اخباروگزارش های کارگری اول مردادماه ۱۴۰۰

اخباروگزارش های کارگری اول مردادماه ۱۴۰۰

– برپایی تجمعات درالیگودرز وشاهین شهر در حمایت از اعتراضات اهالی خوزستان

جان باختن دست کم یک جوان وزخمی شدن ۷ نفر درالیگودرزبراثر شلیک مستقیم نیروهای سرکوب بسوی تجمع کنندگان – بازداشت تعدادی از تجمع کنندگان

– بیانیه کانون صنفی فرهنگیان گیلان در محکومیت سرکوب خونین مردم مظلوم خوزستان 

تشنگان خوزستان را تنها نمی گذاریم

بیانیه کانون فرهنگیان و مجمع فرهنگیان استان اصفهان درحمایت از اهالی خوزستان وکشاورزان اصفهان

– بیانیه شماره ۱۰ شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت:

رای گیری برای پایان اعتصاب بدون رسیدن به خواستها عملی اعتصاب شکنانه است

– نه این راه را بازگشتی نیست – علی مبارکی

– بیانیه‌ی اعلام همبستگی با همکاران اعتصابی صنایع گاز، انرژی، نفت و پتروشیمی در ایران

– تجمعات حق طلبانه کارگران کشت وصنعت نیشکر هفت تپه یازدهمین روز راپشت سرگذاشت

*برپایی تجمعات درالیگودرز وشاهین شهر در حمایت از اعتراضات اهالی خوزستان

جان باختن دست کم یک جوان وزخمی شدن ۷ نفر درالیگودرزبراثر شلیک مستقیم نیروهای سرکوب بسوی تجمع کنندگان – بازداشت تعدادی از تجمع کنندگان

پنج شنبه شب(۳۱ تیر)،تجمعاتی در الیگودرز،استان لرستان وشاهین شهراصفهان درحمایت از اهالی خوزستان برگزارشد.

براساس گزارشات منتشره براثر شلیک مستقیم نیروهای سرکوب بسوی تجمع کنندگان  درالیگودرز دستکم یک جوان ۲۰ ساله جانش را ازدست داد و۷ نفر زخمی شده اند که دونفرشان نوجوان ۱۶ سال هستند.تعدادی از تجمع کنندگان هم دستگیرشده اند.

گزارش رسانه ای شده:

در ویدئوها و تصاویری که از وضعیت دیشب شهر الیگودرز استان لرستان و شاهین‌شهر اصفهان در فضای مجازی منتشر شده است، تجمعات اعتراضی برگزار شده و در تصاویر منتشر شده، برخی افراد را نشان می‌دهد که بر اثر تیراندازی مجروج شده‌اند. همچنین ادعا شده که یک نفر در جریان این اعتراضات کشته شده است. 

*بیانیه کانون صنفی فرهنگیان گیلان در محکومیت سرکوب خونین مردم مظلوم خوزستان 

تشنگان خوزستان را تنها نمی گذاریم

خوزستان یک استان نیست خوزستان ایران ماست.دیاری که بیشترین صدمات و تلفات در هشت سال جنگ بر تن و جان زخمی آن فرود آمد.چه کسی گمان می کرد که سوسنگرد و خرمشهر و ایذه و دیگر سنگرهای مقاومت در  خوزستان  ما در برابر هجوم بی امان دشمن بعثی عراق،این روزها جزای اعتراض به تشنگی بی امانش را با  گلوله و سرکوب و گارد ویژه دریافت کند؟آنان که پر آب ترین استان ایران و حتی خاورمیانه را چنین به خشکسالی بی امان کشانده اند، امروز به جای عذرخواهی از خسارت و ضایعه غیر قابل جبرانی که در حق مردم مظلوم خوزستان روا داشته اند،دست به سرکوب و کشتار مردم بی دفاع زدند و به روی مردم تشنه معترض و مسالمت جو باتون و اسلحه کشیدند.جهان آرا ها،باکری ها و باقری ها و دیگر فرماندهان شجاع جنگ آیا آن روزها که در کنار این مردم مظلوم، مقابل خون آشامی چون صدام مقاومت می کردند،حتی در خیالشان می گنجید،در روزگارانی دیگر حکومتگران با بی تدبیری ها و تصمیم های نادرست،آب این مردم را می خشکانند و وقتی این مردم از فرط تشنگی و بی آبی به اعتراض مسالمت آمیز و مدنی روی می آورند،به رویشان باتون و اسلحه هم می کشند؟حمله بردن بر مردمی که هزینه تمام زندگیشان به واسطه ناکار آمدی تصمیم سازان حکومتی است،نه ضامن دوام حاکمان است و نه راه حل عبور از بحران حتی برای حاکمان.تنها پاک کردن صورت مسئله است و عمیق تر کردن  شکاف حکومت و ملت.

جای این پرسش اساسی از حکومتگران است که از دید شما مسئولیت و وظایف یک حکومت چیست که وقتی از انجامش باز می مانید نه دیگر به امر به معروف و نهی از منکر باور دارید،نه حقی برای شهروندان برای اعتراض مطابق فصول دوم و سوم قانون اساسی قائلید و نه کمترین مروتی بر آنان روا می دارید؛آن هم برای سرنوشت مغموم و دردناکی که تمامی این فاجعه به خاطر بی کفایتی و ناکارآمدی و تصمیم های نابه جا در انتقال آب خوزستان به استان های دیگر و کشورهای همسایه و سدسازی های غیر علمی و دیگر عوامل دخیلی است که این مردم مظلوم  نه مولد این فاجعه بوده اند و نه تصمیم ساز آن.اینک اما وقتی همین مردم به ستوه آمده به مسالمت آمیزترین زبان و بیان در خیابان ها فریاد می زنند که ما فقط تشنه ایم،نخست استاندار بی کفایت و بی اراده به انکار و قلب اعتراضات پرداخت و دیگر مقامات هم طبق روش های نخ نما شده دنبال دست های بیگانه و توطئه توطئه گردانانی بودند تا از یک سو سرپوشی بر اعتراضات حق مدارانه مردم بگذارند و از سوی دیگر تمهیدات برخورد و سرکوب با آنها را فراهم آورند.اما غافل از آنکه اگر حذف دگر اندیشان،سرکوب های عقیدتی و سیاسی و مذهبی و قومیتی را بتوان با چنین حربه های نخ نما شده ی غیر قابل پذیرشی در پروپاگاندای رسمی، برای عده ی قلیلی از مردم مشروع و موجه نشان داد،خفه کردن تشنگان و کشتار آنها حتی برای اقلیت حامی حکومت هم قابل پذیرش نخواهد بود.

کانون صنفی فرهنگیان گیلان ضمن ابراز همدردی با تشنگان  مظلوم خوزستان و تسلیت خدمت خانواده های جانباختگان اعتراضات اخیر خوزستان،به تصمیم سازان حکومتی هشدار می دهد که این صداها را بشنوید.صدای مردم و آن هم مردم مظلوم  صدای خداست.این صدا سرکوب شدنی نیست.چرا که تا زمانی که حقی ضایع می شود،مطالبه گران برای احقاق آن دست از کوشش برنخواهند داشت.تئوری النصر بالرعب تئوریی شکست خورده و امتحان پس داده شده در مهار بحران ها است.امروز تنوع و گستردگی اعتراضات هر روز فزاینده تر می شود.راهکار درست و منطقی این است که  از مردم خوزستان به خاطر همه قصورها عذرخواهی شود و همه تمهیدات برای این استان مظلوم در دستور کار قرار گیرد.اگر حکومتگران جز این اندیشه کنند،مسلما بحران های منطقه و اعتراضات مردم گسترده تر می شود.اگر امروز این انذارها شنیده نشود،شاید روزی برسد که هیچ کاری از دست کسی بر نیاید.بیایید صدای این مردم مظلوم را بشنوید و به سرکوب خونین آنها پایان دهید.

کانون صنفی فرهنگیان گیلان

۳۰ تیر ۱۴۰۰

*بیانیه کانون فرهنگیان و مجمع فرهنگیان استان اصفهان درحمایت از اهالی خوزستان وکشاورزان اصفهان

روزسه شنبه ۲۹ تیر، کانون فرهنگیان و مجمع فرهنگیان استان اصفهان درحمایت از اهالی خوزستان وکشاورزان اصفهان بیانیه ای بشرح زیر منتشرکرد:

رند عالم سوز را بامصلحت بینی چه کار؟

کار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدش

به نیروی یک واژه،زندگی را از سر می گیرم،من برای شناختن و نامیدن تو، پا به جهان گذشته ام، ای آزادی!  

“پلُ الوار شاعر فرانسوی”

 🔹  آزادی و دموکراسی مقوله ای است  که  تا کنون اندیشمندان،انسان دوستان و پژوهشگران و حتی دشمنان آزادی و مخالفان دموکراسی پیرامون آن سخن بسیار گفته اند و بر هیچ کس پوشیده نیست که شکوفایی استعدادها و تجلی خلاقیت ها در جوامعی شکوفا شده که از موهبت آزادی برخوردار بوده اند. پیامبران و مصلحان اجتماعی،پیشروان مردم جامعه ی خویش بوده اند و آمده اند عالمی دیگر بسازند و ساختند. ولتر، جان لاک روسو،دیدرو و …هم می خواستند عالم دیگری بسازند و ساخته شد.

 مردم ایران هم ابتدا با انقلاب مشروطه و زین پس با انقلاب ۵۷،تصمیم گرفتند کشوری نو و مدرن بسازند و در پرتو آن تبعیض،بی عدالتی و ناهنجاری های اجتماعی را ریشه کن کنند.اما نتیجه؟ باگذشت ۴۲ سال سوء مدیریت با تئوری های بدون پشتوانه علمی و با مواهب مادی، معنوی،طبیعی،اجتماعی و امکانات فراوان مردمی،شاهد و ناظریم که با شکست تاریخی روبرو شده ایم! 

   بیش از ۶۰ میلیون یارانه بگیر،سرکوب هر نوع اندیشه ی آزادی خواهی،به آتش کشیده شدن معلمی عدالت خواه، به گلوله بستن مردم بی گناه و مظلوم بر اساس تئوری النصر و بالرعب– مرده ریگ سالیان بسیار دور– ،بستن آب بر روی کشاورزان تلاشگر اصفهانی و مردم خوب و سخت کوش خوزستانی و….‌

 آیا مردم مظلوم و تشنه لب را با گلوله و باتون باید خاموش کرد؟

 آیا مزرعه زندگی مردم فداکار را با سوء مدیریت باید خشکاند؟

به نظر می رسد به جای مردم شرافت مند، می بایست مدیران و مسئولان کم توان و ناتوان را که باعث این همه خرابی  و نا هنجاری هستند پاسخگو کرد و آن ها را مجازات نمود‌.

ما ضمن محکوم کردن این رفتاری های ذمیم، از معلمان زندانی ،کشاورزان شجاع اصفهان و مردم تشنه لب خوزستان با تمام وجود دفاع می کنیم و خواهان رفع ظلم ،تبعیض و بی عدالتی های موجود هستیم.

 کانون فرهنگیان استان اصفهان

 مجمع فرهنگیان استان اصفهان

                  ۲۹تیرماه ۱۴۰۰

*بیانیه شماره ۱۰ شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت:

رای گیری برای پایان اعتصاب بدون رسیدن به خواستها عملی اعتصاب شکنانه است

بیش از یکماه از اعتصاب قدرتمند ما کارگران پیمانی نفت که در آن دهها هزار از همکاران پروژه ای ما در ١٥ استان و ١١٤ مرکز پروژه ای به میدان آمده اند، میگذرد. در کنار این اعتصاب سراسری همکاران اعتصابی ما در شهرهای محل سکونت خود جمع شده و بر ادامه اعتصاب تا رسیدن به خواستهایشان تاکید کرده اند و اکنون درست در هنگامیکه همه آماده ایم که ثمره اعتصاب متحدانه خود را بچینیم و از موضع قدرت مطالباتمان را در مذاکره با پیمانکاران چپاولگر به جلو بیاوریم و جلوی زورگوییهایشان بایستیم، سردمداران گروههای مدیریت پایپینگ که عملا خود را در مقابل کارگران معترض و مطالبه گر بازنده می بینند یکباره طرح نظر سنجی برای خاتمه اعتصاب را در گروه هایشان به رای گذاشته اند. بدون اینکه ما کارگران اعتصابی به خواستهایمان رسیده باشیم و یا حتی پیش شرط رسیدن به مطالباتمان را مطرح کرده باشند. آنها  بدین شکل میخواهند خود را از “مخمصه اعتصاب” نجات دهند و ختم آن را اعلام کنند.  این عمل  تفرقه افکنانه و به غایت غیر مسئولانه گروههای پایپینگ باید از سوی همه کارگران اعتصابی نفت طرد و محکوم شود.

همکاران! ما برای حق و حقوقمان به اعتراض برخاسته ایم. ما از دست پیمانکاران چپاولگر به امان آمده ایم و دیگر حاضر به ادامه این توحش و بردگی نیستیم. دستمزد ما به هیچوجه کفاف زندگی ما را نمیدهد و با بالا رفتن قیمت ها وضع زندگی مان هر روز اسفناک تر میشود. کار شاق و ساعات طولانی هر روزه آنهم در زیر گرمای تابستانهای سوزان و در میان انواع و اقسام آلودگی های زیست محیطی زندگی ما را تباه کرده است. ما دیگر حاضر نیستیم در چنین شرایطی و در فقر و بی تامینی زندگی کنیم و شاهد محرومیت فرزندانمان از داشتن یک زندگی شایسته انسان باشیم..ما دیگر حاضر نیستیم که در آن کمپ های سراپا تحقیر که توهینی آشکار به منزلت انسانی ما کارگران است سرکنیم. ما دیگر حاضر نیستیم که هر روز بخاطر فقدان اولیه ترین تجهیزات لازم ایمنی کار قربانی دهیم. ما دیگر حاضر نیستیم این چنین با فقر و تبعیض و بی تامینی در بردگی و اسارت کار پیمانی زندگی بسر کنیم. اینها  همه موضوع اعتراض ما کارگران اعتصابی پروژه ای در نفت است. در این میان سردمداران گروه پایپینگ به گفته خود با هدف  تعهد و پایبندی به نظام دارند زندگی و معیشت ما کارگران را به مزایده و مناقصه میگذارند. از همین رو هنوز جوهر طرح پیگیری مطالبه گری در چهارچوب قوانین  جمهوری اسلامی و نماینده تراشی شان که ما قبلا در مورد آن هشدار دادیم خشک نشده ، میخواهند خود را از همه اینها خلاص کنند و با طرح رای گیری برای پایان اعتصاب به میدان آمده اند. بدین ترتیب اگر در اعتصاب سال گذشته وعده و وعید تحویلمان دادند. امسال حتی همان را هم مدعی نیستند و فقط میخواهند اعتصاب پایان یابد. نباید اجازه دهیم.

دوستان! روشن است که هر اعتصابی شروعی دارد و پایانی دارد. اما پایان اعتصاب را خود ما کارگران باید تعیین کنیم. طبعا در جایی چون صنعت نفت که با شرکت های بسیاری در مراکز مختلف نفتی طرف هستیم نمیتوان براحتی از یک تاریخ معین و سراسری برای پایان اعتصاب سخن گفت. بنابراین همانطور که قبلا هم اشاره کردیم مهم ترین چیزی که به اعتصاب ما معنا و مفهوم سراسری میدهد خواستهای متحد و سراسری است وموفقیت ما نیز درتحمیل همین مطالبات به پییمانکاران است. بنابراین در هر تعداد شرکتی که بتوانیم مطالباتمان را تحمیل کنیم، بدون شک همکارانمان در شرکت های دیگر در موقعیت بهتری برای تحمیل خواستهایشان قرار خواهند گرفت. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی در بیانیه های قبلی خود در این مرحله از اعتصاب بر ٤ خواست فوری زیر تاکید کرده است: ١- افزایش دو برابری دستمزدها در همه سطوح مزدی به گونه ای که حداقل دستمزد هیچ کارگری کمتر از ١٢ میلیون تومان نباشد. بنابراین همانطور که برخی از همکاران ما با ییشنهاد افزایش دو برابری دستمزدهای خود به کار بازگشتند، باید همه کارگران اعتصابی دستمزد دوبرابری را مطالبه کنند. بعلاوه در خیلی جاها همکاران ما بخشی از مزد ماههای قبل خود را طلب دارند و باید دستمزدهای معوقه آنان نیز فورا پرداخت شود.

