امروز سوم ژانویه ۲۰۲۱ سالگرد کشته شدن پاسدار قاسم سلیمانی این چهره مخوف فرمانده نیروی ترور و جنگطلب «قدس» است. ساعت ۱۲:۳۲ بامداد ۱۳ دیماه ۱۳۹۸، ۳ ژانویه ۲۰۲۰ قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، و ابومهدی المهندس، از فرماندهان حشد شعبی، و هشت نفر از همراهانشان در حمله پهپادی آمریکا در جاده اصلی فرودگاه بینالمللی بغداد کشته شدند. سلیمانی با دستور دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا، کشته شد.
امروز یکشنبه سوم ژانویه ۲۰۲۱ نمایندگان مجلس شورای ایران با ارائه طرحی خواهان افزایش بودجه نیروی قدس سپاه پاسداران شده و این را «انتقام مناسب» از آمریکا دانستهاند. آنها میگویند که این اعتبار باید از محل صادرات غیرنفتی به عراق تامین شود این. طرح خروج آمریکا از منطقه را «انتقام مناسب» جمهوری اسلامی در برابر «اقدام تروریستی» کشتهشدن قاسم سلیمانی دانسته است.
بنا به این طرح، «وزارت امور خارجه و تمام دستگاههای دولتی ایران موظف هستند که با همکاری وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح» به کشورهای منطقه در امر خروج همه نیروهای آمریکایی کمک کنند. آنها همچنین مکلف هستند «اقدامات مقتضی علیه کشورهای میزبان به عنوان مشارکت در عمل تروریستی آمریکایی نیز صورت دهند.»
شایان ذکر است که مجلس شورای اسلامی ایران هر از چند گاهی طرحهایی را تصویب میکند که با هیچ منطقی خوانایی ندارند و نتیجه آن نیز از همان آغاز معلوم شد که قرار است به عنوان دکور «تزئینی»(مرکز ترور و مافیای جمهوری اسلامی) مورد استفاده قرار گیرند.
همزمان و در حالی که حکومتیان مشغول سلیمانبازی هستند بازنشستگان تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی دستکم در ۱۶ شهر ایران در اعتراض به وضعیت معیشتی به خیابان آمدند. در تهران بازنشستگان مقابل ساختمان سازمان تامین اجتماعی تجمع کردند.
در رشت، خرمآباد، اهواز، تبریز، قزوین، بجنورد، شیراز، کرمانشاه، نیشابور، همدان، سنندج، شوش، کرج، اصفهان، مشهد و اراک هم بازنشستگان در اقدامی مشابه تجمع کردند.
معترضان در شهرهای مختلف دستنوشتههایی را به همراه داشتند که از دولت میخواست به تبعیض علیه بازنشستگان خاتمه دهد. بر اساس اعلام مقامهای دولتی بیش از سه میلیون بازنشسته تحت پوشش صندوق بازنشستگی سازمان تامین اجتماعی قرار دارند. رییس کانون بازنشستگان استان تهران گفته است که ۶۰ درصد این افراد حداقل بگیراند.
دولت به بهانه آنچه که کسری بودجه و ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی عنوان میشود با افزایش حقوق دوره بازنشستگی مخالفت میکند. این مخالفت در شرایطی صورت میگیرد که نزدیک به ۳۵۰ هزار میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بدهکار است اما حاضر به پرداخت این مبلغ نیست. یا مجلس آن با تصویب طرحی خواهان اختصاص بودجه بیشتر به نیروی ترور و آدمربایی و جنگطلب قدس میشود.
در این تجمعات سخنرانان در مورد گرانی و فقر و سطح نازل حقوقها و فشار سنگین معیشتی بر آنان سخن گفته و تجمعکنندگان با شعارهایشان آنها را همراهی میکردند. شعارهای این روز علیه مقامات مسئول و وعدههای دروغین آنها، علیه فقر، گرانی، تبعیض، نابرابری و علیه دزدیها بود. بازنشستگان با شعارهای «حقوق ما ریالیه، هزینهها دلاریه» به کاهش هر روزه قدرت خرید خود اعتراض داشتند. برخی شعارهای بازنشستگان عبارت بودند از: «فقط کف خیابان، به دست میآید حقمون»، فریاد، فریاد، از اینهمه بیداد، حیدری، حیدری، سازمان را رها کن، کشتی بازنشسته دیگر به گل نشسته، سالاری استعفا استعفا، سالاری خجالت خجالت، حقوق طبق تورم، خواسته اصلی ما و … آنها بر تداوم اعتراضات خود تاکید کردند. قرار است تجمع بعدی بازنشستگان در ٢١ دیماه برگزار شود.
