دردسر های رزا روشن در “دفاع علمی” از آنارکوفمنیزم!

” صالحی نیا انسان اتوریته و قدرت طلبی است. با دانش قرن ۱۹ در صدد توجیه رفتارش هم هست. از آنجایی که مدرک دکتر هم در پالانش دارد، تشخیص دادم بد نیست به برخی از افاضاتش بپردازم.”( سایت رزا روشن)

مقدمه:

متعاقب شروع سری نقدهای من با آنارکوفمینیزم (۳)، خانم رزا روشن در سایتش(۲) و بعد با رتوش و حذف لودگیهای زانی معمولش در سایت آزادی بیان(۱) تلاشی کرد که از جهت “علمی” افکار مغشوش خود را توجیه کند و نشان دهد که “سعید صالحی نیا علمش قرن ۱۹ است …یا قرون وسطائی است!”. کاری نداریم که چگونه می شود هم علم قرن ۱۹ داشت و هم دوران پیش علم یعنی قرون وسطا را بطور همزمان در”  علم ” نمایندگی کرد! این را هم می گذاریم کنار، فحاشی و لودگی معمول ایشان را که یک نمونه اش را در شروع مقاله گذاشتم هم به ایشان می بخشیم و توصیه می کنیم ایشان همان اندازه که در فرستادن مقاله اش در سایت آزادی بیان رعایت ادب و نزاکت را می کند، در سایت شخصیش هم رعایت کند تا لااقل خوانندگان از خواندن مطالب ایشان مشمئز نشوند!

در مقاله قبلی من دو نمونه از حرفهای خانم رزا را در سایتش و در مناظره اش ارائه دادم و خوشحالم ایشان پذیرفته که این حرفها از آن ایشان است. از فحاشیهایش به کمونیزم و سوسیالیزم تا بستن دروغ به منصور حکمت تا…ادعای اینکه هر کس انسان بودن نطفه انسان را بپذیرد با پاپ است! تا..اینکه  مرد از زمان “دامداری” ناگهان فهمید که مالکیت بدن زن را باید بگیرد! تا ادعاهی مخدوش دیگر که ما را یاد هخا می اندازد وقتی از “رفتن در عالم هخا برای درمان سرطان” سخنرانی می کرد و مدعی بود همه حرفهایش “علمی است”! ما فرض می گیریم خانم رزا می فهمد چه می گوید.فرض می گیریم ادعاهای علمی ایشان که قرار است زیر بنای مذهب انارکوفمینیزم ایشان باشد همینهاست که تکرار می کند.اینها را فرض می گیریم و در این مقاله کوتاه سعی خواهم کرد دو نکته اساسی از “پاسخ ” ایشان را پاسخ بدهم و ضمن خوشحالی از اینکه ایشان دارد با پای خودش وارد بخش عمیقتر مناظره سیاسی فکری می شود، بحثم را ارائه می دهم و قضاوت را می گذارم به عهده خواننده:

(۱)خانم رزا روشن چه می گوید؟

اگر لودگیهای ایشان را کنار بزنیم به چند جمله در “پاسخ” ایشان می رسیم.ایشان دو محور را برای اقبات نظریه اش مدعی است:

اولا: مغز انسان سلسله مراتبی یا هیرارکیا ندارد و دو سه سالیست علما به ایشان گفته اند اینرا پس؟ ادعای سعید صالحی نیا نادرست است !

دوما: انسان در روابطش طبیعتا دنبال اتوریته نیست بلکه “زور بهش گفتن” و “مجبورش کردن!

آیا استدلالی هم دارد؟ بله! می فرماید:”

رزا: مغز انسان برای کار کردن احتیاج به انگیزه دارد، نه اتوریته…. انسانی که در ۷۰ سالگی عاشق یک چینی یا ژاپنی زبان میشود و زبان چینی یا ژاپنی یاد میگیرد، بدلیل قوی بودن انگیزه اش است… با توجه به تحقیقات جدید معلوم شد که مغز انسان مرکز یا مراکز تصمیم گیرنده ای ندارد. تقریبن میشود گفت که مغز هم بصورت شبکه ای کار میکند… در ضمن این مراکزمغزی، مراکز تصمیم گیری اما نیستند. تصمیم گیری ها در مغز انسان در واقع بر اساس تاثیر بخشهای مختلف مغز بروی همدیگر انجام میشوند.مغز انسان ساختار سلسله مراتبی ندارد. رییس و رهبر و کمیته مرکزی هم ندارد. .. در حالی که اغلب انسانها تلاش شان برای خلاصی از شر سلطه، اتوریته و قدرت حاکم بر خودشان و در واقع تلاش انسان برای آزادی از اتوریته است.”

خوانندگان گرامی! اینها مجموعه “استدلالات علمی” خانم رزا روشن بود برای پایه ریزی تئوری آنارکوفمینیزم” اگر مخالف هم هستید بروید توی صف تا شما را هم با فحاشی سرجایش بنشاند و نشان دهد که “تابوشکن” است و اعتراضش “عریان”!

(۲)چند پاسخ برای خانم رزا روشن:

اولا: از آنجا که من بخاطر حرفه ام مرتب در جریان تازه های دانش عملکردی مغز هستم، تعجب می کنم که ایشان این تغییر تاریخ علم را از سال ۲۰۱۰ از کجا آوردند؟ منبعشان که در سال ۲۰۱۰ به این سو، درک سلسله مراتبی عملکرد مغز کنار گذاشته شده کجاست؟ مقاله ای که ایشان در متن مقاله اش ارائه داده چنین ادعائی ندارد!

دانش عملکردی مغز درکی چند جانبه در موضوع عملکرد مغز دارد که من هم در مقالات خودم و هم در برنامه های تصویری مقدماتی از انرا ارائه دادم(۴)و(۵و۶). به علاوه لیست مختصری از انتشارات علمی اخیر در مورد تئوری سلسله مراتبی عملکرد مغز را در زیر نویس این مقاله ذکر می کنم(۷). اینها منابع مقدماتی برای آنچه اینجا بیشتر توضیح خواهم داد:

مغز انسان هم دارای سلسله مراتب اناتومیک و عملکردیست و هم بطور همزمان ارگانیزمی بسیار متداخل است که ارتباطات بالا به پائین، راست وچپ ، پائین به بالا، و عقب و جلو را بطور نوسانی انجام می دهد. بخشی از اینکه چه بخشی در چه زمانی “کنترل” را دارد بسته به موضوع پردازش مغز است. “تصمیم” نهائی نتیجه رقابت بین شبکه های مغزی و پیروز شدن شبکه یا شبکه هاست. همینطور تخصصی بودن مراکز مغزی باعث می شود که اطلاع در منطقه تخصصی پردازش شود و این ابزار مهم تسریع و تسعیل روند پردازش است. لذا تئوری سلسله مراتبی، تئوری نوسانی، تئوری رقابت مدارهای مغز (نوروداروینیزم)، همه و همه در کنار هم درست هستند. هیچکدام تناقضی بر دیگری نیست. هیچ مکتب فکری در میان دانشمندان کنونی نیامده یکی از این تئوریها را بر علیه دیگری بکار گیرد.اجماع علمیست که این تئوریها کنار هم درست هستند.

دوما:در مورد انسان و رفتارهای اجتماعیش، هم بحث خانم رزا کاملا نادرست است به دلایل مختلف. من برای شروع بحث اتوریته، ابتدا منابع مختصری از منابع علمی موجود را ارائه می دهم(۸). خانم رزا مدعی است که “اتوریته چیز زوری بوده و نظامها ساخته اند” و مخالف نظر ایشان هم قدرت سالار و دیکتاتور است و البته در سایتش حق دارد مخالفش را با تمام فحشهای آنارکوفمینیستی “زینت ببخشد”!اما واقعیت گرایش دنباله روی از اتوریته چیست از دید علم؟

دو مسیر تحقیقی پشت تئوری لزوم اتوریته در رفتارهای اجتماعی هست: اول: تحقیقات وسیع میلگرام و زیمباردو و دوم: پیشرفت روانشناسی تکاملی و اتولوژی (رفتارشناسی انطباقی بین حیوانات و انسان).این دو گروه تحقیقات نشان داده اند که اولا رفتار دنباله روی در انسانها در مغزشان برنامه ریزی شده و به اصطلاح “عریزی” است و ادامه رفتارهای گله ای حیوانات است و دوما این رفتارها دقیقا بخاطر ثمرات مثبت در ادامه بقا در میان رفتارها “انتخاب شده”.

در اینجا هم گرایش اتوریته گرائی به تنهائی عمل نمی کند. همانطور که تئوری سلسله مراتبی در مغز به تنهائی عمل نمی کند.گرایشات متضاد اتوریته گرائی یعنی گرایشان فرد گرا و جدا شدن از گله هم در بخشی از جامعه همیشه قوی تر است.آنهم در جریان تاریخ تکامل رفتارها “انتخاب شده” و ثمرات مثبت خود را دارد.

در موضوع اتوریته و گرایش متضادش که اصلا “انگیزه” (بقول خانم رزا نیست!)و فردگرائی و گله گریزی است، سوال این نیست که کدام را باید کنار گذاشت! سوال اینست که چه توازنی منطقی بین این دو ایجاد کرد.همانطور که سوال این نیست که جاذبه را نابود کنیم بلکه سوال اینست که چگونه تعادل ایجاد کنین بین جاذبه و ابزارهائی که بشود از ان با کنترل، استفاده کرد.

