در دفاع از حقیقت تاریخی , منصور حکمت و بحث “اعدام انقلابی”

در دفاع از حقیقت تاریخی

منصور حکمت و بحث “اعدام انقلابی”

سیاوش دانشور

این یادداشت در پاسخ به ادعائی است که “یک شنونده” در رادیو شبکه زنان در باره برخورد منصور حکمت به مسئله “مجازات” اعدام عنوان کرد. ادعائی که عنوان میکرد منصور حکمت در دوره ای که عضو رهبری حزب کمونیست ایران بود با “اعدام انقلابی” موافق بوده است.

روز یکشنبه ۶ اکتبر ۲۰۱۳ رادیو صدای زنان در استکهلم گفتگوئی با من (سیاوش دانشور) بمناسبت ۱۰ اکتبر روز جهانی مبارزه با “مجازات” اعدام داشت. در روز ۱۰ اکتبر تظاهراتی در مقابل سفارت جمهوری اسلامی برگزار شد و من از جانب دوستان “شورای حمایت از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران – استکهلم” در این گفتگو شرکت داشتم. خانم لیلا قرائی مجری برنامه بعد از اولین سوال و بحث عام تر در مورد “مجازات” اعدام، تلاش کرد سوالات را روی جوانب دیگر از جمله “اعدام انقلابی” ببرد. مضمون سوال بروشنی این بود که آیا اگر نیروئی در حال جنگ از دشمن اسیر گرفت و امکان زندانی و نگهداری وی را نداشت، چه برخوردی میکند؟ رهایش میکند و یا اعدامش میکند؟ پاسخ من بروشنی این بود که جنگ قانون خودش را دارد و کسی که این قانون را نمیداند نباید به جنگ برود. در جنگ طرفین شلیک میکنند و تلفات میدهند و این ربطی به بحث اعدام ندارد. اما اگر شما اسیر گرفتید، اسیری که دیگر اسلحه دستش نیست و مشمول قانون جنگ و میدان جنگ نمیشود، نباید اعدامش کنید. اگر نمیتوانید زندانی و یا محاکمه اش کنید، نباید اسیر بگیرید. اعدام اسیر جنگی ادامه جنگ نیست و هر عنوان و توجیه “اعدام انقلابی” و غیره روی آن بگذارید، به نظر من این عمل قتل است و با اعدام دولتی تفاوتی ندارد.

در بخش پایانی برنامه یکی از دست اندرکاران وقت حزب کمونیست ایران با عنوان “یک شنونده” روی خط آمد و در باره مباحث روز رادیو از جمله بحث من و دیدگاه منصور حکمت در باره “مجازات” اعدام اظهار نظر کرد. من عین اظهارات ایشان و پاسخ خودم را در دقایق پایانی برنامه اینجا می آورم: (تاکیدها از من است)

“… جا دارد من یادآوری کنم راجع به حرفهای سیاوش که عین همین بحثها در حزب کمونیست و جنگ مسلحانه ای که در کردستان با جمهوری اسلامی در جریان بود پیش آمد. و اگر رجوع کنید به سایت منصور حکمت مقاله ای هست باسم “داداگاههای انقلابی کومله و رنجش لیبرالها”. منصور حکمت در دفاع از اون اعدامهای انقلابی که تو کومله اتفاق می افتد، دارد جواب لیبرالها را میدهد که در اصل تو اون مقاله موضع سیاوش دانشور را دارند. کمونیست شماره ۱۸ -۳۰ فروردین ۱۳۶۴ .

