تابوئی بنام برنامه دنیای بهتر و ناتوانی احزاب کمونیست کارگری در بازنگری به آن , بخش نهم از نقد برنامه دنیای بهتر

مقدمه:

بیش از دو سال پیش در چند مقاله(۱و۲)من بحث تابوها ، مکانیزم تولید تابوها و متدهای مبارزه با تابوها را ارائه دادم.توضیح دادم که تابوها سیستمهای اعتقادی دگمی هستند که بنا به دلایلی در ذهنیت تاریخی جوامع عقب افتاده تثبیت می شوند و تقدس می یابند و جوامع با کشیدن دیوار تقدس به دور آنها ، تصمیم می گیرد که به آنها “دست اندازی” نکند. هویت خود را با اون تابوها یکی می گیرد و آدمهائی که جرات کنند و اون تابوها را زیر سوال ببرند مستحق اشد مجازات می داند.

درست است که جوامع عقب افتاده و پیش مدرن اساسا با تعدد تابوهایشان مشخص می شوند اما متاسفانه تابوسازی محدود به اون جوامع هم نیست و شاید بخاطر سخت جانی فرهنگ پیش مدرن و نفوذش درون فرهنگ مدرن، بخاطر وضعیت انتقالی جوامع انسانی و ماندگاری زمینه های مادی عقب افتادگی ، ما شاهد هستیم که در جوامع مدرن هم تابوهای دیگری بازتولید می شوند.

تابوهای جوامع عقب افتاده بیشتر هاله مذهبی دارند. بیشتر آسمانی هستند و در جوامع مدرنتر ، تابوها ریزتر می شوند ، زمینی تر می شوند و با ایدئولوژیهای زمینی و مادی درمی آمیزند. لذا نبرد با تابوها فقط نبرد بین فرهنگ مدرن با فرهنگ پیش مدرن نیست بلکه درون فرهنگ مدرن هم این نبرد ادامه می یابد.

چرا باید با تابوها مبارزه کرد؟ بخاطر اینکه تابوها چه آسمانی و چه زمینی ، ذهنیت انسانرا می بندند و انسان را بدور باورهاشان می چرخانند.وقت و انرژی مادی و معنوی می گیرند و در بسیاری مواقع تابوها قربانی می گیرند! تاریخ بشر اساسا تاریخ قربانی دادن در پیشگاه تابوهایش هست و چه غمناک است این تاریخ!

از دید من، منصور حکمت و برنامه دنیای بهتری که او نزدیک ۳۰ سال پیش نوشته در ذهنیت تاریخی فعالین احزاب کمونیست کارگری موجود ، به تابو تبدیل شده. اینرا در یک مشاهده از نزدیک بمدت ۸ سال تماس با فعالین کمونیست کارگری چه در سطح رهبریش و چه در سطح کادرهایش دیده ام. این ایراد بسیار بزرگی است که مرتب اینها را از واقعیت بلافاصله دور می کند. در این مقاله بیشتر روی این نکته توضیح خواهم داد:

(۱)”تابو شکنان” تابوسازان هستند!

در سری مقالاتم در نقد “جنبش برهنگی”(۳) توضیح دادم که مدعیان این “جنبش” در حزب کمونیست کارگری ایران ، اعلام کردند که “تابو شکنی” می کنند! مدعی بودند که برهنه شدن (که ابتدا مرد و زن را شامل شد و بعد با متامورفوزی بامزه تبدیل شد به برهنه کردن بالاتنه برخی خانمها و نه همه فعالین این حزب!)یک “تابو شکنی” است. همانموقع من توضیح دادم که تابوها را نمی شود شکست چون بنا به تعریف تابو بخشی منجمد شده و غیر قابل شکست از باورهای اجتماعی است. بلکه باید این باورها را با هوشیاری نقد کرد و با ارائه آلترناتیو، ازش عبور کرد.

توضیح دادم که تاریخا ، تابو شکنان خودشان تابوسازان بوده اند. نمی شود مدعی تابو شکنی بود و تابوی دیگری نساخت! چه دلیلی برای حرفم دارم؟ خود تاریخ! از جنبش هیپیزم را بگیرید که با “عشق آزاد” قرار بود تابو بشکند و خودش به لجنزار زندگیهای مهمل قبیله ای دچار شد و ذوب شد بگیرید تا همین “تابو شکنان جنبش برهنگی”!

اگر به دقت به احزاب کمونیست کارگری و از جمله حزب کمونیست کارگری ایران مراجعه کنید می بینید که اینها اساسا هویتشانرا از منصور حکمت می گیرند. هر چه او گفته درست می دانند و کوچکترین نقدی تا همین الان بطور رسمی در مقابل منصور حکمت از اینها منتشر نشده! با اینکه ظاهرا می پذیرند که منصور حکمت هم انسان است اما شهامت نقد این انسان در اینها یافت نمی شود و هر کدام برای از میان بدر کردن دیگری ، خودش را به منصور حکمت منتصب می کند! این واقعیتی است که فکر نمی کنم کسی بتواند ندیده بگیرد!

(۲)تابوئی بنام برنامه دنیای بهتر:

سری مقالات من در موضوع نقد برنامه دنیای بهتر(۴) ، از موضع کمونیزم کارگری هنوز در آغاز راهست. فعالین احزاب کمونیست کارگری گاها با سکوت تلاش کرده اند آنرا ندیده بگیرند و گاها در فضای فیسبوک تلاشهائی کرده اند که با حمله شخصی به این نویسنده ، “پاسخ بدهند”. برنامه ای که ۳۰ سال از نوشتنش می گذرد از دید اینها چنان مقدس است که شهامت ارزیابی مجددش را ندارند. حوزه مقدس مدتی طولانیست که دور این برنامه کشیده شده و احتمالا هر کدام از این احزاب نگرانست اگر دستی به این برنامه ببرد از سوی احزاب دیگر متهم به “عبور از منصور حکمت” بشود! اینست که ترس و نگرانی از دادن امام زاده ای بنام منصور حکمت، مانع اینست که حزبی قدم پیش بگذارد و اعلام کند که این برنامه نیاز به بازنگری دارد.

بامزه تر اینست که رهبران این احزاب تلاش زیادی دارند به جامعه بقبولانند که “فرهنگ غربی” دارند و “شرق ستیز” هستند!(۵)

لذا از دید من با مشاهدات مستقیم ، در همه احزاب کنونی کمونیزم کارگری ، مرحله تابوسازی منصور حکمت و برنامه دنیای بهتر مدتهاست تکمیل شده و این احزاب نه بدور خود حنبش کمونیزم کارگری بلکه بدور منصور حکمت در حال چرخش هستند! هویتشانرا نه از مبارزه برای خود سوسیالیزم بلکه از هویت منصور حکمت و نتیجه گیریهایش که طبعا مثل مارکس تابع زمان و شرایط بود می گیرند و با مرور زمان از واقعیت بلاواسطه ، فاصله می گیرند.

(۳) ناتوانی در شکستن تابوی منصور حکمت و برنامه دنیای بهتر

به جهت روانشناسی اجتماعی ، احزاب کنونی کمونیست کارگری به رغم اینکه چه ادعائی دارند در حال فرو رفتن در گرداب فرقه ایزم هستند. فرقه ایزم به سراغ جنبشها و احزابی می آید که ریشه در فرهنگ پیش مدرن و ایدئولوژیک دارند، در مقابل تغییر واقعیت خودشانرا ناتوان می بینند و در مقطعی تصمیمی ناخودآگاه می گیرند که واقعیت را فدای ذهنیتهای خود کنند و در ذهنشان واقعیت دلبخواهی بسازند. احزاب کنونی کمونیست کارگری دچار این وضعیت شده اند.دوران عروجشان متاسفانه با مرگ منصور حکمت بتدریج پایان گرفت و به رغم اینکه خود را برای پیشگام شدن در انقلاب ایران آماده می دانستند ، به شدت از بی تاثیری خود در شرایط ایران یرخوردند و لذا روند فرقه ای شدن در آنها رو به تشدید است.

برای ساخته شدن فرقه نیاز است که هویت جمعی درون یک هویت فردی یعنی رهبر مستحیل شود و ذوب شود.لازمست دور اون رهبر یک هاله قداست کشیده شود و همه حرفهای اون رهبر از “دستبرد نقد” مصون بماند.هر مشاهده گر که صحنه فعالیت این احزاب را مشاهده کرده باشد می فهمد که این روند فرقه ای شدن احزاب کمونیست کارگری در حال گسترش است و این ناتوانی در نقد منصور حکمت و برنامه او فقط نشانه ای از روند حل شدن فردی در تحزبی است که نمی تواند شکوفا باشد و مجبور است درون ظرفی که منصور حکمت می داند خودش را بیشتر بپیجد و مخفی کند! چیزی که مطمئنا منصور حکمت اگر بود بخوبی می دید و نقد می کرد!

خلاصه کنم:

نه سکوت احزاب کمونیست کارگری و نه تلاششان برای شخصی کردن بحثها حول نقد برنامه دنیای بهتر، هیچکدام کارساز نیست.این متدها بیشتر اثبات اینست که این احزاب دچار بیماری فرقه گرائی شده اند و دارند در مقابل تغییر مقاومت می کنند.فعالین این احزاب هویت فردی خودشانرا از دست می دهند و در هویت جمعی دروغین و خودساخته بیشتر و بیشتر حل می شوند.قانونی که فرقه های دیگر را بازتولید می کند دارد در مورد احزاب کمونیست کارگری هم عمل می کند. شکست این احزاب در پیشبرد اهداف کمونیزم کارگری و به حاشیه کشیدنشان از عرصه واقعی نبرد اجتماعی خودش این روند فرقه گرائی را تسریع خواهد کرد و هر قدر این داستان ادامه یابد بیشتر برگشت به دینامیکی که ما در دوران عروج کمونیزم کارگری شاهدش بودیم مشکل خواهد شد. یکی از علامتهای بازنگری در وضعیت موجود و شکستن زنجیره بجران، همین تلاش برای بازنگری در برنامه کمونیزم کارگریست. احیای تحزب کمونیزم کارگری یک پایه اش همینست.

منابع بیشتر:

(۱)تابو و عبور از تابوها ، چرخه ای بی پایان؟(سعید صالحی نیا)

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=30480

(۲)توضیحی بیشتر در مورد تابوها و عبور از تابوها-پاسخ به اسماعیل هوشیار (سعید صالحی نیا)

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=30883”

(۳) سعید صالحی نیا: نگاهی به “پروژه دفاع از برهنگی” در مقابل جنبش اسلام سیاسی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=29831

(۴)لیست تا کنونی  مقالات در نقد برنامه دنیای بهتر از این نویسنده

درک مغشوش در برنامه حزب کمونیست کارگری ایران نسبت به حل مسئله ملی , بخش اول از سری نقد به برنامه دنیای بهتر

http://www.azadi-b.com/G/2013/08/post_315.html

 حزب کمونیست کارگری و “تغییر الفبای فارسی برای رفع عقب ماندگی جامعه

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43194

نگاهی به معمای یک برنامه سیاسی و چند حزب کمونیست کارگری! بخش سوم از نقد به” برنامه دنیای بهتر”

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43229

سعید صالحی نیا: برنامه “دنیای بهتر” از سنجش کارشناسی شده بدور است , بخش چهارم نقد “برنامه دنیای بهتر

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43263

بالاخره کمونیستی است؟ سوسیالیستی است یا “اصلاحات در نظام سرمایه داری”؟! نگاهی به تناقضات برنامه دنیای بهتر در موضوع هدف گیری کلان (بخش پنجم))

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43285

چسبندگی به “مارکسیزم” و حذف کلمه “لنینیزم”، تکاملی نیمه راه! بحثی در بنیادهای کمونیزم کارگری-بخش ششم از نقد برنامه دنیای بهتر

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43309

پاسخهائی به چند “دفاعیه ” از برنامه کنونی دنیای بهتر , بخش هفتم از سری نقد دنیای بهتر

http://www.azadi-b.com/G/2013/08/post_352.html

برنامه دنیای بهتر در موضوع حفاظت محیط زیست چه دارد بگوید؟ بخش هشتم نقد برنامه دنیای بهتر

http://www.azadi-b.com/G/2013/08/post_355.html

(۵)سعید صالحی نیا: فرهنگ کی ها در چه حزب کمونیست کارگری؟

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43124