در باره عدم مشروعیت اساسنامه ای کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران

مقدمه

با توجه به وضعیت کنونی حزب و مشکلات درونی که همه ی ما  اعضای حزب بطور ناخواسته ای با آن مواجه شده ایم، ….

با توجه به عدم برگزاری کنگره سیزدهم حزب و نا روشن بودن چشم انداز برگزاری آن، ….

با توجه به حالت  و برخورد تعرضی، آمرانه و شانه بالا انداختن  کمیته  اجرایی حزب نسبت به درخواست اکثریت اعضای حزب برای برگزاری کنگره و خلع مسئولیت کمیته مرکزی حزب از خود در این زمینه ، …

با توجه به تکرار چند اصطلاح غلط ، بی معنی، متناقض و بی ارزش از سوی کمیته اجرایی حزب برای توصیف کردن اختلافات درون حزبی و برای اینکه به زور تحمیل کنند که حزب را عمدتا از دو جناح چپ و راست و ناسیونالیست (براساس استراتژی حزب) و همه بپذیرند که آنها که خود را چپ و کمونیست درون حزب میدانند ، چپ هستند و جناح مقابل هم بپذیرند که راست و ناسیونالیست هستند…

و با توجه به «با توجه های دیگر از این قبیل  …»

حزب ما با وضعیت و سوالاتی مواجه هست که لازم است و بایست پاسخ بگیرند.

وضعیت ناجور و بعضا اعصاب خردکنی به حزب کمونیست ایران تحمیل شده است، نتیجه نظرات غلط و شیوه رهبری کمیته مرکزی حزب بوده است که در طول سالیان طولانی موفق نشد طبق تعریفی که اساسنامه از رهبری حزب ارائه داده است، عمل کند.

من در گذشته و طی مقالات متعددی طرح کرده بودم که این همه علم شنگه ای که رفقای کمیته اجرایی راه انداختند نتیجه شکست آنها در پروسه ای مبارزاتی بوده و همین شکست هم زمینه ای برای چرخش آنها بسوی حکمتیستها را فراهم آورده، به گونه ای که امروزه ایندو یعنی کمیته اجرایی و حکمتیستها بمثابه عشاقی که بعد از سالها دوری، تازگی همدیگر را یافته اند، قدم به راهی گذاشته اند تا بدون تخفیف از نظرات نادرست شان و بدون انعطاف در آنچه بیان کرده اند، محکم و استوار راه شان را تا تضعیف کامل حزب و کومه له از درون ادامه دهند … .

من در این مقاله نمیخواهم به دلایل سیاسی چرخش ها و اعمال و نظرات آنها بپردازم، بلکه تمایل دارم در پرتو نگاهی به اساسنامه حزب این نظریه را طرح کنم که طبق اساسنامه کنونی حزب، کمیته مرکزی کنونی حزب مشروعیت اساسنامه ای خود را مدتهاست از دست داده است. و همین عدم مشروعیت کمیته مرکزی حزب (طبق اساسنامه)، همین کمیته مرکزی فعلی حزب با محوریت کمیته اجرایی، را از نظر قانونی و اساسنامه ای، از آنجاییکه مشروعیت خود را از دست داده است، نمیتواند کنگره آتی یعنی کنگره سیزدهم حزب را فراخوان دهد و نتیجتا اینکه اکثریت اعضای حزب با کمک تشکیلاتهای خارج کشور و کمیته مرکزی کومه له، زمینه برگزاری کنگره حزب، که کنگره غیر عادی و میتوان گفت کنگره فوق العاده  را فراهم آورند.

با وجود اینکه اساسنامه کنونی حزب هم بیشتر برای شرایط عادی و نرمال نوشته شده است و وضعیت بحرانی مثل امروز در آن پیش بینی نشده است و در عین حال بعد از سالها از تصویب آن، امروز اساسنامه یکی از اسنادی است که به بازنگری و آپ دیت احتیاج دارد، و در عین حال هر نوع اصلاحیه و تغییردر اساسنامه هم وطیفه کنگره است، .. لذا همین اساسنامه موجود را فعلا مبنای قضاوت قرار میدهم.