با شیوع بحران کرونا و ریخت و پاشهای حکومتیان، بر اساس آمار منتشرشده خط فقر یک خانوار چهار نفره به ۱۰ میلیون تومان رسیده، دستکم سه تا پنج میلیون نفر بیکار شدهاند، میزان مصرف گوشت، برنج و میوه در ۷۰ درصد خانوارهای بیکارشدگان به صورت چشمگیر کاهش یافته است.
مجسمههایی که خیلی زود تحتتاثیر نحوه ساختشان مورد تمسخر مردم قرار گرفتند. کاریکاتورهایی که موجی از حیرت، تمسخر کاربران در شبکههای اجتماعی را به همراه داشت. رسانهای شدن این مجسمههای بد ساخت و بیقواره و انتشار گسترده آن در شبکههای اجتماعی عاقبت واکنش برخی مسئولان حکومتی را در پی داشت و باعث شد تا برخی این تندیسها را مایه شرمساری بدانند و اجبارا جمع کنند.
ماجرایی که از ساعت ۱۹:۲۰ عصر ۶ دی ۱۳۹۸ آغاز شده بود و سرانجام به کشته شدن سلیمانی و همراهانش منجر شد. تیپ ۴۵ حشدالشعبی موسوم به «کتائب حزبالله» به دستور سپاه قدس، ۳۱ راکت ۱۰۷ میلیمتری فجر-۱ ساخت ساصد(سازمان صنایع دفاع ایران) را که وزنی بالغ بر ۱۸ کیلوگرم و بردی حدود هشت کیلومتر دارند، به پایگاه هوایی کِی-۱(K-1)، که محل حضور نیروهای آمریکایی بود، شلیک کرد. در نتیجه این حمله، یک نیروی پیمانکاری غیرنظامی آمریکایی(کرد عراقی به نام «نورِس ولید حمید») بر اثر جراحات ناشی از برخورد این راکتها به محل استقرار نیروهای آمریکایی در این پایگاه کشته و شماری دیگر از نیروهای آمریکایی مجروح شدند.
حمله راکتی به پایگاه کی-۱ یکی از ۱۱ راکتپرانی کتائب حزبالله در فاصله زمانی هفتم آذر تا هفتم دیماه ۱۳۹۸ بود که به پایگاههای مورد استفاده نیروهای آمریکایی عملیات ضد داعش «عزم راسخ»(Inherent Resolve) همانند کمپ تاجی و فرودگاه بینالمللی بغداد و همچنین اماکن دیپلماتیک مثل سفارتخانه این کشور در منطقه سبز بغداد، انجام شد؛ آنها حملاتی بودند به فرمان مقامهای جمهوری اسلامی که از سیاست پرهیز از جنگ دولت ترامپ مطلع بودند و تصور نمیکردند نیروهای آمریکایی به آنها واکنش نشان دهد.
اما کشته شدن «نورِس ولید حمید»، دونالد ترامپ را مجاب کرد تا با انجام یک حمله هوایی گسترده علیه تیپ ۴۵ حشد شعبی، یعنی کتائب حزبالله، که عامل حملات راکتی به پایگاههای آمریکا و اماکن دیپلماتیک آن در سال ۲۰۱۹ بودند، سپاه قدس، حشدالشعبی و مهمتر از همه، مقامات جمهوری اسلامی را تنبیه کند.
دولت آمریکا به فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا دستور انجام یک حمله هوایی گسترده علیه مراکز فرماندهی و انبارهای مهمات کتائب حزبالله در عراق و سوریه را صادر کرد و در پی آن، جنگندهبمبافکنهای ضربتی اف-۱۵ از اسکادران ۴۹۴ شکاری اعزامی به پایگاه شهید موفقالسلطی در اردن که برای شرکت در عملیات ضد داعش در آنجا حضور داشتند، در تاریخ هشتم دیماه ۱۳۹۸، برای این منظور به پرواز درآمدند.
در نتیجه این حملات گسترده در غرب عراق و شرق سوریه که ساعت ۱۹:۰۰ بهوقت محلی صورت گرفت، ۲۵ نفر از اعضای کتائب حزبالله شامل ۱۹ نفر با ملیت عراقی و شش نفر با ملیت سوری کشته و ۵۵ نفر دیگر هم مجروح شدند. بر اساس اعلام رسمی مقامهای امنیتی عراقی و همچنین حشد الشعبی، چهار فرمانده محلی این نیرو، از جمله ابوعلی خزعلی، در میان کشتهها بودند. در این عملیات، مقادیر بسیار زیادی از تسلیحات و مهمات این نیروی شبهنظامی وابسته به سپاه قدس، شامل یک محموله مخفیشده در فرودگاه در حال ساخت کربلا، در حمله با بمبهای هدایت لیزری و ماهوارهای پرتابشده از جنگندههای اف-۱۵ئی استرایکایگل(F-15E Strike Eagle) اسکادران ۴۹۴ شکاری نیروی هوایی آمریکا نابود شدند.
در پی کشتهشدن ۲۵ نفر از نیروهای حشد الشعبی، بهویژه ابوعلی خزعلی، سپاه قدس و حشد الشعبی تصمیم به انتقام گرفتند، انتقامی که در نهایت به شکل یک تظاهرات اعتراضی و حمله نیروهای حشد الشعبی به سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد و در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۹۸ انجام شد. در جریان این حمله، ساختمان پذیرش و ورودی سفارتخانه به آتش کشیده شد، شبهنظامیان غیرمسلح درها و موانع ورودی را شکستند، پوسترهای ضدآمریکایی به دیوار ساختمان سفارت آویزان کردند و روی دیوارها شعارهایی ضدآمریکایی به همراه نام «قاسم سلیمانی» و «ابومهدی المهندس» نوشتند.
نیروهای امنیتی و تفنگداران دریایی آمریکایی که به علت تصمیم ترامپ مبنی بر کم کردن تعداد و خروج نیروهای آمریکایی از عراق، کاهش یافته بودند، موفق نشدند از این حمله و ورود شبهنظامیان به محوطه سفارت جلوگیری کنند و تنها توسط درهای ضدگلوله و ضدانفجار ساختمان اصلی، از ورود آنها به داخل آن جلوگیری کردند. این ضعف امنیتی موجب نگرانی دولت ترامپ شد. چرا که در دوران ریاست جمهوری او، وجهه آمریکا در عرصه بینالملل توسط شبهنظامیان حشدالشعبی با هدایت سپاه قدس به رهبری قاسم سلیمانی، آسیب دیده بود.
حضور گسترده تجهیزات و ادوات شناسایی بصری، الکترونیکی و رادیویی نیروهای نظامی و امنیتی آمریکا در منطقه خاورمیانه شامل پهپادهای رزمی – شناسایی ام کیو-۱ سی عقاب خاکستری(MQ-1C Grey Eagle) هوانیروز(هواپیمایی نیروی زمینی) ارتش آمریکا در کمپ تاجی و عینالاسد، پهپادهای ام کیو-۱ بی پردیتور(MQ-1B Predator) سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) در پایگاه هوایی عینالاسد و ام کیو-۹ ریپر(MQ-9 Reaper) مستقر در پایگاه هوایی علیالسالم در کویت و همچنین هواپیماهای جاسوسی یو-۲اس ملقب به «خانم اژدها»(U-2S Dragon Lady) و آر سی-۱۳۵دبلیو «ریوِت جوینت»(RC-135W Rivet Joint) نیروی هوایی آمریکا مستقر در پایگاه هوایی الظفره که بهطور روزانه در جریان عملیات ضدداعش قرار داشتند، این امکان را برای مقامات آمریکایی و فرماندهان نظامی این کشور فراهم میکرد تا بهراحتی نیروهای ایرانی سپاه قدس، بهخصوص شخص قاسم سلیمانی را زیر نظر داشته باشند.
در نهایت در تاریخ ۱۲ دی ۱۳۹۸، رییس جمهوری آمریکا با پیشنهاد فرماندهان و مشاوران امنیتی خود مبنی بر تنبیه جمهوری اسلامی ایران و شبهنظامیان آن، با کشتن فرماندهان سپاه قدس و حشد الشعبی موفقت کرد و در نتیجه آن، در بامداد روز ۱۳ دی ۱۳۹۸، قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و هشت نفر از همراهانشان پس از بازگشت از سفر دمشق با پرواز شماره ۵۰۱ هواپیمایی شاموینگز، در جریان یک حمله پهپادی در مجاورت فرودگاه بینالمللی بغداد کشته شدند. رسانههای آمریکایی به نقل از مقامهای این کشور، نوع پهپادی که دو تیر موشک اِی جی اِم-۱۱۴ هلفایر(AGM-114 Hellfire) را بهسمت خودروی حامل سلیمانی شلیک کرده بود، ام کیو-۹ ریپر معرفی کردند.
کشتهشدن قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس سبب شد تا نیروی هوافضای سپاه پاسداران در تاریخ ۱۸ دی ۱۳۹۸ یک حمله موشکی به پایگاه عینالاسد انجام دهند و آن را عملیات انتقامی موفقیتآمیز جلوه بدهند، اما در صبح روز عملیات، به علت ضعف و بیکفایتی فرماندهان این نیرو، پرواز پیاس۷۵۲ شرکت هواپیمایی اوکراین مورد هدف یک سامانه تور ام۱ نیروی هوافضای سپاه قرار گرفت و سقوط کرد.
اما در نهایت کشتن قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس سبب شد تا از اقدامهای تهاجمی سپاه قدس و حشد الشعبی به اماکن دیپلماتیک و پایگاههای نظامی محل استقرار نیروهای آمریکایی و مانورهای سپاه پاسداران در دریای عمان و خلیج فارس برای مدتزمانی بهشدت کاسته شود.
جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته دست سلیمانی این عنصر جنگطلب و تبهکار خود را از هر نظر باز گذاشته بود تا با هزینه کردن میلیاردها دلار از اموال عمومی مردم ایران، جنگهای نیابتی و گروههای اسلامی تروریستی را مسلح و سرپا نگه دارد.
واقعیت این است که اگر این همه چک سفید مالی و سیاسی در اختیار هر فردی حتی ترسو و بیهنری هم گذاشته شود میتواند طرحها و برنامههایی که در مقابل خود و نیروهایش قرار میدهد به موفقیتهایی برسد. بنابراین قاسم سلیمانی یک پاسدار عاشق ولایت و صد البته عاشق جنگ و ترور و اعدام و کشتار و اقدامات مافیایی بود نه قهرمان مردم ایران! چرا که اکثریت مردم ایران از سلیمانی و سایر همقطاران و همفکران او و در راس همه رهبرشان شیخ خامنهای نفرت دارند و برای نابودی کلیت حکومتشان دنبال فرصت مناسب و تاریخی هستند.
جمهوری اسلامی در یک سالی که از مرگ این پاسدار جنایتکار میگذرد تمام تلاشهای سیاسی و نظامی خود را به کار گرفته تا از او یک «قهرمان» بسازد. اما موفق نشده است. تازه قهرمان مرده به درد چه کسی و چه جریانی میخورد؟ آن هم در شرایطی که جمهوری اسلامی قهرمانان واقعی مانند نوید افکاری را اعدام میکند و…
به علاوه جمهوری اسلامی نمیتواند با بندبازی و حقهبازی یک روباه را رنگ کند و به جای شیر(سلطان جنگل) به خورد عوامالناس دهد. قاسم سلیمانی و سایر فرماندهان سپاه و سربازان گمنام امام زمان و همه و همه از چهرههای مخوف سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران هستند، نه تنها هیچ کدام از آن ها در نزد شهروندان آزاده ایران کمترین وجهه قهرمانی ندارند، بلکه چهرههایشان چندشآور و کارنامهشان مملو از سرکوب و آدمکشی و دزدی اموال عمومی و تجاوز و خشونتطلبی است که اگر بخواهیم در تاریخ اخیر جهان نمونه آن را مثال بزنیم فاشیسم هیتلری مثال مناسبی است.
