چرا سوگند بقراط و نصایح اخلاقی در جامعه پزشکی عمل نمی کند و چه باید کرد؟

چرا سوگند بقراط و نصایح اخلاقی در جامعه پزشکی عمل نمی کند و چه باید کرد؟

در حاشیه گله رضا رخشان از جامعه پزشکی ایران

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۲۰ رسامبر ۲۰۱۵

مقدمه:

مدتی است یک خبر احساسات بخشی از جامعه ایران و نیروهای سیاسی را جریحه دار کرده و در موردش موضع گیریها شده. خبر این بود که در خمینی شهر اصفهان ، یک پزشک بخیه را از صورت یک کودک بخاطر نپرداختن پول، برداشته است.

از جمله ، رضا رخشان در مقاله ای کوتاه (۱) به این معضل از دید خودش پرداخته و با انتقاد از وضعیت اخلاق پزشکی یاد آور شده که اون قسم نامه بقراط را بسیاری پزشکان ایران دنبال نمی کنند و مردم را دچار کدورت کرده اند.

من از پزشکانی هستم که هیچوقت “قسم پزشکی” نخورده ام و در دو کشور ایران و امریکا به طبابت پرداخته ام. فکر می کنم بد نباشد دیدگاه خودم را در مورد انچه رضا رخشان و خیلی ها امروزه می بینند و در سطحی انتقاد دارند ارائه دهم.

توضیح هم بدهم که از همان دوران دانشجوئی در سالهای ۶۰ و ۷۰ شمسی یعنی بیش از ۳۰ سال پیش ، متوجه شدم که نظام اموزش پزشکی ، جامعه نگر نیست و نشریه دانشجوئی “بهداشت برای همه” را با همکاری چند همکلاسی خود با امکانات کم منتشر کردم و دنبال علتها و ریشه ها رفتم. از انزمان تا بحال در کنار درگیریهای سیاسی و مبارزه با رژیم اسلامی در ایران و تلاشهایم برای تغییر نظام بهره کشی در امریکا ، به امر طبابت بعنوان یک حرفه و وظیفه انسانی ادامه داده ام و بسیاری معضلات را از نزدیک دیده ام. فکر می کنم یافته هایم بدرد فعالین اجتماعی و همه انها که به بهبود زندگی انسانها علاقه مند هستند مفید خواهد بود.

 

(۱)آیا “قسم پزشکی ” یا سوگند نامه بقراط یا موعظه های اخلاقی کارساز هستند؟

نمی گویم که موعظه اخلاقی بی اثر است اما نمی تواند راه اصلی باشد. رفتارهای انسانها تابع قوانین اجتماعی است.محیط ، شرایط به زندگی انسان شکل می دهد و اخلاقیات را هم تغییر می دهد . برداشت از اخلاقیات را هم عوض می کند.

اگر موعظه اخلاقی کارساز بود ، اولین موغظه در مورد دروغ نگفتن طبعا باید به دروغ پایان می داد! این را اخوندها و موعظه گران مذهبی قرنهاست فهمیده اند. لذا چیزهائی لنگ است که رفتارهای انسانها موازی موعظه های اخلاقی پیش نمی رود!

اینکه پزشک یا پرستار قسم بخورند که به بیمارها برسند اعم از چیب پولشان در طول تاریخ تابع بردارهای دیگر دچار تعابیر شده و بسیاری مواقع انکار شده. اما راستی چرا؟

دو پاسخ ارائه شده: یکی اینکه مقدار موعظه کم بوده و باید “دوز موعظه را بالا برد”! شاید باید “کافران را تنبیه کرد” تو دهن پزشکان و پرستاران “پول پرست زد”! تا ادب بشوند!

پاسخ دم اینکه شاید شرایطی هست که رفتارهای معینی را بازتولید می کند. باید اون شرایط را شناخت و در جهتی تغییر داد تا پزشکها و پرستاران هم انساندوست شوند! رفتارهای انسانی نشان دهند! بواقع لازم نباشد که انسانی از خودش بگذرد تا به دیگران برسد!

(۲)ایا باید از پزشک و پرستار “از خود گذشتگی” انتظار داشت؟

نگاه سنتی اینست که از پزشک و پرستار باید “از خود گذشتگی” انتظار داشت! رضا رخشان هم به همین دیدگاه تعلق دارد.وقتی انتظار این باشد طبیعتا در زمانه ای که سرمایه داری در ایران رشد می کند این “از خود گذشتگی” کمتر و کمتر مجال می یابد و اکثر پزشکان و پرستاران نمی توانند از خود بگذرند چرا که انسانهای معمولی هستند و لذا ادمهائی مثل رضا رخشان ازشان متنفر می شوند!

علم رفتارشناسی به ما می اموزد که در هر جامعه انسانی در صدی کمتر از ۱۰ در صد ، “از خود گذشتگان” هستند و خواهند بود. اکثریت مطلق ادمها متعلق به گروهی هستند که ابتدا خودشان و سپس دیگران را دنبال می کنند.این ماهیت واقعی انسانست.

لذا بجای برخورد “اخلاقی” و انتظار از خود گذشتگی باید سوال را اینطور مطرح کرد که چه شرایطی را باید ساخت که انسانها در اکثریت خود بتوانند خدمت کنند و پزشک و پرستار هم رفتار انساندوستی نشان دهد؟

(۳)در علمی در ساختن جامعه ای که بر اساس “از خود گذشتگی” استوار نباشد.به از خود گذشتگی نیاز نباشد:

جامعه ایران در حال تحولی سریع به مناسبات سرمایه داری و تلاشی ارزشهای اخلاقی ماقبل سرمایه داریست.در اون جامعه هیچ لایه اجتماعی نمی تواند بدنبال نیازهای دیگران از خود بگدرد مگر منافع خودش را در خطر بیندازد. در این جامعه نمی شود بیش از آنچه می بینیم انتظار داشته باشیم .

اگر انتظارمان از خود گذشتگی باشد ، همواره اون ۵ تا ۱۰ در صد را می بینیم و بقیه را نفرین می کنیم!

اما نظام بهداشتی درمانی ایران در چه وضعیست و در مقایسه با کشورهای غربی چه شباهته و تفاوتهائی دارد؟

(۴)نظام بهداشتی درمانی ایران در مقایسه با نظام بهادشتی درمانی امریکا:

در ایران در چند دهه گذشته، نظام بهداشتی درمانی از یک نظام دولتی و سوبسیدی در دهه ۷۰ بتدریج به نظام خصوصی و بیمه ای تحول یافته که بتدریج سهم حمایتهای دولتی از مردم رو به کاهش است و جامعه با یک شوک مواجه شده که یا پول بدهد یا بمیرد! پزشک و پرستار اون جامعه هم تحت تاثیر لایه بندی طبقاتی قرار داشته اند .اکثریت پزشک و پرستار به کارگران یقه سفید تبدیل شده اند و اقلیتی هم به سهامداران واحدهای تولیدی بنام بیمارستان و مطب “ارتقاع” یافته اند.

در امریکا هم شاهد همین وضعیت در فاز جلوتری بوده ایم.در امریکا هم هر روز فاصله نیازهای جامعه با خدمات پزشکی زیادتر شده و بحران روابط پزشک و بیمار در چرخه دیگری رو به گسترش است. اکثریت فقیر جامعه فاقد پوشش خدمات بیمه هستند یا خدمات بسیار ناچیز می گیرند . پزشکان و پرستاران هم دچار لایه بندی طبقاتی شده اند و اکثریتشان به کارگران یقه سفید بخش خصوصی و شرکتهای بیمه تبدیل شده اند.

فقیر سازی چامعه پزشکی به سرعت ادامه دارد و پزشک و پرستار هم دچار همان نا امنی های روانی و اجتماعی سایر اقشار جامعه است.

حالا با مناظره نکات بالا من برمی گردم و فرمول بندی تغییر روابط پزشک و بیمار را بررسی می کنم:

(۵)موعظه اخلاقی عمل نمی کند چه باید کرد؟

واقعیات زیر را من در مثقابل نظرات رضا رخشان می گذارم:

(۱)ابتدا باید به جامعه اموزش داد که موعظه اخلاقی عمل نمی کند.پزشک و پرستار یا هیچ قشر جامعه مقصر نیست.روابط جامعه مقصر است. اقلیت از خود گذشته در بدترین حالت هم از خود خواهند گذشت اما چاره دردها نیستند.

اکثریت جامعه از فرمول دیگری تابعیت می کند.این فرمول اینست که ابتدا باید خودش تامین باشد تا بعد به دیگران برسد.این خصوصیت انسانهاست. لذا اگر جامعه رفتارهای نیگو انتظار دارد باید بستر مناسب این رفتارها ساخته شود.

(۲) اینطور نیست که پزشک جامعه دچار بحران اخلاق است.این کلیت جامعه است که دچار بحران است.کلیت روابط اجتماعی است.اکثریت جامعه زیر فشار دیکتاتوری و فقر و نداری و رقابت به گرگ هم تبدیل شده.از کارگر بگیر تا دانشجو تا همسایه و هم محله ای و همه اون مدعیان اخلاقیت صالحه! واقعا شهریست همه مست!

(۳)ریشه رفتارهائی که از جمله از پزشک و پرستار می بینیم نظم اقتصادی سرمایه داریست.این نظم رفتارها را دیکته می کند و همانطور که گفتم جهت بقا در جامعه سرمایه داری ، اکثریت دنبال بقای خود هستند و این می شود که گرگها هم را می درند اگر نتوانند طعمه دیگر پیدا نکنند.

(۴)چرخش نظام سرمایه داری حمایتی دولتی به سرمایه داری خصوصی و اقتصاد “بازار” عروج بخش خصوصی در بهداشت و درمان و پایان دادن به بیمه های مجانی حمایت دولتی ، توسعه سرمایه دارانه نظام درمانی و سقوط جامعه پزشکی به بخش یقه سفید کارگری این بخش را به موضوع تولید سود تبدیل کرده و ترس از دست دادن زندگی و شغل پزشک و پرستار را در مقابل بیمار قرار داده. بیمار تبدیل به “مصرف کننده” خدمات شده و موضوع تولید و چرخش سود به نفع صاحبان بنگاهی که نامش بیمارستان است و شرکت بیمه!

(۵) این معضل و بحران روابط پزشک و بیمار محدود به ایران نیست بلکه تمامی جوامع منجمله جوامع غربی را به نوعی دیگر تحت تاثیر قرار داده . در امریکا هم مردم از چامعه پزشکی ناراصی هستند یا بهتر بگوئیم نظام سرمایه انها را بدروغ مقصر اعلام می کند در حالیکه مقصر واقعی نظم سرمایه داری و سیاستهای بهداشت  درمانست.

وقتی جنبش مطالباتی بهبود وضعیت بهداشت و درمان وارد دیالوگ سازنده شد و مناظره سر علل بحران بهداشت و درمان اغاز گردید و توسعه یافت در مرحله بعد سازماندهی مردم و پزشک و پرستار و  جوامع بیماران را همه چا باید سازمان داد.هدف را باید جائی قرار داد که بطور واقعی بتواند تغییر ایجاد کند.فرستادن جامعه بدنبال نخود سباه پزشک و پرستار چاره نیست. دم خروس را جای دیگر باید در نظم سرمایه داری جست!

منابع بیشتر:

 

(۱)از سوگند بقراط تا دم خروس (رضا رخشان)

http://www.azadi-b.com/G/2015/12/post_253.html

(۲)ویدئوهای بهداشت برای همه از این نویسنده:

بهداشت برای همه(فایلهای ویدئوئی)

http://monazere-siasi.com/ویدئوهای-پزشکی

بهداشت برای همه شماره ۶۲- موضوع: نمونه هائی از مسائل امروز اخلاق پزشکی

http://monazere-siasi.com/ویدئوهای-پزشکی/۴۶۷-بهداشت-برای-همه-شماره-۶۲

بهداشت برای همه شماره ۵۹- موضوع: اخلاق پزشکی و اخلاق روانپزشکی

http://monazere-siasi.com/ویدئوهای-پزشکی/۴۶۹-بهداشت-برای-همه-شماره-۵۹

(۳)آرشیو مقالات پزشکی از این نویسنده

http://monazere-siasi.com/