یکی از مهمترین نکات محتوایی و مضمونی اساسنامه تعیین حدود و ثغور زمانی برای برگزاری کنگره و مدت زمان رهبری حزب است. اساسنامه حزب مجوزی به هیچ کمیته مرکزی و کمیته اجرایی نداده است که برای همیشه در رهبری حزب باقی بماند. من این حدود و محدودیت زمانی که اساسنامه معین کرده است را روشن تر مورد بحث و توجه قرار میدهم.

من در ادامه به بندهایی از اساسنامه که نظریه مرا تایید میکنند، می پردازم. لازم به ذکر است که تمام بندهایی که میتوان مورد بحث و تفسیر قرار بگیرند در این مقاله مورد بحث قرار نمی گیرند، زیرا هدف این مقاله بحث حول اساسنامه جهت تدوین یک اساسنامه جدید نیست. بلکه هدف و مقصود این مقاله نشان دادن عدم مشروعیت حقوقی کمیته مرکزی حزب  با استناد به اساسنامه حزب است. جملات و بندهای که با خط قرمز نوشته شده اند، مستقیما از اساسنامه گرفته شده و مورد رجوع قرار گرفته است.

اساسنامه چه چیزی به ما می گوید

خوانش اساسنامه به ما می گوید که کمیته مرکزی حزب دیگر مشروعیتی ندارد و حتی نمیتواند کنگره حزبی را منبعد فراخوان دهد. کمیته مرکزی حزب دیگر کمیته رهبری کننده حزبی نبوده و آنها همه فرصتها را سوزانده و از بین برده اند.

فصل دوم – اصول تشکیلاتی

بند ۳: انتخابی بودن کلیه ارگانهای رهبری از پایین تا بالا، همه ارگانهای رهبری برای دوره های معین انتخاب می شوند.

بند ۵: محفوظ بودن حق اقلیت هر سازمان حزبی برای آنکه همه اعضا آن سازمان را از نظر و اختلافات خود با اکثریت مطلع نمایند.

 خوانندگان این مقاله ملاحظه میکنند که بند ۳ فصل دوم خیلی روشن و بدون ابهام می گوید که «همه ارگانهای رهبری برای دوره های معین انتخاب می شوند».

بند ۵ فصل دوم  در باره حق اقلیت سخن می گوید و متذکر می شود که اقلیت حزبی میتوانند نظرات خود را به اطلاع سایر اعضا در میان گذاشته و اختلافات خود را توضیح دهند. اگر بر اساس همین بند ۵ به کارنامه اعمال و نظرات چندین ساله کمیته اجرایی و محفل حول آنان مورد قضاوت قرار گیرد، رفقای عضو حزب چه قضاوتی خواهند کرد؟ …

کمیته اجرایی حزب در طول سالهای گذشته نظراتش را با اعضای حزب در میان نگذاشت، وقتی جلسه ای می گرفتند، برای همه اعضای حزب جلسه نمی گرفتند و تنها تعداد اندکی از اعضای حزب که موافق نظرات آنها بودند را به جلسات خویش دعوت می کردند. کمیته اجرایی حزب بجای مراجعه به اعضای حزب، به بیرون از حزب و عمدتا به حکمتیستها روی آورد و آنها را محرم راز و نیروی خود دانست. …

فصل سوم – ساختمان تشکیلاتی

ماده سوم:

حزب کمونیست ایران سازمانی سراسری و متکی به تشکیلاتهای محلی است.

