وضعیت کوردها در دوران ابراهیم رئیسی سختر خواهد شد 

“وضعیت سیاست داخلی دولت ایران”

در این مرحله کنونی خاورمیانه دستخوش تغییرات بنیادینی شده است. رویدادهای اخیر در خاورمیانه نشان از فصلی نوین از معادلات آینده دارد. ظاهراً جمهوری اسلامی ایران تلاش دارد کە با اتخاذ رویکردهای نظامی قاطع در سیاست خارجی خود مبتنی بر تداوم پروژەی عمق استراتژیک(برساخت شبکەی امنیتی،اقتصادی و سیاسی متشکل از گروهای شیعە در لبنان،عراق،سوریە)  در نظر دارد راە برون رفت از بحران‌هایی داخلی را کە گریبان گیر آن شدە است و حاکمیتی که در بن بست سیاسی و اجتماعی قرار گرفتە است را بیابد. برخلاف مواضع توتالیتر رژیم که هدف از ان نشان دادن موقعیتی قوی و مؤثر از رژیم است، نظام در سیاست داخلی در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و امنیتی کشور با بحران‌های فزایندەای روبەرو شدە است. به موازات این بحران‌های ساختاری، ما شاهد  توسعه‌ی اعتراضات و مخالفت‌های مردمی در حوزەهای مختلف در ضدیت با دولت ایران هستیم، این وضعیت به تضادی عمیق میان حکومت و جامعه تبدیل شدە کە در واقع غیر مردمی بودن آن بە پاشنەی اشیل رژیم مبدل گشتە است. هرچند وضعیت سرکوب بطور روزانه از سوی رژیم بر ضد خلقهای ایران افزایش می‌یابد اما زمین‌های موجود خبر از تبدیل این تضاد عمیق به یک انفجار در حوزەی عمومی در آیندەای نچندان دور دارد. اگر بە وضعیت اجتماعی و زندگی روزانەی خلقها در ایران بازگردیم، خیلی راحت میتوان درک نمود کە  نبود شرایط مناسب زندگی و عدم رفاە اجتماعی درکی مشترک میان تمام خلقهای ایران میباشد، کە جمهوری اسلامی ایران هیچگونە اقدامی برای بهبود وضعیت زندگی این خلقها و تامین نیازهای ابتدای همچون بهداشت و اموزش، رفع مشکل بیکاری و پیشگیری از رشد فحشا و اعتیاد و تامین امنیت اجتماعی بە عمل نمی اورد، بلکە خود سیستم مرکز تولید و بازتولید این بحرانها برای جامعەی ایران شدە است. در کنار این مشکلات سراسری، خلق کورد در شرق کوردستان بە دلیل نگاە امنیتی رژیم بە ان با مشکلات عمدەی توسعە نیافتگی و دوچندان بودن امار مشکلات اجتماعی و کمبود امکانات شدید روبەرو است. این کمبودها و معضلات اجتماعی جامعەی ایران  را در لبەی فروپاشی اجتماعی قرار دادە است.

“وضعیت سیاست خارجی دولت ایران”

همینطور در سیاست خارجی نیز، معادلات منطقه، عناصر و فاکتورهای تعین کنندەی موجود در این معادلات در جهت ضعیف نمودن جایگاه جمهوری اسلامی ایران در حال شکلگیری است. توافق ایالات متحده آمریکا با گروه تروریستی طالبان و تحول بنیادین در افغانستان و بر سر کار آمدن دولت سنی در تقابل با دولت شیعه‌ی ایران، تغییر راهبرد نظامی آمریکا در منطقه و تلاش برای انتخاب رویکردی جدید بدور از اقتصاد جنگی بە منظور تسلط بر خاورمیانه، این احتمال را افزایش داده که آمریکا در ایندە بیشتر از بازوهای خود همچون اسرائیل و عربستان پارالل سیاست اصلاحات اقتصادی جهانی مبتنی بر بازار آزاد و بانک جهانی به منظور منزوی کردن سیاستهای توسعە جویانەی رژیم استفاده خواهد کرد. همچنین دولت شیعه ستیز طالبان بدون شک در آینده برای رژیم شیعه گرای ایران دردسرساز خواهد بود. از طرفی دیگر دولت ایران با توسعه‌گرایی دولت نئوعثمانی ترکیه و تلاش این دولت برای دستیابی به مرزهای امپراطوری عثمانی (پیمان ميثاق ملی) که تمامیت ارضی دولت-ملت ایران و منافع سیاسی و فرهنگی این رژیم را بەخطر می‌اندازد، روبرو شده است. همینطور تحریمهای حداکثری امریکا و فشار کشورهای اروپای بە منظور بازگرداندن ایران به توافق برجام و پیوستن بە سازمان همکاری اف‌ای‌تی‌اف(FATF) تلاش جامعەی بین الملل را برای عدم دستیابی این رژیم به انرژی هسته‌ای و همگرا کردن این رژیم با سیاستهای جهانی دوچندان کردە است، که این برای حاکمیت ایران ناخوشایند و غیر قابل تحمل است.

