پاسخهائی به چند “دفاعیه ” از برنامه کنونی دنیای بهتر , بخش هفتم از سری نقد دنیای بهتر

پاسخهائی به چند “دفاعیه ” از برنامه کنونی دنیای بهتر

بخش هفتم از سری نقد دنیای بهتر

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۲۳ جولای ۲۰۱۳

مقدمه اول:

در طی ۶ روز گذشته، من ۶ مقاله در نقد برنامه دنیای بهتر ارائه دادم(۱و۲و۳و۴و۵و۶). در ابتدای این مسیر تاکید کردم که نقد من به دنیای بهتر نقد یک فعال کمونیزم کارگریست. من خودم را متعلق به جنبش کمونیزم کارگری می دانم چه آنزمان که نقد لنینیزم می کردم و چه الان. معتقدم راهی بجز اتصال مفهوم سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی به یک انقلاب رادیکال و سوسیالیستی وجود ندارد. مدعی هستم که امکانات سازماندهی همزمان انقلاب بر علیه رژیم اسلامی با مضمون سوسیالیستی تنها راه رهائی جامعه و تنها راه حل مسئله آزادی و برابریست.

ادعای من اینست که احزاب کمونیست کارگری موجود دچار بحران هستند.از اون جنبش و تقلای زمان منصور حکمت درون آنها خبری نیست.متلاشی شدنهاشان  و متحد شدنهاشان فقط برای پوشاندن اون بحران ساختاریست. مدعی هستم جنبش کمونیزم کارگری باید حزب کمونیست کارگری خود را بازسازی کند. این وظیفه هم دشوار است و هم نیاز به پیش زمینه های بسیاری دارد.نقش خودم را تلاش برای رشد دادن سوالات در این مسیر و ارائه پیشنهادات مشخص می دانم که بتواند در بازسازی تحزب کمونیزم کارگری راه گشا باشد.

از موضوعات مهمی که پیش پای کمونیستهای کارگریست همین نیاز به بازنگری به برنامه دنیای بهتر است.مدعی هستم متاسفانه این امر بسیار عقب افتاده و علت اولش همینست که منصور حکمت و برنامه اش و آثارش در همه احزاب کمونیست کارگری دچار پدیده تابو سازی شده اند و لذا دست بردن به برنامه دنیای بهتر اینچنین “غیر ممکن ” شده است! آنهائی که ادعای “خلاف جریان بودن” و “تابو شکنی” دارند جرات و شهامت شکستن تابوئی که درون خود ساخته اند ندارند! دلیلش اینست که ریشه هاشان به خلاف ادعاهایشان عمیقا در فرهنگ شرقیست! فرهنگی که سالهاست مدعی مقابله با آن هستند!

مقدمه دوم:

از زمان شروع انتشار نقدهایم ، مقاله ای در دفاع از این برنامه ندیدم منتشر شود. از زاویه فعالین احزاب کمونیست کارگری این زیاد بدور از انتظار نیست! اینها حتما فکر می کنند که “ندیده بگیرند، محل نگذارند، خودش خشک می شود می افتد”! بسیاری از صاحبان قدرت هم دچار همین متد فکری هستند! مثل کیک سر را زیر برف کردن و منکر مسئله شدن و بابکوت کردن توانسته در دنیای گذشته اینها را تا مدتی حداقل از “در معرض قرار گرفتن” مصون سازد!

خوشبختانه دنیای دیگریست.مهم هم نیست خود اینها سرشان توی برف بماند! مهم اینست که ریزشهای اینها ، خسته شدگان از اینها که هویت خود را هنوز انقلابی و کمونیست می بینند رو به افزایش هستند. مهم اینست که سوالها را باید گذاشت جلو و مسائل را مطرح کرد تا کمونیزم کارگری و چپ ایران سودش را ببرد. مهم اینست که این دیوار خیالی که با انکار دور خودشان می زنند مثل بقیه دیوارهائی اینچنین، دیر یا زود روی سر خودشان خراب می شود و من امیدوارم روی سر جامعه و چپ جامعه خراب نشود.

شکست احزاب کمونیست کارگری نباید به شکست کمونیزم کارگری بینجامد.باید مسئولانه این وسط ایستاد و با تمام قوا این دو مفهوم را از هم جدا کرد.بسود انقلاب و سوسیالیزم خواهی و بسود کمونیزم کارگری.

در این مقاله من از همین دیدگاه به چند “دفاعیه” از حامیان حزب کمونیست کارگری ایران که در فیسبوک ارائه شده بدون ذکر نام می پردازم و امیدوارم این بحثها عمیقتر شود و اثر لازمه را در رشد کمونیزم کارگری بگذارد:

(۱)”اگر شما توانستید حزب بهتر بسازید ما می آئیم، فعلا همین که داریم می چسبیم”!

“استدلال”  بالا از سوی یکی از اعضای حزب کمونیست کارگری در فیسبوک مطرح شده! چه ایرادتی دارد؟

اولا: درکی بسیار پاسیو و دفاعی را ارائه می دهد. نشسته است خانه جدید برایش آماده شود تا خانه قدیمش را ترک کند! آیا منصور حکمت اینطور فکر می کرد؟!

دوما: آیا نقد برنامه دنیای بهتر ، معادل “فراخوان به ترک احزاب موجود است”؟ اصلا اینطور نیست! نقد برنامه دنیای بهتر می تواند و می توانست درون این احزاب، درونی باشد.می توانست خود این احزاب پیشقدم بودند! هنوز هم فرصت دارند! لازم نیست این احزاب متلاشی شوند تا نقد برنامه دنیای بهتر عملی باشد! مگر اینکه اینها خودشان هویتشانرا به اون برنامه گره زده باشند!

سوما: “پاسخ دهنده” از نقد برنامه دنیای بهتر وحشت دارد! حزبش را در خطر می بیند.هویتش را در خطر می بیند.منصور حکمت اینطور فکر نمی کرد! او چشمها و گوشهایش را باز گذاشته بود تا چیزهای جدید را بقاپد و خودی کند اگر منطقی است.در طی چند سال اینقدر تغییر مسیر داد که هوادانش هم سخت می توانستند دنبالش بدوند! جا می ماندند! نمی فهمیدند چه می گوید و چرا حرفهایش تغییر می کند!

انسانی که قرار است دنیا را عوض کند اول شامت بازنگری به خودش را باید تمرین کند و استاد اینکار بشود! به چیزی نباید چسبید! به حزبی یا شخصیتی وقتی رها شدی می توانی رها کنی!

(۲)” تو شیوه ات فقط انتقاد بدون راه حل دادن هست”

سوال بالا از سوی یکی از هواداران حزب کمونیست کارگری در ایران ارائه شده. کافیست یک خواننده تمامی ۶ مقاله موجود منرا بخواند تا متوجه شود این ایراد ایشان نادرست است:

در مقاله اول، بعد از نقد برخورد مغشوش به مسئله ملی، توضیح دادم که نباید به جنبشهای ملی سوبسید داد چه در کردستان چه جای دیگر . این راه حل منست.راه جل من برداشتن تیتیر کردستان و اون متد “پذیرش رای مردم اگر خواستار جدائی شدند” است.این پاسخ مشخص و تکیه بر هویت انسانی همه جا

در مقاله دوم: رد کردن تئوری تغییر الفبا برای پیشرفت فرهنگی و پیسنهاد برای ساختن یک بحش مستقل در برنامه در موضوع رئوس استراتژی انقلابی در فرهنگ و آموزش جامعه ایرانست

در مقاله سوم:پیشنهادم اضافه کردن تیتیری برای اعلام موضع نسبت به جنبشهای دیگر شرکت کننده در انقلاب آتی ایران و بحث مستقل در وظیفه کمونیستهای کارگری در اتجاد چپ  و تقویت بلوک چپ است.

در مقاله چهارم: پیشنهاد من تشکیل یک کمیسون تخصصی و کارشناسی برای سنجش طرح های مشخص اجتماعیست و بازنگری در اجزای کارشناسی نشده برنامه موجود

در مقاله پنجم:بحث مستقل در مسئله طراحی دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیزم و استراتژیهای لازمه در برخورد به نظام سرمایه داری در حالیکه قدرت سیاسی دست کمونیستهاست

در مقاله ششم:حذف کلمه مارکسیزم و برخورد ایدئولوژیک  و توضیح سیاست کمونیزم کارگری بر اساس تنها ابزار سنجش هویتی که همان سیاستهای مشخص است.

خارج از راه حلهای بالا ، اصل ارائه سوالها خودش راه حل است بخش مهمی از راه حلها در سوالهای بجا نهفته است.

(۳)” اوکی من برم ببینم این کنگره حزب کجا برگذار میشه، یه نارنجکی چیزی بندازم توش این “ساختمان کج” رو از بیخ خراب کنیم. از نو بشینیم کمونیزمه کارگریه خیلی کارگری بسازیم”

اولا: اینکه من می خواهم نارنجک بیندازم توی کنگره یک اتهام بسیار زشت است.از همان نوع اتهاماتی که قبلا در دوران نقد لنینیزم اینها به من می زندند که “پاسدار هستم و آدم فروش و اسنادش هست”! باید از این نوع فرهنگ دوری جست تا “فرهنگ ما” فرهنگ مدرن بشود.اینهم دلیل دیگری در مقابل ادعای اصغر کریمی که حزبش یک “فرهنگ ما” دارد!

دوما:ساختمان کج اگر راست نشود و خطر ریزش داشته باشد حتما باید از بیخ خراب شود تا انسانها فدا نشوند.ایدئولوژیها متاسفانه از خطرات جامعه انسانی بوده اند.خونها ریخته شده برایشان و بخاطرشان!

سوما: نقد برنامه دنیای بهتر لزوما به معنی اعلام خراب کردن “از بیخ” احزاب کمونیست کارگری نیست.اتفاقا متدی که فعالین این احزاب به نقد به برنامه شان ارائه می دهند تعیین خواهد کرد که چه مدت دیگر دوام می آورند! ساختمانهای احزابی اینچنین همیشه از درون خراب می شود !دلیلش؟ همین تاریخ احزاب موجود!

چهارم: چه ایرادی دارد اگر آدمی برسد به اینکه باید حزب کمونیست بیشتر کارگری بسازد؟ مگر منصور حکمت در نقطه معینی از حزب کمونیست ایران بیرون نزد تا حزب کارگری تری بسازد؟ چرا به همان سنت تکیه نمی کنید؟ توی این کعبه بی خدا دنبال چه هستید؟ !

پنجم: نقد برنامه دنیای بهتر در کانتکس خودش باید فهمیده شود.نقد این برنامه اصلا و لزوما به معنی پایان احزاب موجود نیست.تغییر برنامه احزاب باید بخشی طبیعی باشد از پروسه رشد آنها و همینطور فهمیده شود.

خلاصه کنم:

سری نقدهای به برنامه دنیای بهتر را من ادامه خواهم داد و از مناظره و دیالوگ با حامیان این برنامه بسیار استقبال می کنم.اونها که توان نوشتن مقاله دارند خوش آمدند و اونها که حتی یواشکی توی بخش خصوصی فیسبوک دوست دارند پاسخ دهند تا با من دیده نشوند هم خوش آمدند! بالاخره باید این مسئله نیاز به تغییر برنامه دنیای بهتر تبدیل به یک باور اجتماعی درون فعالین کمونیست کارگری شود.این را من بخشی از روند احیای کمونیزم کارگری می بینم.

منابع دیگر:

(۱)درک مغشوش در برنامه حزب کمونیست کارگری ایران نسبت به حل مسئله ملی , بخش اول از سری نقد به برنامه دنیای بهتر

http://www.azadi-b.com/G/2013/08/post_315.html

 (۲)حزب کمونیست کارگری و “تغییر الفبای فارسی برای رفع عقب ماندگی جامعه

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43194

(۳) نگاهی به معمای یک برنامه سیاسی و چند حزب کمونیست کارگری! بخش سوم از نقد به” برنامه دنیای بهتر”

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43229

۴) سعید صالحی نیا: برنامه “دنیای بهتر” از سنجش کارشناسی شده بدور است , بخش چهارم نقد “برنامه دنیای بهتر”

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43263

(۵)بالاخره کمونیستی است؟ سوسیالیستی است یا “اصلاحات در نظام سرمایه داری”؟! نگاهی به تناقضات برنامه دنیای بهتر در موضوع هدف گیری کلان (بخش پنجم))

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43285

(۶)چسبندگی به “مارکسیزم” و حذف کلمه “لنینیزم”، تکاملی نیمه راه! بحثی در بنیادهای کمونیزم کارگری-بخش ششم از نقد برنامه دنیای بهتر

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43309