اگر اساسنامه اینگونه حزب را تعریف می کند، پس باید سوال شود که اگر حزب کمونیست ایران طبق اساسنامه سازمانی سراسری و متکی به تشکیلاتهای محلی است، آیا بغیر از کومه له و تشکیلات خارج، حزب دارای کدام تشکیلاتهای دیگر محلی است تا برای انجام فعالیتهای حزبی در سراسر ایران به آن تشکیلاتهای محلی متکی شود؟ آیا  حزب بغیر از کومه له تشکیلات دیگری دارد؟

 ماده چهارم: تشکیلاتهای محلی

۱- مجموعه ای متشکل از اعضا و نیروهای حزب که در یک محدوده محلی معین، علاوه بر پیشبرد منظم کارهای پایه ای تبلیغ و ترویج کمونیستی و سازماندهی حزبی کارگران، از نفوذ کافی برای تاثیرگذاری بر وجوه دیگر مبارزه طبقه کارگر برخوردار باشد. تشکیلات حزب در آن محل نامیده میشود. تشکیلات محلی حزب پیشبرد کلیه وجوه فعالیت حزب را در قلمرو خود به عهده دارد.

معنی این ماده اینست که فعالیت کمونیستی حزب را به عهده تشکیلاتهای محلی واگذاشته است. باز سوال از کمیته مرکزی حزب اینست که آیا ما بغیر از کومه له و کردستان، آیا ما «بعنوان یک سازمان سراسری و متکی به تشکیلاتهای محلی» در سایر نقاط ایران تشکیلاتی داریم؟  اگر ما خارج از کردستان تشکیلات یا تشکیلاتهایی داریم، چرا آن تشکیلاتها با اسم ورسم خود را معرفی نکرده اند؟ و کسی از وجود آنها مطلع نیست؟

۲- تقسیمات اصلی سازمانی حزب، برحسب محل، از پایین به بالا به ترتیب عبارتند از: تشکیلات محل کار، تشکیلات بخش، تشکیلات شهر، تشکیلات شهرستان و تشکیلات منطقه.

بایست از کمیته مرکزی حزب پرسید که ایا حزب دارای این تقسیمات سازمانی که به این شکل در اساسنامه ذکر شده است، هست؟ آیا حزب در محل های کار و زیست کارگران و زحمتکشان خارج از کردستان، دارای این تشکیلاتهای مختلف هستیم؟ اگر نه، چرا اساسنامه طی جندین دهه و بعد از برگزاری کنگره های متعدد، تغییرات منطبق به وضعیت واقعی در آن لحاظ نشده است؟  چرا اساسنامه اصلاح نشده و تغییر نکرده است؟

ماده ششم: تقسیمات سازمانی دیگر

کمیته مرکزی حزب می تواند در صورت لزوم تقسیمات سازمانی دیگری بجز آنچه در اساسنامه تعریف شده است، ایجاد نماید.

آیا کمیته مرکزی تا این حد پیشرفت در کار و فعالیتهایش داشته است تا برای کمک به اجرای فعالیتهای اصلی حزبی، مجبور شود تا بغیر از تقسیمات بالا، «سازمان دیگر» هم بوجود بیاورند؟ چند تا از این «سازمان های دیگر» در محل کار و زیست کارگران و زحمتکشان داریم؟

ماده هفتم: حوزه

۱- سلول پایه حزب کمونیست ایران حوزه است که در محل کار و سکونت کارگران و زحمتکشان با شرکت حداقل سه عضوتشکیل می گردد.

بغیر از حوزه های کشورهای مختلف که آنهم در تشکیلات خارج کشور حزب متشکل هستند، و بغیر از حوزه کردستان ، حزب ما دارای چند حوزه محل کار و سکونت کارگران و زحمتکشان است؟ اینجا اساسنامه از حوزه سخن بمیان آورده و عضویت منفرد افراد.

۲- حوزه موظفند:

رابطه حزب با توده ها را برقرار کرده و گسترش دهند. به حزب اعضای جدید جلب نمایند، برنامه و سیاست های حزب را تبلیغ کنند. نشریات و اوراق تبلیغی حزب را پخش نمایند. جمع آوری مستمر کمکهای مالی را سازمان دهند، کارگران و زحمتکشان محیط فعالیت خود را متحد کنند، آنها را مطابق رهنمودهای حزب متشکل نمایند و فعالیت های خود را منظما به حزب گزارش کنند.

در شرایط غیبت حوزه های محل کار وزیست کارگران و زحمتکشان که پایه های تشکیلات حزبی در داخل ایران هستند، وظایف حوزه ها چگونه عملی شده و پیگیری می شوند؟

ماده هشتم: کمیته ها

۱- بالاترین ارگان هر تشکیلات محلی، کمیته آن تشکیلات است. کمیته مسئول هدایت تشکیلات تابع خود بر اساس سیاست ها و مصوبات حزبی است.

۲- هر کمیته از میان اعضا خود یک نفر را بعنوان دبیر تعیین میکند. ….

۳- تصمیم گیری در کمیته ها بر اساس اکثریت مطلق اراء صورت می گیرد….

۴- کمیته منطقه حق دارد بنام و با مسئولیت خود نشریه منطقه ای حزب را منتشر کند.

حزب دارای دو کمیته  منطقه است. یکی  کومه له و دیگری کمیته خارج کشور حزب است.  کومه له  دارای سلسله مراتب تشکیلاتی خود شامل کمیته مرکزی و نشریه و دبیرخانه و تلویزیون خود هست. تشکیلات خارج هم از سوی کمیته خارج اداره و هدایت می شود. کمیته خارج کنفرانس سراسری خود را هر دوسال یکبار برگزار می کند.

سوال اساسنامه ای اینست که حزب بغیر از تشکیلات خارج و تشکیلات کومه له، آیا کمیته های منطقه ای دیگری هم دارد که وظایف حزبی را به انجام برسانند؟ باز هم اینجا بحث از حوزه و وظایف حوزه ها در محل کار و زیست کارگران و زحمتکشان است و به همین دلیل خود را مجاز میدانم از وجود حوزه های محل کار و زیست خارج از کردستان سوال کنم.

ماده نهم: کنفرانس منطقه ای

۱- کنفرانس منطقه ای حداقل هر دو سال یکبار با شرکت نمایندگان منتخب تشکیلات های محلی، اعضا و علی البدلهای کمیته منطقه و به دعوت کمیته منطقه برگزار می شود.

کنفرانس منطقه ای در رابطه با تشکیلات خارج و کومه له صدق میکند. حزب دارای کمیته منطقه اهواز و جنوب ایران و کمیته منطقه تهران و غیره نیست.

بر اساس خوانش اساسنامه میتوان گفت که طول و عرض حزب کمونیست ایران – تا جاییکه بحث از تشکیلات باشد- به کومه له و تشکیلات خارج محدود می ماند و حزب در داخل ایران در خارج از کردستان دارای تشکیلات نیست و به همین اعتبار هم نمیتواند کنفرانس منطقه های مختلف برگزار کند…

تبصره:

کمیته مرکزی می تواند اعضایی از حزب را با رای مشورتی به کنفرانس منطقه ای دعوت نماید.

۲- کنفرانس منطقه ای گزارش کمیته منطقه را مورد بررسی قرار می دهد، اعضا و علی البدلهای کمیته منطقه را انتخاب می کند. سیاستهای عمومی و منطقه ای حزب را مورد بحث قرار می دهد و در هر مورد که لازم بداند توصیه های خود را به شکل مصوبات کنفرانس به کمیته مرکزی و کمیته منطقه ارائه می نماید.

در رابطه با کنفرانس منطقه، دوباره به توضیحات بالا مراجعه میکنم. کنفرانس منطقه ای در رابطه با کومه له و تشکیلات خارج موضوعیت دارد و نه غیر از این….

در باره کومه له

ماده دهم: سازمان کردستان حزب کمونیست ایران

۱- نظر به سابقه مبارزات و محبوبیت و نفوذ توده ای سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران (کومه له) در میان کارگران و زحمتکشان کردستان و جنبش انقلابی خلق کرد، تشکیلات کردستان حزب کمونیست ایران، کومه له نامیده می شود که نام کامل آن چنین است: سازمان کردستان حزب کمونیست ایران (کومه له).

۲- سازمان کردستان حزب کمونیست ایران (کومه له)، تشکیلات منطقه ای حزب کمونیست ایران است و دارای کلیه وظائف، حقوق و اختیارات تشکیلات منطقه ای حزب است.

