سختیهای زندان را بر ماسه نوشتیم و خندهها را بر سنگ! شنیدن خبر کشته شدن محمد مقیسه (معروف به ناصریان) که از دادیار زندان به منصب قاضی و دادرس دیوان عالی کشور رسیده بود، مرا بهیاد خاطرهای انداخت که خواستم بهاشتراک بگذارم؛ خاطرهای که به یادآوردنش همیشه خنده به لبانم میآورد. این خاطره به نیمه دوم سال ۶۴ ...
ادامه مطلب »نازلی پرتوی
بیاد آنکه زنده بود به عشق!
به مناسبت سالروز اعدام برادرم محمد علی پرتوی تصمیم گرفتم تا گوشهای از خاطراتی که از او دارم را منتشرکنم. مطلب در فرمات PDF https://azadi-b.com/J/file/Mohammad-Partovi.pdf
ادامه مطلب »