اوضاع آشوب زده

این روزها، هر جان حساسی، می تواند با کمی دقت به وضعیت موجود دریابد که منطقی که بر جهان حاکم است بخصوصآ در خاورمیانه : منطق زور و تهدید و فشار و سرکوب ، منطق بل بشو ،وضعیتی آشوب زده و لجام گسیخته که سوژه های آشوب زده و عاصی و بی تفاوت به بار می آورد که متآسفانه هر کسی را بفکر نجات خود ترغیب می کند…
جهان در وقاحتی بی‌سابقه به سر می‌برد. تمامی شعارها و تبلیغات رسانه‌ای برای شستشوی ذهنی والقای ایدئولوژی و پیشبرد اهداف حکومت‌هاست. هدایت افکار عمومی برای تطهیر جنایتی که اگر بهاهداف تمام عیارش برسد سال‌های آینده نتایج و پیامدهای خون‌بارش بروز و ظهور می‌کنند. هر کسیکه انسان برایش غایت است و دموکراسی و آزادی و برابری را بدون هیچ قید و شرطی ارج می‌نهداین روزها با دیدن چنین وضعیتی هیچ چشم‌انداز امیدبخش و رهایی بخشی برای خاورمیانه نمی‌تواند متصور شود.

بی اعتبار شدن هر روزه مرجعی بنام کثافت دین و به طبع آن بی اعتبار شدن مقوله ای بنام خدا و بی اعتبار شدن مقوله ی اخلاقیات و مهمتر از همه بی اعتبار شدن تمامی نهادهای بین اللمللی و دیوارکشیدن و حصار بوتنی دولتها در مرز هایشان ‌ ،خیانت بیشتر و علنی تر و بی پرده و عریان قدرتهای بزرگ علیه مردمان ستمدیده و بی پناه ، نبود هیچ تحرک و جبهه و جنبش عظیم و بزرگ مردمان معترض در کف خیابانها ، همه این عوامل و عواملی دیگر باعث نامیدی ، دلمردگی و بی تفاوتی و بی افقی در میان عده زیادی از مردم شده است ، شاید استفاده از واژه ی نهیلیسم( هیچ‌اِنگاری ،انکار معنی و ارزش برای هستی جهان ، پوچ‌گرایی ) از دیدگاه نیچه ای آن بتواند این وضعیت یاآشوب کنونی را توضیح دهد.

یک تفاوت مهم بین نهیلیسم غربی و شکل شرقی آن بخصوص در کشورهای اسلام زده و دین مدارخاورمیانه وجود دارد، آنهم این است که در غرب اخلاقیات یک مقوله ی کاملا جدا از دین و دولت است،آتئیست ها ، سکولارها ، دموکرات منش ها چپ ها و مردمان آزاده به آن باور و پایبندی دارند، ولی چیزی که در شرق بخصوص کشورهای مسلمان اتفاق افتاده، اخلاقیات دین زده، یا دینی شدن اخلاقیات است، اخلاقیاتی که از طرف دین مصادره شده است ، قتل ، دزدی، فساد، دروغ و رذالت وخالی بندی و فریب و به هر طریقی خود را بالا کشیدن و و در فکر نجات خود بودن و عدم همبستگی ودلسوزی که اخلاقآ بد و مذموم است ، نه تنها غیر اخلاقی تلقی نمی شود بلکه نوعی زرنگ بازی برایادامه بقاء محسوب می شود .

اینگونه است که هر روز که می گذرد اخلاقیات ، تعهد و همبستگی و کمک رسانی و صمیمیت درجوامع بشری از پیکر انسانیت بیرون رفته و تابع امر مقدس سرمایه و مذهب می شود و اعمال ضداخلاقی در موقعیت های متفاوت بخصوص برای کسانی که از قدرت مالی و امکانات بیشتر برخوردارند لباس اخلاقی به تن کرده است .

وضعیت موجود وضعیت آشوب و سرکوب روانی جوامع است، چرا که تمام دستآوردهای تا کنونی ومنابع و تکیه گاه هایی که ارزش های اخلاقی و آرمانهای انسانی،نسبت با آنها معنا پیدا می کردند،جایگاه سنتی خود را از دست داده اند و ارزش ها هر روز ضد ارزش می شوند و نتیجه همینوضعیت و آشوب فعلی است که رفته رفته جامعه و مردم از هرگونه تعهد و الزام و پایبندی به امرمبارزه برای زندگی بهتر و ارزشهای انسانی و شجاعت و بی باکی تهی می شود …

عصر جدید را باید عصر ملال و ملالت و تبدیل شدن نسل آینده به رباط های بی احساس خواند که حاکمان سرمایه و ارتجاع مذهب به مردم تحمیل می کنند ، عصر پایانِ آغوش‌های عاشقانه و به ستوه آمدنِ انسان از شعر و سرودن و رزمندگی در راه عشق و آزادگی و برابری و شاد زیستن که عزم به نابودی آن گرفته اند ، عصر ناممکنیِ آرمانها و ایده های زیبا و رویای انسان، عصر نظم آهنین وخونین سرمایه و توحش مذهب در همه عرصه ها.. عصر شکوفاییِ ننگین ترین و تحجر و وقیح ترین ضربه ها بر پیکر انسانیت انسان‌هایی که در بیگانه‌ترین نقطۀ هستی در فقر و بی پناهی و تنها ودرمانده مانده اند و هر روز هستی و امنیت و زندگیشان به غارت می رود و بلآخره عصری که بحران سرمایه داری به نقطه بن بست خود رسیده است و برای برون رفت از این بحران مزمن جنگ های مدرنبا آخرین تکنیک های جنگی و ویرانگر ، سهمناک و وحشتناک راه می اندازند و بزودی شاهد آن خواهیم بود تا سرمایه داری جهانی دوباره طرح و برنامه جدید پنجاه سال آینده را اعلام کنند وخود را از این بحران برهانند و به جهانیان دیکته کنند که تنها آلترناتیو و نجات دهنده همین نظام گندیده است و بس.

م شکیب

سپتامبر ۲۰۲۱

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate