پرواز بر بال های اندیشه و تفکر رویایی
در دنیای واقعی .
” تنها کافی نیست که تفکر واقعیات را بررسی کند و با اَن منطبق شود ، بلکه لازم است واقعیات نیز تفکر را قبول و درک نماید .” مارکس
این جملۀ مارکس جوابی است به آنان که بدون در نظر گرفتن واقعیات فقط تفکر خود را پیش میبرند .
افغانستان با هجوم طالبان به قدرت ، دورنمای سیاهی را ترسیم میکند .
کشوری عقب افتاده و عقب مانده شده با تسلط اسلام بر مردم ، احزاب و گروه های فعال در آنجا . سمی در جامعه افشانده شده که اکنون ارتجاع حاصلش را درو میکند .
طالبان عقب افتاده ترین بخش این جریانات است . گروهی پاپتی ، از مدنیت بدور ، فناتیک و قشری و با ظرفیت های جنایی بالفطره و قوی .
پنجشیری ها در مجموع بخش غیر فناتیک و بهتر این مجموعه را تشکیل میدهند .
در شرایط کنونی موضع پنجشیر در مقابل طالبان را مثبت باید تلقی کرد و سرکوب آنان را از طرف طالبان محکوم باید نمود . در ضمن مخالفت با این سرکوب در کمترین حالت دفاع از امر دمکراسی است .
وجود طالبان و کسب قدرت او یک واقعیت سیاه و تلخ است . جامعه به قهقرا میرود . پنجشیر تنها نقطۀ نظامی مخالف در مقابل طالبان است .
اگر این نقطه از بین برود طالبان تثبیت شده است . تثبیت طالبان زندگی سیاه محتوم است . شکست طالبان و وجود پنجشیر و پیروزی غیر ممکن آن جامعه را از قعر به سطح میاورد . این یک پیش روی است .
گفتن اینکه که همۀ احزاب و جریانات افغانستان اسلامی اند و بین طالبان و پنجشیر فاصله ای نیست و سکوت در مقابل سرکوب پنجشیر ، تن دادن به واقعیت پیش آمده است و بس .
تفکر معیوب و غلط این واقعیت را نمیبیند و بر بال های اندیشه و تفکر رویایی و غیر واقعی خود پرواز میکند .
بهروز شادیمقدم
۱۳.۹.۲۰۲۱