۳- حزب کمونیست ایران بمنظور رفع موانعی که ستم ملی بر سر راه وحدت طبقاتی پرولتاریای کرد و غیر کرد ایجاد کرده است و با هدف تحکیم رهبری پرولتری در جنبش انقلابی خلق کرد و تشهیل امر پیوستن توده های هر چه وسیعتری از کارگران و زحمتکشان کردستان به صفوف حزب کمونیست، حقوق ویژه ای را برای تشکیلات خود در کردستان (کومه له) به رسمیت می شناسد.

۴- …

۵- …

اساسنامه این خوانش و تفسیر را بدست می دهد که سیاستها و عملکردهای کومه له تا کنون و هم اکنون هم طبق اساسنامه حزب پیش رفته است و همه سیاستها و عملکردها تاکنونی با اساسنامه حزب هیچ مغایرتی ندارند. و منطبق بودن سیاستها و عملکردهای کومه له با مفاد اساسنامه و سیاستهای که در کنگره ها تدوین شده اند، این خوانش را به ما میدهد که کومه له طبق سیاستها و مصوبات کنگره ها و اساسنامه ها عمل کرده است. آنچه تغییر کرده است برداشت و تفسیر جدید کمیته اجرایی حزب بوده است. در واقع این بخشی از کمیته مرکزی حزب و کمیته اجرایی سابق حزب است که به راست چرخیده اند. کمیته اجرایی سابق با خوانش جدید خود از سیاستها و عملکردها، هر چند تلاش کرده اند ظاهر رادیکالی بخود بگیرند، اما از آنجا که حقوق دمکراتیک اکثریت مطلق اعضای حزب را نادیده می گیرند، و … عملا در کنار دیکتاتورها و مستبدین قرار گرفته و آن اعمال فرقه گرایانه و سکتاریستی در جنبش کارگری هم نفش مخرب خود را با پراکنده نگه داشتن صفوف کارگران ،  ایفاء می کنند. و …

در باره کنگره

فصل چهارم – کنگره

ماده یازدهم:

بالاترین ارگان حزب کنگره است که هر دو سال حداقل یکبار به دعوت کمیته مرکزی تشکیل می شود.

….

این فصل چهارم که در باره ی کنگره است، بی نهایت مهم است. زیرا اساسنامه به روشنی حدود زمانی و دوره مشروعیت کمیته مرکزی حزب را تعیین کرده است. یعنی کمیته مرکزی در فاصله بین دو کنگره که آنهم حداقل هر دوسال یکبار تشکیل می شود، حزب را رهبری و هدایت می کند.

طبق اساسنامه کمیته مرکزی کنونی حزب کمونیست ایران که منتخب کنگره دوازدهم حزب بوده که در نیمه دوم ژولای ۲۰۱۶ برگزار شده است، سه سال است که مشروعیت حقوقی و سیاسی خود را در هدایت کردن و رهبری سیاسی حزب از دست داده است. کنگره سیزدهم حزب می بایست در نیمه دوم ۲۰۱۸ برگزار می شد و حالا ما در ماه سپتامبر ۲۰۲۱ هستیم هنوز هیچ عضوی اطلاعی از اینکه چه وقت کنگره سیزدهم حزب برگزار می شود ندارد. و عدم برگزاری  کنگره در طول این سالها در شرایطی بوده است که تمام اعضای کمیته مرکزی حزب ساکن کشورهای اروپایی بوده اند و از این زاویه با هیچ مشکل امنیتی روبرو نشده اند که مدعی شویم که مثلا آن تعداد از اعضای کمیته مرکزی بدلیل تحت تعقیب بودن پلیس سیاسی جمهوری اسلامی نتوانسته اند فراخوان برگزار ی کنگره را بدهند. آنچه که برای مدت یکسال اخیر میتوانست بعنوان مانع برگزاری کنگره عمل کند، پیدایش و اشاعه ویروس کرونا بود. حالا که موانع کرونایی هم در کشورهای اروپایی کم رنگ شده و ما بسوی بازگشایی اماکن عمومی می رویم، هیچ خبری از برگزاری کنگره سیزدهم حزب نیست.