۲- باید خواست بیست روز کار و ده روز مرخصی از همان روز اول اجرایی شود.

۳- باید وضع کمپ ها بهبود جدی یابد، غذاخوری های مناسب و در شان کارگران ایجاد شود و محیط های کار ایمن شوند. از همین رو پیمانکاران باید بطور مشخص اعلام کنند که چه اقداماتی در این رابطه انجام میدهند 

٤- توافقات باید کتبی و رسمی باشد و توافقات هر مذاکره ای وقتی رسمیت یابد که کارگران بخشی که از جانبشان توافقی صورت گرفته رضایت خود را اعلام کنند. 

یک شرط مهم برای پیگیری این مطالبات دخالتگری حداکثری خود ما کارگران است. از جمله همانطور که همکاران ما در جاهای مختلف دارند جمع میشوند و بر ادامه اعتصاب تاکید میکنند، این جمع شدن ها را میتوانند منظم برپا کننند  و در آن تصمیم گیری کنند و از میان خود نمایندگانی برای مذاکره حول خواستها و مطالباتشان تعیین کنند. در عین حال ابزار مدیای اجتماعی و گروههایی که در بخش های مختلف نفتی داریم مکان مناسبی برای پیش بردن  همین گفتمان ها است و  همانجا میتوانیم افرادی که به راستی سخنگوی مطالبات ما هستند را به عنوان نماینده خود تعیین کنیم و هر زمان که مناسب دانستیم آماده مذاکره برای خواستهایمان شویم. بدین ترتیب ضروری است که افرادی پا پیش بگذارنند و داوطلب شوند و یا کسانی را که می شناسیم کاندید کنیم و بخواهیم نماینده واقعی ما کارگران باشند. طبعا به هر درجه و در هر تعداد شرکتی که بتوانیم به این گونه عمل کنیم و مطالبات خود را تحمیل کنیم،  زمینه های دخالتگری حداکثری کارگری را فراهم کرده و خودمان تصمیم گیرنده خواهیم بود. 

همکاران! این راهی است که بالاخره باید برویم و امروز برداشتن اولین گام ها در این جهت بیش از وقت ممکن، ضروری و حیاتی است. شورایی تصمیم بگیریم و متحد بمانیم.

۱ مرداد ١٤٠٠، ٢٣ ژوئیه ٢٠٢١

*نه این راه را بازگشتی نیست – علی مبارکی

بیش ازپنج هفته از آغاز اعتصابات واعتراضات کارگری در صنعت نفت و پتروشیمی میگذرد، گسترش این اعتراضات روز افزون و دامنه آن به صنایع ،کارخانجات ، وبخش های خدماتی سرایت کرده ، جنبش های اجتماعی که اکنون مرکز ثقل آن در خوزستان ثروتمند ولی بشدت محروم و بی آب و آلوده است وارد دهمین روز خود شده وبه دیگر نقاط ایران گسترش یافته !تا کنون بیش از ده تن از جوانان عزیز و فداکار جان خود رااز دست داده‌اند ،رژیم جنایت پیشه و غارتگر جمهوری اسلامی در کلاف سر در گم بین کشتار کور و نابودی خود گرفتار شده نه توان بر آورد نمودن حداقل خواسته‌های مردم را دارد و نه توان سرکوب های وحشیانه چند سال اخیر را، ورشکستگی در اقتصاد و سیاست !جنبش کارگران وزحمتکشان در حرکتی سازمانیافته راه خود را آگاهانه آغاز نموده و نشانداده که بدون نیاز به هیچ نیروی خارجی قادر به گرفتن حق خود میباشد. آن‌ها بدرستی نشانداده اند که نه تنها حق خود را میشناسند و قادر به دفاع از آن هستند بلکه میتوانند موتور محرک جامعه برای تحقق حق خود باشند. ما بیش از چهل سال است که در اسارت رژیمی جنایتکار ،فاسد وغارتگر گرفتاریم ، رژیمی که بر اساس مناسبات سیاسی وجامعه شناسی در طبقه سرمایه داری قرار دارد و نظام سرمایه داری حاکم برجهان کنونی با مماشات و تشویق و زد وبند بااو هر کدام بر اساس منافع خود بهره ای از آن برده و تا کنون من غیر مستقیم به بقای او کمک کرده اند. و من با کمال اطمینان معتقدم که بهترین گزینه برای آنان بوده وهست! مانند طالبان در افغانستان و داعش در عراق ومنطقه و …..زیرا با این غارتگران فاسد راحت میتوانند یک کشور ثروتمند مانند ایران را غارت کنند همانکاری که چین و روسیه در حال حاضر مشغول به آنند.!

فعالین مستقل جنبش کارگری بدرستی دریافته‌اند که این جنبش مستقل و توانا است ،جنبشی پویا و توانمند که تمامی جنبش های اجتماعی را متأثر از خود خواهد نمود، تمامی زحمتکشان و محرومانی که دغدغه نان و آزادی دارند میدانند این امر از عدالت و برابری در جامعه حاصل خواهد شد.پس جنبش کارگری باید قاطعانه به حرکت خود ادامه دهد.جامعه کارگری ایران تا کنون منتظر ورود نفتگران به این جنبش بوده ،نفتگرانی که رژیم اسلامی سالهاست با ایجاد انواع تفرقه بین آنان مانع از هماهنگی بین آنان بود ،(باید خود یکی از آنان میبودی تا از این همه تفرقه آگاه باشی) حکایت نفتگران قهرمان که سمبل و پاشنه اشیل هر رژیمی در ایران غارت شده میباشند حکایت آن سروده شاعر مبارز برتهولد برشت میباشد که اول سراغ کمونیست‌ها آمدند و سرکوب کردند ما گفتیم ما که کمونیست نیستیم ،بعد سراغ یهودیا رفتند و سرکوب کردند ما گفتیم ما که یهودی نیستیم پس بما ربطی ندارد نهایتاً سراغ خودما آمدند دیدیم که تنها مانده ایم. نفتگران امروز به این درجه از آگاهی رسیده‌اند که دیگر رسمی (گرید بالا ،گرید پایین )قراردادی (همان رسمی های گذشته)پیمانی،زیر پوششی ،کارگران پروژه ای و پیمانکاری های مختلف و….میدانندهمه در یک مجموعه سخت و طاقت فرسا قرار دارند و در گرما و سرما با بدترین امکانات ،دوری از خانواده مجبور به تحمل شرایط هستند فرقی با هم ندارند و همه با هم هستند که کارها را به انجام میرسانند و این در حالیست که خود بی حاصل از رنج و زحمت خود و باندهای مافیایی حاکم و وابستگان به آن سود برنده میباشند ،تجربه سندیکای هفت تپه و شرکت واحد ،کارگران خباز،کارگران هپکو،معلمان و….نشانداد که تنها راه رهایی همبستگی سراسری میباشد ،پیوند این تشکلات به همراه تشکل های معلمین و دانشجویان این فرزندان عزیز خودمان و دیگر اقشار زحمتکش ومزد بگیر طبقه کارگر میتواند با قدرت به همه این جنایت وغارت و بی‌عدالتی پایان دهند. ما نیاز به دخالت و پشتیبانی های فرمایشی از هیچ کشوری نداریم زیرا آن‌ها در صددتحمیل حکومتی وابسته به خود بما میباشند!آنهادر آینده به ما نیاز دارند و صد البته ما هم به لحاظ علمی وتکنولوژی نیازمند به ارتباط با تمامی کشورهای جهان هستیم این نیاز بر اساس همکاری‌های متقابل و عادلانه بدون زد وبندهای پنهانی با قراردادهای شفاف و علنی و موافق منافع عمومی امکانپذیر ولازم است.

