حماسه  

 

نامت را با سپیده آموختم

و غرورت در استوار کوه

وقتی آفتاب پشت پرده

می افتد

چشمانت

در من اعتماد 

می گشایم رازهای شکوهت را 

تصویر رهایی !

در شکست آینه 

رخت حماسه بسته ایی

و من در تو جنبشی عظیم

جستجو می کنم،

بر این خیابان رساخیز

خیره، به تیر مژگان ات

می درخشد به رژه ی پایکوبان ات

طنین سرودی

نسیم نوینی بدرقه می کند 

و شکست پرخاشگران

در نهان کوچه ها

سرگردانی شان را می شمارند

بگذار !

نامت را بر سرخ بیرق حک کنم

و زیباترین بامداد

در اهتزاز گیسوانت بخوانم

١مارس ٢٠٢١

 


Google Translate