آشنائی با آنارکوفمینیزم، خانم رزا روشن و ریشه “اعتراض عریان”

آشنائی با آنارکوفمینیزم، خانم رزا روشن و ریشه “اعتراض عریان”

Salehinia@aol.com

اول آوریل ۲۰۱۴

مقدمه:

مصطفی صابر، در مناظره ای در خصوص “اعتراض برهنگی” در رادیو پیام گفته بود که ایشان و حزبش کاری ندارد به اینکه فمن کیست و ریشه هایش کجاست.”همینکه ضد مذهب است و ضد سرمایه داریست کافیست که ایشان حامیش باشد”. من چون از نوع آدمهای ساده لوجی نیستم که کنار هر “مخالف سرمایه داری و مذهب ” عکس بگیرم و هورا بکشم چون دیده ام انور خوجه ، “رهبر کبیر آلبانی” را که هر دو را داشت و ضد انسانیت بود و آدمخوار! چون پوپولیست نیستم و نمی خواهم توی فریب جامعه برای خودم هوادار بسازم، تلاشم اینست که ببینم این ماجرای “اعتراض برهنگی” اخیر یعنی فمن از کجا آب خورده و طبعا در تلاشم رسیدم به آخرین دستاورد ازدواج دو گرایش یکی آنارشیستی و دیگر فمینیستی که فرزندی زائیده بنام “آنارکوفمینیزم”! متوجه شدم که این فمن فرزند اخیر این ازدواج است! و متوجه شدم هیاهوهای تعدادی بنام “کمونیزم” در ایران ، چه از روی نفهمی باشد چه از روی فرصت طلبی، بواقعش قاطی شدن گرایشی از کمونیستهاست با گرایشات آنارشیستی و فمینیستی.

در مقالات متعددی ، این گرایش فمینیستی را جداگانه و گرایش انارشیستی را نقد کرده ام.بخشی از کار روزمره کمونیستها باید همین نقد کردنها باشد و نشان دادن راه از بیراهه!

در این مقاله کوتاه، سعی می کنم مقداری روی تاریخجه آنارکوفمینیزم متمرکز شوم و سپس برسم به نوع ایرانی آن که نمونه اش خانم رزا روشن است و گلکاریهای ایشان. امیدوارم مقل همیشه مورد استفاده خوانندگان عزیز باشد . گشایشی برای سایر فعالین کمونیست:

(۱)تاریخچه مختصر انارکوفمینیزم:

باکونین بر ضد پدر سالاری بحث کرد و طرفدار سکس ازاد بود در حالیکه پرودون طرفدار نظام خانواده و حمایت از خانواده بود. آنارشیزم چپ حداقل در کنار مبارزه با سرمایه داری، مبارزه با مردسالاری را از سالهای ۱۸۶۰ تبلیغ می کرد.کلمه انارکوفمینیزم از اواخر قرن ۱۹ ارائه شد. فعالینی مثل اماگولدمن، ولتر دکلیر و لوسی پارسون و در جریان جنگ داخلی اسپانیا ، گروه “آزادی زن” از جمله پرچمداران جریان انارکوفمینیستی بودند. ویرجینیا بولتن در سالهای ۱۸۹۰ در آرژانتین با تاسیس روزنامه “صدای زن” ، بحث انارکوفمینیزم را ارائه داد.اینها مدعی شدند که اساسا خانواده یک نهاد سرمایه داریست که زن را محدود کرده است و در بند کشیده است.چاره اینست که برای عشق آزاد مبارزه کرد.

آنارکوفمینیزم با گرایش فرد گرا:

در این گرایش، “عشق آزاد” محور بحثهاست.جوسیا وارن و “کمونهای تجربی” او تلاشی بود برای پراتیک این “عشق آزاد”. موسس هرمان در امریکا ، نشریه ای بنام “عشق آزاد ” در سالهای ۱۸۸۳ تا ۱۹۰۷ منتشر کرد.از دیگر فعالین این گرایش، ام.لازاروس، امیل آرماند ، ماری کوک،آنا ماهه و سوفیا زایکوفسکا را می توان نام برد.

