کارگران از قدرت اعتصابی مهمی برای متوقف کردن چرخهای اقتصاد سرمایهداری برخوردارند و علاوه بر آن به دلیل اینکه اکثریت جمعیت جامعهی بشری را تشکیل میدهند و کل امور خدماتی زندگی جمعی به عهده دارند، مهمترین نقش را در تحولات سیاسی-اجتماعی-تاریخی داشته و قادر به رهبری انقلابها هستند. در این بین کارگران شاغل در کارخانه به دلیل نقش کلیدیای که در تولید صنعتی دارند در موقعیت ویژهای برای پیشبرد مبارزات کل طبقهی کارگر علیه مناسبات سرمایهداری قرار دارند. در تاریخ مبارزات طبقهی کارگر اشکال مختلفی از سازماندهی کارگری در کارخانه وجود داشته است که همهی آنها تلاشهایی برای پیشبرد مطالبهگری و رزم انقلابی کارگران بوده است. اما سازماندهی کارگری همچون طبقهی فرودست جامعه همواره تابعی از شکل سیاسی حاکمیت سرمایهداری، ساختار نیروهای سرکوب طبقهی فرادست و سطح توازن قوای طبقاتی بوده است. شورا، انجمنهای صنفی، کمیتههای مخفی کارخانه، اتحادیه، کمیتهی مخفی اعتصاب، سندیکا، کنفدراسیون کارگری از این جملهاند. شورا شکلی از تشکلیابی کارگران است که در شرایط انقلابی ممکن میگردد یعنی در موقعیتی که یک قدرت کارگری سراسری در مقابل قدرت حکومتی طبقهی حاکم سربرآورده باشد و قدرت دوگانه را به صورت دوفاکتو به نظام حاکم تحمیل کرده باشد. بقیهی اشکال سازماندهی مانند کمیتهها بعضا عناصر محدودی از پیشروان کارگری را متشکل میکنند و بخشا تودههای کارکن بیشتری را در اتحادیه، سندیکا و انجمنهای صنفی گرد هم جمع میکند. این تشکلها در شرایط غیرانقلابی و سلطهی سرمایهدارن نیز قادر به سازماندهی کارگران هستند اما آنها هم بسته به توازن قوای کارگران به صورت مخفی، نیمه مخفی و علنی عملی میشوند. ماهیت رژیم سرمایهداری حاکم بر ایران استبدادی است و این واقعیت یکی از فاکتورهای مهمی است که لازم است در امر سازماندهی کارگری مورد توجه قرار گیرد. در دیکتاتوری حاکم بر ایران هرگونه سخن گفتن از سوی شهروندان که خلاف مطلوبات رژیم باشد با اتهام تشویش اذهان عمومی و حکم زندان روبرو میشود. اقدام جمعی و تشکیل گروه (حتی گروههای چند نفره، چه در فضای واقعی چه در شبکههای اجتماعی) با اتهام اجتماع و تبانی و حکم حداکثر پنج سال زندان مواجه میشود. نشر متن انتقادی علیه حکومت در رسانههای کاغذی، تصویری و مجازی حکم ۱۰ الی ۱۵ سال زندان را دارد و دیگر اقدامات بعضا اتهام تلاش علیه امنیت ملی، ارتداد یا عناد با حکومت دارند که حکمهای طولانی مدت زندان یا حتی اعدام میگیرند. به همهی اینها باید اخراج، توبیخ، جریمه، شکنجه، تخریب شخصیت و ترور فیزیکی فعالین را هم اضافه کرد. در این جامعه همه گونه حق تجمع، اعتراض، اعتصاب، تحصن، ایجاد تشکل، آزادی بیان و نشر عقاید لگدمال میشود. با تسلط استبداد در چنین جامعهای امر آگاهی بخشی طبقاتی در صفوف کارگران با مشکلات فراوانی روبرو است. حراست و نیروهای امنیتی همیشه تلاش میکنند که عناصر آگاه و مبلغ را شناسایی کنند و سازماندگان کارگری را زیر ضرب بگیرند تا اعتراضات را در نطفه خفه کنند. بنابراین سازماندهی علنی و ایجاد تشکلهای تودهای در کارخانه مستلزم مبارزات طولانی مدت و کسب آمادگی بالایی در صفوف کارگران است. کارگران پیشرو قبل از آنکه خود یا گروههای کوچکشان را به امنیتیها معرفی کنند بهتر است به صورت مخفی و نیمه مخفی تلاش کنند با کادرپروری، آموزش و بالابردن سطح آگاهی طبقاتی در بین تودههای کارکن، تقویت دانش و سطح تشکلیابی کارگران بکوشند در آینده توازن قوای لازم برای ایجاد تشکلهای تودهای کارگران را به صورت علنی ایجاد کنند. یکی از این تشکلهای تودهای و علنی در کارخانه سندیکاها هستند. سالها پیش کارگران هفت تپه و رانندگان شرکت واحد هر کدام در دورههای مشخصی توانستند سندیکای کارگران هفت تپه و سندیکای رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی در تهران را به رژیم تحمیل کنند. اما متاسفانه عمر آنها بسیار کوتاه بود و بلافاصله با سرکوب سخت روبرو شدند. دههای فعال سندیکایی روانهی زندان یا از کار اخراج شدند و فعالیتهای سندیکاها عملا متوقف شد. در حقیقت فعالین این سندیکاها از آن به بعد به شکل کمیتههای مخفی و نیمه مخفی مبارزاتشان را ادامه دادند اما همچنان نام سندیکا را حفظ کردند. از آن موقع تاکنون هزاران اعتصاب کوچک و بزرگ در صدها واحد تولیدی به راه افتاده که همه ی آنها توسط کمیتههای مخفی کارخانه سازماندهی شدهاند. کارگران هفت تپه و کارگران فولاد اهواز علاوه بر اعتصاب، اعتراضات پرشور خیابانی را با اتکا به همین کمیتههای مخفی کارخانه سازمان دادند و شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت نیز بدون آنکه حتی یک چهره از فعالینش را معرفی کند اعتصابات بزرگی را به کمک کمیتههای مخفی اعتصاب سازمان داده است.-
در حقیقت کارگران به تجربه دریافتهاند تا زمانی که به سطح مشخصی از توازن قوا دست پیدا نکردهاند هر گونه توهمپراکنی در مورد ایجاد سندیکا زیر چکمههای استبداد باعث تحمیل هزینههای بیشتر بر پیشروان کارگری میشود. عناصر آگاه و سازمانده در قالب کمیتههای مخفی علاوه بر سازماندهی اعتصاب به امر آموزش، کادرپروری، آگاهی بخشی و تشکلیابی مخفی در کارخانه یاری میرسانند تا از آن طریق توازن قوای لازم برای ایجاد تشکلهای تودهای و تحمیل علنی آن به حاکمیت را بوجود بیاورند. همین واقعیت در مورد دیگر تشکلهای تودهای در کارخانه یا خارج از کارخانه نیز صدق میکند.