“دولت ایران به دنبال حذف موانع است”

 در نتیجە تصور نمی‌شود که رژیم تئوکراتیک ایران قادر باشد که با این وضعیت بحرانی داخلی و وضعیت شکننده‌ی خارجی در دراز مدت بسر کرده و توان تحمل در مقابل آن را داشتە باشد. اما با توجە بە این وضعیت بحرانی و قرار داشتن رژیم در دوران استیصال، جمهوری اسلامی ایران کماکا بە دنبال سهم‌خواهی بیشتر در تحولات آتی منطقە بوده و سعی می‌کند با اتخاذ رویکرد مداخله‌گرانه و پیشبرد راهبرد نظامی و حذف تظادهای داخلی و خارجی همینطور متمایل بودن بیشتر بە قبول سیاستهای روسیە وچین در سازمان همکاری شانگهای، سعی در حفظ منافع و موجودیت سیاسی و حقوقی خود را در تقابل با سیاستهای امریکا در منطقە میباشد، همزمان رژیم سعی می‌کند موانعی که سد راه پراکتیزە نمودن پروژهای برون مرزی خویش از قبیل برساخت “جبهه‌ی مقاومت” و “هلال شیعه” را نیز از میان بردارد. در همین راستا است کە جمهوری اسلامی ایران سیاست اخراج  امریکا را در عراق و  جنوب کوردستان (اقلیم کوردستان عراق) پیگیری کرده و منافع آمریکا را از طریق نیروهای شیعه‌ی وابستە بە خود مورد حملە قرار میدهد. همینطور بنا به تعریف دولت مستبد ایران، احزاب کورد مخالف خود ساکن جنوب کوردستان(اقلیم کوردستان عراق) جزئی از عوامل آمریکا در منطقه هستند که می‌بایست از میان برداشته شوند، که این رویکرد حظفی شرایط را در این روزها بشدت برای احزاب کورد مخالف رژیم سختتر کرده است.

“گام دوم انقلاب اسلامی با کورد ستیزی آغاز شد”

اخیراً فاز جدیدی از تهدیدات و حملات جمهوری اسلامی ایران بر علیە مواضع احزاب کورد شرق کوردستان(پژاک،کوملە،دمکرات) در خارج و داخل مرزها آغاز شدە است. جمهوری اسلامی سابقه و پیشینه‌ی چنین رویکرد و عملکردی نظامی را در بیش از چهار دهە تعامل با حل مسئله کوردها دارد. اما بنظر می‌رسد که پس از تشکیل دولت دهم اصولگرا و یک‌دست‌کردن تمام قوای این رژیم، سپاه اشغالگر پاسداران ایران بیشتر از هر دوره‌ای فرصت عملی برای اجرای سیاستهای نظامی خود فراهم کردە است. ابراهیم رئیسی در سخنرانی مراسم تحلیف خویش ادعا کرد کە مرحله‌ی دوم انقلاب اسلامی ایران شروع شدە و در این مرحلە رژیم بە دنبال برقراری امنیت پایدار در داخل و خارج، همچنین توسعەی بیشتر دولت ملی مذهبی ایران میباشد. پس از اظهارات ابراهیم رئیسی، در یک ماه گذشتە شاهد اظهارات تهدید آمیز اخیر فرمانده‌ی نیروهای زمینی سپاە پاسداران “محمد پاکپور” در میان دیدار از پایگاه‌های رژیم اشغالگر ایران در شرق کوردستان و تهدید دوبارەی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح دولت ایران” محمد حسین باقری” هستیم و در ایندە خواهیم بود، کە نشان از شروع دورەای تازەای از کورد ستیزی از سوی رژیم مستبد ایران می‌باشد. پیداست کە بعد از این تصریحات مسئولین سیاسی و نظامی رژیم، سپاە پاسداران نیروهای زیادی را بە مرزهای شرق و جنوب کوردستان بە منظور حملە بە احزاب کوردی گسیل دادە است و این تحرکات خطر درگیری سنگینی میان انها را  تشدید کردە است. در همین راستا چند وقت پیش رژیم ایران حملات توپخانەای را به مواضع احزاب کوردی در جنوب کوردستان (اقلیم کردستان عراق)انجام داد.

