نکاتی در حاشیه دادگاه حمید نوری تا همینجا

مقدمه:

تقریبا ۸ هفته است که دادگاه حمید نوری (عباسی)آغاز شده و با تشکر از بهرام رحمانی و امیر حواهری لنگرودی ، فعالین چپ از طریق سایت آزادی بیان این دادگاه را دنبال می کنند.(۱و۲)

در مقاله ای دیگر(۳) توضیح دادم که این دادگاه چرا اهمیت دارد و چرا باید فعالین چپ درش مداخله کنند . مداخله گری یکیش همین ارائه گزارشات روزمره است که دسترسی مردم و فعالین به بیشتر شود.

این دادگاه اولین دادگاه جانیان رژیم اسلامی در خارج کشور نیست.مثلا دادگاه تروریستهای رستوران میکونوس را در المان داشتیم قبلا. انجا موضوع ترور چند نفر در یک رستوران بود اما اینجا بررسی جنایتهای یک جانی رژیم در بطن فاجعه قتل عامهای درون زندانها در ایران. اینجا صحبت از قتل هزاران هزار زندانی سیاسی است در ایران.

با توجه به موضوعاتی که در این دادگاه مطرح شده و مسیری که طی شده لازم دیدم نکاتی را خدمت خواننده ارائه دهم:

(۱)تداوم نگرانی آزادیخوان از سمبل کردن نهائی این ماجرا توسط دستگاه قضائی سوئد و حکومت سوئد:

دستگاه قضائی سوئد به خلاف ادعاهای لیبرالها ، مثل همه کشورهای سرمایه داری بخشی از دستگاه حکومتی بوده و خواهد بود. همانطور که در مورد سرنوشت  تروریستهای رستوران میکونوس دیدیم سر آخر تروریست  رژیم با سلام و صلوات  با مقداری زندان در المان ،به ایران فرستاده شد! 

در مورد این حمید عباسی هم ممکنست به احتمال زیاد همین شود. اگر او را مجرم اعلام کنند حتی ممکنست مقادیری زندان در مناظق اب و هوا بشود و مثل قهرمان به مهد میهن اسلامی برگردانده شود و حکومتهای سوئد و ایران هم مثل دوران دادگاه میکونوس بلند به ریش نداشته مردم ایران بخندند! 

جالبست که همین هفته های پیش بود که مسئولین سیاسی رژیم اسلامی دست بدست حکومتیان سوئدی دادند و عکس گرفتند در سوئد! خوب این داستان اشنائی است برای عاقلان که همواره گفته اند حکومت اسلامی نتیجه مستقیم سیاستهای همین شارلاتانهای حاکم بر غرب و شرق است! همینهائی که حتی پینوشه ها را فراری دادند یا هزاران جانی هیتلر را با پاسپورت جعلی به خارج المان فرستادند یا در خود المان “پناهشان دادند” اونهم با ماسک لیبرال!

بله این حاکمان دنیا هرگز جانیان خود را رها نکرده اند و هر قدر توانسته اند یکجوری پناه داده اند و حمایت کردند تا مبادا سایر جانیان اینها نگران اینده خود شوند! قرار حکومتهای دنیا اینست که این چرخه جنایتها ادامه یابد خصوصا در جهان پیرامونی که دیکتاتوری و جنایت شرط مسلم تداوم سرمایه داری است و لذا همواره به جانیان نیاز هست! 

لذا پابپای دنبال کردن همین دادگاه حمید نوری اون نگرانی همیشگی هم ادامه می یابد .نگرانی ناشی از اشنائی با تجربه تاریخی که در بالا اشاره داشتم.

با اشکال مختلفی می شود مسئولین این دادگاه ماجرتا را سمبل کنند و سفسطه هم ببافند.

مثلا اینکه مدارک لازم برای محکومیت این فرد وجود ندارد یا فشاری سیاسی روی دادگاه هست یا حتی یک روز روشن جنازه این حمید نوری در زندان پیدا شود ! یا حکم ابکی بدهند یا بعد دوره ای زندان او را “تعویض ” کنند با یک “گروگان رژیم اسلامی”! خلاصه همه اینها ممکنست.

(۲)آیا نفس حکم برای حمید نوری پایان ماجراست؟ 

به فرض که حمید نوری را به زندان بلند مدت محکوم کردند و حتی او را تعویض نکردند و واقعا بعنوان یک جانی زندانی شد. ایا این همه ماجراست؟ 

طبیعتا این نیست! در همین مدت اسامی بسیاری دیگر از رهبران و اراذل جانی رژیم به میان آمده از رئیسی تا خود خمینی! تا دیگر جانیان زندان گوهردست و اوین. 

تکلیف حکم اونها چه می شود؟ “قاضی” این دادگاه که قرار است حکم دهد ، که اصلا کار درستی نیست و بسیار بهتر است چند قاضی یا یک هیئت منصفه مستقل حکم دهد، قرار است حمید عباسی را محاکمه کند و حکم صادر کند.همین.در بهترین حالت همین!

اما اصل ماجرا طبیعتا این نیست.اگر موردی غیر حکومتی بود و این مافیای ادمکش بود طبیعتا موارد بعدی به پلیس ارائه می شد برای پیگیری افراد دیگر. اینجا چطور؟ چجوری قرار است این داستان را ماست مالی کنند؟

(۳)استراتژی حمید عباسی چیست؟

نا همینجا وحید عباسی نه تنها خود را مجرم ندانسته بلکه اصل جنایات رژیم را منکر شده.این مجاکمه بواقع  دفاع کلیت حکومت اسلامیست و وحید عباسی موکل این حکومت که قرار است ثابت کند همه شاکیان یکجا دروغ می گویند اصلا حکومت وحید عباسی جرمی مرتکب نشده!

وکیل وحید عباسی دنبال پیدا کردن تناقض شاهدان است تا ثابت کند اینها متناقض حرف می زنند (لذا دروغ می گویند) و شبهه ایجاد شود.از طریق شبهه اصل داستان اصل واقعه انکار شود و وحید عباسی  و کل حکومت اسلامی تبرئه شود!

انها که در جریان دادگاه نورنبرگ هستند و همینطور سایر دادگاههای نوکرهای نازیزم می دانند که اکثر این جانیان در رده های پائینتر فقط خود را مجرم نمی دانستند یا می گفتند که مامور بودند و معذور اما وحید عباسی این را نمی گوید!

وحید عباسی می گوید که اصلا اونجا نبوده بیچاره مرخصی بوده و در ضمن هیچ اعدام جمعی صورت نگرفته! خوب دقت کنید! یکبار دیگر او در سوئد مشغول دغاع از کلیت نظام جنایتکار اسلامی است و تبرئه خمینی! فقط او نیست که مجرم نیست! وکیل او دارد از این نظریه دفاع می کند !

(۴)از تریبونال بین الملل در لاهه تا دادگاه وحید عباسی:

چند سال پیش در لاهه تریبونال بین الملل دادگاهی سمبلیک بود بر علیه کل نظام و جنایاتش خصوصا اعدامهای سال ۶۷ و بیش از ۸۰ نفر شهادت دادند. بارها در همین دادگاه حمید عباسی هم از این تریبونال نام برده شده. بواقع همانطور که گفته می شد، تریبونال بین الملل بعنوان یک سند بین المللی در دادگاههای اینده رژیم اسلامی مورد استناد قانونی قرار خواهد گرفت.

در تریبونال هیچ جنایتکاری شخصا حاضر نبود اما این دادگاه سوئد رسما یک جنایتکار رژیم را حلوی رو دارد.

در این دادگاه فرد معینی با مشخصاتش مورد اتهام است و بلاز هم بیش از ۱۰۰ نفر یا شهادت داده اند که او را دیده اند و کارهایش را شاهد بودند و یا شهادت خواهند داد.

این دادگاه یک فرد مشخص است اما نام دهها اراذل حکومتی و عاملان و دستور دهندگان این جنایت برده می شود.

دادگاه سوئد از بعدی ادامه دادگاه میکونوس است اما در ابعادی بسیار وسیعتر.

انها که تریبونال بین المللی را مردود می دانستند طبیعتا الانهم از موضع “انقلابی” کلیت دادگاه حمید نوری را زیر سوال می برند .اما بطور واقعی این دادگاه اهمیت بالائی دارد از جهت قانونی و استنادی که باید ازش بیرون بیاید برای محاکمات بعدی رژیم اسلامی در صحنه بین المللی.

طبیعتا حمید عباسی از طریق انکار و انکار تلاش خواهد کرد که مستندی به ایندگان ندهد.مثل صدام حسین تا دم اخر از بیگناهی خود دم بزند ! از مظلومیتش! این استراتژی حمید عباسی است.

اما صرف نظر از اینکه استراتژی حمید عباسی چه باشد و صرف نظر از انکارهای او همانطور که در دادگاههای جانیان هیتلری شاهد بودیم دادگاه می تواند او را محکوم کند بنا به شواهد موجود و لازم نیست او اعتراف کند به جنایاتش.

از دید من همین نکته هست که اگر چپ و ازادیخواه  رویش پا بفشرد و درش مداخله کند می تواند پله های محکومیت جهانی رژیم اسلامی را فراهم اورد به رغم اینکه پشت صحنه حکومت سوئد و قاصی سوئدی چقدر بخواهد داستان را ماست مالی کند!

لذا همه دادگاههائی که در خارج کشور به رژیم اسلامی می پردازد در یک زنجیره  زمینه ساز دادگاه نهائی بر علیه رژیم اسلامی خواهد بود.

(۵)سفسطه “دادگاه واقعی در ایرانست” بر علیه دادگاه وحید نوری!

ایا دادگاه بر علیه رژیم اسلامی “داخلی و خارجی” دارد؟ از دید من خیر! از دید من و طبیعتا رژیم اسلامی نهایتا در ایران و تهران سرنگون خواهد شد اونهم بدست انقلاب و ازادیخواهان اما دادگاه بر علیه رژیم اسلامی حتما باید در ایران و همه جای دنیا سازمان یابد.رژیم اسلامی فقط یک حکومت در ایران نیست و نبوده.امپراتوری کثیفی است در سطح منطقه و تروریزمی است در سطح جهان.بخشی از اسلام سیاسی و نتیجه سیاه سرمایه داری جهانی.

