“حزب ایران آباد” و محدودیت مردمسالاری متعارف و وعده مردمسالاری اجتماعی !

“حزب ایران آباد”  و محدودیت  مردمسالاری متعارف و وعده  مردمسالاری اجتماعی !

بخش ششم نقد برنامه “حزب ایران آباد” از موضع چپ سوسیالیستی و آزادیخواه

از: سعید صالحی نیا

dsalehinia@aol.com

۲۹ ژانویه ۲۰۱۶

مقدمه:

از معضلات کاملا حل نشده در امر سیاست ، چه راست لیبرال و چه چپ مدرن و سوسیالیستی اینست که چه ساختارهای مشخصی می توانند به امر مشارکت مردم جنبه عملی و واقعی ببخشند. راست لیبرال  فرمولش را در نهاد جمهوری، تفکیک قوا و مکانیزمهای انتخابات  فرموله می کند. چپ کمونیستی بطور سنتی در مقابل این فرمولبندی ، نظام شورائی را ارائه داده هر چند که تقریبا در تمامی تاریخ واقعی خود ، نه لیبرالها در تحقق “دموکراسی” به معنی مشارکت واقعی مردم موفق بوده اند و نه اون چپها ! “کشورهای سوسیالیستی” تاریخا  نهادهای حزبی و پلیسی را بالای نظام شوراها قرار دادند و درون حزب “رهبر جامعه” هم چند تا “لیدر عالیقدر” و عظیم الشان ، نقش همان پادشاهان قدیم را به عهده گرفتند که بجای مردم و بهتر از مردم صلاح می دانستند!

لذا تاریخ تلاشهای این دو گرایش که از مدرنیته زائیده شدند ، یعنی گرایش لیبرال و گرایش سوسیالیستی برای ساختن جامعه ای که بطور واقع نظر مردم بتواند اعمال شود ، به موفقیت نینجامیده هما هر دوی این نظامها درسهای بزرگی برای مبارزان تحقق واقعی مشارکت جامعه فراهم آورده اند.

تناقض نهفته در درک لیبرال و نظام جمهوریت ادعایش اینست که این نظام روی نهاد اقتصاد سرمایه داری استوار است و لذا حاکمیت طبقه سرمایه دار ، زیر ساخت جامعه دموکراسی است و نمایندگان منتخب ، نمایندگان طبقه حاکمه هستند. انتخابات  در نظام دموکراسی سازماندهی نمایشی است که در انتهایش حق رای دادن و انتخاب از مردم به نمایندگانشان “تفویض” می شود. امر خلع ید از نظر دهی و نظارت از مردم به نمایندگان، اسمش “انتخابات” است!

تناقض لنینیزم و مشتقاتش در ساختن جامعه “شورائی” اینست که روی نظریه الیتیزم استوار است.کمونیستها  که انسانهای “طراز نوین” معرفی شده اند در حزب “پیشرو” جکه می شوند و جامعه را بهتر از خود جامعه می فهمند و در “شوراها” نماینده می شوند تا مردم  و “طبقه کارگر” بهشان رای دهد که همان تفویض حق فکر کردن نظر دادن و نظارت بر قدرت است به “نمایندگان” شوراها که در الگوی لنینی و مائوئی چیزی نیست بجز منتخبین حزبی که انها هم تحت کنترل و رهنمودهای لیدرهای کبیر هستند!

لذا همانطور که خواننده متوجه می شود چیزی که در هر دوی این الگوها نفله می شود همان ادعای اول هردوی این نظامهاست! اینکه مردم بطور واقعی نظارت کنند و مشارکت داشته باشند! هردوی این نظامها بنوعی نظامهای تفویضی هستند.نظامهای ساختن “نماینده” !

وقتی متوجه شدیم که این نظامهای ارائه شده لیبرال و “سوسیالیستی” در امر مشارکت واقعی مردم شکست خورده اند سوال این می شود که چه باید کرد؟ چه تاکتیکها و استراتژی باید اتخاذ کرد که امر مشارکت مردم تحقق یابد؟  این سوال را داشته باشید تا برویم سراغ مرامنامه حزب ایران آباد ببینیم چگونه به این معضل پاسخ می دهد؟

(۱)پاسخ “حزب ایران آباد” به معضل مشارکت مردم:

حزب ایران آباد در مرامنامه اش (۲) می پذیرد که “دموکراسی متعارف” در سازماندهی مشارکت مردم دچار ایراد است. به “مردمسالاری اجتماعی” (یا دموکراسی مشارکتی) به عنوان “قدم بعدی” اشاره دارد.