 

اما خود منصور حکمت در سال ۱۳۷۹ مقاله ای دیگر نوشت با عنوان “مجازات اعدام شنیع ترین قتل عمد است”. این تقریبا ۱۳ سال بعد است. چیزی که بنظر من نکته اصلی توی آن بحث است اینست که مجازات اعدام ممنوع باید گردد. این را من هم کاملا موافقم. در قوانین جزای هیچ دولتی نباید مجازات اعدام وجود داشته باشد. این برای من محرز است. بنابراین من همه را دعوت میکنم که بروید در اون تظاهرات شرکت کنید. ولی نکته ای که تو حرف شما بود، و بحث اصلی منصور حکمت است تو آن مقاله قدیمی اش، اینست که توی جنگ نابرابر چی؟ تو اون چی؟ به نظر من، بگذارید اینطوری بگم؛ من شخصا، حکومت انقلابی یا جنبش انقلابی که در ایران یا مصر یا جاهای دیگر ممکن است درگیر جنگ نظامی بشود، این جنگ است، جنگ یعنی جنایت در مقیاس وسیع، به اونها حق میدهم که جنایتکاران را مجازات کنند، محاکمه کنند، به اعدام محکوم کنند. به اونها حق میدم. این فرق دارد با جنگ عراق و جنگ آمریکا یا هر چیزی. این تفاوتی که شما قائل شدید که سعی کردید در بحث روشن کنید توی آن مقاله قدیمی روشن شده است. یا دستکم موضع دیگری است. و جا دارد آدم از کسی که هنوز خودش را حکمتیست میداند این سوال را هم بکند که چی شد که از آن موضع به این موضع رسیدید؟ ولی شخصا بعنوان یک آدم، جنایتکارانی را تو ایران میشناسم و تو دنیا، که نه فقط بعنوان قاضی دادگاه حاضرم رای به اعدامشان بدم حتی بعنوان جوخه اعدام حاضرم اعدامشان کنم. چکار کنیم دیگه! جانی زاده عاقبت جانی شود گرچه با آدمی بزرگ شود! ولی این بحث را ادامه نمیدهم چون فکر میکنم همانهائی که طرفدار لغو مجازات اعدام اند می آیند مجازات اعدام من را تقاضا میکنند!” 

 

در فرصت یک دقیقه ای پایان برنامه که من توانستم مجددا روی خط بروم اعلام کردم:

 

در مورد بحث دوست عزیز شنونده تان، طوری صحبت کردند که گویا منصور حکمت در آنزمان مدافع اعدام بوده است. این واقعیت ندارد. این بحث یکبار دیگر در حزب کمونیست کارگری توسط رفیقی صورت گرفت که کتبی هم جواب داده شد. اون زمان تحت شرایط جنگی کمیته مرکزی کومله اقداماتی میکرد و هر نیروی دیگری هم بود شاید حق داشت و شاید حق نداشت، من فعلا وارد این بحث نمیشم. بحث منصور حکمت در اون مقاله در جواب بیژن حکمت است که دارد از منشا حق حرف میزند و به هر حال حق را برای دولتها قائل است. منصور حکمت هم دارد همین را نقد میکند و از منشا حق و عمل کارگران و اعتصاب و غیره و غیره حرف میزند اما از اعدام دفاع نکرده است. منصور حکمت در تمام دوره حزب کمونیست ایران نه اعدام را تائید کرده، نه حکم یک اعدام را باصطلاح صادر کرده، و نه اساسا کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران چنین مسئولیتی داشته و یا این کار را کرده است. من میخواستم این روشن باشد چون در بحث شنونده تان این تصویر داده شد، و تعدادی از ناسیونالیستها هم این حرف را تکرار میکنند که گویا منصور حکمت آنزمان طرفدار اعدام بوده و بعدتر نظرش عوض شده است، این مطلقا حقیقت ندارد و خواستم این را تاکید کرده باشم.

***

منصور حکمت زنده نیست که در مقابل اتهامات و نظراتی که به وی منتسب میشود از خودش دفاع کند. اولا، منصور حکمت خودش اعلام کرده که در بحث با رهبری وقت کومله گفته است که “اسیر جنگی نباید اعدام شود و اگر نمیتوانید اسیر نگهدارید، اسیر نگیرید”! موضع منصور حکمت چه آنزمان و چه ۱۳ سال بعد یکی است. تا به کومله برمیگردد، کومله یک جریان و جنبش واقعی بود که عملکردش با چهارچوب تاریخی خود قابل ارزیابی است. کومله محدودیتهای فراوانی داشت و طی سالها تغییرات بسیاری را از سر گذراند. تغییراتی که یک شبه غیر ممکن بودند. همه اینها را میتوان یک به یک برشمرد. منصور حکمت در تغییر کومله نقش کلیدی ایفا کرد و این امر را همه فعالین منصف آن جریان علیرغم هر مخالفت سیاسی که با منصور حکمت دارند برسمیت میشناسند.

اما اظهار نظر این دوست شنونده رادیو شبکه زنان جدید نیست. قبلتر ناسیونالیستها این نکته را نوشتند. در این زمان منصور حکمت برای بار دوم در بستر بیماری بود و خبر طرح این بحث را شنیده بود. منصور حکمت گفت من میمیرم و همین ها مسئولیت اعدامهای کومله را روی دوش من میگذارند. از آنجا که خودش امکان و توان نوشتن نداشت، از علی جوادی خواست که مطلبی بنویسد و تصریح کند که منصور حکمت در پاسخ به این ادعای طرح شده در هیچ موردی نه تصمیمی گرفته است و نه موافق بوده است و روشن عنوان شود که در مباحث آندروه موضعش چه بوده است. این مطلب را علی جوادی نوشت و منصور حکمت قبل از انتشار دید. خوشبختانه شاهدین این نکته نیز زنده هستند. این نکته بار دیگر پس از درگذشت منصور حکمت در یک جلسه علنی گفت و شنود با رهبری حزب کمونیست کارگری در استکهلم، مجددا بعنوان سوال طرح شد و در همان جلسه توسط آذر ماجدی پاسخ گرفت.

ثانیا، در مقاله مورد اشاره بحث منصور حکمت “دفاع از اون اعدامهای انقلابی” نیست، هیچ جای آن مقاله از اعدام دفاع نشده است. بحث آن مقاله دفاع از حق نیروی انقلابی در مجازات دشمن و منشا این حق بعنوان عمل انقلابی مانند اعتصاب و اعتراض به قانون بورژوائی و تعرض به مالکیت است. بحث اینست که منشا حق برای بورژواها بیانیه لیبرالی حقوق بشر است و برای کمونیستها مانیفست کمونیست. منصور حکمت از حق کومله برای مجازات دشمن جنگی با حضور هیئت منصفه و حق دفاع و غیره حرف میزند و نه از اعدام انقلابی. کسی که ایندو را یکی میداند، یا مسئله را متوجه نشده و یا برای توجیه موضع خودش منصور حکمت و آن مقاله را شاهد میگیرد، و یا اصولا مجازات را بطور کلی با اعدام یکی میداند. اینجا دیگر منصور حکمت بی تقصیر است. هر کسی مجاز است طرفدار “اعدام انقلابی” باشد اما توجیه این موضع سیاسی و منتسب کردن آن به منصور حکمت، منصفانه نیست. پایبندی به حقیقت تاریخی جایگاه بسیار فراتری از دیدگاه فردی دارد.

دوست قدیمی “شنونده” هم مطمئن باشد که کسی برای وی “تقاضای مجازات اعدام” نمیکند، بهتر است مخالف سیاسی را تا این حد پائین نیاورید. این نکته ایشان صرفا یک کنایه نیست، بیشتر به یک فرافکنی برای جلوگیری از جاری شدن یک بحث منطقی و برابر شباهت دارد.

منصور حکمت در سیاست ایران پرچمدار لغو مجازات اعدام بعنوان قتل عمد است. او اولین شخصیت شاخص اپوزیسیون ایران است که این سیاست را به یک بند برنامه سیاسی اپوزیسیون انقلابی و کمونیست در ایران تبدیل کرد و خوشبختانه این بند برنامه یک دنیای بهتر امروز به یک دیدگاه مسلط در میان اپوزیسیون جمهوری اسلامی تبدیل شده است.

۲۰۱۳-۱۱-۰۲

  • این گفتگو را میتوانید در سایت رادیوی شبکه زنان دنبال کنید.