و کمیته مرکزی حزب در این زمینه هم نامسئولانه، نادمکراتیک و تحقیرآمیز برخورد کرده است و بطور کلی خطوط ارتباطی اش با تشکیلات و اعضای حزب را قطع کرده است. کمیته مرکزی حزب آن تعداد از اعضای حزب را مخاطب قرار می دهد و با آنها دیالوگ می کند که مستقیما در دایره مورد نظر آنها باشند. و ….

فصل چهارم – ماده یازده اساسنامه از کمیته مرکزی حزب سلب مشروعیت میکند.

ماده چهاردهم:

کنگره با حضور دو سوم شرکت کنندکان صاحب رای رسمی قابل تشکیل است.

در این جمله اساسنامه یک ویرگول کم است. شکل درست جمله بالا اینست : «کنگره با حضور دوسوم شرکت کنندگان صاحب رای، قابل تشکیل است». در اساسنامه من این ویرگول یا کوما را نیافتم.

با این حال، اساسنامه دارد به نمایندگان منتخب تشکیلاتهای حزب مراجعه میکند. و نمایندگان منتخب اعضای حزب در حوزه های کردستان و تشکیلات خارج. رسم بوده است که تعداد ی از رفقای داخل هم در کنگره ها شرکت کرده اند، که آنها هم متعلق به تشکیلات کومه له در شهرهای کردستان بوده اند.

ماده پانزدهم: کنگره فوق العاده

۱- کمیته مرکزی می تواند دعوت به تشکیل کنگره فوق العاده بنماید.

۲- چنانچه یک دوم اعضای حزب خواستار تشکیل کنگره فوق العده باشند، کمیته مرکزی موظف به فراخواندن آن می باشد.

تجربه این چندین سالی که تشکیلات حزب را با مشکلات درونی روبرو ساختند، نشان می دهد که ماده پانزدهم بصورت آشکاری ناکافی است و در این ماده سوراخ وجود دارد.

سوراخ اینجاست که اگر کمیته مرکزی حزب علیرغم اینکه بیش از نیمی از اعضای حزب خواستار برگزاری کنگره فوق العاده حزبی شوند، اما کمیته مرکزی از فراخوان برگزاری کنگره فوق العاده اکراه داشته باشد و به خواست اکثریت اعضا گردن ننهد و مثل این همه سال، آمرانه، محفلی و غیر دمکراتیک برخورد نماید، آنوقت تکلیف حزب چه خواهد شد؟ آنوقت کی مسئول فراخوان کنگره حزبی است؟

بنظر میرسد که این شرایطی که حالا ما در آن قرار داریم در اساسنامه پیش بینی نشده است. با توجه به اینکه ادامه این وضعیت کنونی به ضرر حزب و تشکیلاتهای ما تمام می شود، از نظر حقوق میتوان در شرایط بحرانی به آراء اکثریت اعضای حزب مراجعه کرد.

مراجعه به آراء اکثریت اعضای حزب، با خود مشروعیت حقوقی می آورد و اگر کنفرانس سیزدهم حزب موفقیت آمیز برگزار شود و کمیته خارج کشور حزب از نظر حقوقی کمیته هدایت کننده خود را در این کنفرانس انتخاب نماید، کمیته ای که حاصل رای اکثریت اعضای حزبی است، کمیته خارج عملا و رسما مشروعیت حقوقی و سیاسی خود را به روز یا آپدیت کرده است و همین میتواند روزنه ای امیدی برای فعالیتهای بعدی و رو به پیش کل تشکیلات باشد.

اگر بعد از کنفرانس تشکیلات خارج، کومه له هم بتواند کنگره خود را بگیرد و رهبری کومه له هم از نظر حقوقی و سیاسی خود را تازه کند، آنوقت وزنه مشروعیت حقوق و سیاسی اکثریت تشکیلات خیلی سنگین شده و اکثریت اعضای حزب میتوانند با اتکاء به کمیته های تازه انتخاب شده کومه له  و خارج کشور کنگره فوق العاده را فراخوان داده و حزب را از این وضعیت آشفته دست ساز بیرون بیاورند….