گرایشات اخیر انارکو فمینیستی:

موضوعات بحث گرایشات متاخر انارکو فمینیزم عبارتست از مخالفت با سنتهای خانوادگی،آموزش و نفش های جنسیتی است.اصل خانواده در ایدئولوژی انارکوفمینیزم مورد هدف است. در نیویورک فعالین انارکوفمینیست توانستند مدرسه ای بسازند که به ادعایشان متدهای زندگی زن را تغییر بدهد و “نظام سلسله مراتب قدرت در روابط مرد و زن را تغییر دهد”. در انگلستان، واژه “مانارکیست” را ساختند در مقابل “آنارکیست ها” که نشان دهند با انارشیستهای مرد هم مرزبندی دارند! اکوفمینیزم گرایشی از میان گرایشات انارکوفمینیستی است که هدفش را “پیوند زدن مبارزه زنان با مبارزه برای حفظ محیط زیست” اعلام کرده است.

گروه های انارکوفمینیستی معاصر در بولیوی،اسپانیا ریشه دارند و نشستهائی هم در بوستون بطور سالانه تشکیل می دهند. گروه فمن به همین گرایش آنارکوفمینیستی تعلق دارد.

 از تئوریسین های مشهور انارکوفمینیست معاصر می توان از: پگی کورمگر،سوزان براون، اکوفمینیست مشهور ، استارهاک نام برد.

(۲)نگاهی به یک انارکوفمینیست ایرانی (خانم روزا روشن)

هر گرایشی وقتی به فرهنگ ایرانی می رسد دچار کج و معوجی می شود.فرق نمی کند کمونیزم نام دارد یا لیبرالیزم! نوع ایرانی “انارکومینیزم” هم اعجوبه ای در همان حدو قواره سایز ایزمهاست که در ورود به فضا و ذهن ایرانیها بدجوری مضحک می شود گاها! یک نمونه بامزه اش گرایشی است که خانم رزا روشن تحت عنوان آنارکوفمینیزم دارد ارائه می دهد که اتفاقا از حامیان سینه چاک “اعتراض برهنگی” هم تشریف دارد! سایت ایشان را نگاه کنید از فحاشیهای ایشان هم باخبر می شوید! به زمین و زمان لیچار می گوید که ثابت کند “تابو شمن” هست و “بدنش مال خودش هست”! اما از اینها بگذرید و بروید توی “بخش عمیق تفکرات ایشان”!

ابتدا از خوانندگان گرامی می خواهم به سایت خانم رزا روشن نگاهی بیندازد تا به سطح و عمق بحثهای ایشان که براستی نمونه تفکر آنارکوفمینیستی است بیشتر پی ببرد. همینطور به مناظره ایشان در خصوص برداشتهایش در مورد مسئله زن ، در کنار آذر ماجدی و علیرضا بیانی.

من اینجا چند فراز از بحثهای ایشان را از سایتش و از متن مناظره اش برایتان می گذارم تا خودتان قضاوت بهتر بکنید:

الف: نمونه بحثهای خانم رزا روشن در سایتش (۱)

” آنارشیسم فمینیست، یا آنارکوفمینیسم می‌پندارد که پدرسالاری اولین مظهر سلسله‌مراتب در تاریخ انسان است؛ پس اولین شکل ظلم در تسلط مرد بر زن اتفاق افتاد….”زنان شما کشتزار شمایند”(منصور حکمت)-یعنی خانم رزا روشن مدعیست این جمله متعلق به منصور حکمت است!….. : آنچه “کمونیست” ها پنهان می کنند، دست کثیف دولت سوسیالیستی شان است، به روی تن و بدن زنان….. زن در نظام سوسیالیستی ماشین جوجه کشی حکومت و دولت است… سوسیالیسم نیز نیازمند انباشت اولیه وتولید (و تولید مثل) زنان است.”

. “

ب: نمونه بحثهای خانم رزا روشن در مناظره اش با آذر ماجدی و علیرضا بیانی (۲)

در جوامع ابتدائی کشاورزی ، باروری زن نامفهوم بوده ..بارداری  زنان هر سه سال یکبار بوده…مشکل بوده بفهمند زنان چگونه باردار شدند..مردها نمی دانستند نقششان را اما در مرحله دامداری مردها متوجه شدند …که وقتی حیوان نر را کنار ماده قرار می دهند همه بارور می شوند…پس مردها متوجه شدند که مردها عامل بارداری زن هستند…تئوری انباشت از جوامع دامداری آمده…هدف جنبش زنان برای حق سرنوشتش برای بدنش و زندگیش مبارزه می کنه و کسی که حق را ازش گرفته مردهاست…

منشاء ستم کشی زنان نظام سرمایه داری نیست بلکه زن هم استثمار می شود و هم ستم می شود چون کنترل زایش زن دست مردهاست..کنترل می شود بدنشان….در اولین قدم باید کنترل خودشانرا بر بدن انجام بدهند تا بعدش بر علیه سرمایه داری بپیوندند…اول زنجیرهای بپا را شل تر کنند یا از بین بببرند تا بعدش..بیایند کنار مردها با سرمایه داری بجنگند…در جامعه سوسیالیستی جامعه تصمیم می گیرد که زن کی حامله بشوند….اذا مسئله مالکیت بر بدن خیلی مهم است…من گروه کمونیست کارگری را شبه سوسیالیستی می نامم….ما طرفدار اشتراکی کردن وسائل تولید هستیم در مورد زنها هم مسئله مالکیت زن بر بدنش هست که از زمان دامداری از زن گرفته شده..در جامعه روسیه هم سقط جنین غیر قانونی بود تا زمان برژنف…انسان تا وقتی انسان زائیده نمی شود انسان نیست!…تلاش حکومت و جامعه برای حفظ حیات انسان (کاهش سقط جنین) مثل کار رژیم اسلامیست با حجاب!…این یعنی مالکیت جامعه بر بدن زن!   حیات از زمان لقاح است اگر بگوئید فرقی با پاپ ندارید!”

(۳)چند کامنت در پاسخ به خانم رزا روشن:

الف: خانم رزا روشن، صرف نظر از بکارگیری ادبیاتی بسیار زشت در سایتش، گرایشی را نمایندگی می کند که مدعی است که مسئله زن در دو فاز حل باید بشود: اولا فاز رهائی زن از مرد سالاری است و بعدش(؟) نوبت رهائی انسان است از نظام سرمایه داری! لذا ایشان در فاز کنونی ضد کمونیست و ضد سوسیالیزم است.دروغ نثار کمونیستها می کند، تبلیغات بی سرو ته ضد کمونیستی پخش می کند ، چون؟ فعلا فاز رهائی زن است! قرار است زن “مالک تنش بشود” “از خانه بیرون بیاید” بعدش بتواند انسانی را در شکم خودش بکشد(چون تا وقتی بدنیا آمده اصلا انسان نیست! و هرکس بگوید انسان هست ، پاپ است!)

ب: خانم رزا روشن، از خودش تاریخ می سازد! مدعی است که از زمان زندگی “دامداری” زن مالکیت تنش ازش گرفته شده! ایشان مدعی هم هست که “تحقیقات” این را ثابت کرده که البته منتظر هستیم ایشان تحقیقت را نشان ما بدهد چون در سایتش نیافتیم!

ج: آنچه علم و تاریخ نشان می دهد اینست که مفهوم نابرابری بین جنس نر و ماده ، اساس طبیعت است.طبیعت اصلا بر اساس برابری استوار نیست.دو جنس هرکدام دارای نقشهای متفاوت هستند و در نظام روابط انسانی ، نابرابری تا تاریخ هست وجود داشته. در نظام طبقاتی این نابرابری اشکل پیچیده تر می یابد و در نظام سرمایه داری می شود بخشی از سازمانی که بتواند نیروی کار ارزانتر بسازد و لذا بازتولید می شود. با پیشرفت سرمایه داری زن را از خانه بیرون می کشند و سقط جنین را ساده می کنند و خانواده را فرومی کشند و روابط ماندگار زن و مرد را نمی خواهند چرا؟ چون نیروی کار باید هر چه ممکنست اتمیزه تر شود تا بشود جابجایش کرد و تو سرش زد! مارکس و انگلس و کمونیستها به درستی رابطه نابرابری زن و مرد و اساسا هرگونه رابطه نابرابر را به نظام سرمایه پیوند می زنند.نه اینکه پایان سرمایه داری پایان سریع نابرابریهاست! خیر ! اما پیش شرط حل رادیکال مسئله برابریست.

د: خانم رزا روشن دو مفهوم را از هم جدا می کند یکی استثمار و یکی “ستم”! ستم را ، البته ستم جنسی را مقدم می گیرد بر استثمار! این جداسازی اساسا ریشه علمی ندارد.همانطور که در بالا گفته شد، نظام استثماری هرگونه ستم را بازسازی می کند.لازم دارد زن و مرد نابرابر باشند، لازم دارد نژادها نابرابر باشند، لازم دارد مرز بکشد بین قومیتها چرا؟ چون در میان این نابرابریها، نظام ارزشی چندگانه بسازد تا نیروی کار ارزانتر بسازد.تا ارتش نیروی ذخیره کار بسازد.تا زن و خواستهایش را کالائی کند و بفریبد.

ه: خانم رزا روشن خواستهای زنان طبقه بالای جامعه را فرموله می کند.او مدعی است که رادیکالتر از کمونیستها دارد به مسئله زن نگاه می کند چرا؟ چون “نابرابری جنسی” زیر بناست روبنا نیست! ایشان مفهوم زیر بنا را نمی شناسد دارد با واژه ای عاریه ای بحث می کند! زیر بنا در ادبیات مارکس ، عبارتست از بخش معینی از روابط بین انسانها که نظام تولید کالائی را می سازد. ستم جنسی امری تاریخی است.به جهت تاریخی مقدم بر نظام سرمایه ، اما مثل سیاری از ستمهای انسانی ، “زیر بنا نیست” و در کاتگوری روبنا-زیر بنا هم قابل بحث نیست.نظام نابرابر جنسی بین زن و مرد بخشی از نظام نابرابر ارثیه طبیعت است. تا زمانی که شرایط عمومی انسان نظام سزمایه داریست ریشه مناسبات نابرابر در هیچ بخشی امکان خشک شدن ندارد. اینست حرف کمونیستها.

ز: تئوری “من مالک تنم هستم” یک بخش از پروپاگاندهای فمن و فعالینش بود که از زبان مریم نمازی  و هوادارنش هم شنیده شد. این پروپاگاند ریشه اش در انارکوفمینیزم است و خانم رزا روشن و همفکرانش صاحبان واقعی این پروپاگاند! تلاش برای برگرداندن مالکیت تن به زن راستی معنیش چیست؟ ایشان فرمولش اینست که بتواند “از خانه بیرون بیاید”؟ ” انسانی را بتواند تا زمان تولدش بکشد”؟ اینها شد “کسب مالکیت تن”؟ “زنها بر علیه شوهران بپاخیزند”؟ این شد کسب مالکیت زن بر بدنش؟!

“اعتراض برهنه” فرمول این نوع خلایق است! خودشان دارند “عریان” اعلام می کنند! آن دسته از کمونیستهای که فریب این مدل شعارها را خرده اند بد نیست دوباره فکر کنند! شعارها و پروپاگاندها در این روزگار هرکدام مالکانی دارند! خانم رزا روشن مالک این مدل تفکر است!

منابع بیشتر:

(۱)سایت “رزا” که مدعی آنارکوفمینیست است:

http://archiverosa.blogspot.de/2014/03/blog-post_18.html

(۲)مصاحبه رادیو پیام با روزا روشن (آنارکوفمینیست)، آذر ماجدی و علیرضا بیانی

https://www.youtube.com/watch?v=OJDRA4vRWUE&feature=youtu.be

(۳)اطلاعاتی در مورد آنارکوفمینیزم

http://en.wikipedia.org/wiki/Anarcha-feminism

(۴)آرشیو برخی نقدها به آنارشیزم از: سعید صالحی نیا

 نکاتی در موضوع آنارشیزم و نقد به آن

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۶۱۳-نکاتی-در-موضوع-آنارشیزم-و-نقد-به-آن

آغاز تقابل جنبش ۹۹ در صدیها با آنارشیستها تجربه اوکلند کالیفرنیا

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١١/۱۵۷-آغاز-تقابل-جنبش-۹۹-در-صدیها-با-آنارشیستها-تجربه-اوکلند-کالیفرنیا

حمایت از آنارشیزم یا نقد آنارشیزم؟! پاسخی به رفیق عباس گویا

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١١/۱۴۵-حمایت-از-آنارشیزم-یا-نقد-آنارشیزم؟-پاسخی-به-رفیق-عباس-گویا

آنارشیزم راه رهائی انسانیت نیست! در حاشیه تاثیر آنارشیستها بر منحرف کردن اعتراضات ضد سرمایه

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١١/۱۴۲-آنارشیزم-راه-رهائی-انسانیت-نیست-در-حاشیه-تاثیر-آنارشیستها-بر-منحرف-کردن-اعتراضات-ضد-سرمایه