در یک سال گذشته به ویژه در یک ماه مانده به سالروز مرگ پاسدار قاسم سلیمانی همه نهادهای سیاسی و نظامی و تبلیغی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی و سایتها و شبکههای رادیویی و تلویزیونی و روزنامهها بسیج شدهاند تا سلیمانی را بهعنوان «قهرمان» به جامعه غالب کنند و از او با واژهها و القاب دهان پرکنی همچون «حکیم»، «محبوب دلها»، «سردار عارف و عابد و زاهد»، «پرچمدار دیپلماسی» و «قهرمان من» و … معرفی میکنند به طوری که شیخ حسن روحانی مرگ او را عامل شکست ترامپ میداند، یا انگشتر او بهعنوان شیئی مقدس به مردم عرضه میکنند. این همه تبلیغات بیسابقه و خرج برای فردی که در چهل و یک سال حاکمیت جمهوری اسلامی کسب و کارش جز آدمکشی و تجاوز و جنگ و خونریزی چیز دیگری نبوده است، رسما عوامفریبی است.
اساسا جمهوری اسلامی ایران باید حاکمیتش را مدیون دستگاههای امنیتی و نظامی و ترور و جنگ و آدمشکی و تبهکاری و دروغگویی بداند. این نوع حاکمیت با تجاوز، جنگ، ترور، کشتارهای دستهتجمعی، شکنجه، شلاق و اعدام در خیابانها و شکنجه و اعترافگیری در زندانها و دزدی اموال عمومی و با استثمار شدید و وحشیانه نیروی کار و و سرکوب سیستماتیک زنان و تجاوز به کودکان سرپاست نه با رضایت عمومی و همراه و همگام ا آرا و نظرات عمومی مردم.
اکنون اکثریت مردم ایران بر این باورند که هم روحانیت شیعه و هم سپاهیان و اطلاعاتیها و هم سایر نهادهای اجرایی و قانونگذاری و قضایی و دیپلماتیک، همگی جنایتکارترین و فاسدترین و مفتخورترین اقشار نه تنها جامعه ایران، بلکه منطقه و جهان نیز محسوب میشوند.
در چنین وضعیتی برگزارکنندگان مراسمهای تبلیغی و ترویجی دستگاههای حکومتی به خوبی میدانند که سلیمانی در نزد افکار عمومی ایران و کشورهای منطقه یک تروریست و آدمکش و دزد محسوب میشود که با چمدانهای پر میلیونها دلار سفر میکرد تا تروریستهای اسلامی را بخرد و مسلح کند و جنگ و ترور راه بیاندازد و به جان مردم بیاندازد. اعمالی که روسای قبایل بدوی و گروههای مافیای بهتر از سلیمانی انجام دادهاند و میدهند.
سپاه قدس در دوران سلیمانی در ترور مخالغین و ربودن آنها، تجارت مواد مخدر، اسلحه، پولشویی، زدوبندهای مالی و قاچاق مشغول بود و به قول پاسدار ذوالقدر «او خودش منابع مالی را تامین میکرد»؟! جمهوری اسلامی و همه طرفدارانش در منطقه و جهان هم بسیج شوند و دم و دستگاه تبلیغان وسیع فرامرزی هم راه بیاندازند باز هم موفق نخواهند شد یک تروریست و جنایتکار حرفهای را در قالب و بستهبندی «قهرمان» به مردمانی بفروشند که نه تنها از او بلکه از کلیت حاکمیتشان نفرت دارند و در زیر سرکوب و خفقان و فقر زندگی سختی را میگذرانند. در مملکتی که جنینفروشی، کلیهفروشی، قرینه چشمفروشی، تنفروشی، کارتنخواب، گورخوابی، کودک خیابانی، زاغهنشینی و فقر و بیکاری و اعتیاد چندین میلیونی(با توزیع سپاه قدس و سربازان گمنام امام زمان)، بیداد میکند، قاسم سلیمانی قهرمان کیست؟
محمدرضا نقدی، معاون هماهنگکننده سپاه پاسداران ایران در اظهاراتی که نشانگر حجم دخالت ایران در کشورهای منطقه از طریق کمک به گروههای نیابتی جهت ترویج ایدئولوژی سپاه پاسداران میباشد تصریح کرد که کشورش طی ۳۰ سال گذشته ۱۷ میلیارد دلاربرای فعالیتهای دفاعی و فرهنگی هزینه کرده است.