البته داریم در مورد انسان کنونی حرف می زنیم.اینکه در اینده دور ممکنست چه تعریفی از انسان باشد، حیطه علم نیست بلکه حیطه پیش بینیهاست که چون سنجش علمی نشده اند بعنوان پاراساینس به آن نگاه می شود.

خلاصه:

خواننده گرامی می داند که من تلاشم اینست که همیشه مقالاتم کوتاه و متمرکز باشد تا هم حوصله خواننده سر نرود و هم منطق خودم و مخالفم را روشن کرده باشم.از دید من خانم رزا روشن با این تلاش اخیرش برای پایه ریزی مذهب انارکوفمینیزم نشان داد که دارد اسمان را به زمین می بافد و می خواهد مثل اخوندها یا هخا پشت علمی که ندارد مخفی شود و مذهبش را بفروشد. انارکوفمینیزم پایه علمی ندارد.یک تفکر و مذهب یکسو و معوج است.واقعیت را منکر می شود و انرا بازسازی ضد علمی می کند.درک انارکوفمینیزم برپایه انسان واقعی استوار نیست.بسیاری از کمونیزمها و ایدئولوژیهای دیگر هم اینطور هستند.از انسان موجودی عحیب می سازند و می خواهند مردم را به شکل ان بازسازی کنند.

قضاوت را می گذارم به عهده خواننده و باز خوشحال می شوم “پاسخهای خانم رزا روشن” را نقد کنم!

منابع بیشتر:

(۱)آنارشیسم و مغز انسان! برخوردی به نظرات سعید صالحی نیا همراه با مصاحبه ای در مورد آنارکا فیمینیسم(رزا روشن)

http://www.azadi-b.com/G/2014/04/post_300.html

(۲)آنارشیزم و مغز انسان(سایت رزا روشن)

http://www.archiverosa.blogspot.nl/2014/04/blog-post_1.html

(۳)آشنائی با آنارکوفمینیزم، خانم رزا روشن و ریشه “اعتراض عریان”(سعید صالحی نیا)

http://www.azadi-b.com/G/2014/04/post_297.html

(۴)منشاء روان؟ علم در مقابل مذهب در معمای منشاء روان(از: سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-پزشکی/۵۴۷-منشاء-روان؟-علم-در-مقابل-مذهب-در-معمای-منشاء-روان

(۵)آرشیو مقالات پزشکی(از: سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات-پزشکی

(۶)آرشیو برنامه های تصویری پزشکی (از: سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/ویدئوهای-پزشکی

(۷)برخی منابع در توضیح سازمان سلسله مراتبی مغز:

مغز به مثابه سازمان سلسله مراتب(ایزابل بروکا و خوان کاریلو)

http://www-bcf.usc.edu/~juandc/PDFpapers/wp-brain.pdf

نظام سلسله مراتبی مغز انسان(مانیر و همکاران)بررسی توسط او آر آی عملکردی

http://arxiv.org/abs/1004.3153

بررسی نظام سلسله مراتبی عملکرد مغز در حال عملکرد بینائی(زایو و همکاران)

http://journals.aps.org/pre/abstract/10.1103/PhysRevE.84.031923

مدلهای سلسله مراتبی عکلکرد مغز(کارل فریستون)

http://www.ploscompbiol.org/article/info%3Adoi%2F10.1371%2Fjournal.pcbi.1000211

مدل سلسله مراتبی و تمپورال عملکرد مغز(دیلیپ جورج)

http://citeseerx.ist.psu.edu/viewdoc/download?doi=10.1.1.163.7566&rep=rep1&type=pdf

(۸)برخی منابع در موزد رفتار انسان و گرایش طبیعی او به اتوریته

دنباله روی در انسان(تحقیقات میلگرام و زیمباردو)

http://en.wikipedia.org/wiki/Obedience_(human_behavior)

تحقیقات میلگرام

http://www.simplypsychology.org/Milgram.pdf

http://www.ukessays.com/essays/psychology/can-an-authority-figure-influence-human-behaviour-psychology-essay.php

تئوری رهبری و مسئله اتوریته(وارن بنیس)

http://www.jstor.org/discover/10.2307/2390911?uid=3739704&uid=2&uid=4&uid=3739256&sid=21103921897063

بررسی تاثیرات اتوریته و قدرت (مارگارت فائت)

http://scholar.lib.vt.edu/theses/available/etd-04202004-172143/unrestricted/mabfaethdiss.pdf

تکامل تئوری میلگرام

http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/21366616

استانلی میلگرام و روانشناسی تکاملی

http://hardsci.wordpress.com/2011/06/20/stanley-milgram-was-an-evolutionary-psychologist/