“ترافیک دیپلماسی به منظور فراهم کردن شرایط لازم”

همینطور در این میان ما شاهد ترافیک دیپلوماتیک میان دولت ایران و عراق و حکومت اقلیم کوردستان هستیم. کە نشان از توافقاتی برای سرکوب جنبش ازادیخواهی خلق کورد در شرق کوردستان میباشد. بدون شک نقش و هدف دولت ملتهای اشغالگر کوردستان بە وضوح شفاف میباشد. اما انچە برای افکار عمومی کوردستان جای نگرانی و مورد انتقاد است، تبدیل گشتن مسئولین حکومت اقلیم کوردستان عراق بە یکی از ضلع این مثلث دیپلماتیک برای فراهم کردن شرایط مناسب و شرعیت گرفتن از افکاری عمومی کوردستان برای بازیگر اصلی این بازی یعنی دولت مستبد ایران بە منظور ضربە زدن بە منافع و جنبش ملی کوردها است.

روز ١۴ مرداد امسال هیئتی به نمایندگی از حکومت اقلیم کوردستان و با سرپرستی نچیروان بارزانی به منظور شرکت در مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی به تهران سفر کرد، در دیدار دو نفره‌ میان ابراهیم رئیسی و نچیروان بارزانی، نچیروان بارزانی صراحتأ با تاکید بر اینکه اقلیم کردستان به امنیت جمهوری اسلامی ایران متعهد و پایبند است، صراحتاً تصریح کرد که در تمام زمینەهایی که با مشکل مواجه بودیم، همیشه دولت ایران را در کنار خود دیده و به همین جهت خویش را مدیون ایران و بخشی از انقلاب اسلامی می‌دانیم. البته نشان دادن تعهد خویش به امنیت یک کشور همسایه، در تعاریف قوانین بین‌المللی امری طبیعی و حقوقی است، اما بدون شک این امر در جهت عکس منافع خلق کورد تعریف گردیده است. پیش از این دیدار نیچیروان بارزانی نیز هیئتی از دفتر سیاسی حزب دموکرات کوردستان بدور از پوشش خبری با مقامات سیاسی و امنیت رژیم ایران دیداری داشتند و توافقاتی در ارتباط با وضعیت عراق و اقلیم کردستان به عمل آوردند. هرچند محتوای این توافقات آشکار نشد، اما با توجه به سخنان بارزانی، پیداست که در جهت تضعیف موقعیت خلق کورد، خاصاً خلق کورد در شرق کردستان بوده است.

 همینطور چند وقت پیش مصطفی کاظمی نخست وزیر دولت عراق با علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم ایران دیدار کرده و علی شمخانی از مصطفی کاظمی درخواست خلع سلاح احزاب کوردی را نمود. هدف تشکیل این مثلث ديپلمات امنیتی و ترافیک دیپلماسی با صحنه گردانی دولت ایران از دو حالت خارج نخواهد بود. یا حوزه‌ی فعالیتی این احزاب به خارج از مرزهای عراق و تکرار سناریوی تبعید مجاهدین خلق به کشورهای بالکان خواهد بود و یا خلع سلاح کردن و به تسلیمیت کشاندن این احزاب و مبارزات رهایی بخش ملت کورد و تصفیه و از میان برداشتن آنها.

اما برای دستیابی و نائل شدن بر این اهداف بدون شک جمهوری اسلامی ایران محتاج کمک‌های حکومت اقلیم کردستان و دولت فدرال عراق می‌باشد کە ظاهرأ با دیدارها و اظهارات اخیر وزیر اطلاعات ایران “اسماعیل خطیب” که پرده از حدسیات برداشت و گفت که توافق لازم برای اخراج احزاب کورد با دولت عراقی انجام شده است. اما آنچه این دولت‌ها می‌دانند، ریشه داشتن این احزاب در جامعه‌ی شرق کوردستان میباشد، بگونەای کە سەرمایەی اساسی اجتماعی این احزاب در شرق کوردستان در بین لایەهای جامعه قرار گرفتە است نە در جنوب کوردستان.

“این حملات در دو فاز برای یک هدف اجرا می‌شود”

بدین شک دولت فاشیستی ایران و ترکیه در سطحی بالاتر از دولت عراق و حکومت اقلیم کوردستان با توجە بە تضادهای تاریخی، جهان‌بینی و سیاسی که دارند به توافقات نهایی برای از میان برداشتن جنبش رهایی‌بخش کوردها رسیده‌اند. آنچه که در خصوص احزاب شرق کوردستان در جریان است فاز ایرانی این توافقات و آنچه که بر ضد حزب کارگران کوردستان بشدت در این سال‌های اخیر در جریان بوده فاز ترکیه‌ای این توافق بین‌دولتی است. ظاهرا این سیاست اگر مورد پسند دولتهای اروپایی نباشند مخالفتی هم تاکنون با آن دیدە نشدە است.

“تبلیغات دولت ایران بر ضد دفاع مشروع احزاب کورد”

مورد دیگری کە میبایست بە ان اشارە نمود تلاشهای رسانەی دولت ایران مبتنی بر تداوم سیاستهای جنگ ویژه‌ برای تروریزه کردن جنبش رهایی‌بخش کوردستان است. دولت مستبد ایران از این طریق میخواهد  به جامعه‌ی ایران القا کند که مسبب و عدم توسعه‌یافتگی شرق کوردستان این احزاب و جنبش میباشد.تا بتواند از این راە شرعیت حملات آتی خود را فراهم نماید. این سیاست امنیتی و اطلاعاتی رژیم ایران به طور خودآگاه یا ناخودآگاه تاثیرات خود را در میان بخشی از الیت روشنفکر و آکادمیسین مرکزگرای خارج از کشور و تیف رفورمیست داخل گذاشته است. این دسته از فعالین طوری وانمود می‌کنند که گویا رویکرد و ماهیت جمهوری اسلامی ایران را بە نسبت جامعەی کوردستان نمی دانند و یا از تاریخ اشغالگری این رژیم در کوردستان بی اطلاع هستند.گویا برای  تحقق مطالبات خلقها به ویژه کوردها راە دیگری هم وجود داشتە است. طوری رفتار می‌کنند که فراموش کرده اند، خمینی با قرائت “اشدا علی الکفار رحمها بینهم” حکم جهاد بر علیەی جامعه‌ی کوردستان را  در ٢٨ مرداد ١٣۵٨ صادر کرد که هزاران انسان مدنی و سیاسی بدون برخورداری از حقوق عادلانەی دادگاهی، اعدام شدند و هم اکنون این حکم جهاد بە قوت خود باقی است.با توجە بە این سیاست رژیم، مبارزات مسلحانه برای کوردها امری غیر انتخابی و اجباری بوده است. هرچند برای کوردها انتخابی اجباری بودە اما از بدو شروع آن خود را بە مثابەی دفاع مشروع فرمولیزه کرده، دفاع مشروعی که طبق قوانین سازمان بین‌الملل مشروع و حقوقی میباشد.

