- سیاست کلی این جریان سیاسی بورژوایی پروغرب دست به دست شدن قدرت از بالای سر مردم محروم و بیحقوق، با دخالت و به کمک دولتهای غربی است، که امروز با تغییر فاز در مناسبات غرب با هیات حاکمهی ایران و با تغییر توازن قوا به نفع جنبش طبقهی کارگر، بیشتر از هر زمانی با آن فاصله دارد. گزینههای «رژیم چنج» و حملهی نظامی از دستور کار آمریکا خارج شده اند، اعتراضهای رادیکال لایههای پایینی جامعه هر روز گستردهتر میشوند، و موج بزرگ انقلابی علیه نظام سرمایهداری راه افتاده است؛ این اوضاع و احوال در موقعیت اجتماعی پهلوی و در ابراز وجود سیاسی فرشگردیها تغییر جدی و بنیادی ایجاد کرده است. خطر مهرهی سوخته شدن بهعنوان آلترناتیوی برای غرب در کنار سنگین شدن وزن طبقهی کارگر و سوسیالیسم آن بعد از هر اعتراض، شرایط وحشتناکی را در مقابل پهلوی و متحداناش قرار داده است. در واقع اگر این دسته از اپوزیسیون راست بورژوایی، دیروز برای زندگی سیاسی بین شکاف هیات حاکمهی ایران و آمریکا به آغوش غرب پناه میبُرد، امروز رجعت دوبارهی آن به آمریکا از سر عروج سوسیالیسم طبقهی کارگر و بالندگی پرولتاریا است.
- مخاطب «پیام» اخیر رضا پهلوی، مردم معترض در میدان مبارزات معیشتی و سیاسی نبود، بلکه برای سلطنت طلبان و فرشگردیها پیام روشن داشت؛ او به یاراناش هشدار میدهد، که پرچم آلترناتیو شورایی و نیروی «خرد جمعی» میداندار مبارزات جاری است، نه حرکت در شکاف میان هیات حاکمهی ایران با غرب. او در آخرین «کنفرانس مطبوعاتی» خود از بهکار بردن واژههای سیاسیِ متعلق به جنبش طبقهی کارگر تا رجوع کردن به تودههای مردم محروم و بیحقوق، تلاش میکند، تا نیروهای سیاسی خود را برای ورود به پروسهی جدید بحران انقلابی سامان دهد. درحالیکه جامعه برای نان و معیشت و آزادی به میدان مبارزه آمده و سوسیالیستها را متحد خودش میداند، جریان سیاسی پهلوی به دنبال بازتعریف موقعیت سیاسی است. پهلوی تقلا میکند، تا نیروهای سیاسیاش را به عرصههای ناشناختهی سیاسی و اجتماعی وارد کند. قبایی که البته بر تن او و یاراناش گشاد است! باید این تغییر رویکردِ جریان ناسیونالیست عظمت طلب ایرانی را افشا کرد و در ابعاد وسیع در مقابل آن ایستاد..
https://t.me/Link_note