همانطور که نازیزم را در سطح دنیا محاکمه کردند و هنوز هم می کنند(همین هفته پیش یک جانور ۱۰۰ ساله هیتلری را به دادگاه کشیدند در المان!) همانطور رژیم اسلامی چندین نسل بعد چه در داخل ایران چه خارج ایران باید محاکمه شود چرا؟ هم از حهت سیاسی و هم به این دلیل که بسیاری از جانیانش به اروپا و امریکا و امریکای جنوبی و هر جا بتوانند (چین و روسیه) و کشورهای منطقه فراری خواهند شد.

لذا ازادیخواهن باید این کانتکس را دنبال کنند.دادگاه در سوئد را نمی شود “نفی کرد” به بهانه “دادگاه واقعی در ایران!” اینها مکمل هم هستند.

(۶)باز هم در اهمیت مداخله گری ازادیخواهی و چپ:

برخی از اینکه فرقه مجاهد یا شارلاتانهائی مثل مصداقی تلاش دارند این دادگاه نوری را “مال خود کنند” شاکی هستند و نگران! فراخوان می دهند که این دادگاه متعلق به این و اون گروه نیست!

من با این متد هم مخالفم! در اینده ایران هم طبیعی است هر گروه و فرقه و ادمی دنبال شهرت بیاید دنبال مالکیت یک دادگاه! برای اینکه شهرت پیدا کند و رای جمع کند! 

بله رژیم اسلامی در سال ۶۷ بیشتر از اعضای فرقه رجوی را کشته و اینها بیشتر کشته دادند! اما این دلیل درستی سیاست اینها نیست.اینها بخشی از اسلام سیاسی بودند و هستند و معلوم نیست اگر بقدرت برسند بهتر کنند!

اما اینکه اینها یا شارلاتانهای منفرد تلاش می کنند این دادگاه را “مال خود” کنند را باید طبیعی دانست و در مقابلش تاکتیک و استراتژی داشت. همانطور که اینها محق هستند دنبال قدرت بیایند تبلیغات کنند!

لذا فرمولبندی درست کدامست؟ غرصه را برای رقابت باز دانستن و مداخله گری کمونیستی و چپ در همه زوایا.نق نزدن و جلو رفتن از رقابت نترسیدن!

(۷)عرصه های مداخله گری در دادگاه عباس نوری از زاویه چپ:

ابتدا باید پذیریفت این عرصه از فعالیت چپ عموما درش تجربه کافی ندارد.گذشته از ضعف امکانات. با فرقه رجوی هم نمی شود مقایسه کرد چرا که اینها یک حکومت در تبعید هستند و طی سالها حجم زیادی مال و منال از صدام دریافت کرده اند و سرمایه گذاری فروان دارند در همه کشورها! اینها حتی در تظاهراتشان سیاهی لشگر استخدام می کنند و پول می دهند به جولیانی ها تا براشان زر بزنند!

اما چپ به مبانی دیگری می تواند تکیه کند:

توسعه انتشار اخبار دادگاه این جانیان در جامعه

دامن زدن به بحثها و دخالت گری مردم در این موضوع

ایجاد تیم مداخله گر (شورای فعالین چپ)قانونی در دادگاه و در خواست توسعه دادگاه به دیگر جانیان

تقویت ارتباط با دادستان و قاضی دادگاه و زیر فشار قرار دادن انها از طریق قانون و مدیای کشوری و اروپا و جامعه ایرانی 

جلب مشارکت مردم سوئد فعالین ازادیخواه اروپا و جهان در موضوع حمید عباسی 

جلب مشارکت اتحادیه ها و نهادهای کارگری و چپ دنیا در موضوع دادگاه عباسی و دادگاه حنایات رژیم اسلامی

ایجاد فشار روی حکومتهای غربی منجمله سوئد و جلوگیری از مماشات انها با حاکمان ایران

خلاصه کنم:

اخبار و تحلیلها در مورد دادگاه عباسی و سایر جانیان حکومت اسلامی باید به بخشی روزمره از فعالیتهای چپ و فعالینش تبدیل شود.هر قدر به سمت سرنگونی رژیم اسلامی حلو می رویم این ضرورت که چپ بیشتر در این فعالیتها تجربه بیابد بیشتر جلوه گری می کند.

آینده آزاد در ایران بدون این مهارتها امکانپذیر نیست.عرصه هائی نو که باید چپ درش آبدیده شود.

منابع بیشتر

(۱)گزارش هفدهمین جلسه محاکمه‌ی حمید نوری (عباسی) از استکهلم

(امیر جواهری لنگرودی)

www.azadi-b.com/?p=13096

(2)بیست و سومین جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم(بهرام رحمانی)

www.azadi-b.com/?p=13268

(3)لزوم مداخله گری چپ در “دادگاه” حمید نوری(سعید صالحی نیا)

www.azadi-b.com/?p=11490

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate