چرا رژیم اسلامی به تهاجم داخلی و خارجی به کردستان پرداخته؟

چرا رژیم اسلامی به تهاجم داخلی و خارجی به کردستان پرداخته؟

از: سعید صالحی نیا

۹ سپتامبر ۲۰۱۸

مقدمه:

رژیم اسلامی طی روزهای گذشته ۳ نفر ازفعالین سیاسی کردستان را برغم کمپینهای وسیع بین المللی اعدام کرد ،به حملات نظامی به واحدهای مسلح برخی گرایشات ناسیونالیستی کرد درون ایران پرداخت و سرانجام با موشکهای دوبرد به مقر حزب دموکرات کردستان ایران در کردستان عراق حمله کرد و تعدادی  منجمله زن و کودک را کشت و زخمی کرد.

اینها را بعنوان جنایات رژیم اسلامی بعنوان پاسخ رژیم اسلامیبه عروج جنبشهای اعتراضی سراسر ایران باید شناخت و شناساند.همواره این رژیم بعد از فروکش مقطعی جنبشهای سراسری اعتراضی به سیاست سرکوب و تخریب روحیه مبارزان پرداخته . این سنت رژیم اسلامی بوده در طول تاریخش.

گذشته از این واقعیات اما چه واقعیاتی دیگر در حاشیه این یورشها وجود دارد؟ جنبانقلابی و سرنگونی طلب در مقابل این سوال که چرا این اتفاقات افتاده چه باید به مردم و فعالین آزادیخواه بگوید و چه رهنمودهائی داشته باشد؟ در این مقاله کوتاه من چند نکته را ارائه می دهم:

(۱)کانتکس درون مرزی و دینامیزم رژیم با جنبش اعتراضی و جنبشهای قومی ناسیونالیستی کرد:

جامعه ایران بطور سراسری و وسیع به جنبش سرنکونی طلبی رژیم اسلامی دارد تبدیل میشود.قیام  پسقیام شهرها را در می نوردد و پایه های رژیم اسلامی را یک جنبش وسیع و مطالباتی دارد می لرزاند. جنبشی که در شهرها سر خواستهای مطالباتی مشخص مثل مبارزه با  گرانی ؛فقر ،فساد حکومتی،نبود آب ، تخریب محیط زیست و خواست دستگیری دزدهای حکومتی هر روزه در جریانست.

رژیم اسلامی بیش از گذشته دچار استیصال امنیتی و ایدئولوژیک است. دینامیزم رابطه رژیم با مردم در کنار بحران درون حکومتی ماندگاری رژیم را بیشتر از گذشته زیر سوال برده گرچه رژیم هنوز پتانسیلهای زیادی برای پس زدن مخالفین خود دارد منجمله کمکهای همه جانبه ارتجاع بین المللی.

از سوی دیگر گرایشات قومی و ناسیونالیستی مثل گرایشات ناسیونالیستی کردستان طیسالها از یکسو با رژیم اسلامی بند و بست داشته اند و از سوئی بعنوان آلترناتیو توسط حکومت امریکا و عوامل منطقه اش پشتیبانی شده اند مدتی است خصوصا با جلو امدن ترامپ بعنوان ابزار فشار نظامی بر رژیم عمل می کنند و”عملیات نظامی درون ایران” سازمان می دهند.

ظاهر قضیه ایسنست که این عملیات نظامی قرار است رژیم را ضربه بزند اما در باطن این عملیات ها بیشتر موضوع مبارزه مردم را منحرف می کند و خاک هوا می کند.بجای تقویت جنبش مدنی مطالباتی باعث می شود رژیم مسئله کردستان را مسئله نظامی امنیتی اعلام کند و لذا با سرکوب نظامی پاسخ بدهد.

لذا در کردستان ایران ما عملا ۳ عامل درگیر در صحنه داریم یکی رژیم یکی گرایشات قومی که مبارزه مسلحانه می کنند و دیگری جنبش مبارزه مدنی و مطالباتی. رژیم اسلامیبه بهانه سرکوب عملیات مسلحانه و “تروریزم” براحتی می تواند به سرکوب جنبش واقعی و سراسری اعتراضی بپردازد.اینست انچه می تواند بخشیاز واقعیت موجود را توضیح دهد.

(۲)کانتکس بین المللی و منطقه ای تهاجم و سرکوب رژیم اسلامی:

رژیم اسلامی بدون همکاری مستقیم و ضمنی حکومت عراق و حداقل بخشی از حکومت کردستان عراق نمی تواند دامنه سرکوبش را به درون منطقه بکشد. خصوصا وقتی موشکهای دور برد خود را استفاده می کند.

قوانین بین المللی حکومتها را در کاربرد نیروی نظامی بیرون مرزها در صورتی که گروهی فعالیت نظامی درون مرز بکند ازاد گذاشته اند.بارها و بارها حکومتهای دنیا با اتکا به این قوانین مرزهای خود را پشت سر گذاشته اند و برای سرکوب مخالف نظامی خود به کشور مجاور حمله کرده اند و گاها این حملات با همکاری کشور دیگر انجام شده.نمونه اش حملات حکومت ترکیه به عراق و سوریه یا حملات حکومت اسرائیل به کشورهای هم مرزش.

لذا من بعید می دانم حملات برون مرز رژیم اسلامی بدون هماهنگیهای لازمه انجام شده باشد.

یادتان باشد همین روزها کنفرانسسران ۳ کشور روسیه و ایران و ترکیه را در ایران داشتیم که به ماهنگی های نظامی و امنیتی درون سوریه هم مربوط می شد.

همانطور که می دانید حکومت سوریه با همکاری رژیم ایران و پوتین در تدارک حمله دیگری به مخالفان بشار اسد است.

“پاکسازی امنیتی منطقه کردستان عراق” در کانتکس عقب نشینی احتمالی حکومت ایران از سوریه دارد شکل می گیرد.

رژیم اسلامی حضور نظامی خود را در سوریه پایان خواهد داد تا بتواند با حکومت امریکا و غرب به سازش مجدد برسد.

از دید من بستر حملات نظامی رژیم اسلامی را باید در دو کانتکسی که در بالا توضیح دادم دید.

(۳)استراتژی زدن کمپهای  نیروهای اپوزسیون در عراق:

رژیم اسلامی تلاشهایزیادی داشته تا از کمپهای اجتماعی و نظامی مستقر در کشور عراق خلاص شود.فاز اولش  خلاص شدن از شر فرقه مجاهد بود که بعد از سالها انجام شد.

طبیعی بود که در فاز بعدی برود سراغ گروهها و سازمانهائی که ریشه در کردستان ایران دارند.اینها مشکلتر بوده اند چرا که منطقه  شمامل ۵ منطقه کرد نشین است و لذا شرایط بیشتری لازم بوده تا حملات به مقرهای احزاب کرد و ناسیونالیست بتواند عملی شود

از دید من الان رژیم اسلامی در منطقه کردستان عراق اینقدر نفوذ دارد که که توانسته حملات خود را به کمپهای حزب دموکرات (بعنوان بزرگترین گریش ناسیونالیستی ) انجام دهد.

طبیعی است که اگر مبارزات مردم شکل نگیرد در فازهای بعدی شاهد حملات مشابه به سازمانهای کومله و حزب کمونیست ایران خواهیم بود. این اخر کار نیست!

(۴)جنبش آزادیخواه و برابری طلب چه باید بکند؟

این جنبش باید سهم خود را از ماجراجوئی های نظامی چریکی تحمیل شده به جامعه کردستان جدا کند.تا فضای کردستان ایران کاملا مدنی نشود جنبشهای مطالباتی که بستر قعی انقلاب اجتماعی هستند دچار تبلیغات سرکوبگرانه رژیم می مانند و به بهانه مبارزه با تروریزم دست رژیم برای زدن جامعه و فعالین اجتماعی سیاسی باز می شود.

نباید گذاشت احزاب ناسیونالیست کرد مبارزات مردم در کردستان را از مبارزات کلیت مردم ایران جدا نگه دارند. این مبارزات را بعنوان جنبش رادیکال برای پایان سرمایه داری با اشکال اجتماعی منجمله اعتصابات عمومی و جنبشهای عظیم مطالباتی علنی باید پیش برد.

فشار چپ باید کمکی باشد تا حتی احزاب راست کردستان ، بازی با برگهای امپریالیستی را رها کنند و به مبارزه مدنی اجتماعی برای پیشبرد سیاستهاشان دست ببرند.

از سوی دیگر همه فعالین آزادیخواه که در کمپهای کردستان عراق زندگی می کنند باید طرح های بیرون رفتن از این مناظق را سازمان دهند.دیر یا زود این کمپها محل حملات تروریستهای رژیم اسلامی خواهد بود

سرنوشت فرقه مجاهد را باید جدی گرفت.