فصل پنجم- ارگان های رهبری

ماده شانزدهم:

کمیته مرکزی در فاصله دو کنگره بالاترین ارگان حزب است و کلیه وجوه فعالیت حزب را رهبری می کند.

بله، اما کمیته مرکزی تنها در فاصله دو کنگره بالاترین ارگان است و فاصله دو کنگره هم در بند قبلی هم « هر دو سال حداقل یکبار» تعیین شده است.

رهبری حزب به هیچ وجه ابدی و همیشگی نیست. کمیته مرکزی حزب که در انجام وظایف خود تعلل کرده و اساسنامتن خود را خلع مسئولیت کرده است.

ماده هفدهم: وظائف و اختیارات کمیته مرکزی

کمیته مرکزی:

۱- مسئول اجرا وو پیشبرد مصوبات کنگره است.

۲- موسسات و تشکل های گوناگون حزبی را سازماندهی، هدایت و هماهنگ می کند.

۳…

۷- گزارش کار خود را به کنگره حزب ارائه می دهد.

امروزه دیگر کمیته مرکزی حزی مشروعیتی ندارد تا بتواند برای سازمان دادن و هماهنگ کردن فونکسیونهای مختلف حزبی اقدامی بکند. کمیته مرکزی حزب همه فرصتها را سوزانده است.

ماده بیست و یکم: وظایف عضو

عضو حزب کمونیست ایران وظیفه دارد که:

۱- از اساسنامه، آیین نامه ها و کلیه مصوبات و قرارهای تشکیلاتی حزب تبعیت کند و انضباط حزبی را رعایت نماید.

۲- مستمرا به حزب حق عضویت بپردازد.

۳- در حفظ اسرار، اسناد و اموال حزب کوشا باشد.

۴- نسبت به نقض پرنسیب های کمونیستی و حزبی در فعالیت های خود و دیگران حساسیت نشان دهد و با انتقاد اصولی در تصحیح آنها بکوشد.

۵- در ارتقاء آگاهی کمونیستی خود و کارگران محیط فعالیتش بکوشد.

۶- مبلغ اهداف حزب باشد و در بسط و تحکیم نفوذ حزب و همبستگی در میان کارگران بکوشد.

۷- وظائف تشکیلاتی محوله را بخوبی انجام دهد و به حزب در انجام دیگر وظائف حزبی یاری رساند.

۸- حزب را منظما در جریان فعالیت های خود قرار دهد.

طبق همین ماده بیست و یکم که وظایف عضو حزب را برشمرده است، می توان اعضای کمیته مرکزی و در راس آن کمیته اجرایی را مورد بازخواست قرار داد و موارد تخطی آنها از انجام وظایف عضو حزب را برشمرد و مورد اقدامات انضباطی تشکیلاتی قرار بگیرند.

فصل هفتم- اقدامات انضباطی

ماده بیست و پنجم:

مبارزه متشکل کمونیستی مستلزم رعایت ضوابط تشکیلاتی و انضباط حزبی است که هر عضو حزب هنگام ورود داوطلبانه به حزب به آن متعهد می گردد. آگاهی طبقاتی اعضا بهترین ضامن حفظ انضباط حزبی است. با این حال به منظور حفظ استحکام و دیسیپلین حزب اقدامات انضباطی زیر، به تناسب خطای صورت گرفته، در موارد کوتاهی اعضا در انجام وظائف و نقض ضوابط تشکیلاتی معمول می گردد:

۱- تذکر رسمی

۲- توبیخ

۳- سلب مسئولیت

۴- تعلیق عضویت

۵ – اخراج

در خاتمه اینرا بگویم که عبور موفقیت آمیز از این شرایط چالشی رابطه نزدیکی با حضور و دخالت دسته جمعی و اکثریت اعضای حزب دارد.

رفقا، با اعتماد به نفس لازم در صحنه سیاسی سرنوشت تشکیلاتمان حضور داشته باشیم.

 با سپاس.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate