آنارشیزم و سوسیالیزم تخیلی

آنارشیزم و سوسیالیزم تخیلی

بخش ششم نقد آنارشیزم

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۸ آوریل ۲۰۱۴

مقدمه:

در مقالات متعددی (۲) توضیح دادم که چرا نقد انارشیزم هم از جهت تاریخی و هم از جهت بررسی تاثیرات مخرب  آن در جریان جنبشهای اخیر ، وظیفه همه انقلابیون و آزادیخواهان است. مارکس بعنوان پایه گذار تئوری کمونیزم علمی و کارگری ، اهمیت ویژه ای به نقد این گرایش قائل بود. آنارشیستها هر جا وارد جنبشهای اجتماعی شدند، این جنبشها را منحرف کردند و انرژی جنبشها را به هرز فرستادند.

به جهت طبقاتی، آنارشیزم نماینده گرایش سیاسی طبقات متوسط جامعه است که دچار نارضایتی از وضع موجود هستند حتی مدعی ضد سرمایه داری هستند اما پاسخشان به مسئله چگونگی تغییر و مکانیزمهای تغییر ، آنها را همواره در مقابل روند پیروی انقلاب قرار می دهد.

ناپیگری آنارشیزم به جهت فکری از تناقضی ناشی می شود بین پذیرش امر تغییر از یکسو و مردود شناختن قدرت و رفتن برای شکستن قدرت سیاسی و ایجاد قدرت جایگزین با این ادعا که نفس قدرت را باید دوری کرد هر چند که عملا هرجا آنارشیستها توانستند، قدرت گرفتند و مخالفین خود را سانسور کردند، پس زدند و تلاش کردند که حذف کنند!

در این مقاله کوتاه سعی می کنم با زبان یک آنارکوفمینیست ایرانی به تناقض نظری موجود در آنارشیزم نکاهی بیندازم و نگاهی هم بیندازم به مقوله سوسیالیزم تحیلی که بنوعی توضیح گر “طرح آلترناتیو” آنارشیستهای چپ است:

(۱)طرح آلترناتیو انارشیستها چیست؟(۱)

خانم رزا روشن (انارکوفمینیزم ایرانی) می گوید:

“.. در همین راستا (آنارشیستها) سعی در ایجاد گروههای کوچک کاری (جهت توانمندی زنان) متکی بر نیروی خود زنان می کنند. از طرفی هر دوی این تئوری ها خواهان تحول در فرد و جامعه هستند. و آن را توسط انقلاب دائم علیه اقتدارهای موجود عملی می بینند. آنها برخلاف کسانی که درصدد کسب قدرت و سرکار آمدن یک گروه نخبه و یا انقلابیون حرفه ای هستند در جهت پخش و نه تمرکز قدرت حرکت می کنند. شکل حرکت آنها و اکسیونهای خودبخودی گروههای کوچک بهترین و مناسبترین راههای عملی برای پیشبرد انقلاب و ایجاد یک ضد قدرت علیه سیستم حاکم می باشد. آنها ساختارهایی را بوجود آوردند که در آن از رقابت، سودجویی و فرم های دیگر فشار اقتصادی جلوگیری شده و اغلب بجای چک و چانه زدن و مبارزه برای گماشتن افراد خودی در پست های مدیریتی، سعی در ایجاد جایگزین های (آلترناتیوهای) خود دارند. مثلا بجای عوض شدن مدیریت بیمارستانها، مدارس و رسانه ها، سعی در ایجاد مراکز درمانی خود یا مدارس جایگزین، تعاونی های مواد غذایی، رسانه های آلترناتیو و غیره را دارند. این در واقع همان ایجاد ضدسیستمی می باشد که فعلا در تمام محیط های زندگی بوجود آمده و هر روز هم قوی تر می شوند. ایجاد محیط های همیاری و ایجاد سیستم موازی و خارج از سیستم اقتدار کنونی سیستم را سرنگون نمی کند اما به تمامی انسانها نشان خواهد داد که در واقع بوجود ساختارهای دولتی نیازی نمی باشد. هم چنین تلاش در خودگردانی تولید، توزیع و مصرف در انقلاب اسپانیا که بیش از میلیونها انسان سرنوشت خود را بدست گرفتند و یا فرانسه سال های ۱۹۶۸ نمونه های تاریخی این تلاش گسترده می باشد.”

مطالعه دقیق طرح آنارشیستی آلترناتیو ، چیزی بیش از آنچه تاریخ سوسیالیستهای تخیلی (به گفته مارکس)ارائه داده اند ، نیست. اینها خوهان درهم شکستن قدرت حاکم نیستند.می گویند قرار دارند “حوزه های آژآد”، “کمونهای خودگردان” هر جا بتوانند ایجاد کنند و از طریق “توسعه کمونهای خودگردان” یک زمانی شاید جامعه را متقاعد کنند که نظام حاکم را “ترک” کنند و به کمونهای خودگردان اونها بپیوندند! این کمونهای خودگردان، بر اساس نفی اتوریته(که البته دروغی بیش نیست) قرار است تشکیل شوند و درونشان استثمار غیب شود، درونش نظام گله ای روابط زن و مرد حاکم باشد، درونش بهشت روی زمین ساخته شود و ..مشکل اینست که اون بیرون بهشت، بیرون کمون خودگردان آنارشیستی ، به فرض تشکیل چنین کمونی، چه رابطه ای با آن خواهد داشت؟! سرتاسر تاریخ را ورق بزنید، افتادن آنارشیستها توی چاه دردسر بی پاسخی را می بینید و تلف شدن انرژیها ی جنبشهای اعتراضی به اشکال مختلف!

(۲) تایخچه مختصر سوسیالیستهای تخیلی و تئوری “خودگردانی آنارشیستی”:

“خودگردانی آنارشیستی” بر همان پایه کمونهای آنارشیستی استوار است که توسط گرایشات اولیه ضد سرمایه داری قرن ۱۷ و ۱۸ مطرح شد. نظریاتی مثل “تعاونیهای خودگردان” یا “کمونهای خودگردان” را متفکرین سوسیالیست تخیلی به روی صحنه آوردند و آنارشیستها این طرح ها را به اجرا گذاشتند.

توماس مور در کتاب اتوپیا در مورد ایده یک جامعه رویائی که در آن انسان از استثمار آزاد باشد صحبت کرد.رابرت اوون، از دیگر پایه گزاران سوسیالیزم تخیلی یک کارخانه نساجی در اسکاتلند  ساخت که درش سعی کرد ساعت کار کوتاهتر، مدرسه برای کودکان و خانه های تازه ساز برای کارگران بسازد.

رابرت اوون در کتابش بنام ایده های نوی اجتماعی در سال ۱۸۱۳ منتشر کرد و در ایندیانا ی امریکا  کمونهائی بنام “هارمونی جدید” ساخت.متاسفانه یکی از مدیران او در این کمون ، در آمد آنرا دزدید و فرار کرد!

چارلز فوریر ، از معروفترین سوسیالیستهای تخیلی است.او با مخالفت با انقلاب صنعتی، ایده کمونهای خودگردان و  مستقلی را داد که از جامعه صنعتی جدا شوند و با “محبت و عاطفه” کنار هم زندگی کنند. بعدها چندین کولونی با طرح فوریر ، توسط آلبرت بریسبان و هوریس گریلی سازمان یافتند.

اتین کابت، پایه گزار چنبش ایکارین گردید که در ایالت ایوای امریکا ، کمونهای مسیحی را پایه گذاشت که خود را “کمونیست” می نامیدند و مارکس و انگلس از ایده این کمونها استفاده کردند.

سایر جنبشهای سوسیالیست تخیلی، از جمله “برادری کلیسا” در انگلستان، “زندگی و کار” در روسیه بر اساس افکار لئوتولستوی در اواخر قرن ۱۸ شکل گرفتند. پیر پرودون و پیتر کروپوکتین ، از کمونهای آنارشیستی خودگردان در آثارشان یاد می کنند.جنبش دیگر “خودگردانی” در آراگون کاتاتونیا در جریان جنگهای داخلی اسپانیا و جنبش “کیبوتز” در اسرائیل است.

تاریخچه جنبش آنارشیستی در اسپانیا

جنبش آنارشیستی در اسپانیا درفاصله سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ در جریان جنگهای داخلی اسپانیا بر علیه دیکتاتوری فرانکو ، توسعه بی سابقه ای پیدا کرد. گرایشهای مختلفی از آنارشیزم در اسپانیا حاضر بودند.از جمله گرایشاتی که با دزدی اموال “بورژواها” تلاش داشتند به انباشت سرمایه دست بزنند (کارهای رابین هوددی!) و بیشتر، آنارشیزم دهقانی بود و در آندولزیا مستقر بود ، یا گرایش انارکوسندیکالیستی که بیشتر در شهرها مستقر بود از جمله بارسلون، مرکز اسپانیا.

جنبشهای اعتصابی وسیعی را گرایش انارکوسندیکالیستی در اسپانیا پایه گذاشت که در فدراسیون ملی تراباجو (سی ان تی) متمرکز شده بود.

آنارشیستها نقش مهمی در مبارزه بر علیه فرانکو ایفا کردند. در مناطق آزاد شده آنها، زمین و کارخانه ها ، بطور تعاونی اداره می شد و توسط کارگران اداره می شد.

گریز آنارشیستها از پیوستن به جبهه متحد ضد فرانگو که شامل کمونیستها، سوسیالیستها، جمهوریخواهان و سایر گرایشهای چپ بود، بخشی از تاریخ شکست جنبش ضد فرانکو می باشد

در طول سالهای پیش از  جنگهای داخلی اسپانیا، برخلاف سایر جاهای اروپا، آنارشیستها نفوذ بیشتری از کمونیستها داشتند. محققین یک علتش را گسترش بیشتر جمعیت دهقانی و نفوذ فرهنگ فردگرائی دهقانی در مردم اسپانیا  می دانند.

نفوذ کمونیستها در جریان جنگهای داخلی اسپانیا فزونی گرفت گرایشهای انارشیستی کارگری در مقابل گرایشات کمونیستی و چپ می ایستادند و حتی درگیریهائی بین انارشیستها و کمونیستها در مناطث نفوذشان اتفاق می افتاد.بسیاری رهبران کمونیست ، گرایشات انارشیست را ضد انقلاب می نامیدند. ریشه این درگیریها به ماجرای سرکوب جنبشهای شورائی کرونشتاد در سالهای ۲۰ در روسیه می رسید.

بخشی از تاریخ انارشیزم در اسپانیا، شمال عملیات تروریستی و بمب گذاری توسط انارشیستها در اواخر قرن ۱۹ می باشد. گروههائی مثل “دست سیاه” ، “دوستان داروتی”(که در عملیات دزدی مسلحانه بانک بیلبائو شرکت داشت و ۳۰۰ هزار پزوس را ربود) یا در ترور کاردینال زاراگوتا نقش داشت.از دیگر فعالیتهای آنارشیستها در اسپانیا شامل عملیات سوزاندن کلیساها بود ] بخاطر اینکه کلیسا ، سیاستهای راست را حمایت می کرد. از دیگر عملیات آنارشیستها می توان از قتل تعدادی تن فروش و قاچاقچی های مواد مخدر نام برد.

برخی اسناد نشان می دهد که آنارشیستها در برخی  مناطق تحت کنترل خود به زور برای “تعاونی کردن” زمینها دست می زدند (همان سیاستهای استالینی در روسیه)

متعاقب پیروزی فرانکو در سال ۱۹۳۹، هزاران فعال آنارشیست، در کنار آزادیخواهان دیگر  اعدام شدند.

فعالیتهای فمینیستی آنارشیستها در اسپانیا:

از دیگر فعالیتهای انارشیستها، تقویت جنبشهای آنارکوفمینیستی در اسپانیا بود. گروه آنارکوفمینیستی بنام “زنان آزاد” با تاسیس مهد کودکها، تحصیلات برای زنان ، مراکزمراقب از زنان باردار، باعص شد که نزدیک ۴۰ هزار زن به آن بپیوندند. اولین کنگره ملی زنان آنارشیست در سال ۱۹۳۷ شامل ۱۱۵ سازمان محلی تشکیل شد. رهبران این گرایش، مدعی بودند که با ایجاد این جنبش، به بردگی سه گانه (جهل، زن بودن و کارگر بودن) پایان می دهند.حوزه های دیگر فعالیتهای سازمانهای انارشیستی زنان عبارت بود از: مبارزه با “استثمار زنها توسط شوهرها”، حق سقط جنین،پایان دادن به ازدواج و آموزش زنان.

(۳)خلاصه و نتیجه گیری:

از دید من ، آنارشیزم پرتناقض ترین تئوری و پراتیک را ارائه داده و هر جا در عرصه سیاست و پراتیک ظاهر شده، جنبشهای اعتراضی را به بیراهه کشانده. طرح آلترناتیو آنارشیستی در بهترین حالتش، همان “کمونهای خودگردان” است که مارکس بدرستی آنها را سوسیالیزم تحیلی نامید.این کمونها جمعی را تعدادی سرکار می گذارند اما از این جهت که مسئله مالکیت مسئله واقعی کلیت جامعه، مسئله قدرت سیاسی ، مسئله طرح گذار به جامعه سوسیالیستی را حل نمی کنند و از آن فرار می کنند، به بن بست کشیده می شوند و جامعه را هم به دنبال نخود سیاه می کشانند.

اگر تاریخ آنارشیزم، تاریخ تکرار این نوع معین از شکستهاست که در عمل بسیار مشابه هستند، علامت اینست که تئوری آنارشیزم کارآئی ندارد.راهی برای پایان دادن به نابرابری و ایجاد جامعه آزاد نیست.آنارشیزم تئوری طبقه متوسط جامعه است که فشار نظم موجود را درک کرده، بر علیهش طغیان می کند اما؟ مثل بسیاری از تئوریهای ضد سرمایه داری، سرابی دیگر می سازد.

منابع بیشتر:

(۱)رزا روشن: آنارشیسم و مغز انسان! برخوردی به نظرات سعید صالحی نیا همراه با مصاحبه ای در مورد آنارکا فیمینیسم

http://www.azadi-b.com/G/2014/04/post_300.html

(۲)آرشیو نقدها  آنارشیزم و آنارکوفمینیزم(از: سعید صالحی نیا)

 همه قدرت به دست زنان!”- جداسازی جنسیتی نسخه آنارکوفمینیزم به روایت خانم رزا روشن!(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۱۷-همه-قدرت-به-دست-زنان-جداسازی-جنسیتی-نسخه-آنارکوفمینیزم-به-روایت-خانم-رزا-روشن

“سقط جنین گرائی” خانم رزا روشن آنارکوفمینیزم چه ریشه ای دارد؟( سیمین مجد-سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۱۶-سقط-جنین-گرائی-خانم-رزا-روشن-آنارکوفمینیزم-چه-ریشه-ای-دارد؟

آشنائی با آنارکوفمینیزم، خانم رزا روشن و ریشه “اعتراض عریان”(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۱۴-آشنائی-با-آنارکوفمینیزم،-خانم-رزا-روشن-و-ریشه-اعتراض-عریان

دردسر های رزا روشن در “دفاع علمی” از آنارکوفمنیزم!(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-پزشکی/۶۱۵-دردسر-های-رزا-روشن-در-دفاع-علمی-از-آنارکوفمنیزم

نکاتی در موضوع آنارشیزم و نقد به آن(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۱۳-نکاتی-در-موضوع-آنارشیزم-و-نقد-به-آن

آغاز تقابل جنبش ۹۹ در صدیها با آنارشیستها تجربه اوکلند کالیفرنیا

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١١/۱۵۷-آغاز-تقابل-جنبش-۹۹-در-صدیها-با-آنارشیستها-تجربه-اوکلند-کالیفرنیا

حمایت از آنارشیزم یا نقد آنارشیزم؟! پاسخی به رفیق عباس گویا

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١١/۱۴۵-حمایت-از-آنارشیزم-یا-نقد-آنارشیزم؟-پاسخی-به-رفیق-عباس-گویا

آنارشیزم راه رهائی انسانیت نیست! در حاشیه تاثیر آنارشیستها بر منحرف کردن اعتراضات ضد سرمایه

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١١/۱۴۲-آنارشیزم-راه-رهائی-انسانیت-نیست-در-حاشیه-تاثیر-آنارشیستها-بر-منحرف-کردن-اعتراضات-ضد-سرمایه

(۳) مناظره شماره ۱۴، آنارشیسم چیست؟ با شرکت رامین ژوبین و سعید صالحی نیا

https://www.youtube.com/watch?v=v8ClsKLCjw0&feature=youtu.be

(۴) منابعی در موضوع سوسیالیزم تخیلی

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%88%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85_%D8%AA%D8%AE%DB%8C%D9%84%DB%8C

http://en.wikipedia.org/wiki/Utopian_socialism