این حزب همان نهادهای معمول “جمهوری” پیشنهاد شده توسط نظریه لیبرال را همراه دو نوع شورای جانبی (شورای نظارت بر قانون اساسی و شورای مشورتی خردمندان) لحاظ می کند. در مرامنامه این حزب می خوانیم:

“.. مردمسالاری اجتماعی شکل نهایی حکومتگری در جامعه ی ایده آل است که با عبور از «دمکراسی سیاسی» به «دمکراسی اجتماعی» یعنی گذر از «دمکراسی نمایندگی» به «دمکراسی مشارکتی» تحقق می یابد. حزب ما تلاش خواهد کرد که از قدرت سیاسی در چارچوب های انتخاباتی، دمکراتیک و قانونمدار سهم بگیرد و با استفاده از آن سهم، به کار ترغیب و تشویق و تسهیل استقرار قدرت اجتماعی در سطوح مدیریتی خرد و کلان جامعه اقدام کند. حزب ما به موضوع نهادینه شدن و جا افتادن فرایندها و ساختارهای دمکراسی متعارف اهمیت بسیار می دهد و بر این باور است که دستیابی به «دمکراسی اجتماعی» بدون گذر از یک دمکراسی متعارف رویاپردازیی بیش نیست.”

“... برای ما قدرت اجتماعی از قدرت سیاسی مهم تر است. در طول یک روند تدریجی و گام به گام که زمان لازم را خواهد گرفت انتقال اختیارات قدرت سیاسی به قدرت اجتماعی در راستای استراتژی ما قرار دارد، به نحوی که در نهایت نظام «مرمسالاری اجتماعی» از دل آن بیرون آید. نظامی که در آن دستگاه دولت دارای کمترین اختیارات بوده، قدرت واقعی در دست شهروندان است و دولت به طور عمده یک نهاد نظارتی و هماهنگ سازی در سطح کشور عمل می کند.”

همانطور که خواننده می بیند، حزب ایران آباد، مدعی است که اول باید “دموکراسی متعارف” پیاده شود تا “مردمسالاری اجتماعی از دلش بیرون آید. اگر دموکراسی متعارف تحقق نیابد ، مردم سالاری اجتماعی رویاپردازیست!

آیا واقعا این حکم درست است؟

(۲) ایراد “اول دموکراسی متعارف  بعدها مردمسالاری اجتماعی” چیست؟

انصافا باید گفت که حتی همین نگاه دو لایه ای به مفهوم مشارکت مردم، نسبت به لیبالیزم کلاسیک و راست متداول قدمهائی به جلوست! در همین حد هم باید به برنامه ریزان “حزب ایران آباد” تبریک گفت که قدمی هم که شده از الگوی کلایک لیبرال جلو آمده اند. من فکر می کنم این الگوی “حزب ایران اباد” بیشتر تاثیر گرفته از الگوهای سوسیال دموکراسی نظامهای اسکاندیناوی است که در بسیاری امور به رجوع مستقیم به مردم (دموکراسی مستقیم) برای نظر سنجی ها استفاده کرده اند و الگوهای جلوتری از دموکراسی ارائه داده اند. اینجا من ایرادهای الگوی “حزب ایران اباد” را از دید خودم ارائه می دهم:

اول: اولین ایراد طرح “حزب ایران آباد” همین تقدم و تاخر قرار دادن برای پیشبرد امر مشارکت مردم است. طبیعی است که جامعه دیکتاتور زده دوران گذاری داشته باشد که درش ابتدا بیشتر تمرکز قدرت باشد و جامعه را آماده کرد برای گسترش مشارکت مستقیم. اما از همان ابتدا می شود بسیاری تصمیمات را مستقیم توسط مردم گرفت و نظارت مستقیم مردم را حداقل از طریق سیستم شوراها ایجاد کرد. اما حزب ایران آباد  کلمه ای از مفهوم شوراها در برنامه اش خبری نیست!

دوم: نظام دموکراسی متعارف در بستر نظم سرمایه داری دقیقا چیزیست که حزب ایران آباد تبلیغ می کند. این نظام نه تسهیل کننده مرحله مشارکت مستقیم مردم بلکه در تضاد با مشارکت مستقیم مردم عمل خواهد کرد چرا که طبقه سرمایه دار نخواهد گذاشت جامعه بطور واقعی بر سرنوشت خویش حاکم باشد.”سودی” برای طبقه سرمایه دار در این مسیر وجود ندارد!

سوم: گذشته از تضاد ماهوی اقتصاد سیاسی سرمایه داری با مشارکت مستقیم مردم، تضادیست بین نخبگانی که قدرت انتخاب مردم و نظارت مستقیم مردم بهشان در انتخابات تفویض شده! همان تضادی که حتی در نفی نظام سرمایه داری و حکومت شورائی هم مانع جلو رفتن امر مشارکت مستقیم می شود.

توهمی که چپ لنینیستی داشت و دارد که گوئی اگر مردم “نمایندگان واقعی” خود را انتخاب کنند دیگر کار تمامست و وظیفه کمونیستها انجام شده! نفس تفویض حق رای و نظارت به فرد دیگر عامل جدا سازی و تحقیر تک تک انسانهاست و صغیر دانستن انها.

تکنولوژی اینترنت این امکان را فراهم اورده که تک تک جامعه مستقیما در نظر دهی و نظارت بر سرنوشت خود شریک شود. حزب و جنبشی که این رویکرد را نداشته باشد حزب توسعه مشارکت مردم نیست. در بهترین حالت حزب تخبگان است.

چهار: در الگوی سوسیالیستی ، خود نهادهای مشارکت مردم ، به مدیریت، قانونگذاری و نظارت جامعه می پردازند. این الگو بسیار مردمی تر از الگوی لیبرال است.هر چند که همانطور که گفتم هنوز از ایراد “تفویضی یودن” در امان نیست اما در صد بسیار بالاتری از جامعه را درگیر می کند. مثلا در ابتدای به حکومت رسیدن نظام شوراها در روسیه سال ۱۹۱۷ قبل از اینکه دزدی انقلاب توسط حزب انجام شود، صدها هزار  نفر کارگر و زحمتکش در دوران کوتاهی به گردانندگان واقعی جامعه تبدیل شدند. این الگو نشان داد که لازم نیست مردم را به عقب نشاند و برایشان رئیس جمهور و مجلس ساخت تا بروند خانه هاشان! بلکه باید قوانین را طوری سازمان داد که مردم همچنان و در سطح میلیونی در راس قدرت بمانند و نظارت خود بر تمامی عرصه ها را گسترش دهند. طبیعتا حزبی که چنین الگوئی را بخواهد نمی تواند مبلغ “نظام سرمایه داری تعدیل شده” باشد!

خلاصه کنم:

“حزب ایران آباد” الگوی دوگانه “دموکراسی متعارف و بعدا مردمسالاری اجتماعی را از الگوی کشورهای اسکاندیناوی گرفته و از سایر گرایشات راست جلو تر است. اما بنا به دلایل متعددی نگاهش به امر مشارکت مردم ناقض و ناتوانست و مهمترینش ماندن این حزب در ایستگاه سرمایه داریست. همانطور که در نقدهای قبلی هم تاکیید کردم تحول کیفی از جامعه نابرابر و دیکتاتوری به جامعه ازاد و برابر مستلزم شکستن مناسبات سرمایه داری و گسترش مشارکت مستقیم جامعه نه به مثابه یک “ایده ال” بلکه امر روزمره و فوریست. این حزب ، طرف چنین تحولی نیست!

منابع بیشتر

:

 (۱)آرشیو نقد به “حزب ایران آباد”(سعید صالحی نیا

   (بخش پنجم)“حزب ایران آباد” و نفی وجود طبقه کارگر و حقش برای حکومت کردن

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=57441

   (بخش چهارم)“حزب ایران آباد” می خواهد “آزادی را هم ، محدود و معقول بدهد”

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=57407

 (بخش سوم)“حزب ایران آباد” هم حامی نظام “سرمایه داری تعدیل” شده است

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=57388

بخش دوم نقد به برنامه حزب “ایران آباد” در موضوع برخورد به مذهب از موضع چپ سوسیالیست و آزادیخواه

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=57357

بخش اول نقد به برنامه و نظریات حزب “ایران آباد” از موضع چپ و سوسیالیزم خواهی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=57330

(۲)مرامنامه حزب ایران آباد

http://iraneabad.org/fa/?page_id=13

معضل حکومت شورائی و جایگاه آن در برنامه دنیای بهتر(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/در-نقد-برنامه-دنیای-بهتر/۵۲۴-معضل-حکومت-شورائی-و-جایگاه-آن-در-برنامه-دنیای-بهتر