“مبارزه‌ی مسلحانەی جبر تاریخی و رویکردی غیرانتخابی”

رویکرد مسلحانەی احزاب کورد در هم تنیندگی عميقی با حوزه‌ی مبارزات دیگر اجتماعی و مدنی آنها دارد. بطور مثال در ١٧ شهریور سال ١٣٩٧ شمسی زمانی که سپاه پاسداران به مقر حزب دموکرات کردستان ایران در نزدیکیهای اربیل حمله کرد و همزمان درگیری میان نیروهای حزب حیات آزاد کوردستان در رشته کوههای شاهو با سپاه پاسداران به میان آمد و نتیجە منجرب به شهادت دهها پیشمرگه و گریلای مبارز شرق کوردستان شد، این درگیریها همزمان بود با اعدام سە زندانی سیاسی کورد زانیار و لقمان مرادی و رامین حسین پناهی، جامعه‌ی مدنی کوردستان در پی فراخوان احزاب کورد، این حملات رژیم را با اعلام اعتصاب عمومی در کوردستان بە شدت محکوم کردند. این نمونه و نمونه‌های دیگری همچون اعتصاب عمومی ١٩ اردیبهشت سال ١٣٨٩ پس از اعدام فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، شیرین علمهولی و علی حیدریان از اعظای حزب حیات آزاد کوردستان، نشانگر درهم امیختگی مبارزات احزاب و جامعه‌ی مدنی کوردستان میباشد. نتیجتا چند بعدی بودن این جنبش ازادیخواهی بە رشد شعور و فهم سیاسی و سازماندهی جامعەی کوردستان کمک کردە است.در نتیجەی جبر تاریخی و عملکرد مبارزات مسلحانه در میان احزاب کورد ثابت می‌کند که رویکرد دفاع مشروع، حقوقی است و این رویکرد تاریخاً در اختیار ارتقای حوزەهای ديگر مبارزات مدنی و سیاسی و اجتماعی قرار دارد، این یک رویکرد مقاومتی بە منظور حفظ موجودیت خود بە جای قبول کردن رویکرد تسلیمیت و از بین رفتن میباشد.

“در نهایت هدف از میان برداشتن جنبش ملی و سیاسی کوردها است”

در معادلات پیش رو از میان برداشتن مطالبات ملی و سیاسی خلق کورد و جنبش رهایی‌بخش آن هدف اصلی دولت‌های فاشیست مذهبی ایران و ترکیە میباشد. در این مرحله‌ی تاریخی موجودیت خلق کورد و سازمان‌های متعلق به آن بیشتر از هر زمانی از سوی دولت‌های متخاصم و اشغالگر مورد تهدید قرار گرفته است. در این وضعیت جلب توجە و حمایت بین المللی بە نسبت وضعیت جامعەی کوردستان و به رسمیت شناختن مطالبات خلق کورد حائز اهمیت میباشد. دولت فاشیست مذهبی ایران سعی دارد کە با انحراف افکار عمومی جامعەی بین الملل بە طرف نزاعهای خویش با امریکا و دولتهای اروپایی خود را از پروندەهای حقوق بشری و عدم وجود دمکراسی در جامعەی ایران بگریزاند، همینطور در صورت به توافق رسیدن با این دولتها بر سر مسائل امنیتی و سیاسی خارجی ازجوابگو بودن در قبال مشکات سیاسی و اجتماعی داخلی ایران در حوزەی بین الملل سرباز دهد. همینطور دولت فاشیستی ترکیه هم کماکأ با سرکوب مبارزات حقوقی و دمکراتیک خلق کورد به بهانه‌ی تروریسم سعی دارد شرعیت لازم را برای جنایات خود بدست آورد. در نتیجه افکار عمومی کوردستان میبایست بیشتر از هرزمانی رویدادهای اخیر را در کوردستان رصد کرد. همینطور میبایست احزاب کوردستانی با کنار گذاشتن اختلافات خود زمینه‌های لازم را برای ایجاد و سازماندهی عکس‌العمل مناسب به نصبت خطرات آتی در حوزه‌ی بین‌المللی و داخلی را با هم فراهم نمایند.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate