منوچهر تقوی بیات

حافظ

حافظ؛ عاشق و رند و میخواره  غزل ۳۲۱     بحر رمل مثمن مخبون اصلم      فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن   ۱-در نهانخانه ى عشرت صنمى خوش‏ دارم  كز سر زلف ‌و‌ رخش‏ ،  نعل در آتش‏ دارم  ۲- عاشق و رندم و میخواره  ، ‌به آواز بلند  وین همه  منصب ‌از آن حور پریوش‏ دارم  ۳-گر به‌‌كاشانه‌ى رندان قدمى خواهى زد نقل‌ ...

ادامه مطلب »

غزل ۸۴

بحر مضارع مثمن اخرب مكفوف مقصور     مفعول فاعلات مفاعیل فاعلان ۱ – ساقى بیار باده كه ماهِ  صیام رفت در ده قدح كه موسم ناموس‏ و نام رفت ۲ – وقتِ عزیز رفت ،  بیا تا  قضا كنیم عمرى كه بى حضورِ صراحى و جام رفت ۳ – در‌تابِ‌توبه‌‌چند‌توان‌سوخت‌همچو‌عود مى ده كه عمر در سرِ سوداىِ خام رفت ۴ ...

ادامه مطلب »

دایی جان ناپلئون برائت جنایات انگلیس و نوکرانش در ایران

“انگلیس ها می خوان جاکشی کنن، بچه های بیچاره ی ما چه تقصیری دارن؟”                                                                                                                     ایرج پزشکزاد بنا به گفته ی ایرج پزشکزاد؛ این ها سخنانی است که دکترحسن پزشکزاد پدر ایرج پزشکزاد در مصاحبه ی خود درباره ی عروسی محمدرضا پهلوی با شاهزاده فوزیه فوأد مصری گفته است. گویا ایرج پزشکزاد هنگام بازگو کردن این سخنان پدرش هنوز نفهمیده ...

ادامه مطلب »

حافظ رند و شیخ پشمینه پوش

حافظ رند و شیخ پشمینه پوش (غزل ۴۳۸ ) پیشگفتارـ آنچه در اینجا می خوانید کوششی است برای نشان دادن شیوه ی اندیشه ی حافظ تنها در یک غزل. این فیلسوف و اندیشمند ایرانی، اندیشه های ژرف وآستومندانه ی (مادی) خود را به شعر و با واژه هایی تو در تو و پیچیده نوشته است. پیچیدگی سخن او بیشتر برای ...

ادامه مطلب »

جشن کریسمس یادگاری از آیین مهر ایرانی

از گذشته های دور از روزی که تک یاخته ها بر روی زمین پدید آمدند، خورشید یا مهر آفریدگار روی زمین بوده است. برای همه ی جانوران، برای نخستین میمون های آدم نما و برای انسان های نخستین نیز مهر یا خورشید خدایی بوده که آن ها را از تاریکی و سرما رهایی می بخشیده است. واژه ی خدا از ...

ادامه مطلب »

استبداد استعماری و مردمان زیر ستم

هر کس آزاد است هر چه می خواهد بگوید یا بنویسد و جز قانونی که نمایندگان واقعی مردم که در یک انتخابات آزاد برگزیده شده اند نوشته باشند، هیچ قدرتی در جهان نباید این آزادی ها را سد کند. در میهن ما چند صد سال است که بیگانگان راه را بر آزادی مردمان ما بسته اند. آن گاه که بیگانگان ...

ادامه مطلب »

غزل ۳۰۷، حافظ خدمت به رندان را به بهشت ترجیح می دهد

غزل ۳۰۷، حافظ خدمت به رندان را به بهشت ترجیح می دهد عافیت چشم مدار از من ‌میخانه نشین!    بحر رمل مثمن مخبون محذوف      فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن ۱ـ دوش‏  بیمارى چشم تو  ببرد  از دستم لیكن از لطف  لبت  صورت جان  مى بستم ۲ـ ‌عشق من با‌خط مشكین تو‌امروزى نیست دیر گاهست   كزین  جام  هلالى   ‌مستم ۳ـ ...

ادامه مطلب »

Google Translate