیل وضعیت خود به شهرداری زده، جمعیت دور شهردار را عقب می زند و خود را به شهردار می رساند. 

با عبور شهردار از هر قسمت، کارگران که مراسم را خاتمه یافته می دانستند، لباس ها و بادگیرهای نو را از تن کنده و به مسوول قسمت خود تحویل می دهند. با تعدادی از آنها هم صحبت می شویم.

علیرضای جوان که عکس دختر کوچکش را از تلفن همراه نشانم می دهد، می گوید “حقوق ما کم است و کفاف نمی دهد، با این حقوق شرمنده زن و بچه مان هستیم و اگر دست به اعتصاب بزنیم هم ما را به مراجع قضایی معرفی می کنند. شما بفرمایید! گرفتن حق جرم است؟”

محمد که بادگیر سبز رنگ یک دست به تن داشت، از کمبود نیروی خدماتی گله می کرد گفت:”نیروی خدماتی کم داریم و هر کارگر باید محدوده وسیعی را برای تمیزکردن خیابان ها به عهده داشته باشد. یک اداره چند دفتردار و آبدارچی می خواهد؟ تعداد زیادی از افرادی که هم ردیف و مشابه ما هستند در کارهای اداری مشغول کار هستند.”

عدنان که به گفته خودش ۲۹ سال سابقه کار در شهرداری دارد می گوید: همه بچه ها در سیل دو سال پیش، تا پای جان حضور داشتیم. شهرمان است و دوستش داریم و برای کمک به شهروندان جان هم می دهیم ولی به خدا با این وضعیت حقوق، شرمنده زن و بچه هستیم.”

یکی دیگر از کارکنان حرف های علیرضا را قطع می کند و کفش و لباس پاره خود را نشان می دهد و می‌گوید:”کارگر نیاز به لباس و تجهیزات دارد، این لباس های نو را که می بینید به تن داریم، اینها فقط برای مسوولین است تا آنها ببینند و بعد از مراسم باید تحویل دهیم.”

عبدالرضا هم دست خشک و زمخت خودش را نشان می‌دهد و می‌گوید:تنها چیزی که به ما می دهند یک حقوق است و همان حقوق را هم باید با اعتصاب بگیریم؛ به بهانه‌های مختلف اضافه کاری را حذف می‌کنند. هر ماه برای دریافت حقوق باید اعتصاب کنیم و اگر اعتصاب نکنیم، انگار پیمانکار فراموش می کند که باید حقوقی هم به ما بدهد.” به اینجا که می رسد، حسین که بادگیر را تحویل داده و با تکپوش، چفیه‌ای به دور صورت پیچیده، حرفش را قطع می کند و می‌گوید: اگر اعتصاب می‌کنیم برای اخلال گری نیست، کارد به استخوانمان رسیده. با این وضعیت اقتصادی که حقوق چند روز دوام ندارد، چطور بدون حقوق چند ماه زندگی کنیم و منتظر بمانیم تا پیمانکار بخواهد حق ما را پرداخت کند؟

*ادامه اعتصاب کارگران پروژه ای پتروشیمی کوه مبارک جاسک در اعتراض به عدم پرداخت چند ماه حقوق وقرارنگرفتن تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی برای دومین روز

روزیکشنبه ۹ آبان برای دومین روز متوالی، کارگران پروژه ای پتروشیمی کوه مبارک جاسک  برای اعتراض به عدم پرداخت چند ماه حقوق وقرارنگرفتن تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی به اعتصابشان ادامه دادند ودراین پروژه دراستان هرمزگان تجمع کردند.

کارگران معترض برای باری دیگر اعلام کردند تا پرداخت نشدن مطالباتشان بطور کامل به اعتصابشان وتجمعاتشان ادامه خواهند داد.

درهمین رابطه:اعتصاب کارگران پروژه ای پتروشیمی کوه مبارک جاسک در اعتراض به عدم پرداخت چند ماه حقوق وقرارنگرفتن تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی

روزشنبه ۸ آبان، کارگران پروژه ای پتروشیمی کوه مبارک جاسک دراستان هرمزگان(شرکت کیسون) برای اعتراض به عدم پرداخت چند ماه حقوق وقرارنگرفتن تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی دست به اعتصاب زدند.

این کارگران معترض اعلام کردند تا پرداخت نشدن مطالباتشان بطور کامل به اعتصابشان ادامه خواهند داد.

برپایه گزارش رسانه ای شده، این کارگران که ساخت مخازن ذخیره سازی نفت را در این منطقه بر عهده دارند، از حدود ۳ماه گذشته تا کنون حقوق دریافت نکرده اند.

مجری این طرح شرکت خصوصی پتروامید آسیا است که تعهد ساخت مخازن ذخیره سازی نفت خط انتقال گوره به جاسک را به شرکت پیمانکار، یعنی کیسون واگذار کرده است.

*چرا کارگران خشمگین ومعترض کارخانه ماشین‌سازی تبریزدست به اعتصاب وتجمع زدند و تعدادی از مدیران، معاونان و مشاوران را از دفتر کار خودشان اخراج کردند؟

علت اعتراض کارگران چه بود؟ سال گذشته با بازگشت مالکیت شرکت ماشین سازی تبریز به دولت، سهام و مدیریت آن به سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، واگذار گردید. شنیده‌ها حاکی از آن است مدیرعامل شرکت پس از انتصاب توسط آن سازمان در آذرماه سال ۹۹ تاکنون بدون داشتن مجوز استخدام نیرو از صاحبان سهام یا هیئت مدیره در طی ۱۱ ماه گذشته بیش از ۶۰ نفر را مستقیماً به شرکت ماشین سازی و بیش از ۴۰ نفر نیز از طریق مدیریت پیمان استخدام کرده است.

گزارش یک منبع خبری محلی بتاریخ ۱۱ آبان،پس از یک سال آرامش نسبی در گروه ماشین سازی تبریز، روزهای گذشته این کارخانه مادر تخصصی شاهد تنش‌هایی میان کارگران و مدیران شرکت بود. کارگران گروه ماشین سازی تبریز چند روز پیش در اعتراض به روند مدیریتی این کارخانه مقابل ساختمان اداری تجمع و نسبت به سوءمدیریت در کارخانه معترض بودند.

در اقدامی‌بی سابقه، کارگران شرکت، مدیرعامل و برخی معاونان، مدیران و مشاوران وی را از دفتر کار خودشان اخراج کردند. این در حالی بود که کارگران معترض گروه ماشین سازی تبریز پس از پا درمیانی مدیران میانی این کارخانه و برای حفظ روند تولید و منافع گروه ماشین سازی، پس از اعلام اعتراضات خود به داخل سالن‌‌‌های تولید بازگشته و کار خود را از سر گرفتند.

اما علت اعتراض کارگران چه بود؟ سال گذشته با بازگشت مالکیت شرکت ماشین سازی تبریز به دولت، سهام و مدیریت آن به سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، واگذار گردید. شنیده‌ها حاکی از آن است مدیرعامل شرکت پس از انتصاب توسط آن سازمان در آذرماه سال ۹۹ تاکنون بدون داشتن مجوز استخدام نیرو از صاحبان سهام یا هیئت مدیره در طی ۱۱ ماه گذشته بیش از ۶۰ نفر را مستقیماً به شرکت ماشین سازی و بیش از ۴۰ نفر نیز از طریق مدیریت پیمان استخدام کرده است.

همچنین بسیاری از مدیران میانی و ارشد شرکت از بیرون شرکت به کارگیری شده‌اند. با توجه به وضعیت مالی نامساعد شرکت ماشین سازی این حجم استخدام موجب تحمیل هزینه‌های گزاف بر شرکت شده حال آنکه تغییر محسوسی در عملکرد شرکت مشاهده نمی‌شود.

نکته جالب در ماجرای اعتراض کارگران ماشین سازی تبریز، نحوه مواجهه مدیرعامل این کارخانه با موضوع بود. اصغر نورآیین، مدیرعامل گروه ماشین سازی تبریز پس از این واقعه گفت: موضوع خاصی نبود و کارگران هر از گاهی چیزی را بهانه کرده و اعتراض می‌کنند. ما به دلیل نداشتن مجوز استخدام از کارگران بازنشسته دعوت به کار مجدد کرده بودیم. که عده ای به این امر اعتراض داشتند، مورد خاصی نبود! 

معمولا برخی‌ها به کار نکردن و حقوق گرفتن عادت کرده اند. و موقعی که تحت فشار قرار می‌گیرند، معترض می‌شوند و مسائل را بزرگ می‌کنند.

وی در پاسخ به این سوال که چطور با اینکه بیان می‌کنید مجوز استخدام ندارید، اما در ماه‌‌‌های اخیر دهها نفر جدید را استخدام کرده اید، توضیح داد: باید به جای مدیرانی که بازنشسته می‌شوند، بالاخره مدیران جدیدی بیاوریم و نیروی متخصص در شرکت کم شده است و متاسفانه این طور مسائل همیشه در ماشین سازی هست.

این درحالی است که اسناد نشان می‌دهد، در طول یک سال گذشته بیش از ۲۹ کارگر ساده و تعداد زیادی پرسنل دیگر به ماشین سازی تبریز اضافه شده‌اند!

درهمین رابطه:کارگران خشمگین ومعترض کارخانه ماشین‌سازی تبریز تعدادی از مدیران، معاونان و مشاوران را از دفتر کار خودشان اخراج کردند

روز شنبه ۸ آبان، کارگران خشمگین ومعترض کارخانه ماشین‌سازی تبریز مقابل ساختمان اداری تجمع کردند ودرادامه تعدادی از مدیران، معاونان و مشاوران را از دفتر کار خودشان اخراج کردند.

*ابلاغ حکم قضایی به کامیار فکور 

طی حکمی که توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برای کامیار فکور صادر شده است وی از اتهام تبلیغ علیه نظام تبرئه و بخاطر اتهامات نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و اخلال در نظم عمومی، به ۸ ماه حبس، ۵۰ ضربه شلاق و ۱۵ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده که به مدت ۵ سال به حالت تعلیق درآمده است. این محکومیت تعلیقی را هم به صورت زیر “مراقبتی” کردند:

۱. کسب مجوز از مقام قضایی برای سفر خارج کشور

۲. شرکت در جلسات مشاوره برای کنترل هیجان و پرهیز از ناامیدی در موسسه روانشناسی ماوای قم

۳. اعلام هرگونه تغییر شغل، اقامتگاه یا جابه‌جایی به مقام قضایی

۴. خودداری از فعالیت اجتماعی و سیاسی در شبکه‌های اجتماعی

«کامیار فکور»، فعال کارگری و خواننده موسیقی اعتراضی «رپ» است.

این فعال کارگری روز ۱۷ اسفند سال جاری در تجمع کارگران، معلمان و بازنشستگان در مقابل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی،‌ به‌ همراه چند نفر دیگر بازداشت شده بود.

اتحادیه آزاد کارگران ایران صدور حکم حبس و اقدامات مراقبتی جایگزین آن برای کامیار فکور را شدیداً محکوم می‌نماید. کامیار هیچ جرمی مرتکب نشده است و فعالیتهای وی در راستای دفاع از حقوق انسانی خود و کارگران بوده است. حکم صادره علیه او و تمامی کارگران و فعالین جنبش‌های اعتراضی باید لغو گردد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۱۱ آبانماه ۱۴۰۰

*بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران در اعتراض به اجرای حکم زندان آرش گنجی 

روز دهم آبان ماه حکم زندان آرش گنجی، نویسنده، مترجم و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران اجرا شد. جمهوری اسلامی او را نیز همچون صدها انسان آزاده‌ی دیگر که نخواستند در صف حافظان وضع موجود بایستند، به زندان افکند. او مانند سه عضو پیشین هیئت دبیران، رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن زمانی مدید با پرونده‌سازی حکومت دست و پنجه نرم کرد و سرانجام به بهانه‌ی ترجمه‌ی کتابی درباره‌ی تحولات کردستان سوریه و به اتهام واهی و بی‌اساس «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و «عضویت و همکاری با گروهک مخالف نظام» به زندان افکنده شد. 

سرکوب‌گران آزادی همواره همدست یکدیگرند؛ ترجمه‌ی کتابی درباره‌ی‌ تحولات یک کشور، در کشوری دیگر عملی مجرمانه محسوب می‌شود و مترجم را راهی زندان می‌کند. اما مبارزه در راه آزادی بیان نیز مرز نمی‌شناسد؛ چنانکه صدور حکم ۱۱ سال زندان برای آرش گنجی، مانند حکم‌های صادر شده برای دیگر اعضای کانون نویسندگان ایران، واکنش‌های متعددی را در ایران و جهان برانگیخت و بسیاری را برای دفاع از آزادی بیان گرد هم آورد. 