اکنون دو نوع مبارزه علیه نظام جنایتکار اسلامی ایران در جریان است :مبارزه طبقاتی که کارگران وزحمتکشان در درون محیط کار با اعتصاب و راهپیمایی انجام میدهند و در این راه پیشروی های محسوس و دستاوردهای خوبی که مهمترین آن ایجاد هماهنگی های سراسری میباشد بدست آمده ما براین باورهستیم که این غارتگران چنان اقتصاد ایران را به ورشکستگی و نابودی کشانده اند که حتی در این مقطع حساس قادر به پرداخت بخشی از مطالبات ابتدایی کارگران ومزدبگیران نمیباشند(مگر آنکه ثروت‌های به یغما برده شده تو سط سران ودست اندرکاران رژیم در داخل وخارج از کشور بازگردانده شود که این امری محال است) مشکلات کارگران ،معلمان ،پرستاران چنان گسترده است که امکان برآورده نمودن آن در این رژیم غیر ممکن است !افزایش حقوق افزایش نرخ تورم بیشتر است!طرح طبقه بندی مشاغل یعنی افزایش حقوق مزایا!اجرای ایمنی کار یعنی سرمایه‌گذاری گسترده در محیط کار !امنیت شغلی یعنی کمرنگ کردن برده داری!جمع نمودن بساط امنیتی ها از محیط کار یعنی صدورمجوز ،برای اعتراضات بیشتر !ایجاد کار برای بیکاران یعنی احداث کارخانجات و راه اندازی واحدهای تعطیل شده (۷۵%واحدهای صنعتی تعطیل ودر رکود میباشند)

همه این‌ها یعنی نابودی وکوتاه نمودن دست تاراجگران وسرکوبگران به همین دلیل ساده تحقق ابتدایی ترین خواسته‌ها در این رژیم غیر ممکن شده!کارگران وزحمتکشان بدرستی اینرا درک نموده اند وبه وعده وعیدهای تو خالی این جانیان وقاتلان دزد کوچکترین باوری ندارند.

تشکلات مستقل درحال گسترش است از شرکت واحد ونیشکر هفت تپه و معلمین وبازنشستگان به صنعت نفت وپتروشیمی در ابعاد گسترده سرایت نمود واین نوید روحبخش آزادی و عدالت وبرابری میباشد !اگر تداوم داشته باشد !اگر این خود باوری تقویت شده ومنسجم تر پیش رود این را راه بازگشتی نیست !حتی اگر در مقطعی برای تجدید قوا وقفه‌ای ایجاد گردد (که صد البته آن وقفه بسیار زیانبار است و نباید به آن تن داد!زیرا سرکوبگران از پای ننشسته و به توطئه های زبونانه خود ادامه خواهند داد.!)

نوع دوم مبارزه‌ای که درجریان است مبارزات عمومی مردم محروم میباشند که برای کمبود حیاتی ترین نیازهای زندگی به خیابانها آمده‌اند این اعتراضات که از شهرهای خوزستان به نبود آب و قطع مداوم برق ،عدم رسیدگی به اپیدمی کرونا و محرومیت‌های رنگ و وارنگ شکل گرفته که مسلماً در همه این اعتراضات نیروی اصلی آن کارگران وزحمتکشان میباشند و این اعتراضات بسرعت در شهرهاو استانهای دیگر گسترش یافته و ابعاد آن به شعارهای سرنگونی رژیم جنایت پیشه وغارتگر فاسد کشیده شده!سرکوبگران با نشاندادن چنگ ودندان نتوانسته اند از گسترش آن جلوگیری نمایید از طرفی هم دیگر حنایشان در وابسته نشاندادن جنبش این محرومان به کشورهای دیگر !!! که حربه همیشگیشان بوده رنگی ندارد !حتی نیروهای داخل پادگان های نظامی نیز باور ندارند که این اعتراضات غیر منطقی و نادرست باشد به همین دلیل توطئه هایی در شرف تکوین است مانند شعارهای انحرافی در حمایت از رژیم پادشاهی که توسط اطلاعات رژیم طراحی و به منظور به انحراف کشاندن و تفرقه بین مردم میباشد.

البته این طرح ها در دستور کار میباشند و مسلماً مزدوران رژیم از پای نخواهند نشست و اتاق‌های فکری مشغول به نوشتن سناریوهای مختلف میباشند.در خارج از کشور نیز تمامی نیروهای مزدور خود را بسیج نموده با عملیات آدم ربایی وافرادی بنام فعالین حقوق بشر ،اصلاح طلبان و .. با سمپاشی علیه جنبش مردمی در رسانه‌های مزدور و خواهان حفظ رژیم به منظور توقف اعتراضات به میدان آمده اند.!

این جنبش مهر کارگران وزحمتکشان را بر خود دارد و حاصل سالها فقر و محرومیت وتبعیض سرکوب و سفره خالی میباشد !دیگر تحمل این شرایط امکانپذیر نمیباشد و هیچ توهمی به بهبود حداقلی نیز وجود ندارد!جنایتکارترین وفاسد ترین سرکرده مافیایی نظام در راس سه قوه قرار دارند بیکاری،فقر ،بیماری،بی آبی ،بی برقی، آلودگی هوا،اعتیاد،فحشا،کودکان کار،وهزاران مصیبت دیگر دامنگیر کارگران وزحمتکشان شده و روزانه طبل مرگ ویاس وناامیدی نواخته میشود!تنها امید به نجات نابودی عامل این فلاکت که همانا رژیم جمهوری اسلامی ایران میباشد ،ایا راه بازگشتی هست؟نه رژیم حاکم راه بازگشتی دارد ونه مردم بجان آمده !

این راه را بازگشتی نیست مگر به فقر مطلق و نابودی خود گردن نهیم.!

سوییس ۲۳.۰۷.۲۰۲۱  

علی مبارکی نماینده سابق سندیکای پرژه ای آبادن

*بیانیه‌ی اعلام همبستگی با همکاران اعتصابی صنایع گاز، انرژی، نفت و پتروشیمی در ایران

کمیته‌ی اجرایی اتحادیه کارگران فلز ـ واحد هانوفر اطلاع یافته است که از تاریخ ۱۹ ژوئن ۲۰۲۱ همکاران ما در ۶۱ واحد صنعتی در ایران، دست از کار کشیده‌اند.

نرخ تورم در آن کشور بسیار بالا است و حقوق همکاران ما متناسب با آن افزایش نمی‌یابد. این امر ناملایمات بسیاری برای شاغلین و خانواده‌های آنان پدید آورده است.

ما از خواست‌های آنان که به شرح زیر اعلام شده به طور کامل حمایت و پشتیبانی می‌کنیم:

  •       پرداخت حقوق و دستمزدهای معوقه؛
  •       لغو کلیه‌ی قراردادها با پیمانکاران فرعی؛
  •       انجام اقدامات صحیح امنیتی در محیط کار؛
  •       تبدیل قراردادهای موقت به قراردادهای دائم؛
  •       حق آزادی اجتماعات و حق برخورداری از تشکل‌های مستقل؛
  •       ۲۰ روز کار و ۱۰ روز فراغت در هر ماه؛

ما به عنوان اتحادیه‌های صنفی صنایع فلز، برق، چوب، پلاستیک و منسوجات در هانوفر / آلمان به خوبی می‌دانیم که اعتصاب، یک وسیله‌ی پذیرفته شده برای دست‌یابی به خواست‌های صنفی می‌باشد.

برای مبارزات قانونی شما آرزوی قدرت، پشتکار و همبستگی داریم. برای کارگران مهم است که بتوانند حرف خود را بزنند و فریاد اعتراض خود را به خیابان‌ها بکشانند. این صحیح‌ترین روش برای ایجاد تغییر است.

از طرف کمیته‌ی اجرایی اتحادیه کارگران فلز هانوفر

دیرک شولتزه: دبیر اول

ساشا دودزیک: دبیر دوم

*تجمعات حق طلبانه کارگران کشت وصنعت نیشکر هفت تپه یازدهمین روز راپشت سرگذاشت

روزجمعه اول مرداد برای یازدهمین روز متوالی،کارگران کشت وصنعت نیشکر هفت تپه برای دستیابی به مطالبات زیردراین مجتمع تجمع کردند:

۱- اخراج فوری کارفرمای خلع ید شده و محاکمه مختلسین

۲- پرداخت فوری حقوق معوقه همه همکاران

۳- تمدید فوری قراردادهای تمام همکاران منجمله دفع آفات و غیرنیشکری

۴- بازگشت به کار همکاران اخراجی

۵- واکسیناسیون عمومی، سریع و رایگان در مقابل کرونا

akhbarkargari2468@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate