تو را به جای همه کسانی که نشناختهام دوست می دارم تو را به خاطر عطر نان گرم برای برفی که آب میشود دوست میدارم تو را به جای همه کسانی که دوست نداشتهام دوست میدارم تو را به خاطر دوست داشتن دوست میدارم برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت لبخندی که محو شد و هیچ گاه ...
ادامه مطلب »پل الوار
همهچیز به رنگِ سپیدهدم
بر سرِ راهات، من آخرینام آخرین بهارم، آخرین برف آخرین نبردم برای نمردن و ما اینک فروتر و فراتر از همیشهایم. در هیمهی ما همهچیز هست مخروط کاج و شاخهی تاک و گلهایی تواناتر از آب گِل و شبنم. شعله زیرِ پای ماست شعله تاج سرِ ماست زیرِ پای ما حشرات و پرندگان و آدمیان پر میکشند آنها که پر ...
ادامه مطلب »آزادی
آزادی بر روی دفتر های مشق ام بر روی درخت ها و میز تحریرم بر برف و بر شن می نویسم نامت را. روی تمام اوراق خوانده بر اوراق سپید مانده سنگ ، خون ، کاغذ یا خاکستر می نویسم نامت را. بر تصاویر فاخر روی سلاح جنگیان بر تاج شاهان می نویسم نامت را. بر جنگل و بیابان روی ...
ادامه مطلب »به نامِ صلح
تقدیم به جانْ فدا (رفیق حمید اشرف) به نامِ صلح به نامِ حدیثِ غم بر الیافِ شاخهها و آیینِ جوانهها به نامِ آزادی به نامِ زلالِ اندیشه در رنگینْ کمانِ بشر به نامِ آنانی که: نمک فرسودهِشان میکند و نمک، همان اشکْهاشان است به نامِ رفیق به نامِ زنانِ بیوطن بر فلاتِ بینشانِ تبعید به نامِ مردانِ آونگْ شده بر ...
ادامه مطلب »