تعهد بی‌قید و شرط کانون نویسندگان ایران به «آزادی بیان بی‌هیچ حصر و استثنا»، همواره صدای کانون را به صدای سرکوب‌شدگان و ستم‌رسیدگان و مردم معترض گره زده است؛ صدای مردم به‌جان‌آمده‌ای که پاسخ هر اعتراضی را با گلوله و شکنجه و زندان گرفته‌اند. همین تعهد است که کانون را علی‌رغم قتل‌ها و بگیر و ببندها و بازداشت‌ها همواره در راه دفاع از آزادی بیان استوار نگه داشته است. اکنون نیز که چهار عضو کانون نویسندگان ایران در زندان‌اند و از آزادی مشروط سه عضو دیگر زمان زیادی نگذشته است، راه همچنان همان راه است. 

به وام از آخرین حرف‌های آرش گنجی پیش از اجرای حکم زندانش می‌گوییم با «حمایت بی‌دریغ» و «همبستگی بین‌المللی نویسندگان» هیچ صدای معترضی هرگز «تنها» نمی‌ماند. از تمام نویسندگان مستقل و نهادهای بین‌المللی همسو می‌خواهیم صدای خود را در اعتراض به اجرای حکم زندان آرش گنجی و سرکوب سیستماتیک آزادی بیان بلندتر کنند، چرا که در هیچ کجای جهان «آزادی اندیشه و بیان و نشر» نباید لگدکوبِ حکومت‌ها و عاملانِ آنها شود. 

آرش گنجی از بیماری قلبی رنج می‌برد و هرگونه فشار و اضطراب، بینایی‌اش را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد. مسئولیت هر گزندی که به سلامت و جان او برسد بی‌تردید متوجه حکومت جمهوری اسلامی و قوه‌ی قضائیه‌ی آن است. 

کانون نویسندگان ایران اجرای حکم زندان آرش گنجی را محکوم می‌کند و خواهان آزادی بی قید و شرط او، دیگر اعضای در بندِ کانون و همه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی است. 

کانون نویسندگان ایران 

۱۱ آبان ۱۴۰۰

*چهل وهفتمین تجمع اعتراضی مالباختگان شرکت صنعتی خودرو آذربایجان (آذویکو) نسبت به عدم رسیدگی به وضعیتشان مقابل حوزه ریاست قوه قضائیه

روز سه شنبه ۱۱ آبان برای چهل وهفتمین، مالباختگان شرکت صنعتی خودرو آذربایجان (آذویکو) برای اعتراض به عدم رسیدگی به وضعیتشان دست به تجمع مقابل حوزه ریاست قوه قضائیه درپایتخت زدند.

یکی از تجمع کنندگان با بیان اینکه نزدیک به ۴ سال است که برای دادخواهی پشت در‌های وزارت صنعت تجمع می‌کنیم،به خبرنگاررسانه ای گفت: در این سال‌ها بار‌ها وعده‌های مختلف ازسوی مسئولان ازجمله وزیر صنعت، سازمان حمایت از حقوق مصرف کننده، سازمان تعزیرات و… به ما داده شده، ولی هیچ کدام پاسخگوی ما نیستند.

وی افزود: بعد از شکایت از این شرکت، ابتدای سال شرکت آذویکو محکوم شد تا پایان خرداد ۱۴۰۰ ارزش خودروی ثبت نامی خریداران را به روز به مالباختگان پرداخت کند؛ اما تاکنون ریالی به ما پرداخت نشده و به همین دلیل برای دادخواهی دست به تجمع زده ایم تا شاید قوه قضائیه به این پرونده رسیدگی کند.

این مالباخته پرونده آذویکو با بیان اینکه صاحب این شرکت با وجود این کلاهبرداری در بیرون از زندان به سر می‌برد، گفت: ۶ هزار نفر ثبت نامی در این پرونده سرگردانند و این در حالی است که برخی مالباختگان مصالحه کردند تا پول آن‌ها برگردد، اما نه تنها پولی به آن‌ها پرداخت نشد که هم اکنون دستشان به جایی بند نیست.

وی ادامه داد:۲ هزار و۷۰۰ نفر نیز دست به شکایت از این شرکت زدند که هنوز هم با وجود محکومیت شرکت و گذشت ماه‌ها از مهلت پرداخت، ریالی به آن‌ها پرداخت نشده است.

اوادامه داد: با وجود سرگردانی هزاران نفر در این پرونده و تعیین تکلیف آن باز هم چند روز پیش سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد پرونده همچنان باز است و اگر کسی شکایتی دارد مراجعه کند.

اودرخاتمه گفت: در گیر و دار این پرونده، قوه قضائیه شعبه رسیدگی را نیز تغییر داده و همچنان این پرونده با وجود ۶ هزار مالباخته خاک می‌خورد. مهلت پرداخت ارزش خودرو به ما تا برج ۳امسال بود که با وجود گذشت بیش از ۶ ماه ریالی به ما پرداخت نشده است.

*تجمع اعتراضی ساکنان شهرک پشت باغ پرندگان آستارا نسبت به حکم تخریب مجتمع مسکونی مقابل اداره کل راه و شهرسازی گیلان

روز سه شنبه ۱۱ آبان،حدود ۶۰ نفر از ساکنان حاشیه نشین شهرک پشت باغ پرندگان آستارا برای اعتراض به حکم تخریب مجتمع مسکونی مقابل اداره کل راه و شهرسازی گیلان درکلانشهر رشت تجمع کردند.

تجمع کنندگان به خبرنگاررسانه ای گفتند: از سال ۱۳۷۲در منازل مسکونی پشت باغ پرندگان در ورودی آستارا میدان لا ساکن هستند و اداره کل راه و شهرسازی گیلان قصد دارد این شهرک را تخریب کند.

آنها افزودند:وزارت جهاد کشاورزی به همراه سازمان امور اراضی قرارداد فروش زمین‌های مشاع را که کاربری زراعی دارد به صورت اقساط امضا کرده اند و ساکنان پس از پرداخت اقساط، قولنامه فروش را به آنان داده اند، اما اداره راه و شهرسازی قصد تخریب این شهرک را دارد.

*روزه سکوت مسئولان شهرداری واعضای شورای شهرتبریزبرای تهیه پروتز پای کارگرپاکبانی که حین کارازدست داد

دوم تیر ماه سال جاری صادق سفینه از کارگران تنظیف منطقه یک شهرداری تبریز حین کارتخلیه باکس زباله بر اثر بر خورد با یک دستگاه خودروی سواری به شدت آسیب دید.

پس از اعزام او به بیمارستان، پزشکان تشخیص دادند یکی از پاهای اینکارگر باید قطع گردد اما برای تهیه پروتز پا نیاز به ۸۷ میلیون تومان بود که او قادر به پرداختش نبود و صدای هیچ یک از مسئولان شهری نیز درنیامد!

در واقع، این کارگر پاکبان یک پای خود را در راه نظافت و تمیزی شهر تبریز از دست داد پس باید اعضای شورا و شهردار تبریز برای سر پا بودن او جهت تامین معاش زندگی خود دخات کنند چون ۸۷ میلیون تومان نیاز است تا یک پای مصنوعی پروتز برای این پاکبان زحمتکش خریداری گردد!

بخش هایی ازیک گزارش رسانه ای شده بتاریخ ۱۱ آبان

*مرگ وسوختگی ۳ کارگر یک نانوایی شهرستان قروه در حادثه آتش سوزی

براثر آتش سوزی دریک نانوایی شهرستان قروه،یک کارگر۵۵ ساله دچارسوختگی شدید شد وپس ازانتقال به بیمارستان کوثرسنندج جانش را ازدست داد.

یکی دیگرازکارگران این حادثه دچارسوختگی ۷۰ درصدی ودربیمارستان بستری شد .

 یکی از دیگر ازکارگرمصدوم این نانوایی با درصد سوختگی کم به صورت سرپایی مداوا شد.

*جان باختن کارگرکارخانه قند هفشجان پس از دوماه دست وپنجه نرم کردن بامرگ بدنبال ریزش کیسه های شکربرسرش

۲۰ شهریورماه سال جاری، یکی از کارگران کارخانه قند هفشجان بر اثر سقوط حدود هشت کیسه شکر بر روی سرش،دچار شکستگی مهره گردن شد و بعد از گذشت نزدیک به دوماه این کارگر به‌علت شدت جراحات و ایجاد مشکل تنفسی، جان خود را از دست داد.

براساس گزارش رسانه ای شده بتاریخ ۱۱ آبان،حداکثر ارتفاع کیسه‌های شکر در انبارهای کارخانه قند باید یک متر و ۸۰ سانتی‌متر باشد، اما به‌علت تاخیر در تخلیه انباربدلیل کوتاهی دولت و کمبود فضا ارتفاع کیسه‌ها را بالاترو این مسئله باعث ایجاد خطر برای کارگران شاغل می‌شود.

akhbarkargari2468@gmail.com


Google Translate