او در اظهاراتی که روز یکشنبه توسط رسانههای محلی گزارش شد، گفت: «هنگامی که قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس ایران، وارد جنگ در منطقه شد بسیاری سرزنش و ملامت کردند اما امروز به راحتی میگوییم که ما به سوریه رفتیم و به عنوان مدافعان حرم در آنجا جنگیدیم.»
او اذعان داشت در ابتدا سپاه پاسداران کشتههای خود در سوریه را اعلام نمیکرد و فقط گفته میشد که آنها در غرب ایران کشته شدهاند. به گفته نقدی ما دروغ نمیگفتیم چون به هرحال سوریه در غرب ایران واقع شده است.
این در حالی است که با توجه به شرایط سخت معیشتی و اقتصادی اکثر شهروندان ایران، احتمال آغاز موج جدیدی از اعتراضات عمومی وجود دارد.
در تابستان گذشته موجی از اعتصابات کارگری ایران را فرا گرفت. این اعتصابات بخشها و شرکتهای گوناگون از جمله بخش نفت و گاز و شرکت نیشکر هفتتپه را شامل شد. اعتصابکنندگان خواستار اجرای قانون طبقهبندی مشاغل و پرداخت حقوق و مزایای معوقه خود بودند.
در طی این اعتراضات پیوسته شعارهایی در رابطه با هزینه کردن اموال عمومی در داخل به جای صرف آن در عراق و لبنان و علیه پرداخت به گروههای شبهنظامی مانند حماس سر داده شد.
به این ترتیب در چارچوب اسلامگرایی و تفکر و حاکمیت اسلامی، همه چیز «مشروعیت» دارد و مجاز است: از تجاوز به زندانی در زندان و کشتن او در زیر شکنجه تا شلاق زدن و ترورهای خیابانی و دزدی اموال عمومی و… واقعا مردمانی که نمیتوانند نان روزانهشان را تامین کنند آیا قهرمان برای آنها نان و آب و دوا و درمان میشود؟ تازه آنهم یک قهرمان قلابی و جنایتکار و کارتونی!
دولتهای سرمایهداری جهان در رقابت با همدیگر، گاهی برخی مهرههایشان را حذف فیزیکی میکنند اما شاید جمهوری اسلامی تنها حکومت جهان باشد که رسما و علنا تروریسم را تبلیغ و ترویج میکند و همواره مخالفین خود را ترور میکند. جمهوری اسلامی به ویژه در لبنان تعدادی از نیرویهای نظامی آمریکایی را کشته است.
جانیان جمهوری اسلامی از خامنهای و روحانی گرفته تا سایرین آنچنان منفورند که مردم به ویژه جوانان در کوچه و خیابان و اتوبوس و تاکسی به ریش همه آنها میخندند و مسخرهشان میکنند. برای قهرمان کارتونی آنها یعنی پاسدار سلیمانی جوک درست میکنند. حالا نظرسنجیهای قلابی و سفارشی هم راه میاندازند فقط خودشان را گول میزنند. کیست که از اختراعهای قلابی جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران آن، همچون «بشقاب» تشخیص بیماری کرونا خبر نداشته باشد؟
بیگمان اکثریت مردم ایران دیر یا زود کلیت جمهوری اسلامی مرگ و نفرت را راهی گورستان تاریخ خواهند کرد تا صفحه جدیدی در تاریخ جامعه خود بگشایند که هیچ رنگ و بویی و آثاری از این حکومت نداشته باشد!
یکشنبه چهاردهم دی ۱۳۹۹ – سوم ژانویه ۲۰۲۱