“دفاع معترضان از جان و هستی خود در مقابل جنایتکاران مسلح رژیم حق مسلم آنهاست ، خشونت نیست ؟ “
عده ای چطور می توانند جایی را ، مام میهن و وطن و مرز پر گوهر بنامند و بخاطر آن حاضر به هر گونه سبعیت و بی پرنسیبی و دروغ بشوند که گورستان مردمانش است ؟
در حکومت هیولای اسلامی ایران هر کسی هم کیش و هم فکر و حامی این تبهکاران و غارتگران و آدمکشان نباشد ، زائد به حساب می آید که یا باید کشته شود یا به بهانه های مختلف چنان زندگی تلخ و پر از مصائب و اتفاقات ناگوار برایش ساخته اند که بنحوی باید بمیرد ، راه فراری هم وجود ندارد !
برای عده ای شونیسم از دنیا بی خبر مرزها چنان پر رنگند و با عظمت هستند که حاضرند زندگی میلیونها انسان را برای آن فدا کنند.
و معتقدند که وطن مانند ناموس (ناموس؟)(بخوان منافع سرمایه داران و آخوندهای کثیف) است که باید در هر شرایطی محافظت شود.
این برخورد ایدئولوژیک با مرزهای جغرافیایی اغلب حاملان خود را به وطن پرستانی متعصب و کله پوک و کله خر تبدیل کرده است که زیر نام وطن و وحدت و یگانگی و یکپارچگی هر خشونت و سبعیتی و دروغ و رذالت و کشتن انسانها را توجیه می کنند و بخاطر این مرزهای پر از خون و جنایت و در مقابل از مردم ستم دیده ای که از آب و نان و هرگونه آزادی و امکاناتی محرومند توصیه می کنند که از خشونت پرهیز کنند تا مبادا ایران تجزیه شود….
“متفکرینِ فوری” عنوانی بود که “بوردیو” جامعه شناس و مردم شناس مشهور فرانسوی برایِ آن دسته از کارشناسانِ تلویزیونی به کار بست، که هنوز نیم ساعت از خبر و حادثه و رویداد و اتفاق نگذشته در رسانه ها از جمله در تلویزیون ها حاضر می شوند و از خود راهکار در می کنند . تلوزیونهای “آیت الله بی
بی سی “و ایران “عنترناشنال “و کانال تلوزیون لوس و فی فی “من و تو “عده ی زیادی را که در لیست خود دارند و برای هر مصاحبه ای پول دریافت می کنند این روزها و با خیزش مردم ستمدیده در خوزستان از هر زمان بیشتر بر صفحه ی تلویزیون حاضر می شوند شروع به تجزیه و تحلیل و از خود راهکار در کردن ، و مردم را دعوت به عدم خشونت می کنند. معلوم نیست کی فرصت تحقیق و تامل داشته اند که با این سرعت تحلیل هایشان را هوا کنند ؟! بقول بوردیو ، اینها ژان پل سارترهایِ بدونِ “هستی و نیستی” اند. اگر سارتر در مورد همه چیز موضع گیری می کرد، کسی بود که کتاب مشهور و پربار هستی و نیستی را نوشته بود و در پسِ اعلامِ نظرهایش در موردِ همه چیز، خرواری از تحقیق و تفحص و تامل نهفته بود.
اما تحلیلگرانِ فوریِ کانالهای تلوزیونی و عده ای در سایت ها و شبکه های مجازی آن را نادیده می گیرند. قاعده این است که فی الفور و مطابقِ منطقی فست فودی باید هرچه سریعتر واکنشتان را در این مصاحبه ها ارائه دهند وگرنه بعد از چند ساعت ، دیگر تحلیلشان دود می شود و به هوا می رود .! آنها وظیفه دارند هر رخدادِ و اتفاق تازه ای را با همان فهم و واژگانِ موجود، بدونِ هیچ درنگ و تاملی به درونِ وضعِ موجود بکشند و آن را اخته و بی ارزش کنند. تکاپوی اینان بیشتر برای گریز و تن دادن مردم به وضع موجود است تا منافع حقیرانه خود را حفظ کنند !
. در مقابل فوریتِ جهانِ مجازی و اخبار متنوعش دست کم همانقدر که انفعال و بی موضعیِ بسیاری خطرناک است. به همان اندازه تجزیه و تحلیل عجولانه و راهکار غلط و من درآوردی مهلک می نمایاند. عده ای که مدام زباله تولید می کنند و مردم را از خشونت می ترسانند بهتر است خود را بیشتر مضحکه نکنند. از نظر کارگران و زحمتکشان و همه ستمدیدگان و تاریخ ، دینداران و مذهبی ها و فاشیست های طرفدار ساختار موجود سرمایه داری در اصل یک ریشه دارند، طرفداران مالکیت خصوصی هستند (استثمار و چپاول و دزدی و فساد) که روزانه در تولیدات این کارخانه
پر از دروغ و فریب تولید و بازتولید می شود ……
در هر کجای این دنیای نابرابر اعتراض، شورش و قیام و انقلابی از سوی ستمدیدگان و بر علیه ستمکاران شکل بگیرد تردیدی نیست که نیروی نظامی و پلیس را برای سرکوب آن بسیج می کنند و مردم حق مسلم خود می دانند که از خود دفاع کنند و ابتکار عمل را بدست گیرند و به مقابله با نیروهای سرکوبگر بپردازند .
ابتکار عمل همواره باید در دستان انقلابیون و معترضین باشد.
تجربه تمام شورشها و اعتراضات و انقلاب ها نشان داده است بهترین شیوه مقابله با نیروهای سرکوبگر سازماندهی و طرح ریزی و تاکتیک حمله و تهاجم به صف آنان است که وحشت را در دل آنها خواهد افکند .
چرا که اراده مردم معترض بالاتر از همه چیز است.
م شکیب