مجيد خوشدل

درود و بدرود!

اپوزسیون قدرتمندِ رژیم اسلامی بودن آنقدرها نباید دشوار باشد. نظام سیاسی‌ای که به باور دوست و دشمن با سرکوب و قتل و کشتار تداعی ‌شده؛ اقتصادش برخلاف ادعای بخشی از کنشگران طیف چپ الگوبرداری از مدل «بازار سنّتی‌« ست؛ باندهای مافیایی کشور را اداره می‌کنند؛ برنامه‌ها و ایده‌آل‌های اجتماعی و فرهنگی‌ آن بر آپارتاید جنسی و عقیدتی استوار بوده و ...

ادامه مطلب »

پوشه‌های خاک خورده (۱۱)

پوشه‌های خاک خورده (۱۱) انسان‌هایی که رنج‌ها کشیدند www.goftogoo.net  majidkhoshdel.info@gmail.com  مرکز ثقل «پوشه‌های خورده»، تأملی بر زندگی اجتماعی خودمان است؛ تجربه‌های جامعه‌ای که با بیش از سه دهه حضور اجتماعی در کشور‌های «دموکراتیک» کمتر توانسته آبی را گرم کند. و این پرسش که چرا؟ در عین حال، ناآگاهی ما نسبت به وقایعی‌ست که در جامعه‌‌ ایرانی اتفاق افتاده است. در ...

ادامه مطلب »

پوشه‌های خاک‌خورده (۱۰)

پوشه‌های خاک‌خورده (۱۰) انهدام یک تشکیلات سیاسی؛ سکوت جامعهٔ ایرانی www.goftogoo.net majidkhoshdel.info@gmail.com واقعه‌ای که در نیمهٔ نخست دهه نود میلادی در جامعه ایرانی مقیم لندن- انگلستان رخ داد، اگر در کشور دیگری اتفاق می‌افتاد، ماهها و شاید سالها راجع به آن بحث و گفت‌وگو می‌شد. با این حال جامعهٔ ایرانی مقیم انگلستان از کنار آن به سادگی گذشت. این رویداد ...

ادامه مطلب »

ما اجازه نداریم دوباره اشتباه کنیم!

ما اجازه نداریم دوباره اشتباه کنیم! سخنی با رسانه‌ها و فعالان رسانه‌ای www.goftogoo.net  majidkhoshdel.info@gmail.com شاید اغراق نباشد این ادعا، که زندگی کنشگران سیاسی و اجتماعی ایرانی غالباً با «آرزو» و «حسرت» همراه بوده است: حسرت از انسانهایی که از دست دادیم و آرزو می‌کردیم، در وقتِ حیات‌شان با آنان مهربان‌تر می‌بودیم؛ حسرت و اندوه از عملکردهایی که از انجام‌ آنها ...

ادامه مطلب »

پوشه‌های خاک خورده (۸)

نشریه‌ای که منتشر نشد؛ شرط غیراخلاقی‌ای که گذاشته شد www.goftogoo.net majidkhoshdel.info@gmail.com به شرطی پست سردبیری را قبول می‌کنم که مقالات سعید حجاریان را منتشر کنم… آنهایی که تجربهٔ انتشار نشریات کاغذی را داشته‌اند، خوب می‌دانند که پس از تعطیل شدن (و یا تعطیل کردن) نشریه‌شان در چه دنیایی گرفتار می‌آیند و با چه غم جانکاهی دست و پنجه نرم می‌کنند. ...

ادامه مطلب »

پوشه‌های خاک خورده (۷)

تلاش‌هایی که به بن‌بست می‌خورند؛ گفت‌وگوهایی که می‌میرند پیش از هزارهٔ جدید میلادی زندگینامهٔ «برگمان»؛ کارگردان مشهور سینما را شروع به خواندن کردم و پیکاسو، کارلو و … در نوبت‌های بعدی بودند. پس از مطالعهٔ هر بخش از کتاب‌ها، این پرسش را از خود می‌پرسیدم: اگر نویسنده‌ای ایرانی می‌خواست این زندگینامه‌ها را به رشته‌ٔ تحریر در آورد (مثلاً جامعه گریزی ...

ادامه مطلب »

پوشه‌های خاک خورده (۶)

اضطراب در حضور دیگران* کمتر انسانی که در قیام بهمن ماه ۱۳۵۷ دستی بر آتش داشته، این پرسش را بارها از خود نپرسیده است: چرا فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی آن نسل قادر به زندگی جمعی در خارج کشور نبوده‌اند؛ چرا این جامعه در سی سال از زندگی پر فراز و نشیبِ خود یکدیگر را تحمّل نکرد؟ چرا این انسانها حتی ...

ادامه مطلب »

Google Translate